بنبست بزرگ معاندان و توسل به ترورهای کور/ اراذل و اوباش، مزدوران وطن فروش بیگانگان، مصداق بارز مفسدان محارب
به گزارش بلاغ؛ تاریخ انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران روزهایی را به یاد دارد که گروههایی به نام خلق و مردم، سیاهترین روزها را همگام با شیطان بزرگ برای این مردم بوجود آوردند که نتیجه آن چیزی جز به شهادت رساند دهها هزار شهید از این مردم نبود و سرانجام این گروهها، دریوزگی و مزدوری برای بیگانگان و زندگی انگلی در کشورهای مختلف و انجام رذیلانهترین ماموریتهای پست علیه ملت خود برای دریافت جیرههای معیشتی است.
ایرانیان دارای حافظه قوی هستند
در خاطره ملت بزرگ ایران، نامهایی از گروههای مسلح مارکسیستی و کمونیستی از حزب توده گرفته تا چریکهای فدایی خلق اکثریت و اقلیت تا اشرف دهقان و کومله و پژاک، همچنین سازمان مجاهدین خلق معروف به سازمان منافقین خلق، که همهشان با اعلام جنگ مسلحانه بیشترین قربانی را از میان جوانان این ملت گرفتند تا زهرچشمی باشد برای ایجاد رعب و وحشت و عدم حمایت مردم از نظام اسلامی.
این گروههای مسلح، که زمان شاه پهلوی، با شعار مبارزه با امپریالیسم و آمریکا وارد مبارزه با شاه وابسته به آمریکا شده بودند، در زندانهای پهلوی آنچنان از تاثیر ساقط شده بودند که بعضی از عناصر اصلیشان جذب دستگاه پهلوی شده و تا حد وزیر نیز پیش رفتند و بسیاری از آنها نیز تغییر مشیء داده و تنها به فعالیت دارای چهارچوب قانونی و آنکادره شدند و معدودی از آنها نیز در زندان ماندند و سعی داشتند تا جان خود را حفظ کنند.
انقلاب اسلامی، آزادیبخش گروههای سیاسی
آغاز قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی، که موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷شمسی شد، با اعتراضات امام خمینی و دیگر علمای دینی به رفتارهای خلاف دین دستگاه حکومتی از سال ۱۳۴۱ش آغاز شد. در عاشورای سال ۱۳۴۲ش امام خمینی در مدرسه علمیه فیضیه قم سخنرانی کرد و در پی اعتراضات تند به حکومت بازداشت شد. این واقعه موجب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و حرکتهای اعتراضی مردم و درگیری با مأموران حکومتی در برخی از شهرهای ایران شد و در نتیجه کشتار برخی معترضان گردید.
اعتراض مجدد امام خمینی به لایحه کاپیتولاسیون باعث دستگیری دوباره وی در سیزده آبان ۱۳۴۳ش و تبعیدش به ترکیه و پس از آن نجف گردید. مبارزات انقلابیون در خفا ادامه یافت تا این که درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزند آیتالله خمینی در آبانماه ۱۳۵۶ش باعث علنی شدن دوباره مخالفتهای مردم با نظام سلطنتی شد.
انتشار مقالهای با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات (۱۷دی ۱۳۵۶ش) که در آن به مراجع تقلید شیعه و به خصوص امام خمینی توهین شده بود، موجب تشدید حرکتهای اعتراضی گردید. برخورد خشن و مسلحانه مأموران حکومت پهلوی در ۱۹ دی ۱۳۵۶ش در قم به گسترده شدن اعتراضات و سرایت آن به شهرهای دیگر انجامید. از این تاریخ به بعد با برگزاری چهلم کشتهشدگان واقعه ۱۹ دی قم و پس از آن شهرهای دیگر، کشور ایران دستخوش درگیریهای گسترده و سراسری شد. با تشدید اعتراضات مردمی، محمدرضا پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ش ایران را ترک کرد.
امام خمینی که از عراق به پاریس تبعید شده بود و با مصاحبهها و پیامهای خود انقلاب را رهبری میکرد، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ش به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن همان سال نظام پادشاهی رسماً سقوط کرد.
گروههای بیظرفیت و استبدادطلب
انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران، آزادی زندانیان سیاسی را رقم زد و همه زندانیان سیاسی از زندانها آزاد شدند و با میدانی را که انقلاب اسلامی به فضای سیاسی کشور داد، این رهاشدگان از زندان نیز به فعالیت پرداختند و در مدتی کوتاه، خود را در مقام طلبکار قرار داده و از نظام اسلامی مطالبه خاص داشته و خواهان اعمال نظرات ضددینی و یا التقاطی خود در ساختار تشکیلات نظام سیاسی شدند.
گروههای مارکسیستی اغلب به برخوردهای خشن روی آوردند و در استانهای مرزی بنای تجزیهطلبی را پایه گذاردند و با چشمان باز بسوی آمریکا رفته و علیرغم شعارهای ضدامپریالیستی خود، توسط آمریکائیها مسلح و تجهیز شدند، که حمایتهای همه جانبه امپریالیست از آنها خود حدیث مفصلی است که هفتاد من کاغذ را برای تعریف و تشریح میطلبد.
از جمله گروههایی که با استفاده گسترده از فضای باز سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی توانست با تبلیغات منافقانه خود آشوبهای خیابانی را علیه اتحاد و انسجام ملت تازه انقلاب کرده ایران بوچود آورد، سازمان منافقین خلق بود که با انواع لطائف سعی کرد تا جوانان و نوجوانان را از انقلاب جدا کرده و شکاف بین مردم ایران با انقلاب اسلامی بوجود آورد و سرانجام پس از ناامیدی از همراهی مردم با جریان التقاطی خود، دست به اسلحه و ارعاب برد و با اعلام جنگ مسلحانه، فضای ترور را در کشور به کمک دیگر گروههای حتی مارکسیستی حاکم کرد.
بواسطه عدم همراهی، از مردم باید انتقام گرفت!
گروههای مسلح وقتی مردم را در جنگ شهری خود با نیروهای حافظ انقلاب ناهمراه دیدند و حتی آنها را مقابل خود یافتند، تصمیم به مجازات مردم از طریق ترورهای کور گرفتند. در این ارتباط به ذکر تنها یک مورد از طرف گروههای مسلح مارکسیستی و تنها یک مورد نیز از سوی سازمان منافقین را برای پرهیز از اطناب بسنده میکنیم:
گروه چریک فدایی باقر حرمتیپور، که از تندروهای مارکسیستی و معتقد به جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی بود، در چند مورد عملیات تخریبی دکلهای صداوسیما و...، با مقاومت نیروهای مردمی و بومی مواجه شد و سرانجام برای مجازات مردم، شبی در مسیر جاده قائمشهر به ساری با انسداد جاده و با پوشش سپاه از سرنشینان خودروها خواسته بود برای مبارزه با ضدانقلاب به آنها یاری برسانند که بمحض جمعآوری نیروهای مردمی، آنها را در شالیزارهای حاشیه جاده به رگبار بست و همه آنها را به شهادت رساند.
مشابه این مورد را سازمان منافقین در رامسر با کمینزدن نیروهای مردمی حافظ انقلاب، اقدام به قتل عام مردم کرد.
همه گروههای مسلح و محارب در سالهای نخست پیروزی انقلاب در مقابل انقلاب و نیروهای مردمی انقلاب ایستادند و حتی در جنگ تحمیلی نیز کنار دشمنان ایران قرار گرفتند و امروز پیروز این مبارزه مشخص شد که مردم ایران هستند و این گروهها، حال بصورت گروهکی ناچیز و کاملاً مزدور بیگانگان، هیچ قدر و ارزشی حتی نزد دشمنان ملت بزرگ ایران نیز ندارند و تنها و تنها از آنها بهعنوان قاتلانی بیرحم و حیواناتی وحشی استفاده میشود.
راه نکبتی که دوباره پیموده خواهد شد
گروههای مسلح با اعلام جنگ مسلحانه آنهم هنگامی که جمهوری اسلامی تازه تاسیسشده درگیر جنگ تحمیلی بود، خائنانهترین اقدام علیه انقلاب بزرگ ملت ایران را رقم زدند بگونهای که در تمام استانها درگیری ایجاد کرده و نیروهای مردمی را علاوه بر جنگ، درگیر خود کرده بودند و هر روز با ترور و کشتار مردم، ناامنی را در کشور ترویج میکردند. تنها سازمان منافقین با بسیج همه امکانات و استفاده از کمکهای آمریکا و رژیم اشغالگر قدس و صدام، بیش از 177 هزار نفر از مردم و جوانان ایرانی را ترور کرد و هزاران خانواده را در مصیبت از دست دادن عزیزانشان عزادار کرد.
امروز در یک نگاه منصفانه و بدور از حب و بغضها، میتوان قضاوت کرد و سرانجام خائنان ملت را علیرغم همه شعارهای فریبندهشان مشاهده کرد. بر مردم متدین و ولایی ایران آن روزهای سخت گذشت همچنانکه بر خائنان ملت نیز گذشت. حال باید قضاوت کرد و درس عبرت گرفت و اجازه نداد تا گذشتهای نکبتبار برای خیانتهای جدید تکرار شود.
اما روش کنونی گروههای معدود و انگشتشمار در پیمودن مسیر خائنان مشابه خود، گویای این واقعیت تلخ است که با وجود عبرتهای فراوان در تاریخ چهار دهه اخیر، همچنان اراذل و اوباش و بعضاً فرزندان طلاق و عقدهایها درصددند راه چهل سال گروههای مسلح قبل را که امروز چیزی جز خیانت و جنایت از آنان یاد نمیشود، بپیمایند.
بدون تردید، امروز آنها برای آیندگان بمانند دیروز خیانتبار گروههای مسلح، ذکر جز سب و لعن و نفرین در بر نخواهد داشت. این حکم قطعی تاریخ است که بی توجهان به درسهای تلخ تاریخ، خود به درسهایی تلختر برای تاریخ بدل خواهند شد.
نفرین خداوند و همه کائنات بر آنانی که بواسطه دنیای دنی و گذرا، منافع ملی کشورشان را در معرض تاراج دشمنان بشریت قرار میدهند.