1. از بین رفتن اعمال نیک و محکوم شدن به کفر
همانگونه که برخی از اعمال نیک باعث از بین رفتن گناهان میشود، (2) برخی از گناهان مانند سخنچینی نیز مانع از اثرگذاری اعمال نیک میشود. از پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) دراینباره چنین نقلشده است: «أربَعَهٌ تُفسِدُ الصَّومَ و أعمالَ الخَیرِ: الغیبَهُ، وَالکَذِبُ، وَالنَّمیمَهُ، وَالنَّظَرُ إلَی الأَجنَبِیِّ»؛ (3) چهار چیز، روزه و کارهای نیک را خراب میکند: غیبت، دروغ، سخنچینی و نگاه به نامحرم.
البته روایاتی از این قبیل که درباره فاسدشدن اعمال توسط برخی گناهان صادرشده به معنای باطل شدن آن عمل نیست؛ بلکه به معنای از دست دادن پاداشهایی است که برای بالاترین درجات آن عمل در نظر گرفتهشده و بهرهمندی از ثوابهای کمتر است. در روایات نسبت به سخنچینی علاوهبر فاسد کردن اعمال نیک، همانند برخی از گناهان بسیار بزرگ، از آن تعبیر به کفر شده و صاحبان آن گناهان، کافر خواندهشدهاند که البته کفر در اینجا به معنای کفر اصطلاحی نیست؛ بلکه نشانگر بزرگی آن گناه است. امام صادق(ع)در حدیثی از پدران بزرگوار خود از امیر مؤمنان(ع) نقل کرد که پیامبر(ص)در وصیت خود به آن حضرت چنین فرموده است: «یَا عَلِیُّ کَفَرَ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ عَشَرَهٌ الْقَتَّاتُ وَ...»؛ (4) ای علی، به خدا سوگند از این امت ده نفر به خداوند بلندمرتبه کفر ورزیدهاند (که یکی از آنها) سخنچین و... است.
2. داخل نشدن در بهشت
یکی از دیگر آثار سخنچینی ممنوعیت از ورود سخنچین به بهشت است. در روایتی از امام صادق(ع) چنین نقلشده است: «ثَلَاثَهٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ السَّفَّاکُ لِلدَّمِ وَ شَارِبُ الْخَمْرِ وَ مَشَّاءٌ بِنَمِیمَهٍ»؛ (5) سه گروه هستند که داخل در بهشت نمیشوند؛ کسی که خونریز باشد و شرابخوار و سخن چین. در وصیت پیامبر(ع) به امام علی(ع) رسول گرامی اسلام به نقل از خداوند متعال، نه گروه را محروم از بهشت دانسته است: ِ «یَا عَلِیُّ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ... ثُمَّ قَالَ لَهَا تَکَلَّمِی فَقَالَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَیُّ الْقَیُّومُ قَدْ سَعِدَ مَنْ یَدْخُلُنِی قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَدْخُلُهَا مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ لَا نَمَّامٌ و...»؛ (6) ای علی، خداوند متعال بهشت را آفرید... سپس به او فرمود سخن بگو، پس گفت: خدایی جز خداوند یکتا که زنده و پاینده است وجود ندارد؛ هرکسی که داخل در من شود رستگار است. خداوند بلندمرتبه فرمود به عزت و جلالم سوگند، کسی که بر نوشیدن شراب مداومت داشته و سخنچین و... داخل در آن (بهشت) نمیشوند. در روایت دیگری از امام صادق چهار گروه محروم از بهشت دانسته شدهاند: «أَرْبَعَهٌ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ الْکَاهِنُ وَ الْمُنَافِقُ وَ مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ الْقَتَّاتُ وَ هُوَ النَّمَّام»؛ (7) چهار گروه داخل در بهشت نمیشوند؛ پیشگو و منافق و دائمالخمر و قتات که همان سخنچین است.
3. عذاب شدن در قبر و قیامت
روایات درباره عذاب شدن سخنچین متفاوت است. تعدادی از روایات خبر از عذاب شدن شخص در قبر و برخی دیگر به عذاب شدن در قبر و پس از قبر خبر دادهاند و برخی نیز به عذاب شدن سخنچین در آخرت تصریح کردهاند. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) درباره تأثیر سخنچینی در عذاب قبر چنین آمده است: « مَرَّ(ص) بِقَبْرَیْنِ یُعَذَّبَانِ فَقَالَ إِنَّهُمَا لَیُعَذَّبَانِ وَ مَا یُعَذَّبَانِ فِی کَبِیرٍ أَمَّا أَحَدُهُمَا فَکَانَ لَا یَتَنَزَّهُ مِنَ الْبَوْلِ وَ أَمَّا الْآخَرُ فَکَانَ یَمْشِی بِالنَّمِیمَه»؛(8) ایشان از کنار دو قبر گذر کردند، پس فرمودند: آن دو عذاب میشوند به خاطر گناهی كه آن را بزرگ نمیدانستند؛ یکی از آنها به دلیل عدم پرهیز از ادرار و دیگری به سبب سخن چینی عذاب میشود. در روایت دیگری از آن حضرت در وصیت به امیر مؤمنان درباره عذاب قبر انسان سخنچین اینگونه نقلشده است: «یَا عَلِیُّ احْذَرِ الْغِیبَهَ وَ النَّمِیمَهَ فَإِنَّ الْغِیبَهَ تُفَطِّرُ وَ النَّمِیمَهَ تُوجِبُ عَذَابَ الْقَبْر»؛ (9) ای علی، از غیبت کردن و سخنچینی بپرهیز؛ که غیبت سبب باطل شدن روزه و سخنچینی موجب عذاب قبر است. از امیر مؤمنان(ع) نیز نقلشده است: «عَذَابُ اَلْقَبْرِ یَکُونُ فِی اَلنَّمِیمَهِ وَ اَلْبَوْلِ وَ عَزَبِ اَلرَّجُلِ عَنْ أَهْلِهِ»؛ (10) عذاب قبر در (سه چیز)؛ سخنچینی، (خودداری از) ادرار و دور بودن مرد از عیالش است. در این روایات تنها به بیان عذاب قبر اکتفا شده بود، اما در روایت پیامبر اکرم (ص)که آخرین خطبه آن حضرت در مدینه بود و در آن عِقاب بسیاری از اعمال بیانشده درباره سخنچینی اینگونه آمده است: «مَنْ مَشَى فِی نَمِیمَهٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ فِی قَبْرِهِ نَاراً تُحْرِقُهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ إِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ شُجَاعاً تِنِّیناً أَسْوَدَ یَنْهَشُ لَحْمَهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار»؛ (11) کسی که برای سخنچینی بین دو نفر اقدام کند، خداوند بر او در قبرش، آتشی را مسلط میکند که او را تا روز قیامت میسوزاند و زمانی که از قبرش بیرون میآید، مار بزرگ سیاهی را بر او مسلط میکند که گوشت او را میخورد تا داخل جهنم شود. پس طبق این روایت، سخنچین از داخل قبر و خارج از آن تا روز قیامت گرفتار عذاب است. در وصایای آن حضرت به ابوذر نیز چنین آمده است: «یَا أَبَا ذَرٍّ صَاحِبُ النَّمِیمَهِ لَا یَسْتَرِیحُ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْآخِرَهِ»؛ (12) ای ابوذر، شخص سخنچین در آخرت از عذاب خداوند بلندمرتبه در آسایش نخواهد بود.
4. محشور شدن به شکل حیوانات
در روایتی از امام زینالعابدین(ع)در پاسخ به شخصی که نزد ایشان سخنچینی کرد،چنین نقلشده است: «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ نَقَلَهَ النَّمِیمَهِ هُمْ کِلَابُ النَّار»؛ (13) آیا ندانستهای که نقلکنندگان سخنچینی، سگهای جهنم هستند؟ در روایتی از پیامبر(ص) در پاسخ به معاذ بن جبل از تفسیر آیه شریفه
« یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً»؛ (14) نیز چنین نقلشده است: «یُحْشَرُ عَشَرَهُ أَصْنَافٍ مِنْ أُمَّتِی أَشْتَاتاً قَدْ مَیَّزَهُمُ اللَّهُ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ بَدَّلَ صُوَرَهُمْ بَعْضُهُمْ عَلَى صُورَهِ الْقِرَدَهِ وَ بَعْضُهُمْ عَلَى صُورَهِ الْخَنَازِیرِ وَ... فَأَمَّا الَّذِینَ عَلَى صُورَهِ الْقِرَدَهِ فَالْقَتَّاتُ مِنَ النَّاسِ»؛ (15) ده طایفه از امّت من بهطور پراکنده محشور میشوند که خداوند آنها را از میان مسلمانان، تمییز داده و صورت برخی از آنها را به شکل میمون و برخى را بهصورت خوک تغییر داده است و... امّا آنهائی که بهصورت میمونند، سخنچینان از مردمند. از آنچه گفته شد معلوم میشود که سخنچینی یکی از گناهان بسیار بزرگ است که علاوهبر پیامدهای دنیوی، در آخرت نیز صاحب آن به گرفتاریهایی مانند از بین رفتن اعمال نیک او و وارد نشدن در بهشت و عذاب شدن در قبر و سایر مواقف قیامت و محشور شدن به شکل سگ و میمون مبتلا میشود.
پینوشتها:
1. قلم آیه 11؛ همزه آیه 1؛ مسد آیه 4.
2. هود آیه 114.
3. مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیه، ص ۳۳۱.
4شیخ صدوق، الخصال ج 2 ص 217.
5.همان. ج 1، ص 180.
6. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، صص 355 و 356.
7. شیخ صدوق، الامالی، تهران، چاپ ششم، کتابچى، 1376 ش. ص 404.
8. ابن مطهر حلى، نهج الحقّ و کشف الصدق، ص 453.
9. ابن شعبه حرانى، تحف العقول،ص 13.
10. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج ۱، ص ۳۰۹.
11. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال،ص 284.
12. طبرسى، فضل بن حسن، مکارم الأخلاق، ص 470.
13. دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب،ج 1، ص 118.
14.نبأ، آیه 18.
15.طبرسى، فضل بن حسن، مجمعالبیان،ج10، ص 642.
از: پرسمان قرآن