بی گمان تحقق معاشرت و روابط اجتماعی سالم نیازمند آگاهی و علم به حقوق دیگران و شناخت آداب اجتماعی است. در آیات و روایات بسیاری نه تنها این حقوق و آداب در معاشرتهای گوناگون اجتماعی بیان شده بلکه در قالب حتی بایدها و نبایدهای فقهی، آگاهی و عمل به آنها واجب شده است.
در نوشتار حاضر به برخی از آداب و حقوق همسایگی اشاره شده است.
***
انسان در انتخاب همسر و نیز همسایه باید تلاش کند و با کسانی همسایه و هم محله شود که از نظر اعتقادی و ایمانی و رفتاری به هم نزدیک هستند؛ و دست کم اکثریت موافق باشند تا تضاد و تزاحم و تنازع در میان آنان پدید نیاید. بهترین محیط آن است که انسان همسایگانی داشته باشد که ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را قبول داشته و سبک زندگی خودشان را براساس فلسفه و سبک زندگی اهل بیت(ع) تنظیم کرده ونسبت به دشمنان اهلبیت(ع) گرایش نداشته باشند. همسایگان خوب کسانی هستند که دنبال اقامه سنتهای اسلامی هستند و در زندگی، محاسن اخلاقی اهل بیت(ع) را سرمشق خویش قرار دادهاند.
اما اگر چنین شرایطی فراهم نشد، انسان لازم است تا در معاشرتهای اجتماعی با همسایگان حقوق آنان را شناخته و بر اساس آداب اسلامی با آن مواجه شود.
در اینجا به برخی از مهمترین حقوق وآداب معاشرت اجتماعی با همسایگان اشاره میشود؛ زیرا پس از اعضای خانواده بیشترین مناسبات و معاشرت با همسایگان انجام میشود. برخی از مهمترین این حقوق و آداب عبارتند از:
1. ولایت متقابل: بر اساس آیات قرآن، معاشرت مومنان بر پایه ولایت متقابل است.(توبه، آیه 71) از آنجا که در بلاد اسلامی، همسایگان از مومنان هستند، این ارتباط ولایی باید در همه ابعاد زندگی خودنمایی کند؛ پس همان طوری که میان مومنان ولایت متقابل موجب میشود تا به یکدیگر رسیدگی کرده و به امور هم توجه داشته و نیازهای متقابل را برآورده کنند، همچنین باید چنین ولایی میان همسایگان باشد و آنان نیز بر اساس همان اصل اساسی، ولایت متقابل نسبت به یکدیگر داشته باشند. از نظر آموزههای قرآنی، بهترین شیوه ارتباطی و معاشرتی با دیگران که موجب جلب و جذب آنان به حق میشود، کارهای خوب است که بر اساس محبت و مهرورزی باشد؛ زیرا این امور موجب تالیف قلوب است؛ هر چند که کمک مالی در این امر میتواند موثرتر باشد، ولی از نظر قرآن، آن که تاثیر اساسی دارد، رفتار شایسته است که قلوب را جذب میکند.(آل عمران، آیه 159) روش اهل بیت(ع) در سلوک با مردمان و به ویژه همسایگان بهترین روشی است که دلهای حتی مسلمانان دیگر را به سوی اهل بیت(ع) جلب میکند. اینگونه، شیعیان زینت اهل بیت(ع) میشوند و دیگران به حکم رفتار مناسب و نیک شیعیان، به اهل بیت(ع) گرایش مییابند و ولایت آنان را میپذیرند. در حقیقت معاشرت با همسایگان میبایست به ارتقای مناسبات میان مومنان بینجامد و اهداف الهی در این ارتباطات تحقق یابد.
2. رفق و مدارا: مدارا و رفق از اصول اخلاق الهی است. همان طوری که میان دوستان این مدارا کردن در قالب «رفق» اتفاق میافتد و رفیق با مدارا کردن نسبت به برخی از اخلاقهای تند یا خطا، سختگیری نمیکند، رابطه همسایگان هم باید اینگونه باشد؛ یعنی همچون رفیق در کنار هم باشند و سختگیری نکنند. تسامح و مدارا موجب میشود تا مته به خشخاش گذاشته نشود یا مو از ماست کشیده نشود؛ بلکه با اغماض و چشم پوشی از خطا و رفتار اشتباه گذشت کرد. اینها همگی در چارچوب احسان و اکرام است که آموزههای قرآن بر آن تاکید دارد؛ زیر اصول اخلاق اسلامی فراتر از عدالت و مقابله به مثل است،اگرچه مقابله به مثل دارای مجوز است و از سوی خدا جزو احکام تجویزی است اما اسلام از مومنان میخواهد در معاشرتها و روابط اجتماعی براساس احسان و اکرام عمل کنند.(بقره، آیات 137 و 194؛ حج، آیه 60)
رفق و مدارا با همسایگان بهویژه همسایگان ناتوان بسیار مهم است؛ زیرا چنین رفتاری از قوی نسبت به ضعیف،نشان دهنده فروتنی است که خدا از مومنان میخواهد اینگونه باشند.
3. فراگیری کمالات: معاشرت میان همسایگان باید در راستای اهداف و فلسفه خلقت انسان باشد که همانا دستیابی به کمالات است. هر گونه روابط اجتماعی باید در چارچوب چنین هدفی والا تعریف شود، زیرا اجتماع ظرفیتی بینظیر برای انسان در دنیا است که در تعاملات اجتماعی، هر کسی نیازهای خویش را برطرف میکند؛ در حقیقت هر کسی دراجتماع نیاز مالی یا عاطفی ومانند آنها را برطرف میکند و اینگونه بده و بستان اجتماعی تحقق مییابد. از نظر قرآن، اصل این است که انسان تنها به نیازهای دنیوی خویش بسنده نکند، بلکه اولویت و ترجیح را به نیازهای معنوی و اخروی بدهد که سعادت ابدی او در گرو آن است.(اعلی، آیات 16 و 17) روابط میان همسایگان باید در بهرهگیری معنوی و دستیابی به کمالات و فضایل اخلاقی باشد و این تعاملات و معاشرت در نهایت به چنین امری بینجامد. پس هر همسایهای باید هم به تعلیم و تزکیه همسایه کمک کند و هم ازاو برای کسب فضایل و کمالات یاری بجوید؛ زیرا حق همسایه تنها در امور مالی و حمایت از عرض و جان نیست، بلکه فراتراز آن در حمایت اعتقادی و یاری رسانی در کمال یابی است.
4. جبران تنگدستی: پس از عبادت خدا در قالب نماز، هیچ عمل عبادی همچون انفاق که مورد رضایت الهی باشد نیست؛ زیرا انفاق نوعی دستگیری ناتوان و فقیر است که در نزد خدا محبوب و موجب رستگاری است.(بقره، آیات 2 تا 5) دستگیری ناتوان به ویژه همسایگان امری گاه واجب و گاه مستحب است؛ بنابراین، اگر انسان هر کمکی بتواند در حق نیازمندان و محرومان انجام دهد، در پیشگاه خدا ارج دارد. از نظر قرآن، کمک به نیازمندان و سائلان از حقوق مسلم الهی است.(ذاریات، آیه 19؛ معارج، آیات 24 و 25) بیگمان این حق درباره خویشان و همسایگان و دوستان مضاعف میشود و جبران تنگدستی آنان از یک امر مستحبی به امر واجب بلکه اوجب تبدیل میشود.
5. عیادت بیماران: از حقوق همسایگان نسبت به هم، دیدار و عیادت از یکدیگر است. عیادت درزمان بیماری و دلجویی و دستگیری از آنان در دوران سخت بیماری از مصادیق مستحب موکد است اگر واجب ندانیم؛ زیرا در این زمان آنان از نظر عاطفی و روحی وروانی بیشتر به عیادت و دیدار نیازدارند. اصولا عیادت از مومنان بیمار، گویی به دیدار خدا رفتن است که برای انسان آثار مفید وسازندهای دارد.
6. نصیحت مشورت خواهان: نصیحت یا همان خیرخواهی نوعی خلوص و صفا نسبت به کسی است که انسان خیرخواهانه میخواهد او را یاری رساند تا از مشکلی عبور کند و به صلاح برسد؛ بنابراین، نصیحت بر خلاف موعظه، کلی گویی نیست که در خطابهها و سخنرانیها انجام میشود، چنانکه پیامبران با روش موعظه حسنه دنبال اصلاح امر اخلاقی و اجتماعی مردم بودند
(نحل، آیه 125)، بلکه نصیحت توجه بخشی به عیب و نقصی مشخص در شخص است تا خود را اصلاح کند. پیامبران افزون بر آنکه اهل موعظه بودند و برای اصلاح انسان هر چه در توان داشتند به کار میبستند(هود، آیه 88)، اهل خیرخواهی هم بودند و اشکالات ریز و درشت اشخاص را به آنان گوشزد میکردند؛ البته دراین امر «امین» بودند.(اعراف، آیه 68)
یکی از حقوق همسایگان این است که اگر همسایهای مشورتی خواست از باب نصیحت و خیرخواهی او را راهنمایی کرده و در اصلاح مشکل و امرش یاری رسانیم. در این امر باید امانتداری مد نظر باشد، زیرا یکی از چهار اصل از اصول اخلاق فطری یعنی عدالت، صداقت، امانت و وفا، امین بودن است که در معاشرت اجتماعی باید مد نظر قرار گیرد و در مشورت مورد تاکید قرارگیرد.
7. تعهدات نسبت به همسایه: همسایگان همانند شریکانی هستند که نسبت به هم تعهد اخلاقی دارند. این تعهد باید نسبت به قدیمیها بیشتر باشد و حق ویژه برای آنان قائل شد؛ همچنین توجه خاصی نیز به کسانی که تازه، وارد محله شده و جزو همسایگان میشوند، مبذول داشت؛ زیرا آنان به یک معنا غریبه هستند و معاشرت ویژه با اینان موجب میشود تا احساس غربت و غریبی نکنند و روابط اجتماعی در محله و محیط همسایگی تقویت شود.
این تازه واردان به محله نیازمند احساسات و عواطف اهل محله هستند و باید همسایگان به این امر توجه خاصی داشته باشند.
8. کتمان اسرار همسایگان: اصولا ارتباط اجتماعی وقتی به مرحله دوستی و ولایت و رفاقت برسد یا انسانها در جوار هم قرار گیرند و مدت زمان طولانی با هم زیست مشترک داشته باشند، از عیوب و نقصهای یکدیگر آگاهی مییابند و اطلاعاتی نسبت به زندگی هم به دست میآورند که قابل دسترسی برای کسانی خارج از دایره دوستی و همسایگی نیست. از نظر آموزههای قرآن، مومنان نسبت به یکدیگر «بطانه» یا همانند زیرپوش هستند که به بدن میچسبد و همه اسرار باطنی دسترسی دارد.از این رو لازم است که مومنان اسرار یکدیگر را بپوشانند و از حقوق همسایگی آن است که رازهای هم را حفظ کرده و اطلاعرسانی و افشاگری نکنیم.
9. پوشاندن عیوب: در فرهنگ اسلامی به ناموس و هر چیزی که آشکارشدن آن زشت باشد، عورت گفته میشود. بر این اساس، عورات همسایه شامل هر عیب یا زشتیای است که باید آن را از نظر دیگران دور داشت و پوشاند. پس همان طوری که اسرار همسایگان باید کتمان شود، عیب و ایراد و ناموس همسایه هم باید در ستر و پوشش قرار گیرد و صیانت و محافظت شود. این ناموس خواه زن و دختر همسایه باشد یا هر عیب و نقصی دیگر باید پوشیده نگه داشته شود و دیگران از آن آگاه نشوند. همسایگان به یک معنا باید لباس یکدیگر باشند که زشتیها را میپوشاند و تزیین و آراستگی را موجب میشود.
10. یاری مظلومان: یاری ستمدیده و مظلوم از وظایف و تکالیف دینی است.(نساء، آیه 75؛ قصص، آیه 17) از نظر قرآن، آنچه در دفاع از مظلوم و مستضعف در برابر ظالم و مستکبر مهم است، مظلوم و مستضعف بودن شخص است و ارتباطی به دین و مذهب و اعتقاد او ندارد.(نساء، آیه 75) بر این اساس دفاع از همسایه ستمدیده واجب دینی است؛ اما حق همسایگی موجب میشود تا در این امر بیشتر ملاحظه کنیم وآن را اوجب واجبات بشماریم ودر دفاع از حق همسایه ستمدیده کوتاهی نکنیم.
11. نیکی به همسایه نیازمند: برخی از همسایگان از نظر درآمدی در حدی نیستند که بتوانند مخارج خود را تامین کنند و معونه آنان کفاف زندگی شان را نمیکند هر چند که قناعت ورزند. از حقوق همسایگی این است که به همسایهای که از نظر معونه دست تنگ است، کمک و مواسات شود و با نیکوکاری دستگیر او باشیم. از نظرآموزههای اسلامی پس از خویشان، همسایگان دراولویت حمایت مالی قرارمی گیرند و باید کمک کار آنان باشیم.
12. بخشش قبل از درخواست: درمیان همسایگان انسانهای نیازمند و فقیری هستند که آبروداری میکنند و درخواست خویش را نمیگویند و دست طلب دراز نمیکنند.(بقره، آیه 273) سخاوت و کرامت آن است که پیش از سؤال و درخواست، نیازهای همسایه، خواه مالی و خواه غیر مالی را بشناسیم و به آنان قبل از درخواست،عطا و بخشش کنیم تا شرمنده درخواست و خواری آن نشوند و اینگونه عزت و کرامت همسایه حفظ و صیانت شود.
13. نیکی در مقابل بدی: یکی از روشهای جلب محبت دیگران و ایجاد انسجام اجتماعی وتالیف قلوب وحتی تغییر مثبت در قلوب و نگرشها، احسان دربرابر بدی دیگران است. اینگونه حتی میتوان نه تنها به رفع بدی کمک کرد، بلکه بستری را برای دفع بدیها فراهم کرد که ممکن بود در آینده از سوی آنان به ما وارد شود. از همین رو خدا از مومنان میخواهد تا در مقام اکرام و ایثار، بدی دیگران را با نیکی دفع کرده و چتر حمایتی برای آینده ایجاد کنند.(رعد، آیه 22؛ قصص، آیه 54) بنابراین، در روابط و معاشرت با همسایه باید فراتراز تقابل، از در نیکی و احسان و اکرام در برابر بدی وارد شد.
14. چشم بستن در برابر عرض و ناموس: چشم پوشی و چشم فروهشتن نسبت به ناموس دیگران در اسلام توصیه اکید شده و جزو واجبات است(نور، آیات 30 و 31)؛ زیرا نظر به ناموس دیگران حرام و به عنوان زنای چشم مطرح است. از آنجا که رابطه با دوستان و همسایگان موجب میشود نوعی ارتباط تنگاتنگ میان آنان ایجاد شود، همین امر مستلزم آن است که برای صیانت از دل و دین، نسبت به ناموس آنان بیشتر حساس باشیم و چشم فروهشته داریم و خیره و هیز بدانان ننگریم که موجب تباهی و فساد اخلاق بلکه دین است.
15. تواضع: یکی از مهمترین اصول اخلاقی در رفتار اجتماعی میان مومنان، تذلل و تواضع نسبت به یکدیگر و عزت در برابر دشمنان است.(مائده، آیه 54) این امر در مورد همسایگان مورد تاکید و اولویت بیشتر است.
16. رقت و رحمت در هنگامه مشکلات: مومنان همان طوری که رابطه ایمانی خویش را براساس حب و بغض و محبت و کراهت گذاشتهاند(حجرات، آیه 7) و نسبت میان خدا و مومنان رابطه محبت دو سویه است(مائده، آیه 54)، همچنین این رابطه میان همسایگان باید بیشترخودنمایی کند و لازم است تا با رقت قلب به یکدیگر توجه کرده و در هنگامه مشکلات،دستگیر هم باشند و بر یکدیگر رحم و شفقت کنند.
17. خوش گمانی: بدگمانی خوب نیست؛ زیرا برخی از مصادیق آن جزو گناهان کبیره است.(حجرات، آیه 12؛ نور، آیات 11 و12) انسان باید نسبت به دیگران خوش گمان باشد. این خوش گمانی درباره همسایگان باید بیشتر نمود داشته باشد؛ زیرا با بدگمانی زندگی را بر خود و دیگران تلخ میکنیم.
18. مراعات حال: احوال انسان در طول روز و ماه و سال متغیر است و قلب او اقبال و ادبار یا قبض و بسط دارد. بنابراین، باید همواره مراعات حال دوستان و همسایگان را داشت؛ زیرا همیشه در یک حال و مقام نیستند و شرایط زندگی و مشکلات مادی و معنوی بلکه حتی اقبال و ادبار قلب،آنان را دگرگون میکند. مراعات حال آنان عاملی مهم در فهم و ایجاد انسجام اجتماعی است.
آنچه بیان شد تنها گوشهای از آداب و حقوق همسایگی بود و پرداختن به همه آنها مجال دیگری میطلبد.