تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۴:۵۳
کد مطلب : ۴۸۷۴۵۷
تعظیم شعائر حسینی نه یک حرکت در صراط مستقیم الهی بلکه استمرار خط سرخ پیامبران و اولیای الهی است که تضمین‌کننده سعادت بشر در دنیا و آخرت به شکل ابدی است.
۰
plusresetminus
آثار تعظیم شعائر الهی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بلاغ؛ شعائر هر چند که نوعی علامت‌گذاری و نشانه‌گذاری است تا راهی مشخص و امری دیده و شنیده شود، چنان‌که قربانی برای کعبه دارای نشانه‌هایی است که دیگران بدانند که جانور برای قربانی هدیه شده است، اما همه شعائر به عنوان نمادهای برجسته در فرهنگ و رسوم مردم دارای ریشه‌هایی از شعور و آگاهی است که همگان به سادگی با آن ارتباط می‌گیرند و در درک و فهم و عملکرد دیگران تاثیر بسزایی می‌گذارند.
از این رو شعار‌های انقلابی یا حتی شعر شاعران نه تنها پیام‌هایی نسبت به فلسفه وجودی خود و اهداف حکیمانه‌اش دارد، بلکه عواطف و احساسات دیگران را چنان تحت تاثیر قرار می‌دهد که موجب همراهی و همدلی و همکاری می‌شود و نوعی انسجام و وحدت اجتماعی عمیق را در مردم برای هدف بر می‌انگیزد.
بی‌گمان شعائر حسینی از حرم تا حریم تا پارچه‌های سرخ و سیاه بر افراشته در دست مردم یا اماکن تا عزاداری به اشکال گوناگون در محرم و صفر تا پیاده‌روی اربعین تا تعزیه تا روضه‌های خانگی در طول سال تا زیارت‌خوانی روزانه عاشورا و مانند آنها همگی به نوعی پرچم افراشته حسینی است که تا ظهور منتقم و اقامه عدالت جهانی به دست فرزندش حضرت بقیهًْ‌الله(عج) استمرار دارد و پس از آن نیز به اشکال گوناگون ادامه می‌یابد؛ زیرا شعائر حسینی برخاسته از شعوری عمیق از پیام‌های همه پیامبران و اولیای الهی است که حضرت امام حسین(ع) به عنوان وارث بر دوش گرفته و تا قیامت در برابر همگان پرچمی پر افتخار و عزت برافراشته و در اهتزاز است.
بنابراین، تعظیم شعائر حسینی نه یک حرکت در صراط مستقیم الهی بلکه استمرار خط سرخ پیامبران و اولیای الهی است که تضمین‌کننده سعادت بشر در دنیا و آخرت به شکل ابدی است. پس هر کسی در این خط قرار گیرد، نه تنها عواطف و احساساتش درگیر آن می‌شود، بلکه همه هستی و وجودش چنان با آن آمیخته می‌شود که آثار آن در روان و تن یکایک افراد به شکل فردی و جمعی و اجتماعی و دنیوی و اخروی بروز و ظهور می‌کند و انسان را به معنای واقعی کلمه حسینی می‌سازد.
***
چیستی شعائر و اهمیت آن در قرآن
در دین اسلام اموری است که از آنها به عنوان شعائر یاد می‌شود. نگاهی به مصادیق قرآنی شعائر الهی که شامل صفا و مروه، علامت‌ها در مسیر کاروانیان حج، نشانه‌های مخصوص قربانی برای خدا در مراسم حج، ماه‌های حرام ویژه حج، مناسک الهی حج و در یک کلمه احکام الهی است(مائده، آیات 1 و 2؛ حج، آیه 3) بیانگر این معنا است که شعائر الهی هر چند که به شکل خاصی نشانه گذاری و برجسته سازی امور در قالب نمادها از جمله نمادهای حج و مناسک آن است(همان)، اما امری فراتر از نمادهای مناسک حج می‌باشد؛ زیرا خدا در نهایت به این نکته توجه می‌دهد که همه اوامر و نواهی الهی که در قالب دین و سنت‌ها و قوانین الهی حاکم بر هستی از طریق عقل فطری و نقل وحیانی مشخص می‌شود، همگی جزو شعائر الهی است(همان؛ روح المعانى، ج 4، جزء 6‌، ص 79؛ مجمع البيان، ج 3- 4‌، ص 237)؛ چرا که همه آنچه در قالب نُسک دینی در زندگی بشر از سوی خدا بیان شده‌،نمادهایی برای فلسفه و سبک زندگی الهی – اسلامی است که هر کسی باید آن را بشناسد و بزرگ بدارد و در زندگی به کار بندد تا به سعادت دنیوی و اخروی برسد.
البته برخی از اعمال و مناسک برجسته‌تر است؛ زیرا تاثیرات شگرف و عظیمی در تحقق عبودیت و دستیابی به سعادت دارد،لذا به عنوان شعائر معرفی شده است؛ به‌ویژه آنکه اصولا واژه شعائر که نسبت به مناسک حج و برخی از نمادهای آن در قرآن از سوی خدا به کار رفته، بیانگر این معنا است که برخی از احکام الهی دارای ویژگی‌های خاص است که باید توجه ویژه یه آنها شده و در بزرگداشت آن به عنوان امر عظیم برخاسته از جلال و جبروت و عظمت الهی اهتمام شود.
واژه شعائر از ریشه شعیره به معنای نشانه و علامت از ریشه اصلی شعر است.(الکشاف، ج 1، ص 601؛ مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 456، شعر؛ المیزان، ج 5، ص 162) واژه شعر که اصل آن به معنای مو است، در حقیقت ناظر به کمترین سطح از ادراک است که از طریق مو به دست می‌آید؛ زیرا ابزارهای ادراکی و شناختی انسان شامل حواس ظاهری است که سطح لامسه کمترین سطح پس از بینایی و شنوایی و مانند آنها است؛ در لامسه نیز ادراکی که با موهای بر آمده بر سطح پوست ایجاد می‌شود، پایین‌ترین سطح است. از همین رو خدا از کسانی که از کمترین سطح ابزارهای شناختی و ادراکی خویش نیز استفاده نمی‌کنند به عنوان بی‌شعور با تعابیری چون لایشعرون یاد می‌کند؛ همچنین قرآن از کسی که بر قلب خویش مهر نهاده و گرفتار سفاهت ضد عقلانیت شده، به عنوان بی‌شعور یاد می‌کند که حتی در سطح گیاهان دارای ادراک حسّی نیستند.(بقره، آیات 7 تا 10)
بنابراین، شعائر نمادهایی است که چنان آشکار در بیان محتوا و پیام رسانی می‌باشد که دارنده کمترین سطح شعور و ادراک می‌تواند محتوا و پیام را دریافت کند بی‌آنکه نیازی به تفکر و تفقّه و تامل و تعمق داشته باشد. کودکان نیز با این نمادها ارتباط می‌گیرند و مفاهیم آن را درک می‌کنند؛ چنان‌که علامت‌ها و نشانه‌های آویزان بر قربانی کعبه برای همه مردم از کوچک و بزرگ قابل فهم و درک است.
به سخن دیگر، شعائر الهی در میان مناسک و نُسک و عبادیات به آن دسته اطلاق می‌شود که هر چند در عظمت قرار دارند، ولی چنان ساده سازی با نمادها و علائم و نشانه‌ها شده‌اند که در دسترس همگان قرار گرفته و همگان می‌توانند نسبت به آن شعور و ادراک یافته و محتوای پیام را بشناسند و با آن ارتباط برقرار کنند. بنابراین، نمی‌توان به سبب نمادسازی و ظاهر ساده آن، نسبت به این امور بی‌توجهی کرد؛ بلکه باید نسبت به شعائر با تعظیم و عظمت برخورد کرد. پس اگر حیوانی که با شعائر و علائم آویخته بر آن، دانسته شده که قربانی خدا است، باید چنان این حیوان قربانی را عظیم دانست که ملک طلق الهی و از منسوبان خدا است. زیرا این حیوان قربانی با دیگر حیواناتی که برای قربانی نیست، بسیار فرق دارد؛ این حیوان هر چند چیزی جز گوشت و خون نیست؛ چون خون ریخته شده قربانی به خدا نمی‌رسد، بلکه آن حقیقتی که نسبت قربانی را با خدا رقم می‌زند، همان نیت پاک و خالصانه‌ای است که در پس قربانی برای خدا قرار دارد.
پس هر چیزی که به شکلی منسوب به خدا می‌شود و به عنوان نماد برای خدا قرار می‌گیرد، از این جهت ارزش می‌یابد؛ چنان‌که کعبه که سنگ و چوبی نیست، به عنوان شعائر و نشانه  و نمادی برای خدا و بیت الله ارزش می‌یابد؛ همچنین زمینی که برای مسجد قرار می‌گیرد، عظمت وجودی نسبت به زمین‌های دیگر می‌یابد. از نظر قرآن، کعبه به عنوان شعائر الهی چنان ارزش و عظمت می‌یابد که قیاما للناس است؛ یعنی به عنوان نشانه‌ای استوار برای آن است تا مردم ره گم نکنند و همواره خدا را در نمادهای آن ببینند. پس تعظیم کعبه یا دیگر نمادها به ویژه در حج‌، چیزی جز تعظیم خدا در مقام جلال و عظمت الهی نیست.(مائده، آیه 97)
بنابراین، شعائر الهی در عین سادگی همچون کعبه، هر چند که سنگ نشانی است، اما برای آن است تا ره گم نکنی؛ زیرا وقتی نمادها و نشانه‌های ساده‌ای همواره در مقابل است، هرگز امر معنوی و باطنی که بسیار دور از دسترس است، از یاد نمی‌رود. از همین رو نمی‌توان به سبب سادگی نمادها و شعائر الهی، آن را کم ارزش و بی‌ارزش دانست، بلکه امری بس عظیم است که باید بزرگش داشت. بر همین اساس خدای سبحان بر بزرگداشت شعائر الهی تاکید بسیار دارد؛ زیرا خیلی از مردم به سبب سادگی امر و ساده سازی که از سوی خدا در نمادها و شعائر شده ممکن است آن را کوچک شمرده و حریم حرمت‌ها را بشکنند.(مائده، آیه 2) 
از نظر آموزه‌های قرآن، اهمیت و ارزش شعائر الهی در همان نمادهای الهی است که از طریق ساده سازی و آسان سازی در دسترس همه مردم قرار گرفته بی‌آنکه نیازی به تفکر و تعقل و تعمق داشته باشد.
 
آثار تعظیم شعائر الهی
تعظیم شعائر الهی در حقیقت توجه به اصل و باطن آن نمادها و علائم است؛ زیرا مثلا کعبه یک خانه ساده سنگی است که به اعتبار بیت الله ارزش و اعتباری خاص یافته است. پس این نسبت‌های باطنی است که بدان ارزش و اهمیت می‌بخشد. بسیاری از شعائر الهی نیز این‌گونه است؛ زیرا فرقی میان حیوانی با حیوانی ندارد؛ اما وقتی حیوانی برای قربانی انتخاب و برگزیده می‌شود، همین نسبت یافتن به خدا موجب می‌شود تا ارزشی بسیار یابد و با حیوان به عنوان گنجی الهی معامله شود و احترام و حرمت خاصی بیابد. لذا این احترام و حرمت برای نسبت خاص آن حیوان به خدا است؛ زیرا گوشت و خون حیوان به خدا نمی‌رسد، ولی ارزشی که به سبب نسبت به خدا یافته است، همان را باید شناخت و تعظیم کرد و حرمت دانست.(حج، آیه 37)
تعظیم شعائر الهی آثاری در زندگی دارد که مهم‌ترین آنها تقوای الهی و کسب خیرات خاصه از مقام عند ربه است.(حج، آیات 30 و 37)
بنابراین، اگر هدف اصلی از انجام مناسک عبادی و عمل مطابق اوامر و نواهی الهی، تقوای الهی است(بقره، آیه 21)، تعظیم شعائر الهی در تحقق این امر بیشتر خودنمایی می‌کند؛ زیرا نمادهایی است که همگان را به سوی تقوای الهی و در نهایت به خیر خاص سوق می‌دهد که خیر دنیا و آخرت و تجلیات آن است.
پس کسی که شعائر الهی را بزرگ می‌دارد‌، در حقیقت نه تنها به تقوای الهی و آثار و برکات عظیم آن دست می‌یابد، بلکه خیر خاصی را نیز متوجه خود می‌کند که در سایه تعظیم به دست می‌آید: وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست.(حج‌، آیه 32)
بنابراین، هتک حرمت شعائر الهی، نه تنها جایز و روا نیست، و کسی نمی‌تواند بی‌حرمتی نسبت به شعائر الهی داشته باشد، بلکه بی‌اعتنا ئی و کم‌توجهی به شعائر الهی نیز مورد نهی شدید است؛ زیرا تعظیم شعائر به عنوان یک واجب بیان شده و کسی که نسبت به شعائر الهی بی‌اعتنایی و کم توجهی داشته باشد، به این واجب الهی عمل نکرده است.(همان؛ مائده، آیه 2)
 
اهمیت تعظیم شعائر حسینی 
با نگاهی به حقایق قرآنی می‌توان به این حقیقت دست یافت که بنیان و باطن حقیقت دین، چیزی جز ولایت الهی نیست که در مظاهر اسمائی آن  بروز و ظهور تمام دارد. پس اگر کعبه سنگ نشانی برای حقیقتی به نام قبله هستی و توحید است که آدم(ع) و سپس ابراهیم‌(ع) آن را به امر الهی بنیاد گذاشته اند؛ همین کعبه و قبله توحید، دارای باطنی عمیق‌تر از آن است که از آن با نماد علی(ع) خود را به نمایش می‌گذارد؛ زیرا تولد حضرت(ع) در درون کعبه، به این معنا است که حقیقت کعبه به عنوان شعائر اصلی الهی در توحید، چیزی جز ولایت الله نیست که در امیرمؤمنان علی(ع) تجلی و ظهور یافته است. از همین رو خدا در قرآن، اتمام و اکمال نعمت و دین اسلام را در ابلاغ حقیقت ولایت علوی می‌داند؛ زیرا ولایت علوی حقیقتی در ساختار تکوین است و ابلاغ به معنای پیام رسانی نسبت به این حقیقت است؛ نه اینکه با ابلاغ ولایت علوی، چیزی ایجاد شود که پیش از آن نباشد.(مائده، آیه 3)
به هر حال، از نظر قرآن، ولایت الهی در ولایت علوی تجلی و ظهور یافته است و اگر بخواهیم شعائری برای ولایت الهی به نمایش گذاریم، همان ولایت علوی است؛ از این رو خدا با ساده‌سازی حقیقت عظیمی به نام ولایت در قالب ولایت علی(ع) بر آن شد تا مردم درک درستی از ولایت الهی به دست آورند. پس اگر کعبه شعائری برای قیاما للناس است تا مردم نسبت به توحید، دارای نماد و نشانه‌ای باشند، امام علی(ع) نمادی برای ولایت الهی است. پس راهی برای درک و فهم ولایت الهی جز از طریق ولایت علوی نیست.
در میان شعائر الهی در ساختار ولایت علوی، شعائر حسینی جایگاه و اهمیت ویژه‌ای دارد؛ زیرا حقیقت ولایت علوی در ولایت حسینی تجلی و ظهور یافته است.
از همین رو همه پیامبران و اولیاء و اوصیاء الهی به مسئله امام حسین(ع) بسیار اهمیت داده و بدان پرداخته‌اند. در مصائب امام حسین(ع) بسیاری‌گریستند تا جایی که بر اساس روایات متواتر و معتبر در مصیبت آن حضرت(ع) همه ماسوی الله‌گریستند که شامل حوریان بهشتی در بهشت و مانند آنها می‌شود که اصولا به دور از هر گونه غم و غصه و حزن و مانند آنها هستند.
تعظیم شعائر حسینی در اشکال و قالب‌های معقولی چون پرچم‌های سرخ و سیاه، زیارت‌خوانی، زیارت عتبه در کربلا، برگزاری مراسم نوحه خوانی، سینه زنی، روضه خوانی، حضور در هیئات و حسینه‌ها و مواکب حسینی، شرکت در مراسم اربعین و پیاده‌روی و مانند آنها باید چنان پر رنگ و پر شور و حرارت باشد که وقتی قائم آل محمد(عج) قیام می‌کند، همگان امام حسین(ع) مقتول به کربلا در حالت عطشان را بشناسند تا جایی که وقتی ایشان خود را معرفی می‌کند، به نام فرزند امام حسین(ع) و منتقم بشناسند و با او بیعت نمایند و علیه دشمنان دین و صلح و عدالت جهانی تحت ولایت او بجنگند و عدالت جهانی را برقرار کنند.
بی گمان آثار تعظیم شعائر الهی افزون بر کسب تقوای الهی و کسب خیر خاص از ناحیه خداوند، تکامل معنوی و روحی و روانی انسان و جامعه بشری و دمیدن روح به کالبد بی‌جان جامعه بشریت است و در این راستا اهتمام و تعظیم شعائر حسینی نه تنها توجه یابی به سوی ولایت الهی و قرار گیری تحت آن است، بلکه همه آثاری که در زیارت جامعه کبیره و مانند آنها برای مقام ولایت و آثار آن بیان شده، در این تعظیم الهی ظهور و بروز می‌کند.
بنابراین، نمی‌توان نسبت به این امر کم توجهی و یا بی‌توجهی کرد، بلکه باید چنان بدان اهتمام ورزید که همه عالم و آدم حقیقت مقام حسینی(ع) و اهداف و فلسفه قیام و نهضت او را بشناسند و در ساختار لیقوم الناس بالقسط به عنوان هدف اصلی بعثت پیامبران همه مردم قیام کنند و عدالت و صلح جهانی را بر پا دارند.(حدید، آیه 25)
علی جواهر‌دهی 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مولودی خوش‌گفتار و نیکوروی
دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۱
پدرانه‌های امـام علـی‌(ع)
دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰