به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
بلاغ؛ امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرماید: هنگامی که حادثهای پیش آمد و دین یا جان شما را تهدید میکند، جان خویش را فدا کنید نه دینتان را (کافی، ج دو ص ۲۱۶ح دو).
امام خمینی(ره) نیز اظهار میدارند: اسلام آن قدر عزیز است که فرزندان پیغمبر، جان خود را فدای اسلام کردند. حضرت سیدالشهداء، علیهالسلام، با آن جوانها، با آن اصحاب، برای اسلام جنگیدند و جان دادند و اسلام را احیاء کردند. (صحیفه،ج هشت،ص ۱۵۱. حسین ابن علی علیهماالسلام، پرچمدار کاروان پرشمار شهادت طلبی انبیاء و ائمه هدی علیهمالسلم، جان در ره اهدافی گذارد که شناخت این اهداف به بشریت کمک میکند تا راه زندگی خود را در اقتدار به سالار شهیدان به نیکی بیابد و به حیات خود معنا و رنگ ماندگاری و جاودانگی ببخشد.
نخستین هدف قیام اباعبداللهالحسین(ع)
احیای دین خداوند و نجات اسلام از چنگال بدعتها و تحریفات، نخستین انگیزه قیام اباعبداللهالحسین (ع) بود. همان انگیزهای که بهترینها در طول تاریخ خود را فدای آن کردند.
سید جوانان اهل بهشت، که قیامش پر ابعادترین و حماسیترین نهضت الهی برای زنده کردن دین خداوند بشمار میرود، در جای جای نهضت خود و در هر فرصتی را که بدست میآورد، هدف خویش را احیای دین خدا ذکر میکرد، با وجود آنکه خط نفاق چنان صحنه را دگرگون کرده بود که مردم با ظاهرگرائیها و دستگاه قوی تبلیغاتی و رسانهای معاویه، او را خال المومنین، صحابی رسولالله و کاتب وحی مینامیدند.
بیشتر عوام جامعه امام حسین(ع) و معاویه را دو صحابی پیامبر میدانستند و معتقد شده بودند که اختلاف این دو مربوط به اختلاف سلیقه در برداشت قرآن و سنت است.
بدین جهت، امام حسین(ع) تا اواخر عمر معاویه با پایبندی به صلح برادرش امام حسن(ع) دست به قیام نمیزند ولی مبارزه خود را با ایراد سخنرانیها و سازماندهی گروههایی برای افشای چهره منافقانه بنیامیه پی میگیرد. سخنرانی معروف اباعبداللهالحسین(ع) در سرزمین مناء و افشاگری عملکرد معاویه، همچنین نامههای سرگشادهای که برای معاویه میفرستد، زمینه یک قیام را فراهم میکند.
در پاسخ نامه مردم کوفه که در زمان معاویه برای قیام اعلام آمادگی کرده بودند، مینویسد: اکنون حرکتی انجام ندهید، و از آشکار شدن پرهیز کنید و خواسته خود را پنهان بدارید و از حرکات شک برانگیز تا زمانی که فرزند هند(معاویه) زنده است، دوری گزینید. اگر او مرد و من زنده بودم، تصویو خود را به شما اعلام خواهم کرد.
پس از معاویه شرائط تغییر کرد. یزیدی که به فسق و فجور و بی دینی شهره بود و از انجام هیچ گناهی حتی بصورت آشکار پروا نمیکرد و هیچ سابقهای از دین گرایی حتی ظاهری نداشت، با عنوان امیرالمومنین، شرائط را برای قیام اباعبدالله(ع) آماده کرد.
امام حسین(ع) با این جمله: زمانی که امت اسلامی گرفتار زمامداری مثل یزید شود، باید فاتحهی اسلام را خواند درس نخست قیام خود را به درسآموزان تاریخ ارائه داد و آن اینکه با زمامداران فاسد نمیتوان اسلام را حفظ و ترویج کرد.
درسی که قریب ۱۴ قرن پس از شهادت آن مقتدای پیامبران، بطور مکرر در تاریخ تکرار شد و همچنان نیز این حقیقت زنده اصالت خود را به اثبات میرساند. در فروغ جملهی نورانی سیدالشهداء است که دنیای اسلام بپا خاست و در کشورهای مختلف مترصد درهم پیچیدن طومار زندگی ننگین زمامداران مزدور خود است و انشاءالله خط سرخ اباعبداللهالحسین(ع) رهایی از حاکمان فاسد را ابتداء برای کشورهای اسلامی و سپس برای همه ملتهای آزاده رقم خواهد زد.
دنیای کنونی در کشورهای غربی بیش از کشورهای اسلامی نیازمند نجات از زمامداران فاسق و فاجر و بیکفایت خود است تا با خشکانده شدن ریشه این فراعنه معاصر، پایه مهرههای مزدور و گماشتهشان در کشورهای اسلامی متزلزل و منهدم شود.
حکومت اسلامی یعنی حاکمیت خداوند
پیام دینخواهی نهضت عاشورا، مطلقیت و قطعیت ارزش دین برای سلامت و سعادت زندگی انسانهاست. رهبر قیام عاشورا معتقد است که بدون اسلامی نمیتوان زندگی را هدفدار و جهتبخش و واجد ارزش نمود.
اسلام، جامعترین دین و کاملترین منشور برای بهترین زندگی از سوی خداوند است تا منافع و مصالح دنیا و آخرت انسانها را تامین و تضمین نماید.
در ظل این هدیه آسمانی است که مکارم اخلاق و فضایل انسانی به اوج میرسد و رشد و تعالی انسانها در پرتو عدات بستر لازم را برای عبودیت و بندگی در مقابل خالق هستی فراهم میسازد.
در حکومت اسلامی، حاکمیت از آن خداوند است و همه چیز در ذیل ولایت معصوم و امام منصوب از سوی خداوند مشروعیت دارد و پیامبر نیز جز بدانچه بدو وحی میشود، انجام نمیدهد؛ و نیز بر مردم اظاعت کردن نبی واجب نیست مگر زمانی که با احکام الهی به سوی ایشان بیاید، همانگونه که خدای تعالی میفرماید: "و ما رسولی نفرستادیم مگر اینکه به فرمان خدا مورد اطاعت قرار گیرد (نساء- آیه ۶۴)، و نیز میگوید: "هر کس جز این بیاندیشد و یا از سر خود و بر خلاف آنچه خدا فرود آورده، حکم کند ظالم است"(مائده- آیه ۴۵).
در عصر غیبت امام معصوم، ولایت مطلقه فقیه متوجه فقیه جامعالشرائط است که جاری کننده ولایتالله میباشد. طبیعی است که هر حکومتی در غیر از محتوای فوق، ترویجگر ولایت شیطانی باشد؛ چراکه این نوع از حکومتها منبع مشروعیتشان الله همه زیبائیها و حسنات قابل انتظار و تحقق است، در حکومت شیطان، کلیه زشتیها و سیئات حتمیالوقوع میباشد.
بدین جهت است که اگر در حکومت اسلامی حتی اگر سیئهای بروز کند، محکوم بالذات است و حکومت اسلامی قاطعانه با آن برخورد میکند تا درس عبرتی باشد برای دیگران؛ لیکن در حکومتهای غیر الهی حسنهای اگر ظهور یابد، نه از ذات این نوع حکومتها که از فطرتپذیری حاکمان و مجریان بر میخاهد و سیئه، برونداد طبیعی این حکومتهاست، حتی اگر سالها با ظاهرسازیها و عوامفریبیها به اغفال افکار عمومی پرداخته باشند.
قیام آگاهانه برای تشکیل حکومت اسلامی
حضرت حسین بن علی علیهماالسلام با علم کامل بر نقش حیاتی حکومت درصدد تجدید حکومت پیامبر و علیابن ابیطالب، صلواتالله علیهم اجمعین، که مبتنی بر عدل، ریشهکنی فساد، زورگویی، انحرافها و... میباشد، بود. امام حسین علیهالسلام همه چیز را در سایه دین و سنت جد (پیامبر خاتم) و پدرش (اولین امام منصوب خداوند) میدید.
نتیجه قهری حماسه امام حسین(ع) برای تشکیل حکومت اسلامی این است که برای پایداری و حفظ حکومت و نظام اسلامی نیز جاننثاری امام حسینها علیهمالسلام نیاز است و این شهادتها کاملاً قابل توجیه و ضروری میباشد.
به عبارتی دیگر، حکومت اسلامی برای شکلگیری و سپس ادامه حیات حقیقی خود دارای چنین ارزش والایی است که برای آن آسمانیانی همچون اباعبداللهالحسین(ع) فدا شوند. چراکه در حکومت اسلامی میتوان به راحتی همه خیرات را متوجه جامعه کرد و نواهی را به تعطیلی کشاند و بتدریج آنها را ریشهکن ساخت.
طبیعی است که برای رهایی کشورهای کنونی اسلامی تحت سلطه امپریالیستهای صهیونیست، صدها هزار مسلمان پاکباخته با الگو قراردادن حسینبن علی(ع) و حماسه بینظیر عاشورا آماده شهادت شوند، که با بمیدان آمدن این شهادتطلبیها، هیچ قدرتی یارای ایستادگی در مقابل مجاهدان را ندارد و انشاءالله بزودی پرچم عزت و سربلندی حسینی بر بام آحاد کشورهای اسلامی به اهتزاز در خواهد آمد و این رخداد، سرآغاز اسلامیسازی کشورهای غربی از سوی مردم این کشورها خواهد بود.
محمداسماعیل امامزاده
انتهای خبر/