به گزارش بلاغ؛ داستان طلوع و حرکت در مسیر رو به جلوی والیبال را آنهایی که اهل ورزش هستند و با آن زندگی میکنند- و نه آنهایی که به هوای نام و جاه و به طمع نان و مواهب مادی، سربار و مزاحم ورزش شدهاند- خوب میدانند. آنها میدانند والیبال، نه با سحر و نه با جادو جنبل و دلال و تمسک و توسل به « خوبان عالم» و...، بلکه به ضرب مدیریت با اراده و مومن و توکل و اعتماد به نفس و تدبیر و توسل به ائمه اطهار(علیهمالسلام)، در مسیر اصلاح و تحول و پیشرفت و قوی شدن و بالاخره« جهانی شدن» قرار گرفت.
به طور خلاصه، والیبال برای تحول و پیشرفت، از « راهش» وارد شد که علمای تاریخ و جامعهشناسی به درستی گفتهاند که ترقی و آبادانی و تمدن، بدهکار هیچ قوم و ملیت و شناسنامهای نیست. بر دنیا و جهان هستی،
« اصول»- یعنی همان که کتاب مجید از آن به « سنتهای الهی» تعبیر میکند- حاکم است و هر کسی بهتر و بیشتر و دقیقتر، این اصول را باور کند و به کار بندد، لاجرم نتایج مثبت و پیامدهای کارساز آن را در زندگی خود تجربه کرده و از آن بهره میبرد.
والیبال با رعایت بسیاری از اصول، قدم در «راه» نهاد و مسیر رو به جلو و قویتر و بهتر شدن را در پیش گرفت و البته خیلیها به خوبی یادشان است که طبق معمول، جریانات باج خواه و انگلهای آویزان و پرادعاهای پوک و... با شروع حرکت اصولی والیبال، شروع به تحقیر و تمسخر و سنگاندازی و سمپاشی و... کردند و هر خباثت و شرارتی که میتوانستند علیه مدیر وقت والیبال- که مومنانه و شجاعانه، حرکت در مسیر بایسته را در پیش گرفته بود - و همکاران و همراهان او به کار بستند، فقط برای اینکه اگر والیبال، سروسامان و نظم و نسق پیدا کند، آن وقت بساط مفتخوری و لاابالیگری و ... آنها جمع میشود.
اما مدیر والیبال، مرحوم حاج آقا یزدانی خرم، شجاعتر و مصممتر از آن بود که مقابل این هجمههای توخالی و آدمکهای دو ریالی! جا بزند و دست از اصلاحات و اصولی عمل کردن خود بردارد و والیبال، این شد که میبینیم. بارها نوشتهایم که والیبال و مدیریت مرحوم یزدانیخرم باید برای ورزش و مدیران ورزش ما « الگو» باشند. او به معنای واقعی و بیاغراق، مدیری در تراز مدیریت ورزش جمهوری اسلامی بود.
شیرینی پیروزی اخیر والیبال وقتی مضاعف میشود که میبینیم موفقیت سروقدان ورزش ایران با مربیگری یک مربی نام آشنا و کادر فنی بیادعای ایرانی حاصل شده است. والیبال از این نظر هم میتواند برای خیلی از رشتههای ورزش تیمی ما الگو باشد.
برخلاف نظرات جهت دار و مغرضانه و تبلیغات کاسبکارانه و القائات حساب شدهای که سالهاست برای تامین منافع خود یکسره در پی آن است که شخصیت و دانش مربیان ایرانی را در افکار عمومی و اذهان تحقیر کند و زیر سؤال ببرد، به طوری که کسی جرات نکند در بعضی از رشتهها مثل فوتبال- که بیش از همه رشتهها مورد طمع جریانات دلالی و مفسد است- اصلا اسمی از مربی ایرانی ببرد، میتوان با شکستن این باور غلط ضد ملی و حتی ضد فرهنگی، با یک مربی ایرانی در بزرگترین میادین جهانی و در مصاف با حریفان قدر و صاحب نام درخشید و افتخارآفرینی کرد.
این روزها که کمیته فنی فدراسیون فوتبال با تاخیر بسیار، رای به عدم صلاحیت فنی سرمربی کروات تیم ملی داده (مربیای که چون وامدار و دست نشانده جریان دلالی برای رسیدن به نیمکت تیم ملی ایران بود، از خود اراده و اختیاری نداشت و لاجرم خواستههای آنان در این تیم را اجرا میکرد، تا آنجا که به نظر میرسید حتی اطلاعیه اخیری را که مثلا در دفاع از خود نوشته، صاحب اختیاران دلالش تهیه کرده و به دست او دادهاند ) و اینجا و آنجا نامهای داخلی و خارجی به عنوان گزینه سرمربیگری مطرح میشود، خوب است هیئترئیسه فدراسیون با همفکری کمیته فنی، بدون ترس و هراس از هجمهها و ملامتهایی که اکثرا مغرضانه و کاملا هدفدار از سوی باندها و جریاناتی که حضور مربی ایرانی را سخت با منافع نامشروع و پورسانتهای قابل توجه خود مغایر میبینند، صورت میگیرد، هر چه سریعتر از میان گزینههای ایرانی که تعدادشان هم کم نیست و از حیث سابقه بازیگری و مربیگری، کارنامه قابل قبولی دارند و حتی بعضا سابقه هدایت تیم ملی را هم داشتهاند، فرد اصلح را برگزینند و تیم ملی را از این حالت برزخی و بلا تکلیف نجات دهند و نگرانیهای به حق علاقهمندان به این تیم را- که به وسعت یک ملت بزرگ هستند- به آرامش و اطمینان تبدیل کنند.
سید سعید مدنی