وقوع جنایت ۱۷ شهریور عملاً تمامی سناریوهای رژیم پهلوی را با شکست مواجه کرد و خطی خونین میان انقلابیون مسلمان و تودههای مؤمن با رژیم پهلوی کشید و چهره سفاک آن را به همگان نشان داد.
۰
به گزارش بلاغ،قیام 17 شهریور را میتوان یکی از رویدادهای مهم تاریخی در وقوع انقلاب اسلامی ایران دانست. تظاهرات 13 شهریور 1357 که منتج به قیام 16 و 17 شهریور و شهادت بسیاری از هموطنانمان به دست رژیم پهلوی شد. 17 شهریور که به "جمعه سیاه" و "جمعه خونین" معروف شد به گزارش ساواک به تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ که به گفتگوی محرمانه عبدالکریم کنی با احمد بنیاحمد نماینده مجلس شورای ملی اشاره میکند آمده است:
عبدالکریم کنی: شما درباره کشتهشدگان صحبت کردید. من چند روز قبل درجایی بودم یکی از مأمورین بانک ملی بهشتزهرا رقم دقیقی از کشتهشدگان دارد و گفت من ۲۲۰۰ فیش برای دفن جنازه صادر و در حال حاضر ۱۰۰۰ جنازه دیگر هست که شمارهگذاری شده و آماده است و رقم به چندین هزار میرسد.
این جنایت رژیم انقدر فجیع و گسترده بود که حتی بازتاب آن در رسانههای خارجی هم انعکاس یافت. حجتالاسلام حسن روحانی که در آن ایام در لندن و پاریس حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشرشده است درباره تأثیر کشتار هفده شهریور 1357 در رسانههای غربی و واکنش ایرانیان خارج از کشور به این جریان میگوید: به مناسبت كشتار هفده شهريور، راهپيمايي بزرگي در پاريس عليه رژيم پهلوی ترتيب داده شد كه برخي از رسانهها تعداد تظاهركنندگان را حدود بيست هزار نفر تخمين زده بودند. گرچه پليس فرانسه آن را حدود هشت هزار نفر گزارش داده بود. در كشورهاي ديگر ازجمله در آلمان نيز تعداد زيادي از مردم عليه رژيم، تظاهرات كردند. در لندن هم تعدادي از دانشجويان در برابر محوطه ادارات سازمان ملل دست به اعتصاب غذا زدند. عجيب اين بود كه امام خميني در پيامشان از مردم خواسته بود كه به اعتصابات و تعطيلي مغازهها ادامه دهند، ولي آقاي شريعتمداري در اعلاميه خود از مردم خواسته بود كه به اعتصابات پايان دهند؛ اما در رسانههای داخلی به دلیل تحت کنترل بودن آنان به دست خاندان پهلوی این جنایت بهصورت محدود، مختصر و تحریفشده منتشر شد اما در آن در زمان برخلاف امروز اخبار سینهبهسینه و مسجد به مسجد بهصورت شفاهی نشر مییافت.
تظاهراتی با این وسعت حضور مردم تیر خلاصی بر پیکره رژیم پهلوی بود و قدرت اسلام و روحانیت و مردم ایران بیشازپیش نمایان شد. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بیگناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آنها درحرکت خود مصممتر گردند و دراینبین رهبرى مدبرانه حضرت امام خمینى (ره) نقشى بسزا داشت. حمایتهاى سران بهاصطلاح دموکرات آمریکا از رژیم پهلوى در سرکوب مبارزین نیز باعث گردید تا ادعاهاى بهاصطلاح حقوق بشرى و دموکراتیک آنها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلى آنان براى مردم ایران هرچه بیشتر نمایان گردد.
نقش رژیم صهیونیستی در قتلعام مردم ایران در 17 شهریور
رد پای رژیم صهیونیستی در جنایتها و کشتارهای مردم ایران در دوران پهلوی بهوضوح قابلمشاهده است. بهطوریکه در جریان فاجعه 17 شهریور در میدان ژاله تهران، مردم درباره حضور سربازان اسرائیلی در بین صفوف کوماندوهای رژیم پهلوی سخن میگفتند.
بر اساس یک گزارش از ساواک به تاریخ 18 شهریور 1357: متعاقب اطلاعیههایی كه ساعت 21 روز 15 شهریور 57 مبنی بر پیاده نمودن كوماندوهای اسرائیلی بهوسیله سه هواپیمای اسرائیلی در پادگان جی تهران در بازار شانزه لیزه واقع در خیابان شاه نصب گردیده بود این موضوع در بین مردم قوت گرفته است كه چون سربازان ایرانی از تیراندازی بهسوی مردم خودداری مینمایند لذا دولت اقداماتی به عملآورده كه سربازان اسرائیلی بهسوی مردم بیگناه تیراندازی و آنها را بیرحمانه بكشند.
اعتراف به نقش رژیم صهیونیستی در قتلعام مردم
چند ماه پس از فاجعه 17 شهریور و كشتار مردم در میدان شهدا، برخی از منابع مانند مجله سیكراهود شیت (مجله نظامی اسرائیل)، مجله همولام هزیه، هارتسودافاردر اواخر سال 1978 میلادی از نقش رژیم صهیونیستی در فاجعه «جمعه سیاه» پرده برداشتند. در این رسانهها آمده است «دولت اسرائیل یك گروهان از افراد ورزیده در جنگهای پارتیزانی و سابوتاژ و قلع قمعهای شهری به تهران ارسال داشت. این گروهان تابع اداره اطلاعات ارتش اسرائیل است كه با اجازه نهائی «شین.ب» (اداره اطلاعات و ضداطلاعات نخستوزیری اسرائیل) باید عمل كند. فرمانده این گروهان «رهبعام زیبكی» بود كه سابقاً فرمانده بخش میانه اسرائیل در دهه ششم و سپس مشاور نخستوزیر در مسائل مبارزه با تروریسم و كاربرد مهمات مخصوص و تکنیکهای آن در این زمینه گردید.» در ادامه گزارشهای این مطبوعات آمده بود: «این واحد بهوسیله هواپیماهای شركت «ال آل اسرائیل» به تهران منتقل شد و در وقت خود در قلعوقمع تظاهرات در شهرهای بزرگ ایران موفق گردید. در این گروهان تعداد زیادی افراد یهودی-ایرانی كه زبان فارسی خوب میدانستند نیز وجود داشت. بهعلاوه كلیه این گروهان در تهران ملبس به لباس نظامی ارتش ایران شدند. مسئولین ایرانی برای كتمان این موضوع شایع كردند كه افراد این گروهان از بلوچستان ایران میباشند. علاوه بر این از پایگاه كوچك نظامی نزدیك آبادان و بندرعباس كه توسط اسرائیل اداره میشد برای تمرین كادرهای ضد شورش شهری استفاده گردید.»
رژیم پهلوی که در قبال سرعت تحولات کشور دچار حیرت و سرگشتگی شده بود؛ تمام راههای محتمل را برای کاهش آتش خشم ملت ایران میآزمود و به دلیل تحلیل غلط از ماهیت اعتراضات مردمی؛ هر اقدامش برخلاف خواستشان برشدت آتش عصبانیت مردم میافزود.
رژیم ابتدا گمان داشت که در فضای دوقطبی جنگ سرد؛ هرگونه تحول و اعتراضی در برابر نظام پهلوی بهعنوان زیرمجموعه نظام سرمایهداری غرب محصول تحریکات اتحاد شوروی است؛ لذا با پشتوانه حمایتهای آمریکا کوشید که انقلابیون را تعدادی مزدور وابسته به خارج نشان دهد؛ سپس با افزایش اعتراضات به گمان اینکه معترضان؛ بعضی از رهبران جریانهای ملیگرا هستند که خواهان کمی گشایش سیاسی هستند؛ باروی کار آوردن جمشید آموزگار کوشید که با شعار باز کردن فضای سیاسی، آنها را آرام نماید؛ در ادامه چون دریافت که گرایش انقلابی مردم ایران مذهبی است؛ تلاش کرد باروی کار آوردن شریف امامی که مدعی بالیدن در خاندانی روحانی بود؛ اعتراضات را خاموش نماید ولی وقوع جنایت ۱۷ شهریور عملاً تمامی سناریوهای رژیم پهلوی را با شکست مواجه کرد و خطی خونین میان انقلابیون مسلمان و تودههای مؤمن با رژیم پهلوی کشید و چهره سفاک آن را به همگان نشان داد.
به گزارش بلاغ، واقعیت آن است که نظام پهلوی در یک ضعف تحلیلی از انقلاب مردم ایران، آنچه را میدید که با نگرش ضعیف خود میخواست و نتیجه آن تلاش برای نادیده انگاشتن ماهیت اسلامی جنبش مردمی و نیز نقش بیبدیل رهبری حضرت امام خمینی(ره) بود. حاصل این کژبینی؛ کژ رفتاری و نهایتاً سرنگونی آن رژیم طاغوتی بود. تجربهای که نشان داد نادیده انگاری جایگاه دین در جنبشهای مردمی ایران عواقب هولناکی برای جریانهای سیاسی به دنبال دارد؛ تجربهای که بعد از انقلاب اسلامی جریانات سیاسی از آن درس نگرفته و عملاً با قرار دادن خود در برابر موج مردمی اسلامخواهی بر حیات خود خط ابطال کشیدند.