تاریخ انتشاريکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۷
کد مطلب : ۴۸۱۷۲۷
آنانی که به عمل نیک و یا بد مبادرت می‌ورزند، در این جهان و هم در آن دنیا، نتیجه عمل خود را می‌بینند و به هزارانتجربه ثابت شد که ظالمان، دار مجازات خود را با اعمال ظالمانه‌شان، خود حمل می‌کنند و سرانجام بر بالای آن خود را قرار می‌دهند.
۰
plusresetminus
ظالمان دار خویش را خود برمی‌افرازند
به گزارش بلاغ؛ انتقام در ساختار مقابله به مثل و عدالت تقابلی، حقی ثابت است که عقل فطری و نقل وحیانی آن را می‌فهمد و امضا می‌کند و عاقلان و مؤمنان بدان ایمان و گرایش دارند و انجام می‌دهند.

انتقام، یک سنت الهی در ساختار نظام احسن است که مبتنی بر عدالت است و همان‌گونه که خدا انتقام می‌گیرد، مردمان نیز از این حق الهی برخوردار هستند تا در چارچوب عدالت انتقام گیرند و مجرم را کیفر دهند.

انتقام به معنای مقابله به مثل
واژه انتقام از ریشه «نقمت» در اصل به معنای انکار چیزی با زبان یا با عقوبت است؛ البته به معنای اکراه یا اشد کراهت نیز آمده است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه «نقم»؛ صحاح‌اللغهًْ ذیل واژه)

مقصود از انتقام دراین مطلب، واکنشی در برابر کنش دیگری به قصد مجازات و عقوبت در چارچوب اصل عقلی و نقلی مقابله به مثل است. بنابراین، عقل در قلب سالم و نفس معتدل، نه‌تنها حقیقت انتقام را می‌فهمد و آن را مبتنی بر حقانیت و عدالت می‌داند، بلکه بدان گرایش دارد و آن را تایید و امضا می‌کند؛ چنان‌که نقل وحیانی نیز همان را می‌شناسد و امضا می‌کند و گرایش بدان را تشویق می‌کند؛ زیرا اگر این اصل مراعات نشود، نظام احسن که براساس حقانیت و عدالت است فرو می‌پاشد و اجتماع انسانی دچار هرج‌ومرج می‌شود.

اصولا عدالت به معنای قرار دادن دو چیز هموزن و همسنگ است مانند دو کفه ترازو که تعادل را ایجاد و حفظ می‌کند؛ از همین‌رو در کاربردهای عربی همواره یک ابزار سنجه به نام ترازو است که هر چیزی را بر آن عرضه می‌کنند تا تناسب و تعادل امری معلوم شود. آن چیزی که چیزی دیگر به آن عرضه می‌شود، همان معیار و ملاک سنجش است که می‌تواند کیل و کیلو، پیمانه و متر و مانند آنها باشد. بنابراین، با توجه به چیزهای گوناگون، معیارهای گوناگونی وجود دارد؛ زیرا معیارهای کمیت و کیفیت متفاوت است و لازم است برای سنجش هر چیزی از ترازو و میزان و معیار خاص و مناسب آن استفاده شود.

از نظر قرآن، همان‌گونه که کیل و پیمانه و ترازو برای سنجش کالا استفاده می‌شود، برای سنجش انسانیت نیز از معیار تقوا استفاده می‌شود که البته میزان‌الاعمال همان حق است که تجلی آن امیرمؤمنان علی(ع) و دیگر معصومان(ع) هستند؛ زیرا امام علی(ع) تجلی تمام کمال حق است که هر کسی را باید به ایشان عرضه کرد تا دانسته شود تا چه اندازه اعمالش مطابق حق و حقانیت و عدالت است.

از نگاه قرآن، اقتضای حقانیت و عدالت آن است که در برابر هر عملی از خیر و شر، مطابق آن، واکنش نشان داده شود؛ بر همین اساس در برابر احسان باید احسان کرد(الرحمن، آیه ۶۰) و در برابر زشتی و بدی نیز همان اندازه باید واکنش نشان داد؛ چنان‌که خدا می‌فرماید اگر ستمگر را مجازات کردید، پس تنها به مثل ستمی که به شما شده، عقوبت کنید.همچنین می‌فرماید: پس هر که بر شما تعدی کرد شما هم به مثل آن بر او تعدی کنید. یا می‌فرماید: پاداش زشتی و بدی، به مثل آن است.

بنابراین، وقتی از انتقام و قراردادن دیگری در نقمت سخن به میان می‌آید، این انتقام می‌بایست در چارچوب مقابله به مثل باشد؛ زیرا تجاوز از حد آن و افراط، به معنای بی‌تقوایی و خروج از عدالت است و خدا اگر مثلا اجازه قصاص می‌دهد، براساس همان اصل مقابله به مثل است اما زیاده‌روی و تعدی را جایز نمی‌داند، بلکه تعدی و افراط در قصاص یا انتقام را مصداقی از ظلم می‌داند. پس اگر نصرت الهی برای انتقام گیرنده است، در همین چارچوب مقابله به مثل به دور از هرگونه تعدی و تجاوز است.

مؤمنان نه‌تنها اهل عدالت هستند و بدان قیام می‌کنند، بلکه «قوامین بالقسط» هستند. بنابراین، اقامه عدالت در آنان جزو ملکات و مقومات شخصیتی آنان است و چنان بدان پایبند بوده و بدان قیام می‌کنند که حتی اگر اقامه آن علیه خودشان یا خویشان باشد، باز از آن دست برنمی‌دارند؛ زیرا مؤمنان شاهدان الهی در زمین و گواهان حق و حقیقت و عدالت در آن هستند.

عوامل و موجبات انتقام  
کارهایی موجب می‌شود تا خدا در مقام انتقام برآید؛ زیرا برخی از کارها چنان زشت و بد است که خشم الهی را به‌دنبال دارد. از دیدگاه قرآن، برخی از عوامل خشم و انتقام الهی عبارتند از: اعراض و رویگردانی از آیات الهی، تقلید کورکورانه از نیاکان و تکذیب پیامبران و مؤمنان، جرم و گناه، تأسف الهی، مخالفت با حدود و احکام الهی، ستمگری، پیمان‌شکنی، غفلت از آیات الهی، کفر و انکار آموزه‌های وحیانی و حق‌ناپذیری، رفتارهای نابهنجار جنسی چون همجنسگرایی، فسق، اتراف و خوشگذرانی و بدمستی همراه با کفر.

با تأمل در موارد پیش‌گفته معلوم می‌شود که همه این موارد به یک معنا از مصادیق ظلم است و شکی نیست که ظالم باید تنبیه و مجازات شود. البته کسی که ظلم می‌کند به خدا ظلم نمی‌کند، بلکه به خودش ظلم می‌کند و انتقام الهی چیزی جز بازتاب و پیامد همان ظلم نیست. از همین‌رو در تعابیر قرآنی از چنین امری به‌عنوان «ظلموا انفسهم» یاد شده است.پس انتقام‌های الهی ناظر به «ظلم» است که مصادیق بسیاری دارد که برخی از آنها ذکر شده است.

البته برخی از مردم جاهل علیه مؤمنان روشی را در پیش می‌گیرند که خود انتقام ظالمانه است. چنان‌که انتقام فرعون از ساحران مؤمن و شکنجه و قتل آنان، انتقام یهود از مؤمنان مسیحی و سوزندان آنان، انتقام منافقان ثروتمند از مؤمنان و مانند آنها از مصادیق انتقام ظالمانه است؛ همچنان‌که اگر کسی فراتر از حد و اندازه‌، افراط در انتقام کند، او نیز انتقام ظالمانه گرفته و خدا از چنین افرادی نیز حمایت نمی‌کند و نصرت نمی‌دهد؛ زیرا لازم است تا در انتقام رعایت عدالت شود و از حد و اندازه نگذرد بلکه مقابله به مثل باشد.

البته خدا در مسائل شخصی به‌ویژه میان مؤمنان خواستار عفو و احسان است و حتی توصیه می‌کند که عفو بهتر از انتقام در قصاص است؛ زیرا بخشش و عفو در عین قدرت بسیار پسندیده است.

انتقام، حق مشروع عقلی و نقلی
چنان‌که گفته شد، انتقام به معنای مجازات و کیفر ظالمان در همان سطح و اندازه ظلم و ستم، حکم شرعی الهی است که عقل فطری و نقل وحیانی آن را می‌شناسد و بدان گرایش دارد. خدا به صراحت انتقام گرفتن از ستمگران را حق مشروع و مسلم ستم‌دیدگان دانسته و به آنها یادآور می‌شود که خدا آنان را در این امر یاری کرده و با نصرت الهی به پیروزی می‌رسند.

یکی از سنت‌های الهی در کنار سنت انتقام، سنت مکر الهی است؛ خدا براساس سنت مکر اجازه می‌دهد تا ظالمان هرگونه که بخواهند عمل کنند و این گمانه در آنان تقویت شود که همه‌کاره هستند و هیچ‌کس در برابر ظلم و ستم آنان نیست؛ اما خدای خیرالماکرین، در زمانی که ظالمان گمان می‌کنند مکرشان کارگر شده، چنان انتقامی سخت از آنان می‌گیرد که راهی برای بقایشان نمی‌ماند و آنان نیست و نابود شده و در آخرت نیز گرفتار دوزخ می‌شوند.

محمد برزویی

انتهای پیام/
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مجلس زیر بار گرانی بنزین نمی‌رود
يکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰
۱۴ آبان نماد سربلندی مردم مازندران است
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱
دبیرخانه دائمی روز ملی مازندران تشکیل شود