مصائب بزرگ طلاق

 جدایی زن و مرد و فروپاشی نهاد مبارک خانواده مصیبتی است که آثار آن تا آخر عمر در زندگی فرد و طرف بی‌گناه و در زندگی فرزندان می‌ماند. در نتیجه مدام بر مسبب اصلی، گناه نوشته می‌شود. 

طلاق از نادر مصائبی است که قدرت لرزاندن عرش الهی را دارد؛عرش الهی تخته و طبق و صندلی نیست بلکه تمام مظاهر حق در پهنهٔ این کائنات، عرش را تشکیل می‌دهد، از این رو در روایت آمده است: لا يَطَأُ عَرْشَهُ قَدَم (بحار الانوار‌، 

ج 92، ص 394)، ٌیعنی قدم هیچ‌کس به عرش الهی نمی‌رسد و اگر قرار باشد چیزی بیرون از عرش باشد، باید از دایره مظهریت خارج شود و آن ممکن نیست.

وای به حال کسی که مرتکب گناهی شود که کل مظاهر حق، یعنی تمام کائنات سیارات و کهکشان‌ها از آن بلرزند، چنین فردی باید بر گناه خود خون بگرید.

آثار طلاق در جامعه

 لرزش عرش تعبیر به‌جایی است که دربارۀ طلاق از آن استفاده شده است. چون مصائب مترتب بر طلاق قابل احصاء نیست. گاهی بعد از طلاق و بر اثر طلاق چرخۀ فساد و فحشا در جامعه فعال می‌شود. 

گاهی بعد از طلاق تبرج جاهلی شروع می‌شود. گاهی فرزندان به بدترین عقده‌ها مبتلا می‌گردند.گاهی فرزندان به خاطر نوشته شدن عنوان فرزند طلاق بر پیشانی آنها بهترین فرصت‌های زندگی را از دست می‌دهند.

مهم‌تر اینکه گاهی از طلاق بوی خون می‌آید،چون بارها دیده شده که طلاق به قتل منجر شده است. فردی که تمام آرزوهای خود را بر باد می‌بیند‌،هر لحظه امکان دارد با تصور و تصویر آینده تاریک‌ خود، اقدام به خودکشی کند و.... هرکس نهاد مقدس و مبارک خانواده را به هم بریزد مرتکب گناهی دائمی می‌شود و نه یک گناه بلکه سیلی از گناهان به طور مداوم بر او نوشته می‌شود. او با گناه خود عرش را که مراد از آن تمام کائنات است به لرزه در می‌آورد و در نتیجه مشمول غضب الهی می‌شود. یکی از مصائب بزرگ طلاق مبتلا شدن فرزندان به نامادری است.

 قطعاً نامادری جای مادر را نخواهد گرفت. در نتیجه فرزندی که عواطف ندیده است عواطف پس نخواهد داد. قانون «إرحم تُرحم» (رحم کن تا رحم ببینی)(بحار الانوار، ج74،ص382) قانون بسيار بزرگی است که رسول خدا در کلمات جامعۀ خود به آن اشاره کرده است. 

در یکی از روستاهای اردبیل دختر بچه‌ای که محصول طلاق است تحت شکنجه نامادری قرار می‌گیرد. او در یکی از شب‌ها از ترس غضب نامادری برای خوابیدن به «قالاخ» می‌رود. قالاخ در زبان آذری به بنای مخروطی شکل گفته می‌شود که از فضولات حیوانات درست می‌شود. فضولات حیوانی بعد از خشک شدن مثل آجر روی هم چیده می‌شود و این بنا تشکیل می‌شود. سپس، داخل آن را پر از «پهن» می‌کنند تا در زمستان از آن در طویله‌ها استفاده کنند و نگذارند کف طويله خیس شود. این بنا به خاطر گرمایی که از پهن تولید می‌شود محیط گرمی دارد و لذا سگ و گربه در زمستان به داخل آن پناه می‌برند، دختر بیچاره محروم از مادر، از ترس نامادری به قالاخ پناه می‌برد بی‌خبر از آنکه گرگی درنده با استشمام بوی او در کمین اوست، در نتیجه استخوان‌های دختر بیچاره در بیابان‌های اطراف روستا به عنوان نشانه‌ای از دختر معصوم در دست پدر می‌ماند. وای و هزاران وای؛ ویل و هزاران ویل بر کسانی باد که زمینه طلاق را درجامعه بشری فراهم می‌کنند. در کتاب پشت میله‌های ندامت‌،با یک دزد حرفه‌ای و تبهکار که در حد وسيعى مرتكب جرم و جنایت‌،شده مصاحبه شده است. او در بیان علت کشیده شدنش به وادی دزدی و تبهکاری و افساد می‌گوید که پدرم مادرم را طلاق داد و من با نامادری بزرگ شدم، روزی در دوران دبستان مدادم را گم کردم. نامادری مرا ترساند و گفت اگر آن را پیدا نکنی‌،پدرت تو را خواهد کشت، من با تلقی کودکانه یقین کردم که کشته خواهم شد. به همین سبب دست به دزدی زدم و مداد همکلاسی‌ام را دزدیدم همان زمان لذت دزدی را چشیدم و به وادی دزدی کشیده شدم.

یکی از مصائب فروپاشی نهاد خانواده شیوع فقر عاطفی در جامعه است. خانواده نهاد مقدسی است که عواطف از آنجا به جامعه پمپاژ می‌شود. جامعه‌ای که از فقر عاطفی رنج می‌برد امثال دامر آمریکایی را پرورش می‌دهد که وقتی یخچال او را باز کردند دیدند پر از تکه‌های بدن انسان است.

 یعنی جامعه بی‌عاطفه، انسان‌های آدم‌خوار پرورش می‌دهد و تمام جنایات آنها بر بانیان طلاق نوشته می‌شود.

 رهبر معظم انقلاب فرمودند خانواده سلول جامعه است وقتی سلول آلوده شود کل جامعه آلوده خواهد شد.(بیانات در سومین نشست ‌اندیشه‌های راهبردی؛ 1390/10/14) 

طلاق ننگ بزرگی برای جامعه اسلامی است، فرهنگ اسلامی فرسنگ‌ها با طلاق و مصائب طلاق فاصله دارد؛ بله، چنین سیئه‌ای شایسته تمدن عفن غربی است.

 رئیس ‌دادگاه لاس وگاس آمریکا در صفحهٔ تلویزیون حاضر شد و گفت تنها دلیل برای طلاق در نزد ما این است که شما ازدواج کرده باشید و سازمان ملل برای محدود کردن جمعیت به طور رسمی به محاکم قضایی دنیا سفارش می‌کند که با تقاضای طلاق به سهولت موافقت کنند چون زوجين بعد از طلاق حاضر به تولید نسل نمی‌شوند.

برخی علل بروز طلاق

طلاق عوامل متعدد‌، مادی معنوی و اخلاقی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود: 

الف) بدحجابی و بی‌حجابی از اصلی‌ترین عوامل طلاق در جامعه ماست. بارها دیده شده که رفتار مرد به طور ناگهانی در خانه عوض شده است و بعد از تحقیق و تفحص معلوم می‌شود که زنی هرزه و آلوده وارد زندگی مرد شده و زانوهای مرد از رؤیت جمال ظاهری او لرزیده است. از رسول خدا مروی است در معراج‌، زنی را دیدم که هزار رنگ از عذاب بر او بود. این ملکوت تبرج جاهلی است. وقتی زن خود را برای نامحرم می‌آراید و وارد جامعه می‌شود، طبق روایات معصومین او تا از خانه خارج شده و به خانه برمی‌گردد بر هرچه می‌گذرد بر او لعنت می‌فرستد‌،چنین زنی هزاران فتنه درست می‌کند و هزار رنگ از عذاب ملکوت‌، همین فتنه‌هاست و عجیب این است که بر چنین زنی مستحب است که وقتی به خانه برگشت غسل کند.(عیون اخبار الرضا،ج2،ص10) 

حضرت آیت‌الله میانجی می‌فرمود از حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله) روایت شده است در معراج مردی را دیدم که دو نوع گوشت در برابر او بود؛ گوشتی با طراوت و گوشتی گندیده و او از گوشت گندیده استفاده می‌کرد، از جبرئیل پرسیدم این مرد چرا گوشت گندیده را بر گوشت پاک و تازه و با طراوت ترجیح داده است؟ جواب داد او در دنیا زنی عفیفه داشت، اما او را رها می‌کرد وسراغ زنان هرزه همه جایی می‌رفت.

متن روایت چنین است:ثُمَّ مَضَيتُ فَإِذَا أَنَا بِقَوْمٍ بَينَ أَيْدِيهِمْ مَوَائِدُ مِنْ لَحْمٍ طَيبٍ وَ لَحْمٍ خَبِيثٍ يَأْكُلُونَ اللَّحْمَ الْخَبِيثَ وَيَدَعُونَ الطَّيبَ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ يَا جَبْرَئِيلُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الْحَرَامَ وَ يَدَعُونَ الْحَلالَ وَهُمْ مِنْ أُمَّتِكَ يا مُحَمَّدُ.(بحار الانوار،ج18، ص319)یعنی سپس راه افتادم تا به قومی رسیدم که در برابر آنها سفره‌هایی از گوشت پاک و گوشت ناپاک گسترده شده بود. آنها گوشت پاک را رها کرده و مشغول خوردن گوشت ناپاک بودند. از برادرم جبرئیل سؤال کردم اینها چه کسانی هستند؟ عرض کرد آنها کسانی از امت تو هستند که در دنیا حلال را رها کرده و دنبال حرام می‌رفتند. 

بر می‌گردیم به اصل موضوع و می‌گوییم گاهی خانمی با بدحجابی یا بی‌حجابی پاهای یک مرد را سست می‌کند و زندگی آرام و کانون گرم خانواده او به هم می‌خورد، کار مرد با زن اول به طلاق می‌کشد و بچه‌ها از نعمت کانون آرام خانوادگی و از عواطف پدری و مادری بی‌بهره و عقده‌ای می‌شوند.‌ای بسا همین فرزندان عقده ای‌،سنگین‌ترین هزینه امنیتی را بر یک ملت و دولت تحمیل می‌کنند و عجیب این است که دولت‌های استکباری مثل آمریکا در جنگ‌های برون مرزی خود از چنین فرزندانی استفاده می‌کنند. وقتی طلاق می‌تواند عرش خداوند را به لرزه در آورد، قطعاً گناه منجر به طلاق عقوبتی بس شدیدتر خواهد داشت، در این ماجرا شيطان آرام نمی‌ماند و بر فکر و زبان زن بد حجاب یا بی‌حجاب القا می‌کند که مرد هرزه مریض است و باید خود را معالجه کند و من نباید به خاطر مرض کسی محرومیت را بر خودم تحمیل کنم. 

حاصل اینکه گاهی علت طلاق زن آرایش کرده و بی‌حجاب و بدحجاب و متبرج به تبرج جاهلی است که زیر پای مرد نشسته و پاهای مرد غير مهذب لرزیده و بنای ناسازگاری در خانه گذاشته و با بی‌وفایی به زن اول، او را به امان خدا رها می‌کند و خانه‌ای از هوا و هوس بر خرابی‌های بنای مقدس اول بنا می‌نماید. در اینجا هم مرد هوسران و هم زن متبرج به تبرج جاهلی مرتکب گناهی وحشتناک شده و کار خود را با حرام شروع کرده‌اند در حالی که امام حسین(ع)فرموده است: مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِيهًْ اللهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا يَرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَا يَحْذَرُ (تحف العقول،  ج۱‌، ص۲۴۸ ) یعنی هرکس کار خود را از طریق گناه انجام دهد آنچه به آن امید داشت زودتر از دست او می‌رود و آنچه از آن می‌ترسید زودتر به سراغش می‌آید. فتنه زن بی‌حجاب و بدحجاب فقط فروپاشی نهاد خانواده نیست گاهی جوان عاجز از ازدواج با مشاهده قیافه و‌اندام تحریک کنندۀ او مرتکب خیانت ناموسی می‌شود و گاهی در همین مسیر جان خود را از دست می‌دهد. 

گاهی مرد همسردار با زن مکشفه شوهردار روابط نامشروع برقرار می‌کند و به همین جرم به عنوان زنای محصنه جان خود را از دست می‌دهد و فرزندان او علاوه‌بر بدنامی به خاطر جرم پدر در طول عمر خودشان از عواطف پدری محروم می‌شوند و گناه مستمر و لحظه به لحظه به زن مکشفه نوشته می‌شود. 

آثار شوم و تبعات نامیمون بی‌حجابی و بدحجابی زن بیشتر از اینهاست به همین سبب رسول خدا در مشاهدات معراجیه خود فرمودند زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن حمار است و هزار هزار نوع او را عذاب می‌کنند. خوک کنایه از نجاست ذاتی، افتضاح شهوانی و بی‌غیرتی‌، و حمار سمبل نادانی است.

ب) عامل فروپاشی خانواده گاهی شوهر است که بدون وجه و بدون دلیلی که در محکمۀ الهی مقبول باشد اقدام به طلاق کرده است. در این حالت زن در آتش بدبختی می‌سوزد اما صدای او به جایی نمی‌رسد به همین سبب، خداوند مرد هوسران را داخل دیگی سربسته عذاب می‌کند تا صدای او به جایی نرسد و این است معنى آيهُ فِى عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ. (همزه، آیه 9) 

ج) گاهی علت طلاق، زن خانواده است که با هوا و هوس پا روی مقدس‌ترین علقه گذاشته و فرزند را از عواطف پدری و گاهی از عواطف والدین محروم کرده است و نام فرزند طلاق بر پیشانی فرزندان زده و مرد بیچاره را نیز به خاک مذلت نشانده است. در اینجا شیطان نیز بیکار نمی‌نشیند و به زن القا می‌کند که طلاق رهایی است در نتیجه با تسویل و وسوسه‌، زن نادان و جاهل را به برگزاری جشن رهایی وادار می‌کند؛ بله طلاق رهایی است، اما رهایی از عقلانی‌ترین قیود و زیباترین عواطف و فاخرترین احساس و بیرون آمدن از کانون عفت و کانون پایه‌ریزی نسل سالم.

 د) گاهی عامل فروپاشی فرد سوم است؛ فرد سوم. ممکن است از اطرافیان مخصوصاً مادرزن یا مادرشوهر باشد که با دخالت‌های غیرمعقول عامل فروپاشی شده و گناه وحشتناک طلاق به نام او زده شده است.