به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
بلاغ؛
علی سمنانی/ استغفار به معنای طلب مغفرت است. غفران در اصل به معنای پوشاندن چیزی است که انسان را از آلودگی نگه دارد؛ بنابراین، استغفار درخواست مصونیت است که البته شامل مصونیت از عذاب، مشکلات، کمبودها، نواقص، عیوب و مانند آنها و رسیدن به آرامش و آسایش در همه ابعاد وجودی میشود.
از همینرو در معارف قرآن، استغفار به عنوان «سرّ عظیم الهی» مطرح میشود که انسان با آن میتواند رفع عذاب، دفع عذاب و جلب نعمت کند. با نگاهی به آثار استغفار میتوان به عظمت این سرّالله پیبرد؛ زیرا از نظر قرآن، انسان با استغفار میتواند به مجموعهای عظیم از نعمتهای الهی دست یابد که شامل: اجابت دعا(ص، آیات ۳۵ و ۳۹)، افزایش قوت و توان(هود، آیه ۵۲)، امداد الهی از طریق مال و فرزند(نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲)، برخورداری از امکانات و بهرههای نیک دنیوی (هود، آیه ۳)، جلب رحمت رحیمی(هود، آیه ۹۰)، جلب مودت الهی(همان)، رونق کشاورزی(نوح، آیات ۱۰ تا ۱۲)، فرزندآوری(همان)، نزول باران بسیار و مفید(همان)، مصونیت از عذاب(انفال، آیه ۲۳؛ کهف، آیه ۵۵) و مانند آنها میشود.
همچنین مؤمن با طلب مغفرت و غفران به درگاه خدا میتواند از هر گونه پیامدهای زیانبار اعمال که از آن به ذنب و ذنوب تعبیر میشود، در امان بماند(آل عمران، آیات ۱۶ و ۱۹۳)؛ زیرا حتی اعمال نیکی همانند جهاد میتواند پیامدهای زیانباری نیز داشته باشد؛ زیرا جهاد هر چند تنها برای رضایت خدا انجام میشود، ولی برخی آسیب میبینند و کینه به دل میگیرند، اما وقتی تحت مغفرت و غفران الهی قرار میگیرد، این پیامدهای زیانبار حذف میشود.(فتح، آیات ۱ و ۲) بنابراین، وقتی خدا به پیامبرش فرمان میدهد تا «استغفر لذنبک»؛ از گناهانت استغفار کن(محمد، آیه ۱۹؛ غافر، آیه ۵۵)، منظور استغفار از «گناه» نیست، بلکه پیامدهای زیانباری است که بر اعمال انسانی مترتب میشود.
آداب و شرایط استغفار
استغفار میتواند برای خود و دیگری باشد، اما باید دانست که تاثیر استغفار برای دیگری منوط به تحقق شرایطی است که از جمله آنها عدم تحقق شرک است؛ زیرا استغفار برای کسی که مشرک است نهتنها تاثیری نخواهد گذاشت، بلکه حرام است. از همینرو، استغفار برای مشرکان حتی خویشان حرام است و نمیتوان برای مشرک استغفار کرد.
بر همین اساس از مؤمنان خواسته میشود تا در همه چیز حضرت ابراهیم(ع) را الگوی حسنه قرار دهند، مگر در همین استغفار برای مشرک. البته بر اساس آموزههای قرآنی، حضرت ابراهیم(ع) اولا «اواه حلیم»(سیار بردبار و نرم دل) بود و ثانیا وعده استغفار را زمانی داده بود که یقین به عدم ایمانآوری عموی خویش آزر نداشت، اما وقتی به شرک او یقین کرد، دیگر برایش استغفار نکرد. در حقیقت استغفار مؤمنان برای مشرکان در صورت وجود احتمال هدایت جایز است، اما وقتی یقین کرد که او دشمن خدا و دوزخی است و دست از شرک بر نمیدارد، دیگر جایز نیست برای چنین شخص مشرکی استغفار کرد، خواه زنده باشد یا مرده.(توبه، آیات ۱۱۳ و ۱۱۴؛ ممتحنه، آیات ۴ تا ۶)
از نگاه قرآن، استغفار برای دیگران از مردان و زنان مؤمن(محمد، آیه ۱۹)، برادر نسبی یا دینی(همان؛ حشر، آیه ۱۰؛ اعراف، آیه ۱۵۱)، گناهکاران توبهکار(نساء، آیه ۶۴)، منافقان توبهکار(نساء، آیات ۶۰ تا ۶۴) و مانند آنان جایز و روا است؛ چنانکه پیامبر(ص) بر ایشان استغفار میکرد و به درخواست استغفار ایشان گوش میداد.
باید توجه داشت استغفار زمانی تاثیرگذار خواهد بود که انسان دست از شرک و ظلم و فسق و گناه بردارد؛ و گرنه کسی که همچنان ظالم و فاسق و مشرک است و به گناهکردن ادامه میدهد، استغفارش هیچ سودی برایش نخواهد داشت. از همین رو استغفار مشرکان مسیحی معتقد به تثلیث، فاسقان منافق و ظالمان هیچ تاثیری ندارد. خدا بصراحت میفرماید اگر پیامبر(ص) هفتاد بار نیز برای منافقان فاسق استغفار کند هرگز سودی برای آنان نخواهد داشت.(توبه، آیات ۷۷ تا ۸۰؛ منافقون، آیات ۱ تا ۶)
همچنین در هنگام استغفار شایسته است که موارد زیر مدنظر قرار گیرد که شامل: توجه به پروردگاری خدا(آل عمران، آیات ۱۴۳ و ۱۹۳)، توجه به ولایت مطلق الهی(بقره، آیه ۲۸۶)، ذکر صفات کمالی الهی مانند خیرالراحمین(مؤمنون، آیات ۱۰۹ و ۱۱۸)، اعتراف به خطا و لغزش(اعراف، آیه ۲۳؛ قصص، آیه ۱۶)، اظهار تسلیم در برابر خدا و اقرار به ایمان(آل عمران، آیات ۱۶ و ۱۹۳)، توسل به پیامبران و اولیای الهی(نساء، آیه ۶۴؛ یوسف، آیات ۹۷ و ۹۸)، صداقت و هماهنگی دل و زبان (فتح، آیه ۱۱)، اهتمام به سحرگاهان برای استغفار(آل عمران، آیه ۱۷؛ ذاریات، آیه ۱۸)، استغفار در شب جمعه(یوسف، آیه ۹۸؛ روایت تفسیری، مجمع البیان ذیل آیه)، استغفار حاجیان بهنگام کوچ از عرفات به سوی مشعر(بقره، آیات ۱۹۸ و ۱۹۹)، استغفار همراه با توبه(مائده، آیه ۷۴؛ هود، آیات ۳ و ۶۱ و ۹۰) و مانند آنها است.
بر اساس گزارشهای قرآنی، باید به اقرار و اعتراف به خطا و گناه و ظلم توجه و اهتمام داشت؛ زیرا حتی پیامبران الهی برای آنکه مورد مغفرت الهی قرار گیرند و استغفارشان مورد اجابت الهی قرار گیرد، این امور اعتراف میکردند؛ چنانکه حضرت آدم(اعراف، آیه ۲۳)، حضرت موسی(قصص، آیه ۱۶)، برادران یوسف(یوسف، آیات ۹۷ و ۹۸) اینگونه عمل کردند.
از چه چیزی استغفار کنیم؟
مؤمنان لازم است از اموری چون: کفر و خطا و ظلم و شرک پیشین(کهف، آیه ۵۵؛ هود، آیات ۵۰ و ۵۲ و ۸۷ تا ۹۰)، اسراف در امور(آل عمران، آیه ۱۴۷)، درخواستهای بیجا و ناروا مانند رهایی فرزند کافر از عذاب الهی(هود، آیات ۴۶ و ۴۷)، درخواستهای جاهلانه و بیخردانه(همان)، ظلم و کار زشت(آل عمران، آیه ۱۳۵)، عمل ناشایست(نساء، آیه ۱۱۰)، شتابزدگی در قتل دشمن(قصص، آیات ۱۵ و ۱۶)، ترک منطقه ماموریت پیش از اذن(انبیاء، آیات ۸۷ و ۸۸)، قضاوت عجولانه(ص، آیات ۲۴ و ۲۵)، عقیده به تثلیث و سه خدایی(مائده، آیات ۷۳ و ۷۴)، خطا و اشتباه (اعراف، آیه ۱۶۱)، در فتنه الهی(ص، آیات ۳۴ و ۳۵)، در میدان نبرد و جهاد(آل عمران، آیات ۱۴۶ و ۱۴۷)، تخلف از فرمانهای الهی و رسولان(فتح، آیه ۱۱) طلب مغفرت کنند.
بنابراین، انسان نسبت به هر چیزی که بیرون از دایره عقل و علم و ایمان و اطاعت از خدا است و گرایش به جهل و سفاهت و کفر و شرک و مانند آنها دارد، لازم است استغفار کند و شرایط خویش را بهبود بخشد و حتی از پاداشهای عظیم الهی در آخرت بهرهمند شود.(آل عمران، آیات ۱۳۵ و ۱۳۶) خدا همگان اعم از مؤمنان و غیرمؤمنان را دعوت و تشویق به استغفار میکند(آل عمران، آیات ۱۶ و ۱۷ و ۱۳۳ تا ۱۳۶) و حتی از مشرکان و گناهکاران میخواهد تا استغفار کنند و درهای رحمت را به روی خود بگشایند(زمر، آیه ۵۳)، بلکه فراتر از آن از مؤمنان میخواهد تا پیامبر(ص) و اولیای الهی را واسطهکرده و از ایشان بخواهند تا برایشان استغفار کنند؛ زیرا استغفار اولیای الهی عامل پذیرش و اجابت الهی است.(نساء، آیه ۶۴؛ آل عمران، آیه ۱۵۹؛ نور، آیه ۶۲؛ محمد، آیه ۱۹)
زمینهها و موانع استغفار
کسانی گرایش به استغفار به پیشگاه الهی را دارند که نسبت به غفاریت الهی آگاهی و علم دارند و خدا را غفور و رحیم میدانند.(بقره، آیه ۱۹۹؛ مائده، آیه ۷۴) همچنین امید به رحمت الهی(نمل، آیه ۴۶)، ایمان (آل عمران، آیه ۱۹۳)، توجه به توبهپذیری خدا(نصر، آیه ۳)، حکمت و عزت الهی(محمد، آیه ۵)، خلاقیت و الوهیت الهی(هود، آیه ۶۱)، رحمت خاص خدا(مائده، آیه ۷۴)، قدرت الهی(هود، آیات ۳ و ۴)، ولایت الهی(بقره، آیه ۲۸۶)، مشاهده عذاب(کهف، آیه ۵۵) و مانند آنها مهمترین بسترهای زمینهساز برای گرایش انسان به استغفار و بهرهگیری از این «سرالله» است. کسانی که گرفتار کفر و شرک و ظلم هستند(نوح، آیات ۱۰ و ۲۳)، بر ظلم خویش اصرار دارند(اعراف، آیات ۱۶۱ و ۱۶۲) و عامل به فسق و فجور بوده و دست از آن بر نمیدارند(بقره، آیات ۵۸ و ۵۹) و بر عقاید باطل خویش لجاجت میورزند(کهف، آیه ۵۵)، و روحیه عصیانگری دارند(نوح، آیات ۱۰ و ۲۱) و به نادانی و جهل و عدم تفقه خویش اصرار میورزند(هود، آیات ۹۰ و ۹۱) و تقلید کورکورانه از سران فریبکار و ثروتمند و قدرتمندان دارند(هود، آیات ۶۱ و ۶۲) نمیتوانند استغفار کنند؛ زیرا این امور مهمترین مانع بر سر راه بازگشت و توبه به سوی خدا و طلب مغفرت و استفغار از پیشگاه خدا است.