کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

آخرین مطالعات سردار سلیمانی قبل از شــهادت

5 خرداد 1402 ساعت 7:43

در خاطرات رفاقت چهل‌ساله حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی با حاج قاسم سلیمانی، نکات و وقایعی از سوی این رفیق چهل ساله شهید بیان می‌شود که جالب و خواندنی است. یکی از آن موارد را با هم به مطالعه می‌نشینیم.


به گزارش بلاغ؛ بارها با حاج‌قاسم در باره‌ خاطراتش صحبت کردم. هی طفره می‌رفت. آن‌قدر گفتم تا راضی شد کتاب خاطراتش از عملیات کربلای پنج را چاپ کنم. پای کار هم آمد؛ اما مشغله‌اش زیاد شد. گفت: بگذار برای بعد. خودت می‌بینی چقدر سرم شلوغه!

در یکی از جلسه‌هایی که با هم در باره‌ کتاب خودش صحبت می‌کردیم، گفت: من یک فرمانده جنگم. روایت من از عملیات کربلای پنج باید با همه‌ خاطرات متفاوت باشد؛ باید متقن و محکم و دقیق نوشته شود. خودم باید ویراستاری‌اش کنم. نسبت به درست بیان کردن وقایع، حساس بود. چند جلد کتاب اطلس لشکر ثارالله تدوین شد. تأکید می‌کرد تاریخ لشکر ثارالله، دقیق نوشته شود؛ تحریف نشود. در جنگ سوریه هم دنبال همین بود که دقیق باشد و تحریف نشود. 
سردار سلیمانی، قرآن را با تدبر می‌خواند. تفسیر مطالعه می‌کرد و یادداشت برمی‌داشت. نهج‌البلاغه و صحیفه‌ سجادیه می‌خواند. به کتاب‌های تاریخی، اخلاقی، فقهی و رمان‌های ایرانی و خارجی هم علاقه داشت.

کتاب‌هایی می‌خواند که وقتی به بعضی آقایان اهل مطالعه گفتم، اسم‌شان را نشنیده بودند. در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: این کتاب «الغارات» را که قدیمی‌ترین کتاب شیعه هست، بخوانید. حتماً بخوانید! مقتل کامل است. اگر آن را بخوانید، امروز برای این حکومتی که در استمرار حکومت ‎علی بن ‌ابی‌طالب(ع) هست، آگاهانه‌تر و بدون تعصبات فردی و حزبی نگاه می‌کنیم، نظر می‌دهیم و دفاع می‌کنیم.

یک بار، در سخنرانی، اسم کتاب «کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی»1 را برد. این کتاب را محمدحسین دوانی، پسر مرحوم علی دوانی، نوشته است. سردار سلیمانی، در آن جمع، از نویسنده و پدر ایشان تجلیل کرد. به همه توصیه کرد که برای شناخت بهتر ائمه و حضرت علی(ع) و ریشه‌یابی توطئه‌های عصر آن حضرت، این کتاب را بخوانند.2  

گاهی کتاب‌هایی در باره‌ مباحث اخلاقی به او می‌دادم. می‌گفت «کتاب‌ها را خواندم. یادداشت‌برداری کردم. بعضی موارد را هم که لازم بود، برای نویسنده‌اش نوشتم.»
معمولاً در هر جلسه‌ شورای فرماندهی، 20 دقیقه‌ درباره یک موضوع اخلاقی صحبت می‌کردم. روزی این ماجرا را نقل کردم که خداوند به حضرت موسی(ع) فرمود «این بار که به کوه طور می‌آیی، کسی را که مقامش از تو پایین‌تر است، بیاور.» داستانش مفصل است که حضرت موسی(ع) به هر کس نگاه کرد، گفت شاید باطنش از من بالاتر باشد. آخر چشمش به سگی متعفن افتاد. گفت این را با خود ببرم. بعد گفت من که نمی‌دانم این پیش خدا چه جایگاهی دارد. منصرف شد. 

وقتی رفت، خداوند فرمود «مگر نگفتم تنها نیا؟» حضرت موسی(ع) گفت «من هرچه گشتم، کسی را پایین‌تر از خودم ندیدم.» خداوند فرمود «موسی، اگر آن سگ را آورده بودی، پیغمبری را از تو می‌گرفتم.» 

سردار سلیمانی، بعد از جلسه به من گفت «این داستان را از کجا نقل کردی؟ مدرکش چیست؟» می‌خواست بداند اگر مدرکش محکم است، جایی نقل کند. گفتم «این داستان را از کتاب اخلاق آیت‌الله مصباح نقل کردم.» گفت «کتاب را بیاور؛ بخوانم.» سه جلد است. هر سه جلد را گرفتم و به او دادم. کتاب اول را بیست‌روزه خواند. وقتی هر سه جلد را تمام کرد، گفت «کتاب‌های بعدی آقای مصباح را بده.» رفتم قم؛ چند جلد کتاب مربوط به مباحث اخلاقی ایشان را گرفتم و به سردار سلیمانی دادم. 

پس از مدتی گفت «کتاب‌ها را خواندم و نکته‌برداری کردم.» معمولاً از کتاب‌ها یادداشت ‌برمی‌داشت تا از آن‌ها در سخنرانی‌ها و جلسات استفاده کند. یک دوره کتاب‌های شهید مطهری را به او دادم. استقبال کرد. گفت «بیشترش را خوانده‌ام. آن‌هایی را که نخوانده‌ام، می‌خوانم.»
این اواخر، در جلسه‌ شورا، ویژگی‌های پاسداری را از نگاه حضرت امام و حضرت آقا طرح می‌کردم. در اولین جلسه، سخنانی از آقا و امام را یادداشت کرده بودم که مربوط به انتظار و توقعات حضرت امام و امام خامنه‌ای از یک پاسدار بود؛ مثلاً انتظار آقا، این است که پاسدار، نماز شب و قرآن و نهج‌البلاغه بخواند. سردار سلیمانی، بعد از صحبت من، به جمع گفت «بروید روی این صحبت‌ها کار کنید.»
 
دیدم خودم بهتر می‌توانم کار کنم. جلسه‌ بعد، کمی این بحث را بسط دادم و سخنان این دو بزرگوار را تبیین کردم. نگاهم این بود که صحبت‌های آقا و امام را تکرار کنیم تا توی ذهن همه جا بیفتد. حاج‌قاسم گفت «اگر حرف‌های آقا و امام را به آیات و حدیث مستند کنید، خیلی بهتر است؛ تا بچه‌ها بدانند امام و آقا، حرفی که می‌زنند، در حدیث و قرآن ریشه دارد.» بعد از صحبت حاج‌قاسم، روی این موضوع کار کردم، و نتیجه‌اش را در جلسات شورا بازگو می‌کردم.
آخرین سه‌شنبه که عازم سوریه بود، فهرستی برای بچه‌های دفترش نوشته بود. روز جمعه‌ای که شهید شد، یادداشت را دیدم. توی یادداشت، نوارهای اخلاق آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله جوادی آملی، آیت‌الله مصباح یزدی، آیت‌الله مظاهری اصفهان، آقامجتبی تهرانی، و فایل صوتی صحیفه‌ سجادیه را فهرست کرده و نوشته بود تا برمی‌گردم، این‌ها را برایم آماده کنید. توی سفرها، گاهی از فایل‌های صوتی استفاده می‌کرد.
پانوشت‌ها:
1. این کتاب را دانشگاه امام حسین(ع) در سال 1397 منتشر کرده است.
2. سردار سلیمانی در آن گردهمایی که در آذر 1397 برگزار شد، گفت: «من خواهش می‌کنم کتاب‌هایی را که حول دوره‌ چهارساله‌ حکومت امیرالمؤمنین نوشته شده، بخوانید... خیلی خوب است این کتاب‌ها را بخوانیم... من کتاب کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی، نوشته‌ آقای دوانی را که کتاب قطور اما مهمی‌ است، به شما معرفی می‌کنم. مرحوم آقای علی دوانی، پدر نویسنده که تاریخ‌نگار و تاریخ‌نویس مهمی بود، برایش مقدمه‌ خیلی مهمی نوشته است. من این کتاب را با دقت خواندم. کتاب‌های دیگری هم در این موضوع مطالعه کرده‌ام. چرا می‌گویم بخوانید؟ چون در هر جریان مهمی، آفت‌های مهمی هم به وجود می‌آید که اگر از آن آفت‌ها مراقبت نشود، آن جریان اثرگذار و مهم، به دلیل اینکه مورد توجه و طمع است، آسیب خواهد دید.»
سعید علامیان


کد مطلب: 470521

آدرس مطلب :
https://www.bloghnews.com/note/470521/آخرین-مطالعات-سردار-سلیمانی-قبل-ش-هادت

بلاغ نیوز
  https://www.bloghnews.com