به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
بلاغ؛ فرعون و شیطان در قرآن دو نماد کامل انسانی و جنی از تکبر و استکبار هستند؛ تکبر و استکباری که آنها را از حقیقت و کمال دور ساخت و در برابر خداوند و راه راست الهی قرار داد.
از این رو قرآن در آیات بسیاری به ابعاد و جهات مختلف استکبار و تکبر این دو توجه داده و تحلیلی جامع و کامل از علل و عوامل ایجادی و آثار آن در زندگی آنان و دیگران ارائه کرده است.
نویسنده با توجه به تاثیر مهم رفتار فرعونی در زندگی بشر که از آن به تفرعن یاد میشود، به سراغ آیات قرآن رفته تا ویژگیها و شاخصههای منش استکباری فرعونی به ویژه در حوزه اجتماعی را تشریح کند.
***
روش تربیتی قرآن
قرآن کتاب هدایت است، ازاین رو به مسائل تربیتی و آموزشهای خاص توجه ویژهای دارد. هر آیه از آیات قرآن به هدف آموزش و تربیت وارد شده است؛ زیرا تعلیم و تزکیه، فلسفه انزال کتب و ارسال رسل است(جمعه آیه 2) بنابراین، قرآن کتاب علوم و یا داستان نیست، بلکه کتاب هدایتی است که با شیوه خاص میکوشد تا این هدف را تحقق بخشد.
همین مسئله موجب شده است که آیات قرآن به شکلی غریب و ناآشنا و با ادبیات و شیوه بیانی خاص باشد. اقتضای شیوه آموزشی و تربیتی قرآن آن است که به مسئله الگوسازی و الگوپردازی بسیار توجه شود، زیرا در الگوهای مثبت و منفی است که آدمی میتواند مسائل کلی را به شکل جزئی و ملموس بیابد و به نوعی به اطمینان شهودی دست یابد و قلب و دلش آرام گیرد.
بر این اساس، الگوسازی و معرفی نمادهایی از آن، برای تشخیص و توصیف زشت و زیبا و خوب و بد به عنوان یک شیوه اساسی و روش راهبردی مورد توجه قرار دارد. اینگونه است که گزارشهای قرآنی از اقوام و اشخاص گذشته، برای تبیین و توصیف نمادها و الگوهایی از افراد موفق و ناموفقی است که در راه راست قرار گرفتند یا در مقابل آن ایستادند.
در آموزههای قرآنی ابلیس نماینده و نماد همه زشتیها و بدیهاست؛ زیرا به سبب تکبر و خودپسندی، واکنش استکباری از خود حتی نسبت به آفریدگار خویش نشان داد و در مسیر هبوط تا سقوط راه را ادامه داد. فرعون نیز نمونه انسانی از این شیوه رفتاری است که خداوند در بسیاری از آیات به آن پرداخته است.
بنابراین هنگامی که از فرعون سخن میگوید به هدف تبیین و توصیه مسائلی است که رفتار فرعون و تفرعن وی موجب شده است تا مقام مغضوب پیش رود و گرفتار خشم و غرق الهی شود.
بر این اساس، شناخت فرعون به معنای شناخت یکی از مستکبران تاریخی نیست، بلکه شناخت از روش و نیز علل و عواملی است که فرعون را ساخت و او را به ورطه تباهی کشاند.
فرعون تاریخی
قرآن درباره فرعون همانند معرفی پیامبران به گونهای عمل میکند که شخص او کمتر مطرح است بلکه آنچه مهم و اساسی است شخصیت وی میباشد؛ زیرا شخصیتشناسی میتواند تحلیل و توصیفی از علل و عوامل رفتاری و نگرشی شخص بدهد و به عنوان یک مسئله کلی و فراگیر در حوزه آموزش و پرورش مورد بهرهبرداری قرارگیرد و به عنوان الگوهای مثبت و منفی معرفی شود. به عبارت دیگرقرآن به شخصیت حقیقی فرد کمتر میپردازد و بیشتر شخصیت حقوقی اورا مورد توجه قرار میدهد.
آنچه از آیات قرآن درباره شخص تاریخی فرعون به دست میآید، همزمانی وی با حضرت موسی(ع) است.
همین ابهام در شخص فرعون موجب شده است که در تفاسیر اختلاف شدیدی درباره فرعون موسی پدید آید؛ زیرا فرعون که اسمی غیر عربی است(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 632 ذیل واژه فرع) لقب عمومی پادشاهان کهن مصر است(فرهنگ لغات قرآن، دکتر قریب، ج 2، ص 231)درباره نام وی نیز اختلاف بسیاری است. برخی وی را ولید بن مصعب (تاریخ طبری، ج 1،ص 231) و برخی دیگر منفطاح دوم (تفسیر التحریر و التنویر، ج 5، جزء 9، ص 35) و برخی رامسیس دوم و مانند آن گفتهاند.
ولی تردیدی نیست که وی کسی بود که بنی اسرائیل را به بردگی و ذلت کشاند و سالها قتل و شکنجه و جنایت را در حق آنان مرتکب شد و در برابر دعوت حضرت موسی(ع) ایستاد و در نهایت در هنگام تعقیب آن حضرت غرق شد و جسد وی به ساحل آورده شد تا درس عبرتی برای آیندگان باشد. (یونس آیات 90 و 92 و آیات بسیار دیگر)
شخصیتشناسی فرعون
چنانکه گفته شد قرآن به جای پرداختن به شخصیت حقیقی فرعون به شخصیت حقوقی او به عنوان نماد طغیان و فساد و استکبار توجه کرده است؛ زیرا هدف از آیات الهی، آموزش و پرورش انسانها وهدایت آنان به سوی کمال و رسیدن به تقرب الهی و خدایی شدن است.
بنابراین هر آنچه سد راه کمالات انسانی است و یا به عنوان موانع میتواند در برابر رشد آدمی قرار گیرد، مورد بررسی و تحلیل و تبیین قرار گرفته و در نهایت توصیههایی نیز در ادامه هر آیه مطرح شده است.
شاید مهمترین ویژگی شخصیتی فرعون، تکبر، خودپسندی و خودبزرگ بینی وی باشد. همین مسئله نیز موجب میشود تا در مسیر هبوط و سقوط قرار گیرد و گام به گام همانند ابلیس از خداوند و مسیر حق و قرب الهی دور شود و در دوزخ جلال الهی گرفتار آید.
آیات بسیاری چون آیات 45 و 46 سوره مؤمنون و 51 و 52 سوره زخرف و 15 و 17 و 24 سوره نازعات به مسئله خود بزرگ بینی و خودپسندی فرعون اشاره دارد؛ زیرا چنانکه گفته شد مهمترین عامل سقوط او به شمار میآید. خود بزرگ بینی وی موجب میشود تا در نهایت ادعای پروردگاری بزرگ (انا ربکم الاعلی) را برای خود مطرح کرده و به مردم بشناساند.(نازعات آیه 24)
چنین بینشی موجب میشود که شخصیت فرعونی شکلی خاص بگیرد و رفتار وی در برابر حق و آموزههای وحیانی، رفتاری استکباری وستیزه جویانه شود و در برابر آن قرار گیرد.
(یونس آیه 75 و نیز قصص آیه 4 و عنکبوت آیه 39 )
در بهوجود آمدن چنین شخصیت نامتعادلی علل و عوامل درونی و بیرونی چندی نقش داشتهاند که یکی از مهمترین آن علل بیرونی، قدرت و سلطنت بیچون و چرای وی (زخرف آیات 51 و 52) و رفتار خوارگونه اطرافیان از اشراف و ملاء است که زمینه را برای تقویت روحیه خودبزرگ بینی او فراهم کرد و خواری و ذلت قوم و ملت خویش را سبب شد.
به این معنا که هر چه فرعون خودبزرگ بینیاش را تقویت کرد، به همان اندازه خوار و سخیف کردن مردم خویش را افزایش داد. عدم مقاومت ملت در برابر استخفاف فرعونی و استکبار وی موجب شد تا زمینه برای رفتارهای زشتتر و استخاف بدتر فراهم شود. خداوند در آیات 51 تا 54 به این مسئله توجه میدهد که فریب و تحقیر مردم که زمینه استکبار فرعونی را فراهم آورد، با پذیرش و عدم واکنش آنان موجب تقویت چنین روحیهای در وی شد.
آیه 83 سوره یونس به مسئله وحشت و ترس مردم از روشها و رفتارهای فرعونی اشاره میکند که این ترس و وحشت چگونه بر استکبار و برتری جویی وی دامن زد. به سخن دیگر، پذیرش ذلت و خواری و استخفاف و در پیش گرفتن رویه هراس و وحشت از سوی مردم، موجب میشود تا مستکبران، گستاختر از پیش عمل کنند و شکنجه و اذیت و آزار مردم را امری ساده و آسان برشمارند.
خداوند در آیات 26 و 27 سوره غافر و نیز 51 و 52 سوره زخرف، فرعون را فردی مغرور و متکبر معرفی میکند و در همین آیات تبیین میکند که تکبر وغرور وی به سبب قدرت روز افزون و سیری ناپذیری وی بوده است که با عدم مقاومت مردم و اشراف و مَلاء همراه بود.
قدرت بیحد و اندازه وی از یکسو و ثروت و دارایی بیپایانش از سوی دیگر موجب میشود تا فرعون با تفاخر و فخر فروشی و خودبزرگ بینی، بسادگی در مقابل حق روشن و آشکار بایستد و با وجود همه معجزات دهگانه و یا بیشتر حضرت موسی(ع) به وی ایمان نیاورد.
اینگونه است که شخصیتی از فرعون شکل میگیرد که به هیچ چیز از اصول عقلی و عقلایی و اخلاقی پایبند نیست. حقستیزی(غافر آیات 23 و 25) پس از ارائه آن از سوی حضرت موسی(ع) و حق ناپذیری وی در برابر اتمام حجتهای بیشمار(یونس آیات 75 تا 82 و هود آیات 96 و 97) موجب میشود تا به سادگی ستم کند و زیر بار حق نرود. (اعراف آیه 103) رفتار خشونتآمیز وی که میتوان به سبب وقاحت و جسارت بیپایان، از آن به عنوان خشونت عریان فرعونی یاد کرد(بقره آیه 49 و اعراف آیات 127 و 141)
به اندازهای بود که حتی نسبت به زن و فرزند خویش رحم و عطوفت نداشت(تحریم آیه 11) و مخالفان را با دلیل و برهان خویش به صلیب کشیده و با شکنجه به قتل میرسانید.(اعراف آیات 120 تا 124 و طه آیه 70 و 71 و شعراء آیه 49)
وی کودکان را در درون شکم مادرشان میکشت و بچههای شیرخوار را در دامن مادرشان به قتل میرسانید.(بقره آیه 49)
جهل و نادانی (یونس آیات 88 و 89) و دروغگویی (غافر آیات 26 و 28) در کنار تقلید کورکورانه از هر آنچه سنت گذشتگان میشمرد(یونس آیات 75 تا 78) موجب شد تا در رفتارهایش بسیار نامتعادل دیده شود. وی مجموعهای از متضادها بود،به گونهای که خود را برتر و عالمتر از دیگران برمیشمرد و در همان حال از رفتارهای سخیف و بیپایه گذشتگان به عنوان سنت قومی و ملی پیروی میکرد.
نژادپرستی وی همانند ابلیس موجب میشود که خود را از نظر نژادی برتر از قوم یهود بداند و به کشتار بیرحمانهای دست بزند تا نژاد پست را از صفحه روزگار محو کند.(مؤمنون آیات 46 و47)
از این رو یهودیان را مردمانی بر میشمرد که به عبادت وی مشغول هستند و برده و بنده وی هستند.(مجمع البیان، طبرسی، ج 7 و8، ص 172 و کشاف، زمخشری، ج 3، ص 189)
چنین بینش و نگرشی است که وی را به سوی فسق و فجور(نمل آیه 12 و قصص آیه 32)، گناه و خطا و تبهکاری(قصص آیه 8 و عنکبوت آیات 39 و 40 و حاقه آیات 9 و10) و طغیان (قصص آیات 10 تا 12) میکشاند.
وی در هر امری به طغیان رو آورد به گونهای که در فسق و فجور همانند مسائل عقیدتی به اسراف و زیاده روی گرایش یافت چنانکه خداوند وی را حتی در کشتار مردمان شخصی مسرف و زیاده رو معرفی میکند. (یونس آیات 79 تا 83)
فرعون نسبت به هر کسی که مخالف وی بود بشدت برخورد میکرد و برهان و استدلالی را بر نمیتابید با آنکه بر حقانیت آن آگاه و دانا بود. از این رو به سرعت نسبت به دعوت موسی(ع) واکنش نشان میدهد و نسبت به وی غضب میکند.(شعراء آیات 52 تا 559)
فساد وی جلوههای بسیاری یافت به گونهای که اسارت زنان (قصص آیه 4) بهره کشی جنسی (همان ) استضعاف (قصص آیه 4) برتری جویی و سلطه طلبی(نمل آیات 12 و 14) تفرقه اندازی (قصص آیه 4) ظلم و قتل (همان) و فسق و فجور (نمل آیات 12 و 14) از آثار آن به شمار میآید.
خداوند در آیات 46 و 50 سوره زخرف، فرعون را حاکمی پیمان شکن و فرصتطلب بر میشمارد. بنابراین میتوان گفت که استکبارگری و قدرت طلبی فرعونی موجب میشود که اشخاص و دولتها نسبت به پیمانها و عهدهایشان وفادار نبوده و با فرصتطلبی زیر عهدها و عقود بزنند.
فرعون به سبب عوامل پیش گفته، انسانی مستبد و انحصار طلب بود.
همین انحصارطلبی موجب شد تا ادعای الوهیت نیز کرده و خدایی را منحصر به خود بداند(شعراء آیه 29 و قصص آیه 38 ) انحصار قدرت موجب شد تا ملت مصر را برده و بنده خویش بداند (زخرف آیه 51) و در اهانت و خواری ملت خود کوتاهی نکند. (زخرف آیات 51 و 52)
تمسخرگری از صفات فرعونی است، زیرا خود را برتر از همگان دانسته و حق و حقیقت را در خود میجوید و هر کسی را که ادعای حقانیت کند به تمسخر میگیرد(غافر آیه 26) اینگونه است که فرعون به تمسخر منطق موسی(ع) درباره ربوبیت خدا میپردازد(شعراء آیات 23 و 25 و 27) و به ریشخند آیات الهی اقدام میکند(زخرف آیات 46 و 47)
فرعون برای دستیابی به اهداف پلید و گمراهکننده خود، هم مردم را به گمراهی میکشانید(طه آیه 72) و هم اقدام به دسته دسته کردن مردم و ایجاد اختلاف در میان آنان میپرداخت(قصص آیه 4) وی که خود را فردی مرتجع و دلبسته به آیین باطل نیاکان و سنتهای خرافی و نادرست گذشتگانش میدانست (یونس آیات 75 و 78 و قصص آیات 32 و 36) استثمار و بهرهکشی مردم را بر اساس این تفکر و رویه ادامه میداد (شعراء آیات 16 و 22و اعراف آیه 127 و قصص آیه 4) و روحیه استکباری خویش را اینگونه ارضا میکرد. (مؤمنون آیات 45 و 46 )
ملاکهای ارزشگذاری فرعونی
از نظر فرعون ملاک ارزش و خیر هر کسی و هر چیزی، قدرت و ثروت است(زخرف آیات 51 تا 53) از این رو وی زر و زیور زرین را ملاکی برای ارزشگذاری انسانها میدانست.(همان)
او با قدرت و ثروتهای خویش چون نهرها و باغها و بوستانها، میکوشید تا ملاک ارزشگذاری را تغییر دهد و هر کسی را که دارای ثروت و قدرت است به نزد خویش آورده و گرامی دارد. در مقابل، هر کسی که از قدرت و ثروت بیبهره بود را بیارزش میشمرد. مخالفت شدید با بنی اسرائیل از آن رو صورت میگرفت که آنان را ضعیف و بیسرمایه میشمرد.
وی با استفاده از همین قدرت و ثروت خویش به ویژه زینتها و امکانات عطا شده به او، در جهت گمراهی و فریب مردم تلاش میکرد. (یونس آیه 88) و با تحمیق مردم مصر و با تبلیغات گسترده گمراهکننده و فریبنده مقاصد خویش را پیش میبرد. (زخرف آیات 51 و 52) وی با پول و امکانات گسترده خویش، مردم را به سوی مقاصد خود میکشاند و آنان را با خود همراه میکرد.
قرآن در آیات 51 تا 54 سوره زخرف تبیین میکند که چگونه فرعون با استفاده از احساسات مردم و عواطف قومی و نژادی برای برتری جویی علیه حق و حضرت موسی(ع) فعالیت میکرد و چگونه توانست با این شیوه بسیاری از مردم را علیه حق و حقیقت بسیج کند.
خرید افراد با نفوذ و تغییر دادن نگرش و بینش آنان از طریق پول و ثروت و قدرت از روشهای فرعونی است که در آیات مختلف از آن سخن گفته شده است. فرعون با قدرت و ثروت خویش به ساحران نیز وعده میدهد تا در صورت پیروزی، از امکانات دولتی و قدرت و ثروت بسیاری بهرهمند میشوند.
اینگونه است که ابزارهای رسانهای قدرتمند آن زمان یعنی جادوگران و ساحران را به خدمت خویش در میآورد.
البته این عمل شیطانی فرعون در نهایت با شکست مواجه میشود و روشنگریهای موسی(ع) با دلایل و معجزات روشن، همه آن تبلیغات رسانهای ساحران را از میان میبرد و حتی آنان را به جرگه خود در میآورد که موجبات قتل آنان نیز اینگونه فراهم میآید.(اعراف آیات 120 تا 124 و نیز طه آیات 70 و 71)
وی با پول و ثروت و قدرت خویش میکوشد تا به ترور شخصیت افراد مخالف از جمله حضرت موسی(ع) اقدام کند که این مسئله در آیه 101 سوره اسراء تبیین و تحلیل شده است.
به هر حال شخصیتشناسی و روششناسی اعمال فرعونی به ما این امکان را میدهد که در زمان حاضر بتوانیم شخصیتهای مستکبران و روشهای آنان را شناسایی و در مقابله با آنان آگاهانه و خردمندانه وارد اقدام عملی شویم.