چرا جنگ آغاز شد؟
بسیاری در اروپا و آمریکا برای تبرئه رژیم صهیونیستی جنگ را از سحرگاه 7 اکتبر 2023 (15 مهر 1402) روایت میکنند. اگر کسی نقطه آغاز جنگ را ساعت 6 و نیم صبح روز شنبه 7 اکتبر (15 مهر) بداند؛ طبیعتاً بر اساس این فرض اسرائیل در موضع مظلوم و نیروهای مقاومت فلسطین در موضع ظالم قرار خواهند گرفت اما واقعیت از روز 7 اکتبر آغاز نمیشود مسئلهای که رسانههای جریان اصلی در غرب به عمد آن را نمیبینند و مطرح نمیکنند.
جنگی که به دنبال عملیات طوفانالاقصی شروع شد طی تقریباً یک سال گذشته خبر یک تمامی رسانههای منطقه و جهان بوده است. رصد موضعگیری مقامات و رسانههای غربی طی این مدت نشان میدهد آنها در یک هماهنگی و البته ریاکاری کامل ضمن ابراز همدردی با رژیم اسرائیل، عملیات حماس را «بیدلیل»، «توجیه ناپذیر» و «تروریستی» مینامند. گویی حماس بدون زمینههای قبلی علیه یک دولت مردم سالار عملیاتی را برنامهریزی و اجرا کرده و در جریان آن شماری از نیروهای دولت مقابل را کشته و شماری را نیز اسیر کرده است.
در روان شناسی اصطلاحی تحت عنوان «اثر حقیقت واهی» است که منظور از آن تمایل به باور و درستانگاری اطلاعات پس از تکرار گسترده اطلاعات است. به گفته روان شناسان تکرار گسترده اطلاعات حتی غلط منجر به باورپذیر شدن آن در مقایسه با اطلاعاتی که تکرار نمیشود در ذهن افراد میشود.
بر اساس «اثر حقیقت واهی» شما لازم نیست برای پذیرش ادعای خود از سوی مخاطب برای آن دلیل و استدلال بیاورید، کافی است ادعای خود را در مقیاس گسترده در رسانهها منتشر کنید تا افکار عمومی این ادعا را بپذیرند. ناپلئون نیز عقیده داشت تنها با تکرار یک« ادعا» آن را میتوان به «واقعیت» تبدیل کرد و درست بر اساس این اصل طی این مدت به طور هماهنگ جریان سیاسی و رسانهای در غرب دروغ« تهاجم بیدلیل» را تکرار میکنند.
به گفته «کیتلین جانستون» نویسنده و روزنامه نگار استرالیایی دروغ «تهاجم بیدلیل حماس به اسرائیل» با این هدف از سوی جریان سیاسی و رسانهای غرب منتشر میشود تا با تکرار گسترده این دروغ آنها تفکر انتقادی مخاطبین خود را در غرب دور زده و مردم را فریب دهند تا مخاطبین دروغ آشکار «تجاوز بی دلیل حماس » به اسرائیل را درست پنداشته و جای ظالم و مظلوم و متجاوز و مدافع عوض شود.
واقعیت این است که در عملیات صبح روز شنبه 15 مهر 1402هیچ چیز بیدلیل نبوده است. این عملیات دلایل و پیش زمینههایی داشته است که رسانههای جریان اصلی و مقامات غربی با ریاکاری برای دور زدن افکار عمومی در غرب به عمد آن را بازگو نمیکنند.
«عامر زهر» نویسنده و کمدین فلسطینی-آمریکایی در توئیتر درباره پیش زمینههای عملیات حماس در توئیتر مینویسد:
« 75 سال پاکسازی قومی، 15 سال محاصره، مصادره اراضی فلسطینیان، قتل عام در شهرهای فلسطینی، هتک حرمت به اماکن مقدس فلسطین، یورش روزانه به خانههای فلسطینیها تحقیر دائمی کل یک ملت. هیچ چیز درباره امروز بی دلیل نیست».
باریکه غزه که یکی از متراکمترین مناطق جهان نیز به لحاظ اسکان جمعیتی محسوب میشود از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ شاهد سه جنگ بزرگ با رژیم صهیونیستی بوده است که حاصل آن هزاران شهید و مجروح بوده است. شمار زیادی از شهدا نیز زن و کودک بودهاند.
طی 15 سال گذشته نوار غزه از زمین، هوا و دریا زیر شدیدترین محاصره از سوی رژیم صهیونیستی قرار داشته است و باریکه غزه با جمعیتی نزدیک به 2 میلیون نفر طی این مدت به بزرگترین زندان روباز جهان تبدیل شده است حقیقتی که البته از سوی مقامات و رسانههای غربی نادیده گرفته میشود. واقعیت این است که صبح روز شنبه 15 مهر زندانیان غزه تنها موفق شدند از حصارهای زندانبان خود عبور کرده و تنها اندکی از ظلمها و جنایاتی که اسرائیل در حق آنها روا داشته است را تلافی کنند. حتی اگر طبق ادعای دروغین اسرائیل و حامیان غربی آن جنگ را از 7 اکتبر روایت کنیم باز نسل کشی مردم فلسطین که طی یک سال گذشته از سوی رژیم صهیونیستی انجام شده است به لحاظ حقوق بینالملل هیج تناسبی با عملیات طوفانالاقصی نداشته است و رژیم قطعاً مرتکب جنایات جنگی شده است جنایاتی که بخشی از آن از سوی دادگاههای بینالمللی مستند شده و برای سران رژیم حکم بازداشت صادر شده است.اما علی رغم همه وحشیگریها به دلایل مختلف که در ادامه به آن اشاره میکنیم رژیم صهیونیستی جنگ را در همه عرصهها باخته است و جنون این روزهای نتانیاهو دقیقاً ناشی از همین مسئله است.
ناکامی در نابودی حماس وآزاد سازی گروگانها
یکی از اهداف اصلی که نتانیاهو جنگ غزه را آغاز کرد نابودی حماس و مقاومت در نوار غزه عنوان شد. نتانیاهو و سایر سران رژیم در همان روزهای آغازین جنگ با تمسک به تورات تحریف شده از سوی خاخامهای یهودی هدف جنگ را مبارزه با «حیوانات انسان نمای فلسطینی عنوان کرده و وعده دادند که در پایان جنگ خبری از مقاومت در غزه نخواهد بود، اما در یک سالگی جنگ و طبق اظهارات خود کارشناسان و مقامات صهیونیست و حتی کارشناسان غربی نتانیاهو نه تنها به این هدف نرسیده است حتی به آن نزدیک هم نشده است.
در نقطه مقابل طی یک سال گذشته رژیم صهیونیستی بسیاری از سربازان، افسران و فرماندهان میدانی خود را از دست داده است به طوری که مجبور شده است به دلیل کمبود نیرو به پناهجویان تابعیت اسرائیلی داده و آنها را در ارتش استخدام کند.
«مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی» مستقر در« واشنگتن دیسی» در تحلیلی از دلایل شکست اسرائیل در نابودی حماس مینویسد: «بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل گفته است: اگر صلح میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر امنیت میخواهید، حماس را نابود کنید. اگر آیندهای برای اسرائیل، فلسطینیها و خاورمیانه میخواهید، حماس را نابود کنید. بایدن رئیسجمهور آمریکا نیز پذیرفته است که حماس باید به طور کامل حذف شود.
اسرائیل برای نابودی حماس سه گزینه پیش روی خود دارد: اول تلاش برای کشتن یا دستگیری رهبران حماس و از بین بردن شبکههای حمایتی گستردهتری که حماس از آنها استفاده میکند. راه دوم از بین بردن قدرت حماس از طریق تقویت رقبایش است که به آنها اجازه میدهد جانشین این گروه در نوار غزه شوند. آخرین گزینه هم تلاش برای مقابله با ایدئولوژی حماس است که مقاومت خشونتآمیز در برابر اسرائیل را ترویج میکند. دستیابی به همه این ایدهها دشوار است و هر کدام چالشهای خاص خود را دارند.»
به اذعان کارشناسان این اندیشکده، اسرائیل قادر به نابودی حماس نیست. ترور رهبران حماس نیز ایده شکستخوردهای است که پیش از این آمریکا در مورد رهبران طالبان و القاعده عملیاتی کرد اما نتوانست این گروهها را از بین ببرد. جایگزینی حماس با تشکیلات خودگردان فلسطین هم عملی نیست؛ چرا که این گروه در فلسطین محبوبیتی ندارد و بیشتر مردم آن را آلت دست و مزدور اسرائیل میدانند. هیچ دولت و نهاد بینالمللی نیز حاضر به پذیرش مسئولیت اداره غزه و به دوش کشیدن مشکلات آن را ندارد.
به باور نویسندگان این گزارش نابودی ایدئولوژی حماس نیز در حال حاضر امکانپذیر نیست؛ چرا که هیچ ایدئولوژی جذاب دیگری جایگزین آن وجود ندارد و علاوهبر این، ایدئولوژی مقاومت بعد از شروع جنگ کنونی در ۷ اکتبر(15 مهر1402) جذابیت بیشتری نیز در بین ملت فلسطین پیدا کرده است. این گزارش تاکید میکند که اسرائیل قادر به کسب یک پیروزی راهبردی و حذف حماس در نوار غزه نیست و در سالهای آینده نیز با مشکلات غزه و حضور حماس درگیر خواهد بود.
«دیوید ایگناتیوس» هم در تحلیلی که روزنامه واشنگتنپست منتشر کرده در این باره نوشته است: یک ضربالمثل عربی هشدار میدهد که شما باید قبل از وارد شدن، به خارج شدن فکر کنید. این تمثیل، به طرز دردناکی درباره ورود اسرائیل به جنگ غزه صدق میکند؛ جایی که استراتژی منسجمی برای خروج ندارد. اسرائیل خواهان شکست قاطع حماس است، اما دستیابی به هدف مذکور بسیار دور از ذهن به نظر میرسد. »
روزنامه عبری زبان« یدیعوت آحارانوت» نیز طی هفته جاری و در گزارشی به نقل از منابع امنیتی صهیونیستی نوشته است «هیچ یک از اهالی غزه با حماس مخالف نیستند و نیروهای حماس در همهجای غزه حتی جاهایی که اسرائیل مدعی اشغال آنهاست، حضور دارند.» آن گونه که از گزارش این روزنامه صهیونیستی بر میآید، افسران رژیم صهیونیستی از آن میترسند که تشکیلات جدیدی از حماس شروع به حمله به نظامیان صهیونیستی متجاوز در غزه کند.
روزنامه یدیعوت آحارانوت مینویسد در اواسط ماه سپتامبر(شهریور 1403) کابینه نتانیاهو به دادگاه عالی این رژیم گفت که حماس هنوز در غزه حکومت میکند و ارتش رژیم اشغالگر در غزه را از زیرزمین و روی زمین مورد حمله قرار میدهد. پیش از این هم « اسحاق بریک» ژنرال سرشناس صهیونیستی، در مقالهای در روزنامه معاریو نوشته بود که «در زمان جنگ ٦ بار با نتانیاهو دیدار کرده و متقاعد شده است که نتانیاهو هم میداند که نمیتوان حماس را نابود کرد.»
وی با اشاره به شعار نتانیاهو با مضمون «ادامه جنگ تا نابودی کامل حماس» خاطرنشان میکند که «این شعار صرفا برای راضی کردن عناصر افراطی است که در کابینه نتانیاهو حضور دارند.» به گفته وی ادامه جنگ فرسایشی بین «اسرائیل» و حماس و حزبالله باعث فرسایش این رژیم شده و نابودی آن میشود نه حماس و حزبالله.
آزادسازی گروگانها و بازگشت سالم آنها به سرزمینهای اشغالی نیز از اهداف دیگر رژیم صهیونیستی برای شروع جنگ بوده است، اما این هدف نیز تاکنون محقق نشده است و غیر از تبادل اولیه اسرا در آذر ماه، رژیم صهیونیستی موفق به آزادسازی گروگانها نبوده است و بسیاری از گروگانها نیز در حملات خود صهیونیستها کشته شدهاند.
فروپاشی اقتصاد اسرائیل
به گواهی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران جنگ کنونی نه تنها هیمنه نظامی اسرائیل را از بین برد بلکه اقتصاد این رژیم را نیز به ورطه نابودی کشاند. اقتصاد اسرائیل تحت تاثیر این جنگ روز به روز افول و سقوط جدیدی را تجربه میکند. در یک چشمانداز کلی میتوان تبعات ویرانگر جنگ غزه بر اقتصاد رژیم صهیونیستی را شامل این موارد دانست؛ ورشکستگی دهها هزار شرکت و خروج شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری و شرکتهای بزرگ فناوری از سرزمینهای اشغالی،کاهش ارزش پول، سقوط بورس رژیم، توقف ورود گردشگران خارجی به سرزمینهایاشغالی و کاهش درآمد توریسم و گردشگری، خسارت به بخش کشاورزی به دلیل توقف عملیات کشاورزی در مناطق جنگی، اختلال در عملیات نفتی، گازی و پالایشگاه رژیم صهیونیستی، توقف صادرات و واردات از طریق بنادر رژیم صهیونیستی به دلیل محاصره دریایی گسترده از سوی محور مقاومت، توقف پروژههای عمرانی بزرگ همچون شهرکسازی، افزایش شدید کسری بودجه،کاهش امنیت غذایی، کاهش سرمایهگذاری خارجی، کمبود و نایابی کالاهای اساسی و کاهش شدید نرخ بهرهوری در بخشهای دولتی رژیم صهیونیستی، کاهش شدید رتبه اعتباری رژیم از سوی مؤسسات بینالمللی افزایش بدهیهای دولتی و فرار سرمایهداران بزرگ صهیونیست از سرزمینهای اشغالی.
سناریوی کابوس وار ورود رژیم به جنگی سراسری و همهجانبه با محور مقاومت است که به اذعات مقامات اقتصادی کابینه نتانیاهو و کارشناسان اقتصادی میتواند اقتصاد رژیم را به طور کامل نابود کند. آکادمی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرده است که گسترش دامنه جنگ با حزبالله لبنان خسارتی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار برای اسرائیل به بار خواهد آورد. بر اساس گزارش روزنامه لبنانی الاخبار آکادمی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در گزارش خود آورده است که جنگ گسترده در شمال سرزمینهای اشغالی باعث میشود اقتصاد این رژیم با کسری تولید ناخالص داخلی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۲۴ مواجه شود. بر اساس این گزارش اگر این ارزیابی درست باشد، خسارت ناشی از این اتفاق معادل ۵۰ میلیارد دلار است. البته این خسارت به مدلهای مختلف خود را نشان میدهد که از جمله آنها کسری بودجه کابینه رژیم صهیونیستی است. به عنوان مثال هزینههای حمله هوائی روز دوشنبه گذشته به بیروت بالغ بر ۱۶۷ میلیون دلار بود که شبکه کان رژیم صهیونیستی این آمار را ارائه کرد. این گزارش به بررسی ۳ سناریوی فراروی اقتصاد رژیم صهیونیستی پرداخته و مینویسد که این خسارتها میتواند تحرک اقتصادی را با مانع جدی مواجه کرده و علاوهبر تعطیلی شغلهای مختلف به علت تهدیدات امنیتی و کاهش میزان اشتغال و خسارتهای مالی به وجود آمده در املاک و سرمایهها، به خروج سرمایهها از سرزمینهای اشغالی و کاهش سرمایهگذاری در بخش خصوصی نیز منجر شود.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست هم در گزارش جدیدی هشدار داده است اقتصاد رژیم صهیونیستی در وضعیت بحرانی قرار دارد. در گزارشی که توسط «ریچل چاسون» رئیس دفتر روزنامه واشنگتن پست
در غرب آفریقا منتشر شد، آمده است: «در حالی که اقتصاد اسرائیل شاهد کاهش رتبه اعتباری و کاهش شدید تولید ناخالص داخلی بوده است، تعداد شرکتها و مشاغل در حال انتقال به خارج از اسرائیل رو به افزایش است.
صنعت عظیم فناوری پیشرفته در اقتصاد اسرائیل در حال رکود باقی مانده و صنعت ساخت و ساز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است، همانطور که کشاورزی نیز به شدت متکی به فلسطینیهایی است که مجوز کارشان پس از عملیات طوفانالاقصی توسط مقامات اسرائیل لغو شده است.»
در این زمینه، نویسنده تاکید میکند که اطلاعات منتشر شده توسط اداره مرکزی آمار [رژیم صهیونیستی] در ژوئن(خرداد) گذشته حاکی از کاهش بیش از ۷۵ درصدی گردشگری است که منجر به بسته شدن بسیاری از فروشگاهها در خیابانهایی شد که همیشه در شهر قدیمی قدس شلوغ بودند. در همین حال، همزمان با هشدار بانک مرکزی [رژیم] اسرائیل مبنی بر اینکه جنگ ممکن است تا سال ۲۰۲۵ میلادی ۶۷ میلیارد دلار هزینه داشته باشد، هزینه دفاعی حداقل ۲ برابر شده است. به نوشته واشنگتن پست، این پیشبینی قبل از افزایش درگیری اخیر [رژیم] اسرائیل در لبنان و تشکیل دو تیپ ذخیره برای جبهه شمالی در چهارشنبه گذشته بود. نویسنده به نقل از «دان بن دیوید» رئیس «مؤسسه تحقیقات اجتماعی و اقتصادی شوریش» میافزاید: باتوجه به اینکه دولت صهیونیستی اکنون به طور کامل به جز جنگ که در چشم انداز آن پایانی نیست، به هیچ چیز توجه ندارد، اقتصاد [رژیم] اسرائیل در خطر جدی قرار دارد مگر اینکه دولت از خواب بیدار شود.
واشنگتن پست به نقل از «بن دیوید» کارشناس اقتصادی میافزاید که کارمندان وزارت دارایی [رژیم اسرائیل] به هدایت «بزالل اسموتریچ» فعال شهرکنشین افراطی، از کابینه ناامید شدهاند زیرا آنها احساس میکنند «اسموتریچ» بیشتر بر روی جلب رضایت حامیانش متمرکز شده است تا حمایت از اقتصاد اسرائیل. این روزنامه آمریکایی میافزاید: که تضعیف اقتصاد اسرائیل با تداوم محاصره یمن علیه کشتیهای اسرائیلی و گسترش دایره آتش حزبالله به سمت پایگاهها و مقرهای رژیم اشغالگر اسرائیل در شمال و سمت عمق سرزمینهای اشغالی فلسطین و زدن ضربات دقیق و مستقیم که در دفاع از لبنان و مردم آن و حمایت از نوار غزه و حمایت از مقاومت انجام میشود، شدت یافته است. به نوشته واشنگتن پست، با توجه به این موضوع، رسانههای رژیم صهیونیستی از دست کم نگرفتن تواناییهای حزبالله و پیامدها و خسارات اقتصادی و نظامی رژیم اسرائیل در نتیجه گسترش جنگ به رغم مخفی نگه داشتن و تلاش برای سرپوش گذاشتن بر پیامدها و خساراتی که در شمال متحمل شده است، صحبت میکنند.
همزمان با گزارش واشنگتن پست مؤسسه اعتبارسنجی «مودیز» نیز ابراز عقیده کرده است که اقتصاد رژیم صهیونیستی در بلندمدت، بیش از آنچه قبلاً انتظار میرفت، به دلیل درگیری نظامی تضعیف خواهد شد. مؤسسه بینالمللی مودیز که در زمینه ارائه خدمات تجزیه و تحلیل بازار اوراق قرضه، مبادله اوراق بهادار، مدیریت بحران و مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری فعالیت دارد، در بیانیهای در بیان دلیل کاهش رتبه اعتباری رژیم آورده است: به نظر ما آنچه موجب شد رتبه اسرائیل کاهش یابد این است که خطرات ژئوپلیتیکی به طور قابلتوجهی در سطح بسیار بالایی افزایش یافته است. به نوشته خبرگزاری فرانسه، آژانسهای بینالمللی «فیچ» و «استاندارداند پورز» نیز در سال جاری میلادی رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی را کاهش دادند.
شکست در جنگ روایتها
یکی از مهمترین عرصههایی که رژیم صهیونیستی طی این جنگ و برخلاف جنگهای گذشته شکست سختی خورد شکست در عرصه «جنگ شناختی» یا «جنگ روایت»ها بود. در جنگهای گذشته دولتها و رسانههای جریان اصلی در غرب با کنترل سنگینی که بر جریان انتقال اطلاعات به افکار عمومی جهانی اعمال میکردند مانع از شکلگیری روایت درست جنگ میشدند اما این بار سبعیت و درندگی صهیونیستها در کشتار زنان و کودکان و حمله به بیمارستانها و مدارس و همچنین فداکاری گسترده خبرنگاران فلسطینی که بسیاری از آنها طی یک سال گذشته به شهادت رسیدند صهیونیستها نتوانستند روایت خود را در افکار عمومی جهانی غالب کنند. مهمترین بخش جنگ شناختی پیروزی در جنگ روایتها و همراهی افکار عمومی جامعه هدف با نیات مهاجم است.
به همین دلیل طی جنگ کنونی رژیم اسرائیل بر خلاف جنگهای گذشته که به شدت مراقب بود تا آمار تلفات خود را پنهان کند برای جلب ترحم جهانی و همراه ساختن روح و روان افکار عمومی جهانی با خود پیوسته اخبار کشتهها و زخمیهای خود را منتشر میکرد و در این میان حتی به انتشار گزارشهای دروغ نیز مثل سربری دهها کودک یا کشتار زنان و کودکان و غیرنظامیان توسط حماس نیز متوسل شد. در این روایتسازی، جریان اصلی سیاسی و رسانهای غرب نیز به کمک صهیونیستها آمدند رسانههای جریان اصلی طی این جنگ با نماد سازی به کمک روایتسازی اسرائیل آمده و سعی داشتند از حماس و نیروهای مقاومت، داعش دیگری را در اذهان مردم جهان بسازند. اما علی رغم این تبلیغات گسترده، در جنگ غزه تبلیغات نتوانست جای حقیقت را بگیرد و رژیم اسرائیل در جنگ روایتها شکست بسیار سختی را تجربه کرد. طی یک سال گذشته بسیاری از خبرنگاران حاضر در رسانههای بزرگ جریان اصلی در غرب با اعتراض به روایتگری این رسانهها از جنگ و سانسور جنایات رژیم صهیونیستی و عدم رعایت اصل بیطرفی از سمتهای خود استعفا دادند.
وحشیگری و درنده خویی گسترده اسرائیل در جنگ غزه چنان وجدان عمومی بشری را جریحهدار کرد که اسرائیل نتوانست روایت خود را از جنگ به روایت غالب تبدیل کرد. توحش شدید صهیونیستها در این جنگ افکار عمومی در 5 قاره جهان را علیه رژیم اسرائیل بسیج کرد و طی یک سال گذشته میلیونها انسان آزاده از آمریکا گرفته تا اروپا، آسیا، آفریقا و اقیانویسه به خیابانها ریختند و در همبستگی با ملت فلسطین خواستار توقف این وحشیگریها شدند. حتی دانشگاههای طراز اول آمریکا و اروپا نیز در طی یک سال گذشته به جنبش حمایتی از فلسطین پیوسته و انتفاضه دانشجویی بیسابقهای را در محافل آکادمیک غرب رقم زدند
گستردگی حمایت جهانی از ملت مظلوم فلسطین به حدی بود که دولتهای غربی مجبور شدند محدودیتهای گستردهای را علیه حامیان فلسطین در غرب وضع کنند. با این وجود این محدودیتها نیز نتوانست همبستگی جهانی با مردم غزه را متوقف کند. در میانههای جنگ «مؤسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی» در گزارشی پیرامون جنگ میان حماس و این رژیم با اذعان به شکست این رژیم در جنگ شناختی نوشت: «در نهایت حماس در یک جنگ شناختی دیگر در برابر صهیونیستها پیروز شد. حماس بار دیگر موفق شد اسرائیل را به سخره بگیرد، اعصاب آن را خسته کند و دستاوردهایی در زمینه شناختی به دست آورد، یعنی بر افکار عمومی تأثیر بگذارد و این پیام مهمی به ملت فلسطین و حامیانش در رابطه با پایداری آن و پایبندی به ادامه نبرد است.»
بر اساس گزارش منابع مطالعاتی صهیونیستی که پایشی از افکار عمومی جهانی در جنگ غزه انجام دادهاند اکثریت قاطع افکار عمومی جهان در این جنگ با مقاومت فلسطین همراهی کرده و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند که شکست مسلّم و قطعی رژیم صهیونیستی را در جنگ شناختی نشان میدهد. « جان مرشایمر» نظریه پرداز برجسته روابط بینالملل و استاد دانشگاه شیکاگو هم با اشاره به این پایش مهم میگوید:
« جنگ نتایج معکوسی برای اسرائیل به دنبال داشته است 95 درصد از افکار عمومی جهان در این جنگ با فلسطین همراهی کردهاند و این نشان میدهد که افکار عمومی جهان بر ضد اسرائیل شدهاند.»
نابودی احساس امنیت
بسیاری از کارشناسان امنیتی احساس امنیت را بسیار مهمتر از خود امنیت میدانند. اگر دولتی نتواند احساس امنیت را برای شهروندان و اتباع خود در چارچوب حاکمیتی خود به ارمغان بیاورد پایههای مشروعیتی آن متزلزل شده و از بین خواهد رفت.
رژیم اسرائیل از جنگ یوم کیپوردر 1973 به این سو به شدت روی این مسئله که امنیت این رژیم به دلیل توان نظامی و اطلاعاتی بالا خدشهناپذیر است کار کرده بود. زمانی که شهرکهای صهیونیست نشین در اواخر دهه 1970 میلادی در کرانه باختری و نوار غزه شکل گرفت منتقدین در درون سرزمینهای اشغالی بر این باور بودند که دولت صهیونیستی قادر به تامین امنیت این شهرکها نخواهد بود. اما در تمام طول دهه 90 و بعد از آن دولتهای صهیونیستی همواره با تاکید بر قدرت نظامی و اطلاعاتی خود در ذهن شهرکنشینان این اعتماد و اطمینان کاذب را ایجاد کرده بودند که هیچ خطری امنیت آنها را تهدید نمیکند و اسرائیل به لحاظ امنیتی به مرحله بازدارندگی رسیده است.
در یک نگاه کلیتر اصولاً بنیان دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین بر این پایه بنا گذاشته شده بود که یهودیان در سرتاسر جهان امنیت ندارند و همواره از سوی جریانات یهودستیز در معرض فشار و سرکوب قرار دارند و احساس ناامنی همواره روح و روان آنها را آزار میدهد لذا یهودیان باید برای تامین امنیت خود باید به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده و زیر سایه دولت یهود حس فرح بخش امنیت را تجربه کنند.اما این پایه و بنیان روز 7 اکتبر(15 مهر) و به دنبال عملیات طوفانالاقصی به طور کامل از بین رفت. لذا برخی کارشناسان بر این باور هستند که عملیات طوفانالاقصی برای اولین بار موجب شکسته شدن امنیت هستی شناختی شهرکنشینان صهیونیست شد..«یوآو گالانت»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز در همان ماههای آغازین جنگ به این واقعیت اذعان کرده و در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفته است:«حمله ۷ اکتبر به اسرائیل شوک شدید به احساس امنیت اسرائیلیها وارد کرد این حمله خونینترین روز برای یهودیان از سال ۱۹۴۵ بود. »
گزارشهای منابع صهیونیستی نشان میدهد که مهاجرت معکوس ناشی از عدم احساس امنیت از سرزمینهای اشغالی طی یک سال گذشته افزایش شدیدی داشته است.
مرداد ماه گذشته روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی با اشاره به همین مسئله نوشته بود بسیاری از صهیونیستها درباره ادامه ماندن در فلسطین اشغالی دچار تردید شدهاند. پیش از این «نفتالی بنت» نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی از شهرکنشینان خواسته بود فلسطین اشغالی را ترک نکنند.
وی درباره پیامدهای مهاجرت معکوس ابراز نگرانی و اعلام کرده بود که «اسرائیل دشوارترین مرحله از زمان تأسیس خود را سپری میکند. بنت با اشاره به تبعات جنگ غزه و شکست بازدارندگی رژیم و اسارت 120 اسرائیلی و... گفته بود که «همه این مشکلات وجود دارند اما تنها چیزی که مرا نگران کرده است، صحبت از ترک اسرائیل است». طبق برخی گزارشها طی یک سال گذشته نزدیک به یک میلیون صهیونیست فلسطین اشغالی را ترک کردهاند.
طی یک سال گذشته دهها هزار صهیونیست ساکن شهرکهای شمال فلسطین اشغالی هم مرز با لبنان به دلیل حملات گسترده حزبالله این مناطق را ترک و در هتلهایی در تلآویو ساکن شدهاند. طی این مدت حزبالله عملاً این شهرکها را با حملات بیامان خود به گفته خود مقامات رژیم صهیونیستی به عصر حجر برگردانده است. علی رغم همه وعدههای رژیم هیچ یک از این صهیونیستها حاضر نیستند که به این شهرکها بازگردند چرا که احساس امنیت آنها به دنبال عملیات طوفانالاقصی از بین رفته است و آنها نگران هستند که در صورت بازگشت با کابوسی مثل شهرکنشینیان صهیونیست نزدیک نوار غزه روبه رو شوند.. صبح یک روز با صدای چکمه نیروهای حزبالله در خیابانهای این شهرکها از خواب بیدار شوند.
منابع
۱. خسارت ۵۰ میلیارد دلاری رژیم صهیونیستی از جنگ لبنان (مهر، 7 مهر 1403)
۲. واشنگتن پُست: اقتصاد اسرائیل در خطر جدی است(ایرنا، 7 مهر 1403)
۳. کاهش دوباره رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی(ایسنا،7 مهر 1403)
۴. «چرا اسرائیل نمیتواند حماس را نابود کند»(فرهنگ سدید،7 بهمن 1402)
۵. روزنامه اسرائیلی: حماس از زیر و روی زمین غزه نظامیان اسرائیلی را هدف قرار میدهد(العالم،6 مهر 1403)