تاریخ انتشاريکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۰
کد مطلب : ۲۷۴۷۷۳
جوانانی که امروز در قامت «مدافعان حرم» خبرساز می‌شوند و پرچم‌داران عاشق هستند را به راحتی نمی‌توان برمبنای محاسبات عقل معاش، قضاوت‌شان کرد، ثروت آنها عشقی است که قابل تحریم نیست.
۰
plusresetminus
جوانانی که امروز در قامت «مدافعان حرم» خبرساز می‌شوند
به گزارش بلاغ، امام خمینی(ره) به منظور تجلیل و تکریم از شهدا، جانباران، ایثارگران و خانواده‌های معظم آنها دستور تاسیس بنیاد شهید و ایثارگران را در 22  اسفند سال 1358 صادر کرد.

البته ایده اولیه تاسیس این بنیاد از سال 1342، بعد از تظاهرات 15 خرداد داده شد که جمعی از طلاب به فکر رسیدگی به امور خانواده‌های شهدای تظاهرات پرداختند و تا زمان پیروزی انقلاب فعالیت این نهاد ادامه داشت.

شهداء هویت ملت ایرانند

شهدا شالوده نظام اسلامی ایران هستند و خون پاک آنها همچنان محافظ این خاک عزیز در مقابل توطئه‌ها و ستیزه جویی‌های دشمنان است، که اگر نبود خون این شهدا چنین سرفرازی، عظمت و ایستادگی هم ممکن نبود.

 

پس از هشت سال دفاع مقدس و تقدیم هزاران شهید به پیشگاه اسلام و انقلاب، امروز نیز همچنان این راه پر افتخار ادامه دارد توسط جوانانی که امروز در قامت «مدافعان حرم» خبرساز می‌شوند و پرچم‌داران عاشقی هستند.

 

مدافعان حرم را به راحتی نمی‌توان برمبنای محاسبات عقل معاش، قضاوت‌شان کرد، ثروت آنها عشقی است که قابل تحریم نیست!

 

نجیبه ادهمی متولد سال 1348، مادر شهید رضا حاجی‌زاده از مدافعان حرم شهرستان آمل است که فرزند رشیدش در منطقه خان طومان سوریه به درجه رفیع شهادت رسید و تاکنون پیکر پاکش به میهن بازنگشته.

 

از بچگی مشاورم بود

وی با اشاره به خصوصیات بارز شهید حاجی‌زاده، گفت: پسرم بسیار محجوب، باحیا، با وقار و همیشه مهربان بود و هیچ‌گاه صدایش بلند نمی‌شد.

 نجیبه ادهمی با بیان اینکه  شهید حاجی‌زاده در همه امور مشاورم بود، اظهار کرد: رضا از بچگی مشاور من بود و همیشه باهم تعامل و مشورت می‌کردیم، حتی در دوره کودکی‌اش نیز از وی مشورت می‌خواستم، چرا که از کودکی عاقل و فهمیده بود.

 این مادر شهید از دائم الوضو بودن فرزند شهیدش گفت و تصریح کرد: قبل از آنکه به مدرسه برود نماز خواندن را شروع کرد و روزه‌های کله گنجشگی می‌گرفت؛ در مراسمات مسجد و همه کارهای هئیت فعالیت می‌کرد.

 

جذب سپاه شدند تا از حرم  اسلام دفاع کند

وی با بیان اینکه شهید حاجی‌زاده از سن 18 سالگی جذب سپاه شد، اظهار کرد: علاقه خودش و تشویق ما باعث شد زمستان 85 وارد سپاه شود.

 مادر شهید حاجی زاده ادامه داد: سال 93 برای مدافعان حرم نام نویسی کرد و وارد این راه مقدس شد و در آذر 94 به سوریه رفت و در این دوره 2 ماه در حال دفاع از حرم حضرت زینب (س) بود.

 ادهمی از لحظه رفتن پسرش به سوریه گفت و ادامه داد: به دلیل علاقه زیاد و وابستگی شدید به پسرم خیلی موافق نبودم، اما ماندم روز قیامت جواب حضرت فاطمه زهرا (س) را چه بدهم و بالاخره راضی شدم و فرزندم رهسپار حریم حضرت زینب (س) شد.

و تو ای شهید!

چطور توانستی چشم از زیبایی‌های این دنیا ببندی و به آسمان خیره شوی، چه قلب بزرگی داری وقتی پاره تنت را در دنیای زمینی جا می‌گذاشتی. صدای گریه بچه‌هایت چطور تردید را راهی دلت نکرد.

 نگاه‌های عاشقانه همسرت، بی قراری‌های مادرت، چشم‌های خسته پدرت چطور پاهایت را سست نکرد، انگار آمده بودی تا بروی؛ زمین تاب قدم‌های تو را نداشت، تو عاشق پرواز بودی ...

 

دو دوست، دو شهید

ادهمی از ارتباط عمیق شهید حاجی‌زاده با شهید صحرایی یاد کرد و گفت: آنها باهم دوستان صمیمی بودند و رابطه بسیار خوبی داشتند. زمانی‌که شهید صحرایی به شهادت رسید آقا رضا از سوریه با من تماس گرفت، اصلا توان صحبت کردن نداشتم هر دو گریه می‌کردیم.

 

وی ادامه داد: بعد از شهادت شهید صحرایی حال و هوای پسرم خیلی عوض شد، نماز خواندنش، رفتارش، انگار دنیا برایش تنگ شده بود و بی‌قراری عجیبی داشت.

 

از جراحت تا شهادت

مادر شهید حاجی‌زاده از سخنان برخی درباره پول گرفتن مدافعان حرم گفت و تصریح کرد: در دوره اول رفتن به جبهه دست و گوش رضا جراحت سختی دید و هزینه تمام مراحل درمان را خودش پرداخت کرد، حتی برای گرفتن عکس به بیمارستان رفتیم و پسرم پول دارو را هم نداشت. من در جواب این افراد فقط لبخند می‌زنم و چیزی نمی‌گویم.

 

وی از آخرین تماس پسرش گفت و افزود: رضا یک روز قبل از شهادتش چهار بار تماس گرفت و این همه تماس بی سابقه بود، فردای آن روز عروسم برایم زنگ زد که از تلگرام خبر شهادت آقا رضا را شنیده است.

 و تو ای شیر زن! مردانگی از تو درس جوانمردی آموخت

چقدر شیر زنان تاریخ این سرزمین بسیارند. بغض در نگاه این مادر بود، اما نریخت ... نریخت اما در عجب‌ام که چرا زمین از این همه فریاد بی‌صدا به لرزه در نیامد.

دلتنگی‌های مادر مثال نزدنی است، چطور توانستی با نبودنت آرامش کنی !!

 

این مادر شهید با بیان اینکه شهید حاجی‌زاده در وصایای خود بر پیرو خط رهبری بودن تاکید داشت، اذعان کرد: همیشه می گفت ولایت را تنها نگذارید و فقط پیرو خط رهبری باشید و رمز موفقیت خود را احترام به پدر و مادر می‌دانست.

 

وی ضمن تشکر از مردم آمل تصریح کرد: مردم برای پسرم سنگ تمام گذاشتند، هیچ ارگانی در مراسمات دخیل نبود، نه بنیاد شهید و نه سپاه، همه از لطف مردم بود که نگذاشتند از شکوه مراسمات شهید کم شود.

 

نجیبه ادهمی با گلایه از دولت فعلی خاطرنشان کرد: مسئله خان طومان کل ایران را به لرزه درآورد، اما رئیس جمهور منتخب کشور هیچ پیام تسلیتی در رسانه‌ها منتشر نکرد.

 

وی در پایان یادآور شد: یک پسر دیگر دارم حتی اگر 10 پسر دیگر هم می داشتم، همه را فدای رهبرم می‌کردم.

 

امروز این فرشتگان زمینی که نامشان مدافعان حریم سبز علوی است، عاشقانه جانشان را در کوله پشتی می‌گذارند و زمانی‌که بند پوتین را می‌بندند یادشان می‌رود این زندگی چه زیباست.

 

نمی‌دانم دلبستگی‌هایشان را کجا می‌گذارند که این چنین سبک بال پرواز می‌کنند.

 

در ادامه خبرنگار ما به سراغ خانواده یکی از جوان‌ترین شهدای شهرستان آمل رفت، شهید حسن کرد متولد فروردین سال ۱۳۴۹ که در سن ۱۶سالگی، دی ماه سال ۱۳۶۵ به مقام والای شهادت نائل آمد.

 

عمه جانی حسین‌پور مادر شهید حسن کرد با بیان اینکه ما خانواده‌ای مذهبی و انقلابی بودیم و در پشت جبهه من، همسرم و فرزندانم فعالیت می‌کردیم، گفت: در پشت جبهه برای رزمنده‌ها لباس می‌دوختیم، مربا می‌پختیم و هر کاری از دست مان بر می‌آمد انجام می‌دادیم.

خانواده انقلابی ایثارگر به این می گویند

وی  با اشاره به اینکه در سال 60 هنگام حمله منافقان به آمل شهید ۱۱ سال داشت، ادامه داد: در آن هنگام حسن به همراه پدرش برای مبارزه با منافقان رفت و تا سه شب از آنها خبری نداشتیم، به همراه دخترم مشغول سنگر سازی بودیم، بعد از سه شب پدرش تنهایی برگشت؛ از بسیج پیگیری کردیم گفتند حسن زیر پل در سنگر نشسته است.

 

مادر شهید کرد با اشاره به فعالیت‌های شهید در بسیج یادآور شد: حسن به حق الناس و حق الله بسیار اهمیت می‌داد به ویژه به حق الناس؛ در مغازه پای ترازو نمی‌ایستاد می‌گفت اگر به مردم زیاد دهم پدرم از من ناراحت می‌شود و اگر کم دهم حق مردم را باید ادا کنم.

 

عمه جانی حسین‌پور با اشاره به خوش اخلاقی و توجه شهید به مسائل دینی ادامه داد: پسرم حتی قبل از سن بلوغ روزه می‌گرفت؛ ماه رمضان‌ها می گفت مادر یک نوع غذا درست کن، اگر دو نوع غذا درست کردی نمی‌خورم، بعد از سحر در شستن ظرف‌ها به من کمک می‌کرد و سریع خودش را برای نماز به مسجد می رساند.

 شهادت برای همه خوب است، بویژه برای من

وی در ادامه خاطرنشان کرد: قبل از رفتن به جبهه زمانی که آمل بود نمی‌گذاشت در تشییع جنازه شهدا شرکت کنم می‌گفت مرگ و از دست دادن عزیز برای همسایه خوب است؟ چرا نمی‌گذارید من به جبهه بروم. زمانی‌که خودش به جبهه رفت با خوشحالی گفت به تشییع جنازه شهدا بروید.هر وقت هم به جبهه می‌رفت نمی‌گذاشت کسی بفهمد و یا به پیشوازش برویم و می‌گفت ثواب جبهه‌ام کم می‌شود.

 

مادر شهید کرد با عنوان اینکه آخرین باری که حسن به جبهه رفت بعد از گذشت ۱۱ سال پیکر پاکش بازگشت، ادامه داد: پسرم عاشق جبهه بود و نخستین‌بار در سن ۱۳ سالگی به جبهه رفت و ۴۵ روز در منجیل آموزش دید.

 

حسین‌پور با اشاره به حضور شهید کرد در عملیات کربلای یک، فاو و چند عملیات دیگر خاطرنشان کرد: حسن در عملیات والفجر ۸ شیمیایی و سال ۶۵ در عملیات کربلای ۴ ام الرصاص به شهادت رسید.

 بی خود نیست که به شهادت می رسند؛ چرا که از بهترین هایند

وی در ادامه گفت: شهید حسن کرد وجودی نترس و از مرگ هیچ هراسی نداشت؛ یک روز از منافقان کتک مفصلی خورد و تمام بدنش کبود شد، گفتم چه شده؟ گفت “اعلامیه‌های مسعود رجوی را آتش زدم و می‌گفتم مسعود رجوی سوخت، منافقان هم کتکم زدند.

 

این مادر شهید با بیان اینکه پسرم همیشه می‌خواست شهید شود و گمنام بماند، ادامه داد: آخرین باری که می‌خواست به جبهه برود من و پدرش تا امام‌زاده ابراهیم(ع) بدرقه‌اش کردیم. پدرش روی زمین نشست، کمرش را گرفت و گفت حسن این بار دیگر نمی‌آید، گفتم مرد بلند شو منافقان الان می‌بینند و می‌گویند ظرفیتش همین قدر است.

 

حسین‌پور در پایان خاطرنشان کرد: حالا که فرزندم علی اکبر وار در راه دین و دفاع از ناموس، کشور و رهبر شهید شد از همه مسئولان می‌خواهم که خوب کار کنند، دل رهبرمان و خانواده‌های شهدا را نشکنند؛ در هر جایی که هستند کارشان را به درستی انجام دهند.

 

در پایان باید گفت پسندیده نیست که فقط سال‌روز بنیاد شهید را روز شهید بنامیم و در تقویم تنها یک روز به نام این همه رشادت‌ها نامگذاری شود.

ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما