مقاومت غزه مردم را به بلوغ رسانیده است. مردم غزه از پس این مقاومت دریافتند که برای امنیت نباید دستشان نزد کسی دراز باشد؛ مردم غزه دریافتند دشمن به هیچ تفاهمی پایبند نخواهد بود اگر «قدرت بازدارندگی» نداشته باشند. مردم غزه به بلوغ «مقاومت» رسیدهاند... آنها در نقطهای قرار دارند که میدانند باید به آیه (وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّة...) (۶۰ انفال) عمل کنند وگرنه چیزی از اندک سرزمین باقی ماندهشان هم از چشم طمع صهیونیستها در امان نخواهد بود. مبارک باد این انتخاب برای این مردم رنج دیده و داغ دیده به درازای هفتاد سال!
هفتاد سال دست خالی و با سنگ ایستادگی کردند، افراد دشمن زیاد بودند و مجهز. هرچند آنطرف سربازان شیطان به همه نوع سلاح مجهزند و مکرها میکنند، این طرف اما تنها سلاح ایمان است و ندای (حَسْبُنَا الله وَ نِعْمَ الْوَکیلُ) (۱۷۳ آل عمران) میپیچد که دلها را آرام میکند با یاد «او». همو که میگوید (وَمَكَرُواْ وَمَكَرَ الله وَالله خَيرُ ٱلمَٰكِرِينَ) (۵۳ آل عمران). اینطرف میدان جنود خدا هستند و خدا بر یاری لشکریانش تواناست!
مقاومت هزینه دارد! اینطور نیست که در خانهای بنشینی و دم از مقاومت بزنی و چیزی هم از تو کم نشود!! مقاومت هزینه دارد، هزینه گزافی چون به زمین ریخته شدن خون پاکان و بیگناهان، از دست دادن خانه و کاشانه و به شهادت رسیدن عزیزان و دوستان و یاران. هیچ کس که نداند، ما ایرانیها خوب از هزینههای مقاومت خبر داریم! همین چهار پنج سال پیش پرچمدار مقاومت را که جرات رویارویی با او را نداشتند، بزدلانه و در تاریکی شب جمعهای در فرودگاه بغداد به شهادت رسانیدند. مقاومت هزینه دارد میدانیم! ما ایرانیها تجربهاش کردیم. ایران ما به چشم خود شبهایی را میدیده که زنان با چادر میخوابیدند تا اگر شبانه در اثر بمباران صدام به شهادت رسیدند، صبح مردم با پیکر عریانشان مواجه نشوند! ما میدانیم چون تجربه کردهایم. ما سالهاست مقاومت را زندگی میکنیم و به همه دلسوختگان و آزادیخواهان جهان مژده «پیروزی» میدهیم.
ما غلبه خواهیم کرد بر همه مستکبرین جهان، ما مستکبرین جهان را به زانو در خواهیم آورد و آنها را به سزای اعمالشان میرسانیم. مردم ایران پنجاه سال است که دارند میجنگند! ابتدا با نوچههای استکبار در کشور خودمان، سپس با شیفتگان و نوکران استکبار در سرحدات ایران زمینمان و در ادامه با نوکران و جیره خواران مستکبران در خارج از مرزهای میهنمان. ما سالهاست با آمریکا و اسرائیل میجنگیم. ما ایرانیها در مسیر مبارزه با مستکبرین جهان،
هم کیشان خود را دورهم جمع کردیم، برایشان از مقاومت گفتیم، برایشان از تشکیلات گفتیم و تشکیلاتشان به یاری خدا و به برکت وجود بزرگانی چون شهید ابومهدی المهندس، شهید سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله و... استحکام یافت و امروز هر کدام از ما به تنهائی کابوس شبهای مستکبران عالمایم.
آثار مبارزه ما را با مستکبران میتوان در سراسر منطقه نظاره گر بود. روزهایی که این مسیر به برکت پیر خمین برایمان روشن شد، مسیری که امام موسی صدر برایش خون دلها خورد و در ادامه به دست مردان مردی چون حاج احمد متوسلیان و شهید مصطفی چمران به پیش رفت و مقاومت در اندیشه و قلب جوانان منطقه کاشته شد و امروز مقاومت در منطقه به درخت تنومندی تبدیل شده که شیاطین و سربازانش را یارای مقابله با آن نیست. امروز شانههای تنومند مقاومت را میتوان در عراق با حشدالشعبی دید، پایگاههای مقاومت را در سوریه میتوان دید، مقاومت را در چهره مصمم جوانان لبنانی میتوان یافت که برای جنگ با اسرائیل به سید حسن نصرالله التماس میکنند، امروز مقاومت را در دلاور مردان افغانستانی و پاکستانی و.... میتوان دید که همه دست بر قبضهٔ شمشیر منتظراند تا بر سر مستکبران عالم بریزند و خانه خرابشان کنند، امروز مقاومت را در شیرمردان یمنی میتوان دید که برای جنگ با اسرائیل با احدی تعارف ندارند و گوی سبقت از دیگران میربایند.
امروز کل منطقه به برکت وجود و زحمتهای امثال حاج قاسم، انبار باروتی است که به وقتش مستکبرین را نابود خواهد کرد. ایران امروز ثمره ۵۰ سال مقاومت و تربیت نیرو را میبیند که به درجهای از بلوغ و خودکفایی رسیدهاند که هر کدامشان به تنهائی کابوس شبهای سیاه مستکبران عالماند. وعدههای ما صادق است! ما گفته بودیم «قرار جنگ اگر باشد، زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!» (محمدحسین ملکیان)
و اما امروز، امروز روز جنگ است! صحنه، صحنه جنگ آخر الزمانی است. همه ما باید در این صحنه نبرد، به میدان بیاییم و علم مبارزه برداریم و شروع کنیم.
چه کسی گفته مبارزه فقط در دست داشتن اسلحه و زدن موشک است؟ با نگاهی به زندگی ائمه اطهار، میبینیم که یکی پرچم سرخ شهادت بر میدارد و کربلا را رقم میزند و دیگری به همراه عمه بزرگوارش کربلا را بر لوح وجود شیعیان مینویسد و نتیجه آن میشود که امروز بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال شیعه علم بر میدارد و مسیر نجف تا کربلا را پیاده راه میرود تا نشانی باشد از قیام، خونخواهی، نشانی از مبارزه با یزدیان و حرملههای امروز جهان!
مبارزه را به پرتاب موشک تقلیل ندهیم! مبارزه صرفا پرتاب موشک نیست. مبارزه تربیت نسلی است که ضرورت داشتن موشک را بداند، موشک را بسازد، و به وقتش که اجازه ولی صادر شد آن را پرتاب کند! مبارزه چیزی جز «تربیت» نیست! مبارزه تربیت نسلی است که «علم مبارزه» را بالا ببرد و بالا نگه دارد... این روزها کلاس درس ما معلمها باید میدان جنگ باشد! باید بگوییم، باید روایت کنیم، مگر غیر از این است که زمانی که چشم دنیا بر دهان رهبر معظم انقلاب است تا سرنوشت نبرد را تعیین کند، او فرزندان دبیرستانی و دبستانیاش را به دور خود جمع میکند تا برایشان از روایت «استعمار و استکبار» بگوید!؟ امروز ما معلمان آزادی خواه باید به تاسی از ولی امرمان، بچه دبستانیها و دبیرستانیهای امام زمان (عج) را دور خود جمع کنیم و برایشان روایت کنیم، روایت استعمار و استکبار، روایت خون دلهایی که ثمرهاش «مقاومت» شد! (دیدار مقام معظم رهبری با دانشآموزان و دانشجویان در ۱۰ آبان ۱۴۰۲)
روایت غزه و مردمانش، روایت شش هزار کودک کشته شده توسط رژیم خونخوار و حرامزاده اسرائیلی.
روایت فخری زادهها و احمدی روشنها که وجودشان قوت قلب مان بود و اما استکبار تاب وجودشان را نداشت و نخواست که باشند.
روایت حاج قاسم که کل این منطقه را پرورش داد و راه و رسم مقاومت را به ما آموخت و ما را برای روزهای ظهور تربیت کرد تا با عمل به وصیتش، با ایجاد رابطه قلبی و دلی و عاطفی با این حکیمی که امروز سکان دار انقلاب است عاقبت به خیر شویم.
روایت حاج احمد متوسلیان که بیش از ۴۰ سال است از او خبری نداریم...
روایت نه میلیون ایرانی که در جنگ جهانی دوم در اثر قحطی ساختگی انگلیسیها کشته شدند...
امروز، همانطور که مقام معظم رهبری میفرمایند و عمل میکنند «جنگ روایتهاست»
بسم الله؛ صحنه نبرد ما کجاست؟ جنگ است! اسلحه من و تو در این کارزار چیست؟