تاریخ انتشارپنجشنبه ۲ دی ۱۴۰۰ - ۰۶:۲۷
کد مطلب : ۴۵۷۹۷۰
۰
plusresetminus
اصلاح‌طلبان از سر لجبازی با اصول سیاست خارجی نظام مخالفت می‌کنند

به گزارش بلاغ؛ روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «سياست خارجي محل توجه كارشناسانه به منافع ملي است و نه برخوردهاي احساسي و از سر لجبازي سياسي و مخالفت با حاكمان به هر قيمت. شايد اصلاح‌طلبان با رويكرد كلي نظام در امور خارجي مخالف باشند و به تصحيح اين رويكردها اصرار داشته باشند اما اين دليل نمي‌شود كه با تمامي مواضع و عملكرد و رفتار سياسي حاكمان در تمامي تصميمات حوزه سياست خارجي هم مخالفت كنند. به عنوان مثال اين روزها با مداخله ايران در امور دولت‌هاي ديگر مخالفت مي‌شود حتي اگر حاكمان آن كشور از ايران تقاضاي كمك كرده باشند. اما پرسش مهم اين است كه آيا اگر منافع ايران اقتضا كند باز هم بايد مخالف مداخله خارجي ايران باشيم؟ مثلا آيا ظهور داعش و شكل‌گيري يك كشور تازه با مرزهاي جغرافيايي جديد در خاورميانه و در همسايگي ما به سود منافع ملي ايران بود و آيا ما بايد اجازه مي‌داديم چنين اتفاقي در منطقه بيفتد؟ در مقابل آيا به اين دليل كه در مقطعي ما با طالبان جنگيديم و از دولت ديگري در افغانستان دفاع كرديم اكنون هم بايد وارد جنگ با طالبان بشويم كه دوباره به قدرت برگشته‌اند؟ شخصا معتقدم كه از منظر كارشناسي هم جنگيدن با داعش و هم نجنگيدن با طالبان منطبق با منافع ملي ايران است و دليلي ندارد كه از سر احساسات يا لجبازي سياسي در مقابل تصميم درست مسئولان نظام بايستيم.»

چنین اعترافی از سوی این روزنامه اصلاح‌طلب در حالی است که داستان و ماجرای تحلیل‌های خاص جریان اصلاحات از تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی و متعاقب آن توصیه‌ها و تجویزها برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر، و صاحب‌نظر دلسوز منافع ملی و امنیت ملی را دچار شگفتی و حیرت می‌کند!
بازخوانی آن تحلیل‌ها و سیاست‌های تجویزی برای نسل جوان کشور، یک ضرورت قطعی است. به راستی اگر از ابتدای فعالیت این جریان‌، تا به امروز که در این سال‌ها حوادث هولناک و پیچیده‌ای در منطقه راهبردی غرب آسیا رخ نمود، جمهوری اسلامی طبق تهدید و تجویز جریان چپ و در ادامه جریان اصلاحات نسبت به این وقایع عمل می‌کرد، اکنون کشور و ملت ما چه حال و روزی می‌داشت؟ متأسفانه جریان اصلاحات و غرب‌گرا، نه مبتنی بر شناخت درست و در راستای منافع و امنیت ملی، بلکه با اهداف و انگیزه‌های سیاسی، یا به تعبیر این روزنامه از سر لجبازی با سیاست‌های اصولی نظام به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی مخالفت می‌کنند.

‌هر کسی که در قبیله اصلاح‌طلبان نباشد...!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود به موضوع مواجهه اصلاح‌طلبان با مرحوم‌هاشمی رفسنجانی پرداخت. در این نوشتار به تصریح خود روزنامه اصلاح‌طلب می‌خوانیم که این جماعت وقتی‌هاشمی رفسنجانی نزدیک به قبیله آنها نبود چگونه با وی برخورد کردند و پس از سال 1384 که به تدریج مواضع او را در راستای اهداف حزبی خود دیدند چگونه منش و برخورد آنها با‌هاشمی رفسنجانی تغییر 180درجه‌ای پیدا کرد.
شاید گفته شود که این موضوع تا حدی طبیعی است که احزاب سیاسی مواجهه خود را با افراد براساس رویکردهای آنها قرار دهند اما نکته قابل تامل این است که اصلاح‌طلبان پس از آنکه‌هاشمی را همسوی خود یافتند حتی به تعریف و تمجید از اقدامات او در دوره‌هایی که دشمن سرسخت او بودند نیز پرداختند و به واسطه همان اقدامات وی را امیرکبیر خواندند. این یعنی طیف اصلاح‌طلب در جمع‌بندی از عملکرد افراد و جریان‌ها منافع ملت و کشور را در نظر نمی‌گیرد بلکه اهداف حزبی خویش را دنبال می‌کند. در نوشتار شرق می‌خوانیم: «اختلاف نیروهای اصلاح‌طلب با اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی سابقه‌ای طولانی دارد؛ خاصه در میانه دهه 70 و با روی‌کارآمدن دولت سید‌محمد خاتمی و متعاقب آن تشکیل جبهه مشارکت که نیروهای چپ رویارویی تاریخی خود با‌هاشمی را علنی کردند که اوجش را می‌توان در نوشتن کتاب‌هایی مانند عالیجناب سرخ‌پوش و عالیجنابان خاکستری، تاریک‌خانه اشباح و البته پدرخوانده مشاهده کرد.»

در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «انتخابات مجلس [ششم] که برگزار شد، هر‌چند مردم به‌صورت لیستی رأی ندادند، اما اصلاح‌طلبان توانستند اکثریت مجلس را در اختیار بگیرند و‌هاشمی در این میان توانست نفر سی‌ام تهران شود... حالا و بعد از گذشت 22 سال از آن رویدادها، محمد‌هاشمی، برادر اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی، در گفت‌وگویی با سایت «خبر سراسری» گفته است در آن زمان برخی اصلاح‌طلبان در مجلس ششم گفته بودند اگر‌هاشمی در انتخابات مجلس رأی بیاورد، اعتبارنامه‌اش را رد می‌کنیم. او دراین‌باره گفته است: «اگر بخواهیم ریشه‌ای نگاه کنیم، بعد از پیروزی اصلاح‌طلبان در دوم خرداد و شکل‌گیری حزب مشارکت و مجلس ششم، جهت‌گیری‌ها تند شد و کسانی که در پست‌های کلیدی هم بودند، با نشریه‌های آمریکایی مصاحبه می‌کردند و حرف‌های ساختار‌شکنانه می‌زدند.»

محمد‌هاشمی در ادامه سخنانش که در مطلب شرق آمده افزوده: «در مجلس ششم نیز دیدید که حتی نسبت به آقای‌هاشمی چه رفتار ساختارشکنانه از سر غروری انجام دادند و فکر می‌کردند همه کار می‌توانند انجام دهند. حتی آقای تاجزاده و میردامادی در انتخابات صحبت کردند و برخی از اصلاح‌طلبان گفتند اگر آقای‌هاشمی در انتخابات مجلس رأی هم بیاورد، ما اعتبارنامه او را رد می‌کنیم تا نماینده تهران نشود... در سال 76 روزنامه‌ها[ی اصلاح‌طلبان] را ببینید که چه تیترهایی می‌زدند! فقط کافی است مرور کنید...»

پادوهایی که مشت دشمن را پر می‌کنند
روزنامه آرمان ملی دیروز طی گفت‌وگویی آورده است: «ایران راهی ندارد جز اینکه سطح انتظارات خود را کاهش دهد و در این راستا باید حواسمان به وضع داخلی کشور نیز باشد. غربی‌ها هم می‌خواهند اختلافات از طریق مذاکره حل شود. اگر مذاکرات با شکست مواجه شود باز هم غربی‌ها به سمت گزینه نظامی نمی‌روند و به این سمت حرکت می‌کنند تا تحریم‌های سازمان ملل و ثانویه را تشدید کنند تا هیچ کشوری نتواند با ایران مبادله داشته باشد... نباید انتظارات بیش از حد از طرف‌های مقابل داشته باشیم تا بار دیگر شرایط مذاکرات سخت شود.»
مدعیان اصلاحات با پمپاژ روایت تحریف شده از مذاکرات، تقلا دارند مسیر دستیابی ایران به حقوق خود را مختل سازند و جای مدعی و متهم را عوض کنند. آنها به جای تأکید بر مواضع اصولی ایران، مشت دشمن را پر می‌کنند و این کار پادوهای داخلی آمریکاست.

عِرض خود برده‌­اند و زحمت جامعه می­‌دارند
روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد در یادداشتی با عنوان «ناامید‌سازی مردم» در شماره دیروز خود نوشت: «امیدیکی از اصلی ترین نیروهای فعال‌سازی مردم در روند رشد و تکامل می‌باشد. در راستای تحقق این فرآیند دولت به عنوان مدیر اصلی جامعه باید ابزار و زمینه‌های مفید و لازم را برای تولید و رشد هرچه بیشتر امید در جامعه فراهم نماید.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «هیچ کس منکر مشکلات و کاستی‌های موجود نیست و تلاش درجهت کاهش آنها توسط دلسوزان صورت می‌پذیرد، اما در تمام کشورها در ابعاد و شکلهای مختلف پروژه ناامید ‌سازی مردم به عنوان یکی از اصلی ترین سرفصلهای جنگ نرم تلقی می‌شود که از خارج وداخل امید وانگیزه‌های ایرانیان را نشانه گرفته‌اند.از یک سو شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغات گسترده‌ای در راستای فروش خانه و ویلا در شهرهای مختلف ترکیه را پخش می‌کنند وبا وعده گذرنامه واقامت موجب خروج حدود هشت هزار نفر از هموطنان با انجام خریدهای یادشده می‌شوند. در حالیکه هیچیک از کارشناسان وتحلیلگران اقتصادی در رسانه‌ها از سقوط غیر طبیعی لیر ترک و دشواریهای فروش خانه‌های یادشده در صورت انصراف و اجبار به فروش، سخنی نمی‌گویند.»
در بخش قابل توجه این یادداشت می‌خوانیم: «حال در این کمبود نشاط وامید در جامعه برخی از اصحاب فرهنگ وهنر که سالها قبل تولیدات هنری خود را عرضه کرده و حق الزحمه خود را نیز دریافت کرده‌اند، تازه به صرافت پشیمانی از کارکرد خود افتاده واز اینکه همراه با آثار خود امیدواری به جامعه تزریق کرده‌اند پشیمان شده و اظهار ندامت می‌کنند. مردمی که در زیر فشار توانفرسای گرانی وتورم و تنش‌های فکری وعصبی قرار دارند، چرا باید با امواج ناامید ‌سازی اینگونه افراد روبه رو شوند. البته ژست مخالفت با نظام و ابعاد فرهنگی واجتماعی آن به یک فیگور روشنفکرانه تبدیل شده وبرای قرار گرفتن در سکوهای سلکسیونری بایدآشکارترین دستاوردها و روشنترین نمادهارا انکار نموده و با هرچه که در راستای منافع ملی قرار بگیرد مخالفت ورزید.» نویسنده در ارائه راهکار می‌گوید: «دولت با حمایت و هدایت اصحاب هنر و ادب باید به تولید وعرضه اقلام هنری وادبی از جمله مقاله وکتاب‌،تولید فیلم وتئاتر، شعر وموسیقی و انواع هنرهای مورد توجه وعلاقه جوانان همت گمارد.تا چند سال پیش هنر در انحصار افراد خاص و گروههای خاص‌تر بوداما امروز به برکت بعضی از نهادهای فرهنگی والهام از‌اندیشه ناب اسلامی بسیاری از هنرهای یادشده به مسیر اصلی خود برگشته‌اند.»
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن و روش‌های تربیتی
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴