این روزها حال و هوای کوچه پس کوچههای شهرستان نکا بار دیگر مملو از عطر صفابخش شهادت شده است، هنوز داغ چهار آلاله عاشق عبدالرحیم، محمد تقی، حسین و سعید در دلها مانده بود که عروج ملکوتی ایراهیم بغض همگان را درهم شکست.
اینبار قصه سر دراز داشت، چرا که پس از خبری و چشمان منتظری که اشک خون میگریستند با شایعاتی از اسیری، جانبازی و مفقودالاثر شدن به دست داعشیان به داغ دلی که بر سینه مادر مانده دامن میزد، و پس از گذشت 54 روز بیخبری، بالاخره خبر شهادت پنجمین فدایی بانوی دمشق از بوستان سرخ شهادت تأیید و به تمامی شایعات پایان داد.
مراسم گرامیداشت شهید ابراهیم عشریه پنجمین شهید مدافع حرم حضرت زینب(س)، با استقبالی بیش از 10 هزار نفر و نگاههای حسرتآمیز و چشمانی اشکبار از جنس مروارید در مصلای امام خمینی نکا برگزار شد.
جا ماندههای قافله شهادت آمده بودند تا این بار بهطور نمادین با تابوت خالی شهید ابراهیم وداع کنند، و دستان نوازشگرشان را بر سر دخترکان خردسالش بکشند چرا که این بار رسم یتیمنوازی را برخلاف شامیان خوب به یاد داشتند.
چه سخت و دشوار است از قافله شهدا باز بمانی، همرزمان، همکاران و شاگردان شهید عشریه هم آمده بودند تا به بغضی که 54 روز در سینهشان مانده بود پایان دهند، چرا که روح شهید ابراهیم را در جایجای این مراسم و در چهره پاک دختران معصومش به درستی حس میکردند.
چقدر سخت است برای مادر داغداری که به انتظار پیکر گلگون کفن پسرش آمده بود و برخلاف تصوراتش در واقعیت تنها بایک تابوت خالی باید درد و دل میکرد، چه استوار و محکمی ای مادر، چراکه میدانم با الگو گرفتن از راه مادرمان زهرا(س) جوانت را به دیار حق رهسپار کردی.
گوشه نشینی پدران شهدا در خلوتی غمانگیز که هنوز در آرزوی دیدار تنها پسرشان بودند چقدر تماشایی و دلگیر بود، چرا که غریبانه و ملتمسانه تنها آرزوی دیدار قامت رعنای پسرشان را در ذهن میپروراندند.
و چقدر سخت است بجای پیکر پدر بر سر تابوت خالی و نمادین، ناله سر دهی همانطور که دخترکان قد و نیمقد شهید عشریه با اشکهای خونین واژه دلگیر بابایم کجایی را سر میدادند.
اما اسماعیل عشریه با داغی که از شهادت برادر بر دلش نشسته بود چه استوارانه و محکم به میدان آمد تا با قرائت وصیتنامه برادر عزیزش رهرو راه بصیرت، دفاع از حق و ایثار در میدانهای نبرد قرار گیرد.
زمزمههای این برادر داغدیده چه زیبا بر دلها مینشست انگار خود شهید ابراهیم به سخن آمده بود که ندا میداد: "مولایم به کمتر از شهادت راضی نمیشوم، تو به خدایی خود نگاه کن نه به بیچارگی این مسکین، پس به حق حسین شهید دعایم را مستجاب فرما به حق زهرای شهید خواستهام را برآورده کن".
البته این مراسم مهمان ویژهای نیز داشت، فردی که از دیار قم برای بیان سخنانی تازه آمده بود، فردی که گفته شد حدود 20 سال استاد اخلاق شهید عشریه بوده است و به گفته خودش مطالبی از شهید با خود داشت که گفتنش را صلاح نمیدید.
آیتالله غفاری که از خاطره پیادهروی اربعین سال گذشته به همراه شهید در کربلا میگفت، مراتبی از عرفان را در توصیف شهید بیان کرد که مشخص بود کمی از شدت آن کاسته است تا شبههای در اذهان ناآماده ایجاد نشود، چراکه در میان جملاتش جمله "باورش شاید سخت باشد" زیاد به گوش میرسید.
شنیدن اوصاف اخلاقی، اعتقادی و عبادی این شهید از زبان فردی که روزی استاد وی بود، شیرینی خاصی داشت چراکه میدانستی استاد، نیازی به وصف فراتر از واقع درقبال شاگردش ندارد، آن هم شاگردی که اکنون زندهتر از او حتماً در فضای مراسم نظارهگرش بود.
آری یقیناً حماسههای این بزرگمردان تاریخ در یاد و دلهای رهروان واقعی شهدا به یادگار میماند، چرا که عزت واقعی، بصیرت و سرافرازیشان در صفحهصفحه دفتر این انقلاب از دیرباز تا کنون پایدار و ادامهدار خواهد بود.
در این مراسم همچنین امام جمعه نکا به رسم خیر مقدم لحظاتی برابر مردم حاضر شد و با توصیف از شهید به عنوان یک نیروی فرهنگی، اظهار کرد: متأسفانه در حال حاضر روز به روز به مسئله بیفرهنگی و هنجارشکنی در ارزشها دامن زده میشود که دراین راستا مسئولان باید پاسخگو بوده و رسیدگی کنند.
وی با تأکید براینکه راه شهدا با عمل به فرامین اسلام و زندگی اسلامی پایدار میماند متذکر شد: زمانی که مراسمات ما اخلاقی و به دور از هنجار شکنی دینی به سبک اسلامی برگزار شود قطعاً میتوانیم رهرو خوبی برای شهدا بوده و به دِینی که بر گردن ما مانده ادا کنیم.
آیتالله محمدباقر محمدی لائینی در پایان، خاطرنشان کرد: مسئولان باید به این باور برسند که در مملکت ما از ضد ارزشها وهنجارشکنیها خبر نباشد، چرا که هر چه جامعه ما به سمت جامعه فرهنگی انقلابی با ارزشهای اسلامی پیش رود قطعاً دشمنان خشمگینتر و مأیوستر میشوند.