تاریخ انتشاردوشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۰:۲۰
کد مطلب : ۴۶۸۹۶۴
سیاست‌های تحول‌آفرین آیت‌الله رئیسی، که بسیار امیدبخش و جذاب برای مردم و از قضا عامل روی‌آوری جامعه به سوی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری بود، زمانی اثربخش و قابل اجراء است که توسط تیم دولت و مجموعه مدیران و روسای دستگاه‌های مختلف مورد قبول و سپس به مرحله عملیاتی می‌رسید، که اکثر ناکامی دولت در این بخش قابل احصاء است.
۱
plusresetminus
مشکلی که از رئیس‌جمهور شروع شد و به برخی استانداران رسید/چرا مسائل قابل حل، رفع نمی‌شوند؟
به گزارش بلاغ؛ آیت‌الله رئیسی در جریان تبلیغات انتخاباتی از ضرورت حیاتی اجرای سیاست‌هایی سخن گفت که براساس آن سیاست‌ها، کشور باید دچار تحولاتی بنیادی می‌شد و امور مردم بویژه در حوزه اقتصاد و معیشت روبه بهبود می‌گذارد و با افزایش سطح تولید و درآمد ملی، همچنین افزایش قدرت و ارزش پول ملی، اقتصاد در مسیری سازنده و اطمینان‌بخش قرار می‌گرفت و می‌توانست شرائط آرامی را برای خانواده‌ها بوجود آورد تا فارغ از دغدغه‌های اقتصادی، به امور فرهنگی و ترمیم خرابی‌های اخلاقی و معنوی جامعه توجه جدی‌تر بعمل می‌آمد.

مشکل از کجا شروع شد؟
اگر وعده آقای رئیس‌جمهور در انتخابات ایجاد تحول نمی‌بود، مشکلی بوجود نمی‌آمد تا در این وجیزه به طرح آن پرداخته شود، اما چه کنیم که آن وعده با این سبک و سیاق آقای رئیس‌جمهور در حوزه نظام مدیریت سازگاری ندارد.
با گذشت بیش از یکسال ونیم از آغاز بکار دولت سیزدهم و علی‌رغم زحمات شبانه‌روزی دولت و توفیقات شایانی که در عرصه‌های مختلف بدست آورد، باید پذیرفت که اوضاع اقتصادی و فرهنگی کشور نتوانست توفیقات چندانی را برای دولت نزد افکار عمومی احراز کند.
در کنار همه موانع داخلی و خارجی و تلاش شبانه‌روزی جریان مخالف برای برهم‌زدن آرامش جامعه و ایجاد موانع جدی در پیش پای دولت، باید به یک نکته اساسی ، که در ناکامی دولت نقش اساسی دارد، اشاره کرد و از آن تحت هیچ شرائطی غفلت نکرد، که اگر نایده گرفته شود، این دولت تا پایان عمر خود نخواهد توانست از آن تحولی را که بشارت داده بود، اثری را در جامعه و بنیادهای اقتصادی مبتنی بر قانون اساسی کشور مشاهده کند.

موضوع اصلی غفلت رئیس دولت در کجاست؟
نکته‌ای را که دولت قبل از آغاز بکار خود می‌بایست نصب‌العین خویش قرار می‌داد، تغییر نظام مدیریت کشور تا آخرین حلقه ارتباطی خود با مردم، یعنی روسای ادارات شهرستانی و بخشداری‌ها و حتی دهداری‌ها بود که طی سال‌ها حاکمیت دولت‌های مدعی اصلاحات، کاملاً رنگ و بوی دولت‌ها را گرفته بودند و اغلب از اعوان و هم‌فکران و همپالگان سیاسی آن دولتها بشمار می‌رفتند.
طبیعی است که ایجاد تغییر در درون این افراد، که سالها با رویکرد سیاسی و جناحی و حتی بدون صلاحیت لازم متکفل امور شده بودند، کار آسانی نبوده و نیست و این دولت نیز وقت و فرصت کافی برای ایجاد این تغییر در درون آن نیروها را ندارد بلکه باید از نیروهای ساخته‌شده و مستعد استفاده کند تا فرصت خدمت از دست نرود که متاسفانه بیش از یکسال و نیم آن سپری شد و بابت این موضوع، هزینه زیادی بر دولت و شخص آیت‌الله رئیسی تحمیل گردید که باید بسرعت جبران شود.

چرا مشکلات قابل حل، رفع نمی‌شوند؟!
نیاز به توضیح ندارد که همه مشکلات را نمی‌توان به توطئه‌های خارجی پیوند داد. در اینکه بسیاری از گره‌ها مربوط به تحریم‌ها و دسائس دشمنان خارجی و مزدوران داخلی‌شان است، شکی وجود ندارد، اما برخی از مشکلات را با استفاده از حس خدمتی که در مسئولان باید باشد، می‌توان حل کرد. مدیران و روسایی که از جنس این دولت نیستند، طبیعی است که دل به‌کار ندهند و مجری سیاست‌های این دولت نباشند. این دولت است که باید مجریان باورمند نسبت به سیاست‌های خود را بکار بگیرد همچنانکه همه دولتها در دنیا و ایران خودمان چنین کردند و این دولت به هر دلیلی این کار را انجام نداد و به گفته خود تاکنون توانست قریب 20درصد مدیران را در سطح کشور تغییر دهد و به اعتقاد بسیاری از دلسوزان کشور، یکی از دلائل عدم توفیق دولت در راهبردهای خود را باید در همین بجاماندن 80درصد مدیران و روسای دولت قبل دانست که اگر این ترکیب سریعاً تغییر نکند، نباید انتظار تحقق شعار "تحول آفرینی" را در باقیمانده دوره خدمت آیت‌الله رئیسی داشت.
تبیین شرائط کنونی کشور و تلاش‌های شبانه‌روزی دولت در کاهش آلام جامعه و ترمیم خرابی‌ها و بدهی‌های بجامانده از دولت قبلی برای مردم باید از سوی مدیران و روسای ادارات شهرستانی انجام شود تا در جامعه اقناع صورت پذیرد و مشارکت مردم در برون‌رفت از شرائط دشوار جلب شود که این کار بدلیل عدم اعتقاد بسیاری از روسای باقی مانده از دولت قبل انجام نمی‌پذیرد و حتی عکس آن رخ می‌دهد که نتیجه‌ای جز ناراضی تراشی را در بر ندارد.

انفعال نیروهای ارزشی از شرائط موجود
از حامیان و مدافعان دولت سیزدهم، نیروهای ارزشی و حزب‌اللهی بوده‌اند که علی‌رغم تلاش‌شان برای استقرار دولتی برآمده از متن ارزش‌های انقلاب، هیچ توقعی برای انتفاع خود از این دولت نداشته و ندارند، اما وقتی که می‌بینند همچنان از نیروهای دولت قبل در سطح گسترده حضور دارند و نیروهای شایسته و معتقد به برقراری عدالت و مبارزه با فساد و مفسد استفاده نمی‌شود و این ظرفیت انقلابی همچنان در غربت بسر می‌برند، انفعال برای نیروهای حامی دولت بوجود می‌آید و بتدریج این انفعال جای خود را به انتقاد و عبور از این دولت خواهد داد؛ لذا دولت در سطح ملی و استانی و شهرستانی باید دست به اقدام عاجل و حساب‌شده بزند و هیچ موضوعی را بهانه برای تعویق این مهم قرار ندهد حتی انتخابات اسفند 1402 را.

تحمل مخالف این نیست که...
آیت‌الله رئیسی در مصاحبه‌ای اعلام کرده بود که برای او و دولت، مهم کار برای مردم و خدمت به ولی‌نعمتان انقلاب است نه عزل و نصب گسترده.

این حرف درستی است که باید تعهد و تخصص و التزام مدیران و روسای ادارات و دستگاه‌های اجرایی را در نظر گرفت و هر آنکه در این ارزش‌ها دارای سابقه بدون در نظرگرفتن حاکمیت جریان‌های سیاسی بوده، باید مورد استفاده قرار گیرد، اما وقتی مدیران و روسای ولت قبل اغلب براساس ملاک‌های جناحی و لابی‌های قومی و باندی انتصاب می‌یافتند و آن بلایی را بر سر مردم و کشور آوردند که همه امور قفل شده بود و حتی آب خوردن و ازدواج و رویش نباتات به زدوبند سیاسی برجام و اف.آی.تی.اف مشروط شده بود، آیا این سابقه خدمت خالصانه به ولی‌نعمتان انقلاب از سوی اغلب مدیران و روسای دولت قبل است که باید در این دولت هم باقی بمانند و کارشکنی کنند؟!.

حتماً و قطعاً منظور آیت‌الله رئیسی از باقی ماندن نیروهای خدوم حتی از دولت قبل این نیست که برخی بخواهند این استدلال را به این دولت خدوم حقنه کنند که حفظ مدیران دولت قبل بمعنی تحمل مخالفان است و این بدترین و غیرمنطقی‌ترین استدلال است که با منافع ملی و پیشبرد امور از سوی دولت در تنافر و تعارض قرار دارد؛ چرا که دولت شهروند مخالف را تحمل می‌کند که در چهارچوب قوانین بخواهد ابراز مخالفت کند اما، قبول مخالف در نظام مدیریت یعنی فشل‌کردن دولت و ملت.

وقتی کارگزار و مدیر و رئیس اداره‌ای به این دولت و سیاست‌هایش ایمان و اعتقاد نداشته باشد، طبیعی است که نمی‌توان از او انتظار تحول و موفقیت داشت.

در حال حاضر، آنچه که در صحنه میدان در شهرها و استان‌های مختلف می‌توان استنباط کرد، باقی ماندن خیل عظیم و درصد بالایی از مسئولان دولت قبل در نظام مدیریت کشور بویژه در سطح روسای ادارات شهرستانی است که این روسا نقش بارزی در ایجاد رضایت و یا نارضایی مردم دارند و چه بسا آنها در جهت‌دادن به افکار عمومی در انتخابات بعدی به سوی کاندیدای مورد نظر خود تاثیر مستقیمی دارند، اما غرض این نوشتار فراتر از انتخابات و آن هم خدمت بی‌شائبه به مردم آنچنانکه هدف آیت‌الله رئیسی است، می‌باشد که بعید است با عدم تغییر الویت آقای رئیس‌جمهور و برخی از استانداران در استفاده حداکثری از نیروهای شایسته در تراز انقلاب، دولت سیزدهم بتواند به اهدافش دست یابد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

سینمای دفاع مقدس؛ محبوب و مهجور
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
چرا مجازات ارتداد سنگین است؟
چهارشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰