به گزارش
بلاغ، پس از اعلام سهمیهبندی بنزین از سوی دولت تدبیر و امید در تاریخ 24 آبان و متعاقباً افزایش قیمت آن، موجب نارضایتی و اعتراض مردم به این موضوع شد. فردای پس از شوک بنزینی دولت روحانی؛ تجمعاتی از سوی مردم در جهت اعتراض و گلایهمندی به این امر برپا شد. از آنجایی که این تجمعات به آرامی در حال برگزاری بود گروههای معاند و منافق داخلی و خارج نشین از این آرامش به شدت عصبانی بودند و از طریق شبکههای اجتماعی و ماهوارهای مردم را به نافرمانی مدنی و تخریب اموال عمومی تشویق میکردند.
باتوجه به اینکه دست دشمنان برای مردم ایران رو شده است، آنان ازاین موضوع سرباز زدند ولی منافقین و گروههای سلطنتطلب و معاند با نیروهای آموزش دیده خود در داخل فضا را متشنج کردند و آتش زدن بانکها، منازل مسکونی، مغازهها و... و تخریب اموال عمومی، آن کاری را کردند که قلادهداران آنان در خارج از کشور میخواستند اما نیروهای انتظامی، بسیجی و پاسداران برای آرام کردن فضا و جدا کردن مردم از اشرار اجارهای با حمله این اراذلها روبرو شده و تعدادی به مقام شامخ شهادت نائل آمدند و عدهای دیگر نیز مجروح و زخمی شدند. پس از فروکش کردن این آشوبهای خیابانی و دستگیری لیدرهای آشوب توسط نیروهای امنیتی و انتظامی، ملت فهیم و شریف ایران که همواره از آزمونهای سخت سربلند بیرون آمدند این بار نیز با برگزاری راهپیمایی خودجوش ضمن محکوم کردن اقدامات خرابکارانه توسط اراذل و اوباش اجارهای و حامیان خارجی آنان، صف خود را از این فتنهگران جدا کردند.
اما برخی از چهرههای اصلاحطلب در بیانیهای عجیب و توهین آمیز به نیروهای مدافع ملت، که با عنوان «بیانیه جمعی از فعالان سیاسی در دفاع از حق اعتراض و محکومیت خشونت» در روز یکشنبه(۲۶ آبان) منتشر شد؛ که بار دیگر سیره درونی این جریان را به نمایش گذاشت و بغض و کینه آنان از موفقیت مردم و برقرار کنندگان امنیت کشور آشکار شد.
در بخشی از این بیانیه که به امضای 77 تن از اصلاحطلبان برجسته، که بعضاً از مسئولین دولتی در دورههای قبلی بودند، در حمایت از آشوبگران مسلح و خشن و ویرانگر و سرزنش نیروهای جان برکف حافظ امنیت که در دو سه روز اول نجیبانه مدارا کرده و هزینه دادند، بیانیه صادر نموده که در بخشی از این بیانیه ضمن بیان کلمات خائنانه و معکوس جلوه دادن وقایع اخیر اینطور آمده است که « پاسخ خشونتبار به تجمعات مردمی در اعتراض به گرانی بنزین طی دو روز گذشته در چندین شهرستان متأسفانه تاکنون فاجعه به همراه داشته و به قرار اطلاع منجر به جرح و حتی قتل نفس شده است. شلیک بیمحابای تفنگی که از محل بیتالمال برای دفاع از مردم فراهم شده بهسوی شهروندان عادی و غیرمسلح که برای ابراز اعتراض و یا خشم خود به خیابان آمدهاند، مطلقاً و فارغ از موضوع اعتراض غیرقابل توجیه و جنایتی است که قانون و دستگاه قضاء نباید حتی لحظهای در تعقیب بانیان، آمران و عاملان آن تعلل کند.... اکنون و در شرایطی که مردم شریف ایران در نتیجه پیگیری سیاستهای سرنوشتسازی که نقش چندانی در شکلگیری آن نداشتهاند تحت فشارهای شدید اقتصادی و معیشتی حاصل از تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی قرار دارند و معضلاتی همچون فساد، بیکاری، فقر، نابرابری و ناکارآمدی بیعلاج مانده و روز به روز بر ابعاد آنها افزوده میشود، باز گذاردن مسیر اعتراضات مسالمتآمیز و به رسمیت شناختن حقوق ملت مصرح در قانون اساسی کمترین توقعی است که میتوان از حاکمان داشت. در وضعیتی که حکومت بایستی در کنار مردمان خویش و بهویژه مستضعفان قرار گیرد و دست یاری به سوی آنها دراز کند ایستادن در برابر مردم عاصی به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.»
فرار روبه جلوی اصلاحطلبان...
این سفسطه و فرار روبه جلوی اصلاحطلبان در حالی است که همین افراد در سالهای 92 و 96 جامه میدریند و زمین و آسمان را به هم میبافتند و هزاران دروغ و افترا را به رقیب میبستند تا بتوانند این دولت را برسرکار بیاورند و خود را فدایی آن میخواندند. روحانی نیز انصافاً پاسخ این جامهدریدنها را داد و افرادی را در پستهای حساس کشور گماشت که این چهرههای به اصطلاح مضطرب و ناراحت از وضع موجود، میخواستند. البته موضوع کسانی که در این دولت برمسند کار نشستند و دارای چه سابقهای در وقایع سالهای 78 و 88 بودند بماند در زمان دیگر.
این جریان به اصطلاح دلسوز که دولت را در چنبره افکار لیبرالیستی خود قرار داده و بیش از شش سال کشور را در حوزه سیاسی تضعیف و اقتصاد کشور را «شرطی» کردند و خود را دل بسته به ارتباط با آمریکا و اروپاییان قرار دادند، مدینه فاضله تخیلی را در ذهن خود و برخی از مردم کشور ایجاد کردند که اگر با آمریکا خوب شویم فلان میشود یا اگر فرانسه از ما راضی باشد تمام مشکلات اقتصادی حل میشود!! اما برجام تجربه خوبی برای این اعتماد خیالی بود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی سالهاست که به کرات در حوزه سیاست خارجی و اقتصاد به مسئولین دولتی تأکید داشتند که خود را متکی به سایر کشورها نکنند و روی پای خود بایستید و کشور را معطل آمریکا و اروپا و برجام نکنند. ولی گوش شنوایی از سوی دولتیان و این چهرههای اصلاح طلب وجود ندارد که تفکر خود را بر دولت غالب کرده و سالهاست کشور را معطل و به عقب راندند. امروز در برخی از اظهارنظرات این چهرهها میبینیم که ژست منتقدانه از دولت میگیرند ولی خوب میدانند که دولت در حال انجام عصاره تفکر این جریان است. اما این افراد در این بیانیه به جای پاسخگویی خواستار مجازات حافظان نظم و امنیت کشور شدند تا پیوندهای مشکوک خود را از همیشه آشکارتر کنند.
کلام آخر...
سال ۹۸ علیالظاهر قرار است نقطه عطفی برای فروافتادن نقاب از چهرهی «نفاق و منافق» داخلی و «شبکه نفوذ» ریشهدار و قدیمی در پیکره کشور و ساختار سیاسی باشد و این احتمال محتملتر میشود که هر چه به سمت پایان سال میرویم، نقابهای و باطن بیشتری از چهرهها فروخواهد افتاد و باطن پلید بسیاری از چهرهها و جریانها، بیش از پیش رخ خواهد نمود.
محسن رحمانی واسوکلایی