تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۰
کد مطلب : ۴۷۰۲۷۶
ترس انسان همواره بر محوريت دوگانه از دست دادن آسايش و آرامش است. به اين معنا كه خوشبختي خود را همواره در معرض خطر مي بیند‌، اين مسئله زماني تقويت مي‌شود كه مرگ و نيستي و آينده‌اي مبهم را در پيش روی خويش مجسم مي سازد.
۰
plusresetminus
راهكارهای قرآنی مصونيت از ترس و نگرانی

به گزارش بلاغ؛ انسان موجودي با توانمندي‌ها و سستي‌هاي بسياري است. همين مسئله موجب مي شود كه همواره در دو سويه غرور و ترس دست و پا بزند. مهم‌ترين عاملي كه آدمي را به بیم وهراس مي افكند وجود همين نقاط سستي و ضعف در اوست. هر آينه اين انتظار را دارد كه سستي‌ها و ضعف‌هايش او را گرفتار امري ناخوشايند کند و نتواند چنان‌كه مي‌خواهد در آسايش و آرامش قرار گيرد.
بسياری از پيشامدهای روزانه‌، انسان را هم با توانمندي‌ها و هم با ضعف‌هايش آشنا مي‌کند. اين گونه است كه حالت ترس در وي امري طبيعي به نظر مي رسد. ريشه اين ترس را باید در توانايي فوق‌العاده انسان نسبت به تحليل رخدادها و پيامدها دانست؛ زيرا او موجود خردمندي است كه با تحليل مسائل و كنارهم نهادن امور، به وضعيت آينده خويش دچار ترديد مي شود و عوامل ظني و يا يقيني، وي را به سوي بیم و ترس از وضعيت آينده اش سوق مي دهد.
ترس انسان همواره بر محوريت دوگانه از دست دادن آسايش و آرامش است. به اين معنا كه خوشبختي خود را همواره در معرض خطر مي بیند‌، اين مسئله زماني تقويت مي‌شود كه مرگ و نيستي و آينده‌اي مبهم را در پيش روی خويش مجسم مي سازد. از اين مهم‌تر اينكه هر روز در پيرامون خود اشخاصی را مي بیند كه در عین خوشبختي نسبي، با كوچك‌ترين تغييراتي دستخوش بدبختي مي شوند و آرامش و آسايش خود را از دست مي دهند و در وضعيت بسيار بدي قرار مي گيرند.
عوامل مختلف ترس برانگيز، آدمي را تا سرحد مرگ مي‌كشاند(احزاب آيه 10 و 19) و حالت طبيعي را از او مي گيرد و گرفتار بحران عدم تعادل رواني مي کند(ابراهيم آيه 43 و احزاب آيه 10 و 13 و 19) و گاه چنان متاثر مي شود كه چشم‌ها در حدقه به گردش در مي آيد.(احزاب آيات 10 و19)

گاه عامل ترس امور رواني و دروني است و گاه ديگر دشمناني است كه موجب سلب آسايش و آرامش وي مي شوند و آدمي هر آينه احتمال اين را مي دهد كه در معرض خطر از سوي دشمنان قرار گيرد.(انفال آيه 26 و قصص آيه 57 و عنكبوت آيه 67)
قرآن اموري چون اختلافات خانوادگي (نساء آيه 35 و 128) منظره‌هاي هراس‌انگيز(كهف آيه 18) صداي رعد و برق (رعد آيه 12 و روم آيه 24)‌، بي عدالتي (بقره آيه 182 و نساء آيه 3)، تضييع حقوق(نساء آيه 9 ) تعدي به حقوق و قوانين (بقره آيه 229)، ظلم و ستم جباران (مائده آيه 22)‌، رخدادهاي ناگوار و پيشامدهاي غير قابل پيش‌بيني (احزاب آيات 10 و 11) خوف از سرزنش ديگران (مائده آيه 54) يا رفتار و كردار فرزندان (تغابن آيه 14) را از جمله مسائلي بر مي شمارد كه موجب بیم و هراس در آدمي مي‌شود.

اگر به تحليل‌، تجزيه و تبيين اين امور به درستي پرداخته شود به روشني معلوم مي‌شود كه هر آنچه موجب سلب آسايش و آرامش آدمي شود به عنوان عامل ترس‌برانگيز قلمداد مي شود.
براي شماري از مردمان ترس از خدا (بقره آيه 40) و حضور در حشر و پيشگاه خداوندي و صحنه قيامت  (انعام آيه 51 ) و حسابرسي در قيامت (رعد آيات 21 و 22)  از علل و عوامل ترس معرفي شده که سبب اين ترس در تحليل قرآني اموري چون اعتقاد به خدا و بازگشت به سوي او (آل عمران آيه 28)‌، حضور اعمال بد و خوب انساني در قيامت و قهر خداوندي
(آل عمران آيه 30) و علم خداوند به همه كارهاي زشت و ناپسند و پيدا و نهان وي (بقره آيه 235 و فاطر آيه 28) و قهاريت خداوندي (تحريم آيه 50 ) و توجه يافتن به كيفر سخت وي در قيامت (انفال آيه 48) بيان شده است. اين گونه است كه شخص مومن واقعي
(انفال آيه 2 و توبه آيه 13) با نوعي ترس و هراس زندگي مي‌كند كه خداوند در قرآن به آن خشيت مي‌گويد.

راه مصونيت‌يابي از خوف
چنان‌كه بيان شد ترس امري است كه در بيشتر مردم وجود دارد. هر چند كه عوامل و اسباب متعددی در ايجاد آن موثر است ولي ريشه همه آنها به دو امر بازمي گردد كه همان آسايش و آرامش است.
به اين معنا كه هر سبب و عاملي كه موجب شود تا آسايش و آرامش از آدمي سلب شود، عامل نگرانی و ترس است. از اين رو ابتلاي شخص و يا جامعه به ناامني و يا احتمال آن موجب مي شود كه شخص دچار ترس شود و يا جامعه با بحران رو برو گردد. هر چند كه خداوند در آيه 112 سوره نحل در تحليل علل و اسباب پديداري ناامني در جامعه و تحقق خوف و ترس در آن، به اين نكته توجه مي دهد كه اين گرفتاري‌ها نتيجه طبيعي اعمال افراد همان جامعه است، ولي آنچه از تحليل استنباط مي‌شود اینكه ناامني و سلب آسايش به عنوان عامل اصلي خوف معرفي شده است.
اين علل و عوامل كه موجب سلب آرامش و آسايش آدمي مي شوند، اموري هستند كه برخي از آنها در ارتباط با امور دنيوي و برخي ديگر مرتبط با امور اخروي است. از اين رو، اگر كسي يا جامعه اي بخواهد از ترس در امان باشد، باید به هر دو دسته علل و عوامل توجه داشته باشد. بر اين اساس است كه قرآن در بيان راهكارهاي مصونيت‌يابي از خوف به هر دو دسته علل و عوامل توجه مي‌دهد.
در اينجا لازم است به اين نكته توجه شود كه از نظر قرآن منشا همه ترس‌ها خداوند است و او پديدآورنده آن از راه علل و اسباب و عوامل متعدد و مختلف است. خداوند ترس را از آن رو پديد مي‌آورد كه هم مردمان را از این راه بيازمايد تا توانايي‌ها و ظرفيت‌هاي خويش را بروز و ظهور دهند و هم اينكه آنان را به اموري آگاه و متنبه سازد و از غفلت بيرون آورد.

خداوند در آيه 151 سوره آل عمران و نيز 60 سوره اسراء و 16 سوره زمر خود را منشا و پديد آورنده خوف و ترس بر مي‌شمارد و در آيه 80 سوره انعام به مشيت و خواست خود در ايجاد و پديداري علل و عوامل خوف اشاره مي‌كند.

بر اين اساس اگر كس و يا جامعه‌اي خواهان مصونيت و رهايي از خوف است باید به خداوند و ربوبيت وي در ايجاد و مديريت ترس در شخص و جامعه توجه داشته باشد و خداوند را منشا اصلي مصونيت‌يابي از خوف بداند و به وي تكيه و اعتماد کند.(قريش آيه 4)
خداوند در بيان علل و عوامل مصونيت‌يابي از ترس به اموري اشاره مي‌كند كه ارتباط تنگاتنگي با ايمان به خدا و يا عوامل رضايت او دارد.
آيات 62 و 277 سوره بقره و نيز 69 سوره مائده و 48 سوره انعام و 49 سوره اعراف
بر نقش ايمان به عنوان عامل اصلي مصونيت‌يابي انسان و جامعه از ترس و هراس تاكيد مي‌كند.
خداوند در حوزه اعتقادی، به توحيد و اعتقاد واقعي به يگانگي خدا به عنوان عامل مصونيت يابي از ترس در آيه 81 سوره انعام توجه مي‌دهد تا نقش كليدي باورها را به انسان‌ها بشناساند. آيه 30 سوره فصلت و نيز 13 سوره احقاف نيز همين معنا و مفهوم را تاكيد و تقويت مي كند.
ايمان به خدا و توحيد باید به صورت عملی و پذيرش آموزه‌های آسمانی ظهور و بروز كند. از اين رو خداوند درآیه 38 سوره بقره پيروي از هدايت‌هاي الهي را عامل اصلي رهايي از ترس از آينده و ‌اندوه بر گذشته مي‌شمارد.
تجلي اين پيروي و اطاعت از هدايت‌هاي الهي و آموزه‌هاي وحياني به شكل اسلام در آيات 67 و 69 سوره زخرف مطرح مي شود تا دانسته شود كه هر آموزه‌اي غير از آموزه‌هاي وحياني كه از آدم(ع) تا خاتم(ص) بيان شده نمي‌تواند مورد پذيرش واقع شود.
از آنجا كه آموزه‌هاي وحياني شامل دو بخش شناختي و كنشي است، خداوند از انسان‌ها خواسته است براي تامين امنيت خود و مصونيت يابي از ترس و نگرانی به‌ويژه در آخرت كه اساس ترس بشري است در برابر خداوند و آموزه‌هاي وحياني او كه به نام اسلام معرفي شده است تسليم باشند. اين مطلب را خداوند درآيه 112 سوره بقره و نيز آيات 67 تا 69سوره زخرف بيان داشته است.
در حقيقت انسان با تسليم خويش مي‌تواند اسلام واقعي را عمل كرده و ايمان خويش را به نمايش گذارد و راه به سوي تقرب بجويد و در كنار تقرب از هر عامل ترس‌آور در امان ماند(نمل آيه 10)
با توجه به مطالب پيش گفته به خوبي دانسته شد كه عمل به آموزه‌هاي وحياني و تسليم در برابر اسلام و آموزه‌هاي پيامبران و همراهي با ايشان تا چه‌اندازه در دستيابي شخص و جامعه به امنيت و مصونیت از خوف تاثیرگزار است.
بر اين اساس خداوند به بر پايي نماز و پرداخت زكات مال (بقره آيه 277) انفاق در راه خدا بي هيچ منت و آزاري (بقره آيه 262) و يا انفاق مال در شب و روز به شكل پنهان و آشكار (بقره آيه 274) و دستگيري از ديگران (همان ) و عمل صالح (بقره آيه 62 و 277 و مائده آيه 69 و طه آيه 112 و نور آيه 55) و نيكوكاري (نمل آيه 89) به عنوان رفتارهاي طبيعي مومنان اشاره مي‌كند که از عوامل مصونيت يابي از ترس و نگرانی هستند.
انسان با اين اعمال خويش ايمان خود را بروز و ظهور می‌دهد تا در سايه سار ايمان واقعي بتواند از هر عامل تهديد امنيت و آسايش و ايجاد خوف در امان ماند. در حقيقت انسان با بهره گيري از تقواي الهي (اعراف آيه 35 و يونس آيه 62 و 63 و زخرف آيات 67 و 68) و اعمال صالح‌، دوستي خداوند را مي‌خرد (يونس آيه 62) و در ولايت الهي قرار مي گيرد (همان ).
خداوند انسان‌هایی كه در ولايت او قرار مي‌گيرند را كساني بر مي شمارد كه درون دژ امنيت از خوف وارد شده‌اند و ديگر نه ‌اندوهي بر گذشته دارند و نه خوفي از آينده در دل و جانشان وجود دارد. در هر كاري كه انجام مي دهند بر پايه اعتقاد و اعتماد به خدا از هيچ چيزي هراس و خوفي ندارند و با توكل خويش گام‌هاي بلند عمل و تقواي الهي را بر مي دارند و در درون دژ محكم و استوار ولايت الهي وارد مي‌شوند كه تجلي آن به شكل زميني و دنيوي در دوستی پيامبران و اطاعت از ايشان و همچنين امامان و اولياي معصوم خداوند است.
از اين رو حضرت علي بن موسي الرضا درباره نقش ولايت امامان معصوم‌(ع) در حديث سلسله الذهب مي‌فرمايد: كلمه لا اله الا الله حصني و من دخل حصني امن من عذابي بشرطها و شروطها و انا من شروطها. (اعیان‌الشیعه، ج 2، ص 18) در اين حديث به خوبي بيان شده است كه ولايت معصوم شرط ورود به دژ لااله الا الله و توحيد است. اگر گفته شد كه توحيد الهي خاستگاه مصونيت‌يابي از ترس است يكي از شروط آن پذيرش ولايت الهي است كه به شكل ولايت امامان‌(ع) تجلي يافته است. از اين رو كسي كه ولايت امامان معصوم‌(ع) را نپذيرد در حقيقت ولايت پيامبر و در نتيجه توحيد واقعي را نپذيرفته است و نمي‌تواند وارد دژ استوار توحيد در آيد تا از نگرانی و ترس در امان ماند.

مهدی شریفی
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مردم  و حق اعتراض
جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن، برای تنها تلاوت یا عمل؟
پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴