به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
بلاغ،
محمدجواد اسماعیلیسراجی| بهمن ماه ۱۴۰۲ یعنی در زمان دولت مرحوم رئیسی، طی دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی با مقام معظم رهبری ایشان صریحاً از بحث ناترازی انرژی نام بردند و با لحنی گلایهآمیز آن را از مسائل کلان و عامل رنجش کشور دانستند.
امیرحسین ثابتی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و از حلقه اصلی حامیان سعید جلیلی در خردادماه سالجاری اعلام کرده بود قطعیهای برق خواهیم داشت و کشور به دوران جنگ و شرایط مشابه سالهای دهه ۶۰ برگشته است.
در حالی که آن زمان هنوز دولت سیزدهم مرحوم رئیسی در مسند کار قرار داشت! لذا اینطور نیست که مشکل ناترازیها در انرژی یک شبه یا در چند ماه اخیر ایجاد شده باشد.
شروع ناترازیها به سالها قبل بهویژه در دولت حسن روحانی برمیگردد، زمانی که باید به طور جدی به نیروگاهسازی مخصوصاً نیروگاههای خورشیدی و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر پرداخته میشد اما به دلایل واهی و غیرمنطقی مثل تحریم و عدم وجود سرمایهگذار و یا عدم توجیه اقتصادی، به این مسئله کلان توجهی صورت نگرفت.
در کنار استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، دولتها از طریق افزایش بهرهوری و رفع فرسودگی نیروگاههای حرارتی، نوسازی و بازسازی شبکه برقرسانی و ذخیره سوخت مورد نیاز نیروگاهها میتوانستند به جبران ناترازی اقدام نمایند که دولت سیزدهم، مدیریت مصرف برق را اغلب بهگونهای به اجرا درآورد که سهم عمدهای از جبران کسری برق در صنایع بزرگ، واحدهای تولیدی شهرکهای صنعتی و مشترکین بخش کشاورزی اعمال شد تا پایداری مصارف بخش خانگی نسبتاً حفظ بماند.
در روزهای اخیر و با آغاز قطعیهای برق، البته با اعلام قبلی! عدهای با ارائه نظرات جانبدارانه جناحی طوری وانمود میکنند که انگار در دولت رئیسی نیروگاههای متعددی ساخته شد و اکنون با روی کار آمدن دولت پزشکیان و خروج عمدی آن نیروگاهها از شبکه، کشور دچار کمبودبرق شده است!
این در حالی است که با توجه به رشد حدود هفت درصدی مصرف سالیانه برق در کشور با وجود هر دولتی حتی دولت سیزدهم، قصه پرغصه ناترازیها باقی میماند و بین راهکار غیرقابل قبول خاموشی منظم دوساعته یا مازوت سوزی و آلودگی هوا یک گزینه لزوماً باید انتخاب میشد.
جریان مدعی انقلابیگری و جماعت خود استادپندار بدانند اگر در تحلیلهای خود جانب انصاف را رعایت نکنند، مطمئن باشند در اقناع مردم و جذب طیف مخالف توفیقی نخواهند داشت همانطور که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری با مشارکت نه چندان حداکثری نتیجه آن را مشاهده کردند.
جوانان آزاداندیش انقلابی باید به درستی این موضوع را از مسئولان ارشد نظام مطالبه کنند که چرا ایران دارنده رتبه دوم و سوم ذخائر گازی و نفتی دنیا و پنجمین کشور ثروتمند جهان از لحاظ منابع طبیعی علاوه بر تابستان در پاییز و زمستان نیز با کمبود برق و گاز و در نتیجه اختلال در زندگی مردم مواجه شده است؟! چگونه میشود کشوری که قرار بود براساس سند چشمانداز بیست ساله در افق ۱۴۰۴ جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری منطقه را کسب نماید به فاصله یکسال مانده تا زمان مقرر حتی از تامین انرژی مورد نیاز خود عاجز مانده است؟! پاسخگوی این حجم از ناکارآمدی و بیعملی چه کسی و یا چه کسانیاند؟!