اگر چه در صدر اسلام بنی امیه به مکر و حیلهگری معروفند اما در میان بنی امیه و سیاستمداران اموی معاویه بن ابوسفیان از همه در دغلکاری سیاسی و عملیات روانی و فریب، قویتر بود و صد البته که وجود مشاورینی چون
عمرو عاص در تقویت قدرت حیلهگری و انجام عملیات روانی و جنگ شناختی وی علیه امیرالمومنین علی علیهالسلام و یارانش تأثیر بسزایی داشته است.
شرایط امروز ما شباهتهایی با دوران حکومت امیرالمومنین علیهالسلام و تقابل حیلهگرانه معاویه با آن حضرت دارد. از شهریور سال جاری تا کنون، عرصه اصلی نبرد معاویههای زمان با انقلاب اسلامی، عرصه جنگ شناختی و جنگ ادراکی بوده است. به طوری که اگر چه حضور میدانی عوامل دشمن و تعداد فریب خوردگان کم شماربوده است، لیکن تصویرسازی از آن در رسانهها بسیار پررنگ صورت گرفته و تلاش میشود دامنه آن بیش از آنچه در واقعیت بروز و ظهور دارد نشان داده شود. بود. این نبرد ادراکی از جهتی مانند جنگ احزاب بود که در آن همه جبهه کفر و الحاد و شرک و ارتجاع با هم به صحنه آمدند و در آن نقشآفرینی کردند. از سران برخی کشورها تا گروهکهای بدسابقه تروریستی تا برخی غربگدایان و خودفروختهها همگی بسیج شدند تا معاویه بار با ابزار خدعه و نیرنگ برای مقابله با ایران قوی به میدان آیند. چرا که حربههای دیگر آنها تقریبا بیاثر شده بود.
رهبر معظم انقلاب در فرمایشاتشان در دیدار با مردم قم به یکی از مهمترین ترفندهای معاویههای زمان اشاره کرده و فرمودند: «این کسانی که آمدند وارد اغتشاشات شدند و اینها را راه انداختند هدفشان برطرف کردن ضعفهای کشور نبود، هدفشان از بین بردن نقطههای قوّت کشور بود. نقاط قوّت را میخواستند متوقف کنند»
در ادامه نیز به نمونههایی از مظاهر قدرت نظام از جمله در حوزههای امنیت، علم، گردشگری و تولید داخلی اشاره کردند و البته متواضعانه به حمله دشمنان به نقطه قوت مهمتر و اصلیتر یعنی رهبری نظام اسلامی اشاره نفرمودند. از مجموع رفتارهایی که جبهه کفر و دنبالههای داخلی آنها در این چهارماه گذشته بروز دادند، به راحتی میتوان دریافت که آنها مهمترین نقطه قوت نظام اسلامی یعنی «رهبری معظم انقلاب اسلامی» را مورد هدف قراردادهاند. چرا که رهبری معظم انقلاب در طول دوران رهبری خود، همچون کوهی استوار در مقابل کژیها و انحرافات در اصول و اهداف انقلاب اسلامی ایستادگی کرده و نقشههای دشمن برای استحاله و هدم انقلاب اسلامی را نقش بر آب کردهاست. آنچه این روزها دشمن در پی انجام آن است همان خطی است که از فتنه 88 به این سو همواره تعقیب کرده و هر روز بیش از پیش بر شدت آن افزوده است، یعنی حمله به اصلیترین ستون خیمه ایران (رهبر فرزانه انقلاب).
کاری که امروز دشمنان انجام میدهند ادامه همان سیاستهای نیرنگآمیز و به کارگیری روشهای دغلکاری معاویه پسر ابوسفیان است که با استفاده از ابزارهای نوین خدعه و نیرنگ و بهرهبرداری از رسانه صورت میگیرد.
معاویه که میدانست نقطه قوت اصلی نظام علوی، شخص امیر المؤمنین علیهالسلام است، لذا با روشهای گوناگون در جهت تضعیف شخصیت آن حضرت گام بر میداشت. او مانع اصلی در حاکمیت مطلق بنی امیه بر سرزمینهای اسلامی را علی علیهالسلام و عدالت، تقوی، محبوبیت و مقبولیت او میدید و لذا تمام تلاش خود را برای تخریب نگاه مثبت جامعه اسلامی به علی علیهالسلام بهکار برد. جامعه اسلامی پس از بیست و چند سال از رحلت رسول خدا (ص)، نظام اسلامی را به حاکمی عابد، عادل، عاقل و زاهد یعنی علی علیهالسلام سپرده بودند و معاویه تنها راه کسب قدرت را در تخریب مولای متقیان میدانست که تنها او بود که میتوانست از یادگار پیامبر اکرم(ص) یعنی اسلام ناب محمدی صیانت کند. بنابراین برای خاموش کردن شعله پر فروغ اسلام هر چه در توان داشت در راه تخریب وصی رسول خدا به کار گرفت که به برخی از این اقدامات میتوان به شرح زیر اشاره کرد:
جلوگیری از دسترسی مردم به اخبار و معارف علوی: معاویه با ممانعت از رفت و آمد اهل عراق و حجاز به شام تلاش میکرد تا بدینوسیله مانع از انتشار فضائل علی علیهالسلام شود. او حتی به ابوذر غفاری که توسط عثمان به شام تبعید شده بود، اجازه نداد در شام بماند و از اوصاف علی بگوید. معاویه با قاریان کوفه نیز که به شام تبعید شده بودند درگیر شد تا آنها نیز نتوانند حقایق را به مردم منعکس کنند. امروز نیز کانالیزه کردن و یا کانالیزه شدن اقشاری از مردم توسط معاویههای زمان از طریق شبکههای مجازی معاند بهخوبی قابل لمس است. این کانالیزه شدن را در اعترافات اکثر متهمانی که در اغتشاشات اخیر دستگیر شدهاند، بهخوبی میتوان دید. آنها اذعان میکنند که تنها از طریق شبکههای مجازی و رادیو و تلویزیونهای بیگانه و ضد انقلاب به رخدادها مینگریستند و تحلیلهای غلط ناشی از اعتماد به آن رسانهها موجب شد برخی از اغتشاشگران حتی تا آنجا پیش بروند که دستشان به خون مردم بیگناه و نیروهای بسیجی و امنیتی باز شود.
تهمتهای ناروا، دروغهای بزرگ: در تاریخ آمده است که معاویه بعد از هر سخنرانی به علی علیهالسلام نفرین و نعوذ بالله حضرت را ملحد معرفی میکرد. معاویه به همه خطبا و سخنورانش در شهرهای تحت سلطه خود نیز بخشنامه کرد که باید از همین شیوه برای تخریب آن حضرت در خطبههای خود استفاده کنند. معاویههای زمان هم در سالها و بهویژه ماههای اخیر با تکیه بر دروغ و تهمت سعی در تخریب چهره رهبری نظام در افکار عمومی داشتهاند و با حمایتهای دشمنان قسم خورده ملت ایران سرمایههای هنگفتی را مصروف آن کردهاند.
شایعهپراکنی: معاویه شایعاتی نیز علیه مولی الموحدین منتشر کرد که از جمله آنها تارک الصلوهًْ معرفی کردن آن حضرت بود. این شایعه آنقدر در جامعه منتشر شد بهگونهای که وقتی خبر شهادت علی علیهالسلام در محراب مسجد کوفه منتشر شد گروه زیادی میپرسیدند: مگر علی نماز هم میخواند؟
در فتنه اخیر نیز شاهد آن هستیم که کسانی که بویی از اسلام نبردهاند بلکه سابقه دشمنی با اسلام در کارنامه سیاهشان وجود دارد نظام و رهبری آن را متهم به عدول از اسلام و احکام اسلامی میکنند.
بمباران تبلیغاتی: در حالی که معاویه موجبات قتل عثمان را فراهم کرده بود اما علی علیهالسلام را (که حتی به همراه امام حسن(ع) و امام حسین(ع) تلاش فراوانی برای محافظت از عثمان کردند) را با تبلیغات به عنوان عوامل قتل عثمان معرفی کرد و باعث شد گروهی از مردم به انگیزه مبارزه با قاتلین عثمان به جنگ با علی علیهالسلام بیایند.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با مردم قم به همین موضوع اشاره و تلاش برای ضربه زدن به نظام اسلامی به وسیله مجموعهای از اقدامات اعم از تهدید، تحریم، جاسوسی، نفوذ، فشار حداکثری، ایجاد اتحادهای ضدایرانی، ایرانستیزی، اسلامستیزی و شیعهستیزی را تلاش مستمر آمریکاییها در طول ۴۳ سال گذشته خواندند و افزودند: در رأس همه این کارها، ضربه زدن به جمهوری اسلامی به وسیله تبلیغات بوده است.
رقیبتراشی: معاویه برای حذف امیرالمؤمنین علیهالسلام از حاکمیت اسلامی اقدام به تحریک برخی شخصیتها برای نشستن بر کرسی خلافت مسلمین کرد. او به زبیر نامه نوشت که تو سزاوار خلافتی و من از اهالی شام برای تو بیعت گرفته ام و با جانشینت طلحه بیعت کردم. نگذار که علی بر کوفه و بصره تسلط یابد. این دروغ معاویه، برای واگذاری خلافت به زبیر و طلحه نبود بلکه او بهدنبال زمینه سازی برای مقابله همهجانبه با ولی خدا بود و تحریکهایش نیز موثر واقع شد بهگونهای که طلحه و زبیر در جنگ جمل حاضر شدند و در جبهه مقابله با حضرت قرار گرفتند.
امروز نیز دقیقا دشمنان انقلاب اسلامی با وعدههای متناقض تلاش دارند تا تمام ظرفیتهای معاندین را با سراب رهبری اغتشاشات و شورشها در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهند. یک روز مریم رجوی و روز دیگر ربع پهلوی و روزی زید را پادشاه و یا رئیسجمهور مورد حمایتشان معرفی میکنند.
درسهای تاریخ به ما میآموزاند که باید همیشه مراقب خدعههای معاویههای زمان باشیم تا علی تنها نماند.