زنگارهایی را که بر قلب از گناه نشسته میتوان با آب توبه جلا داد و دوباره آینه دل را جلوهگاه اسما و صفات الهی کرد و طهارت قلب و روح را به دست آورد و خود را چون کودکی نوزاد از هر زشتی و آلودگی رهایی بخشید و پاک و پاکیزه کرد.
۰
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ»؛ یکی از زیباییهای اسلام، توبه است. توبه به معنای امکان بازگشت انسان از گناه و پاک شدن دوباره است بهگونهای که گویا دوباره متولد شده است. توبه بذرهای امید را در دلهای گنهکاران میکارد و افسردگی و نومیدی را از انسان میگیرد و او را برای بازسازی مسیر و حرکت رو به جلو و رشدی آماده میکند. توبه در اسلام واجب است و از هر انسانی خواسته شده که از مسیر گمراهی و گناه به سوی خدا بازگردد و از فرصت کوتاه عمر برای خوشبختی ابدی بهره گیرد. خداوند توبهپذیر است و هر گناهی را در هر درجهای باشد تا پیش از مرگ میپذیرد. البته درهای توبه با کشفالغطاء و برطرف شدن پردهها در هنگام احتضار و پس از آن بسته میشود.
توبه از «توب» و به معناى رجوع و بازگشت است.(معجم مقاييساللغه، ج۱، ص۳۵۷، «توب») توبه از سوى بنده، بازگشت از معصيت و خطا و پشيمانى از آن است و از جانب خدا، پذيرفتن توبه او است. اين لفظ هرگاه به بنده نسبت داده شود با حرف«الی» و هرگاه به خدا نسبت داده شود، با حرف «على» به كار مىرود.
توبه در زندگی انسان تاثیر بسیار زیادی دارد؛ چرا که لحظه لحظههای زندگی او را تحت تاثیر مستقیم خود دارد. در هر انسانی چیزی است که از آن به نام فطرت یاد میشود که گرایش به خوبیها و کمالات دارد و از بدیها و نواقص گریزان است. همین چیز نفس انسانی را بهشدت تحت تاثیر خود قرار میدهد و هرگاه خطایی از نفس سر زد و تحت تاثیر نفس اماره یعنی امرکننده به بدیها و زشتیها از کمال و زیباییهای انحراف یافت، نفس لوامه و سرزنشگر که گاه از آن به وجدان یاد میشود، وارد میشود و او را به بازگشت دعوت میکند. این جنگ درونی در انسانها همواره برقرار است تا از دنیا برود یا اینکه به مقام مخلَصین برسد که به معنای خالص شده است بهگونهای که دیگر هواهای نفسانی را قدرت غلبه و چیرگی بر او نیست و از عصمت برخوردار است. در این زمان نهتنها دشمن بیرونی از شیاطین با وسوسههای خویش راهی بر او ندارند، بلکه هواهای نفسانی نیز رام او هستند و از طهارت و پاکی و خلوص تمام برخوردار هستند.
نفس لوامه(سرزنشگر) و این وجدان بیدار هر انسانی، هرگاه امر ضد کمالی و زشتی را ببیند اندوهگین میشود و خواهان توبه و بازگشت و اصلاح امر میگردد؛ چرا که میداند اگر چنین اتفاقی نیفتد و امکان توبه و بازگشت نباشد، دیگر نمیتواند کمالی را درک کند و در مسیر رشدی قرار گیرد.
توبه به انسان این امکان را میدهد که بدیها و زشتیها را به نیکیها تبدیل کند و از زشتیها برهد و خود را پاک و پاکیزه نماید و راه تزکیه نفس را بپیماید و به سعادت دنیا و آخرت برسد.
زنگارهایی را که بر قلب از گناه نشسته میتوان با آب توبه جلا داد و دوباره آینه دل را جلوهگاه اسما و صفات الهی کرد و طهارت قلب و روح را به دست آورد و خود را چون کودکی نوزاد از هر زشتی و آلودگی رهایی بخشید و پاک و پاکیزه کرد.
خداوند به هر انسانی تا دم مرگ و هنگام احتضار، این امکان را داده است تا از گناهان خویش توبه کند و بدیها و زشتیهای گناه را جبران کند و از آثار و تاثیرات دنیوی و اخروی آن رهایی یابد و اسباب دوباره رسیدن به خیر و کمال مطلق را فراهم آورده و دوباره زمینه برخورداری توبه کار را از رحمت الهی تحقق بخشد.
کسی که توبه میکند، در مسیر تقوا قرار میگیرد و موجبات قبولی اعمال خود در پیشگاه خداوند را فراهم میآورد؛ چرا که اعمال تنها از متقین پذیرفته میشود و توبهکار در درجهای از درجات تقوا قرار میگیرد و لذا اعمال او پذیرفته میشود.
توبه همانگونه که امید را به شخص بازمیگرداند و او را از اندوه و افسردگی رهایی میبخشد و مسیر هدایت را بر روی او میگشاید تا مسیر تکامل و تعالی را بپیماید، همچنین مانع از رسیدن زیان ابدی به اوست و اسباب آمرزش الهی را فراهم میکند و جلب محبت الهی را موجب میشود.
کاهش برکت و رزق در زندگی از آثار گناه است که تنها با توبه جبران میشود. رسولاكرم(صلىاللهعليهوآله) میفرماید: هركس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد و به او ندهد، خداوند، بركت روزى را بر او حرام مىكند، مگر آنكه توبه كند و جبران نمايد.
این تنها گوشهای از آثار توبه در زندگی مادی و معنوی و نیز دنیوی و اخروی است. از همینجا میتوان دریافت که توبه تا چه اندازه در زندگی انسانها ارزش و اهمیت دارد و از همینروست که یکی از بزرگترین زیباییها و کمالات دین اسلام را باید در همین توبه دانست. این در حالی است که در قوانین بشری خبری از توبه نیست و محکومان و مجرمان براساس دادگاههای انسانی و قوانین آن، هرگز نمیتوانند مسیر بازگشت و توبهای داشته باشند و به زندگی پیشین و پاک خود برگردند؛ از اینرو از بسیاری از منافع شهروندی محروم میشوند؛ در حالی که براساس آموزههای اسلامی، توبهکاران از فواید شهروندی برخوردار خواهند بود و اگر نشانههای توبه در شخص دیده شود، با او همانند یک مسلمان غیرمجرم برخورد میشود و حتی گواهی و شهادت او پذیرفته میشود؛ چرا که پذیرفتن گواهی به معنای پذیرش صداقت اوست در آنچه دیده و تحمل شهادت کرده است.
به سبب نقش مهم و تاثیرگذار توبه در زندگی انسان، توبه از واجبات قرار داده شده و خداوند از بندگان خود خواسته در هر حالی و نسبت به هر گناه کوچک و بزرگ توبه کنند و به سوی خدا و حق و صراط مستقیم انسانیت و اسلام بازگردند.(نساء، آیات ۱۷ و ۱۸؛ توبه، آیات ۳ و ۷۳ و ۷۴؛ نور، آیه۳۱؛ بروج، آیه۱۰) از آیات قرآن این معنا به دست میآید که از همهچیز میتوان توبه کرد. از هر خطا و اشتباه و گناه کوچک و بزرگ و زشتیها و پستیهای اخلاقی و رفتاری و فکری و روحی و جسمی و جانی میتوان توبه کرد و باید توبه کرد. بهعنوان نمونه میتوان از زنا، ارتداد، استهزا، اسراف، بیان القاب زشت به دیگران، انحرافات جنسی، بخل، تثلیث، تجسس، ترک نماز، تضیع حقوق دیگران، رباخواری، بدگمانی، دزدی، شرک، شکنجه و عذاب دیگران، شهوترانی، ظلم و بیداد، عیبجویی، فرار از جهاد، غیبت، تهمت، فساد، قتل، قذف و تهمت زنا، کتمان حق، کفر، شرک، گناه، محاربه با اسلام و مسلمانان، نفاق و امور دیگر توبه کرد و همه اینها پذیرفته میشود و خداوند از گناهکار و خطاکار و زشتکار در میگذرد. منتها مشروط بر آنکه در توبهاش صادق باشد و پشیمانی در وجودش رسوخ کرده و قصد بازگشت به گناه سابق را نداشته باشد. در حدیث از قول پیامبر(ص) آمده است: التّائبُ مِن الذَّنبِ كَمَـنْ لا ذَنْبَ لَهُ؛ كسى كه از گناه توبه كند مانند كسى است كه گناهى نكرده است.
توبه در جوانی
چنانکه گفته شد توبه در هر حالی خوب و پسندیده بلکه واجب الهی است. درهای توبه همواره باز است و صد بار اگر توبه شکستی باز آی؛ چرا که این درها تا پیش از مرگ و هنگام احتضار نسبت به هر گناهی باز است و توبه نصوح و خالص پذیرفته میشود.(تحریم، آیه۸) اما هنگام احتضار و مرگ دیگر توبه پذیرفتنی نیست؛ چرا که کشفالغطاء صورت گرفته و بینادلی اجباری اتفاق افتاده و چشم بصیرت با کنار رفتن پردهها باز شده و دوزخ و آتشهای آن نمودار گشته است.
از این رو دیگر امکان بازگشت و توبه نیست، چنانکه توبه فرعون در هنگام احتضار و دیدن عذاب دوزخ در هنگام غرق شدن پذیرفته نشد.
اما توبه در جوانی یک زیبایی دیگری دارد؛ چرا که امکان رشد و تعالی و بهرهمندی از فرصت عمر و خدایی شدن برای او فراهمتر است. پيامبر(ص) درخصوص توبه در جوانی میفرماید: عدالت نيكو است اما از دولتمردان نيكوتر، سخاوت نيكو است اما از ثروتمندان نيكوتر؛ تقوا نيكو است اما از علما نيكوتر؛ صبر نيكو است اما از فقرا نيكوتر، توبه نيكو است اما از جوانان نيكوتر و حيا نيكو است اما از زنان نيكوتر.
انسان بهتر است که در جوانی و پیش از چهلسالگی توبه کند و خود را از گناهان دور نگه دارد، زیرا پس از چهلسالگی دیگر کمتر توفیق توبه داده میشود و دلها سیاه شده و زنگار میبندد و خشم الهی نیز نسبت به چنین بندهای که چهل سال به او مهلت توبه داده شده ولی توبه نکرده است افزون میشود.
خداوند توبهکننده را دوست میدارد؛ چون به یک واجب مهم و اساسی عمل کرده است و اقرار به گناه و خطا دارد و آن را برای خود نمیپسندد هرچند که ممکن است در اثر وسوسه شیطان و یا ضعف ایمان ناخواسته دوباره مرتکب شود ولی همین اقرار خیلی مهم است و میتواند درهای رحمت را بیش از پیش به سوی بنده بگشاید.
پیامبراکرم(ص) درباره خشنودی خداوند از توبه کردن میفرماید:خداوند از توبه بندهاش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کردهای که گمشدهاش را پیدا میکند خوشحال میشود.
توفیق توبه از سوی خدا
هرچند توبه یک چک سفید امضا از سوی خداوند برای بازگشت از گناه است اما همگان توفیق توبه پیدا نمیکنند؛ زیرا افزایش گناه دلها را دگرگون میکند و زنگار بر قلبها اجازه بازتاب حقایق را نمیدهد و شخص بهگونهای تحت تسلط نفس اماره در میآید که دیگر وجدان و نفس لوامه با سرزنشهایش نمیتواند او را تغییر کند.
حتی زمانی میرسد که نفس لوامه دفن میشود و نفس اماره حاکم مطلق میشود و زشتیها را زیبا جلوه میدهد و با تسویل و تزیین، شخص را از حقایق دور میسازد و امکان توبه را از او میگیرد. اینکه خداوند میگوید دلهای گناهکاران کافر و منافق را مهر مینهد، به سبب همین کاری است که خود آنان با دستهای خود مرتکب شده و بر سر دل و قلب خود آوردهاند.
خداوند باید توفیق توبه را به انسان بدهد، به این معنا که از رحمت خویش و فضل و عنایت خاص به بنده نگاهی اندازد و با آنکه دلها زنگار گرفته است، او را به مسیر حق هدایت کند و هدایتی خاص را نصیب و بهره او سازد.
البته دریافت توفیق زمینههایی نیاز دارد که یکی از آنها رحمت الهی است(همان آیات) به این معنا که خداوند نسبت به بنده از خشم برگردد و غضب خود را متوجه او نسازد و از مقام رحمت با این بنده خطاکار مواجه شود و او را امکان توبه دهد. از اینرو گفتهاند هر توبهای از انسان همراه با دو توبه از خداوند است که در پیش و پس توبه انسان قرار میگیرد؛ چرا که خداوند نخست از در رحمت به این بنده مینگرد و به سوی او بازمیگردد و توجه و عنایتی به او میاندازد و بنده با توجه الهی توبه میکند و سپس خداوند دوباره توبه بنده را میپذیرد.
برای اینکه توفیق الهی نصیب ما شود، باید نیت خود را خالص و خوب کنیم، در اینباره امام على(ع) میفرماید: هركس نيّتش خوب باشد، توفيق يارياش خواهد کرد.
بیگمان توفیق سعادتی است که نصیب هرکسی نمیشود. توفیق توبه نیز اینگونه است. امام على(ع) میفرماید: وفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بىتوفيقى از بدبختى است.
البته انسان بهتر است که هرگز گناه نکند؛ چون توبه هرچند دری از رحمت الهی به سوی بندگان است، ولی توبه کردن و توفیق توبه به دست آوردن خیلی سخت است و گاه برای برخی اصلا اتفاق نمیافتد. پس ترک گناه بهتر از توبه کردن است. چنانکه امام علی(ع) هشدار میدهد و میفرماید: گناه نکردن آسانتر از طلب توبه است.
آداب توبه و گامهای توبه
برای توبه آدابی است که مهمترین آنها این است که انسان متوجه مسیر نادرست خود شده و خواهان بازگشت به مسیر انسانی گردد. پس درک اینکه خطا و اشتباه و گناه میکند و این رویه نادرست و زشت است و باید آن را ترک کند، مهمترین مسئله در توبه است. بسیاری از مردم یا خطا و اشتباه خود را نمیبینند یا آن را خطا و اشتباه و گناه نمیشمارند. مثلا دست دادن مردان و زنان نامحرم مثل دست دادن خواهرزن و داماد خانواده یا دخترعموها وپسرعموها و یا دخترخالهها و پسرخالهها و مانند آنکه برخی گمان میکنند گناه نیست؛ یا بیرون آوردن موها و گیسوان از سوی دختران و زنان یا نپوشاندن ساق دست و پا و مانند آن از سوی زنان و مانند آن، که برخی گمان میکنند که گناه نیست تا توبه کنند و مسیر درست را بپیمایند.
برای اینکه شناختی نسبت به حقایق داشته باشیم و بدانیم که خطاهای ما چیست، بهرهمند شدن از دوستان عاقل خیلی مفید است. از اینرو امام كاظم(ع) آن را یکی از توفیقات الهی میداند: مشورت با عاقلِ خيرخواه، خجستگى، بركت، رشد و توفيقى از سوى خداست.
وقتی انسان گناه و خطای خود را شناخت و دانست و به آن اقرار کرد،این گام نخست توبه خواهد بود.
پس از شناخت و اقرار گام دوم برداشته میشود و انسان به کسان یا چیزهایی متوسل میشود که او را به سوی خداوند بازگرداند که از مهمترین آنها توسل به پیامبر و اهلبیت آن حضرت(ص) است. چرا که شفاعت و دعای ایشان بسیار تاثیرگذار است و رضایت خداوند را به همراه خواهد داشت.
پس با توسل به این خاندان(ع) و با اخلاص و توبه نصوح ذکر خداوند را بر زبان جاری سازد و بگوید: استغفرالله ربی و اتوب الیه.
نشانههای توبه
برای هر چیزی نشانهای است حتی اگر یک امر باطنی باشد؛ از اینرو برای ایمان که اذعان و اقرار قلبی است یا هر امر دیگری از این دست، نشانههایی گفته شده است.
برای توبه نشانههایی است که در توبهکاران دیده میشود. رسولاكرم(ص) درباره نشانههای توبه کار میفرماید: نشانه توبهكننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر كار خير.
یکی از نشانههای توبهکار بودن، پشیمانی است. وقتی در چهره و رفتار آدمی ندامت دیده شد، بهتر است که دیگر او را سرزنش نکنیم. امام باقر(ع) میفرماید: کَفَی بالنَّدَم تَوبَهًًْ؛ پشیمانی از گناه برای توبه کافی است.