بنابراين در فهم اعجاز قرآن ابهامي وجود ندارد، چون اعجاز را از طريق مراجعه به اهل زبان و تفسيرهايي كه از قرآن به زبان فارسي مي باشد، ميتوان فهميد. هيچ كسي ادعا نكرده كه هر عوام بي سواد عجم، ميتواند قرآن را بفهمد و اعجاز قرآن را درك كند، بعلاوه تحدّي شامل آوردن كتابي مثل قرآن به زبان غير عربي را نيز شامل ميشود. قرآن علاوه بر فصاحت و
بلاغت، داراي ابعاد مختلفي از اعجاز است كه براي غير عربها هم قابل درك است. مانند:
1 - درس نخوانده بودن پيامبر اسلام (ص)
در اينکه خداوند متعال قرآن را برقلب يك نفر آدم درس نخوانده نازل کرده است، ميتواند گویای این باشد كه قرآن معجزه است و از طرف خداوند نازل شده است(6) و اين را همه ميفهمند كه يك آدم درس نخوانده، نميتواند يك كتاب علمي و پيشرفته از خود بياورد.
2- نبود تناقض گويي در عين فشرده گويي
درمفاهيم قرآن اختلاف و تناقضي وجود ندارد.(7) همچنين فشرده گویي آميخته با وسعت و عمق معني، يکي ديگر از امتيازهاي قرآن کريم است که به عنوان نمونه به يک آيه اشاره ميشود: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِين»(8)؛ با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذير و به نيكىها دعوت کن و از جاهلان روى بگردان.
امام صادق(ع) فرمود: «در مسائل اخلاقي آيهاي جامعتر از اين آيه نيست.»(9)
بنابراين ميتوان گفت که معجزه بودن قرآن کريم براي همه قابل فهم است و هر کس اندک تفکري در آيات آن داشته باشد به اين نتيجه خواهد رسيد.
3- پيشگوییهاي قرآن
الف) خبر از پيروزي پيامبر اسلام –صلي الله عليه و آله- در فتح مكه، 7 سال قبل از وقوع؛(10)
ب) خبر شكست روميان و پيروزي مجدّد آنها؛ (11)
ج) خبر از شكست مشركين مكه؛(12)
د) خبر از توطئه يهوديان؛(13)
ه) خبر از شكست اهل كتاب و نداشتن توانايي ضرر رساندن آنها به مسلمانان؛(14)
و)پيوستن دشمنان به مسلمين؛(15)
ز) شكست يهوديان؛(16)
ح) و....
4- معجزات علمي قرآن
الف) در مورد مسائل كشتيها و درياها و كوهها؛(17)
ب) فشرده بودن هوا در اطراف كره زمين و دقيق بودن آن در بالا؛(18)
ج) زوجيّت گياهان؛(19)
د) وجود ستارگان كه باعث زينت زمين است؛(20)
ه) سوگند ياد کردن به ستارههايي كه كشف نشده بود؛(21)
و) فرود آمدن باران و شكافته شدن زمين؛(22)
ز) همچنين عمل كربن گيري درختان سبز ودهها مورد ديگر.
آيا اينها را عجمها و غير عرب نميتوانند درك كنند كه اين همه قانول علمي پيشرفته را قرآن در آن محيط عقب مانده عربستان توسط يك شخص درس نخوانده، بيان کرده است.
5- اعترافهاي دانشمندان غير عربي در اعجاز و عظمت قرآن
الف) كارلايل: اگر يك بار به اين كتاب مقدس (قرآن) نظر كنيم، حقايق برجسته و خصائص اسرار وجود، طوري در مضامين جوهره آن پرورش يافته كه عظمت و حقيقت قرآن به خوبي از آنها نمايان مي شود و اين خود مزيت بزرگي است كه فقط به قرآن اختصاص يافته و در هيچ كتاب علمي و سياسي و اقتصادي ديگر ديده نميشود؛(23)
ب) جان ديون پورت: قرآن به اندازهاي از نقائص مبرا و منزه است كه نيازمند كوچكترين اصلاحي نيست و ممكن است از اوّل تا به آخر آن خواند شود، بدون آنکه انسان كمترين ملالتي از آن احساس كند؛(24)
ج) گوته: قرآن اثري است كه بهواسطه سنگيني عبارت آن، خواننده در ابتدا رميده ميشود و سپس مفتون جاذبه آن ميگردد و بالاخره بياختيار مجذوب زيباييهاي فراوان آن ميشود؛(25)
د) ويل دورانت: قرآن در مسلمانان، آنچنان عزت نفس و عدالت و تقوايي بهوجود آورده كه در هيچ يك از مناطق جهان شبيه و نظير نداشته است؛(26)
ه) ژول لابوم: دانش و علم براي جهانيان از سوي مسلمانان به دست آمد و مسلمين علوم را از قرآني كه درياي دانش است گرفتند و نهرها از آن براي بشريت در جهان جاري ساختند»؛(27)
و) نيورت: واجب است اعتراف كنيم كه علوم طبيعي،فلكي، فلسفه و رياضيات كه در اروپا رواج گرفت، عموماً از بركت تعليمات قرآني است و ما مديون مسلمانانيم؛ بلكه اروپا از اين جهت شهري از اسلام است.(28) با توجّه به آنچه گفته شد، اولاً: معجزات و مفاهيم قرآن از راه ترجمه و تفسيرهاي غير عربي توسط كارشناسان قرآني، قابل درک است. ثانياً: ابعاد معجزات قرآن، آنقدر گسترده است كه خيلي از آنها مانند خبرهاي غيبي، اعجازهاي علمي و... قابل درك است، پس براي همه حجت ميباشد.
____________________
1. اسراء/ 88. 2. هود/ 13. 3. بقره/ 23. 4. ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1370، ج 9، ص 42 و 293. 5. نساء/ 82. 6. ر.ك: دستغيب شيرازي، داستانهاي شگفت، بخش زندگاني كاظم ساروقی. 7. حشر/ 192 ـ 197. 8. اعراف/ 199. 9. تفسير نمونه، همان، ج 7، ص 64. 10. آل عمران/ 12. 11. روم/ 1. 12. قمر/ 45. 13. آل عمران/ 73 ـ 72. 14. آل عمران/ 112 ـ 111. 15. توبه/ 13. 16. توبه/ 14. 17. نحل/ 16 ـ 14. 18. انعام/ 125. 19. رعد/ 3، و لقمان/ 10. 20. صافات/ 6. 21. واقعه/ 75. 22. عبس/ 26 ـ 25. 23تا28. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ يازدهم، 1370 هـ ش، ج1، ص 136.