به گزارش بلاغ؛ رومن رولان، نویسنده معروف فرانسوی که کار اصلی او « بیوگرافی نویسی»
است و در این زمینه آثار پرخواننده و ماندگاری مثل «میکل آنژ» و «جان شیفته» و... دارد، اگر اشتباه نکنیم در کتاب«ژان کریستف» مینویسد: « به فرانسوی فاسد تاختن، از فرانسه دفاع کردن است.»
بر اساس این حرف کاملا درست ما هم میگوییم حمله به جریانات و افرادی که صرفا به خاطر منافع شخصی خود، دست به هر کاری میزنند و از وسایل مختلف بهره میبرند تا ورزش را آلوده کنند و به فساد بکشانند و کام مردم و دوستداران ورزش را تلخ کنند، از ورزش و علاقهمندان اصیل آن دفاع کردن است.
نمیشود در حالی که افراد و باندهایی با نقشهها و عملکرد خودخواهانه خود یکسره در کار تخریب و اخلال در کار ورزش هستند و برای سودجویی و کسب منافع نامشروع هر چه بیشتر، رودربایستی و حیا و تعارف را کنار گذاشته و ورزش را از مسیر سالم و صحیح خود به انحراف میکشانند و روح و معنی و هدف انسانی و اجتماعی آن را نادیده میگیرند، کسانی که قاطی این جریانات نیستند و از لحاظ فکر وهدف کاملا به اردوگاه و جبهه مخالف آن وابسته هستند، راه سلامت و شیوه عافیت بگزینند و چشم بر واقعیتها ببندند و در برابر شلتاق کردن جریانات ضد ورزش، خود را به کوری و ندیدن و کری و نشنیدن بزنند و تاییدکننده و حتی تحسینکننده وضع موجودی که جریانات منفعتجو و مفسد برای ورزش به وجود آوردهاند باشند و هالو مآبانه مثلا اندر شاهکار سریعترین صعود فوتبال به جام جهانی قلم بزنند و سخن بگویند و برنامه تلویزیونی درست کنند و به جای آگاهی دادن به مردم و جامعه، ذهن آنها را تخدیر و هوش و حواس آنها را منحرف و شعور و فهم آنها را به سخره بگیرند و در یک کلام، سر آنها کلاه بگذارند.
این « نمیشود» به ویژه درباره کسانی صدق میکند که وظیفه روشنگری و آگاهی بخشی دارند و در این مملکت، صاحب قلم و روزنامه و مجله و خبرگزاری و سایت و برنامههای رادیو و تلویزیونی هستند. اینها باید از ابزار بیان و قلم که ارزش و کارکرد معجزهآسای آنها در روشنی افکار و ارتقای سطح آگاهی مخاطب، روشن است - و حتی کتاب مجید به نام قلم قسم میخورد- بهترین استفادهها را ببرند و با نقد منطقی مسائل و حمله شجاعانه به پلشتیها و منحرفان و مفسدان سودجو، شکر نعمت را به جای آورند.
اما راستی اینجاست که ما به هر دلیل و علت- که البته روشن و معلوم هم هست- از این ابزار و امکانات به درستی استفاده نکردهایم، سهل است که خواسته و ناخواسته خیلی وقتها و در بسیاری جاها در جهت خلاف هم استفاده کردهایم!
اثبات این ادعای تلخ، خیلی آسان است و برای آن نیازی به سرکشی به پستوها و تاریکخانهها و پشت پردهها و یافتن اسناد و مدارک سری و پنهان، نیست و فقط کافی است به قصد دیدن واقعیات - و نه ندیدن آنها- به آنچه بر سر ورزش آوردهاند و سرنوشتی که ورزش و خاصه رشتههای پر مخاطب و پر طرفداری مثل فوتبال پیدا کردهاند، نگاهی گذرا بیندازیم تا آن ادعا ثابت شود، ادعایی که میگوید رسانهها و دستگاههای ناظر فرهنگی ما به وظیفه و رسالت خود عمل که نمیکنند هیچ، برضد کارکردهای مثبت و سازنده آن عمل میکنند و به سرگرم کردن عمدی خلقالله و انحراف افکار و حواس آنها از موضوعات اصلی به موضوعات فرعی، آن هم به نفع جریانات ناسالم و آلوده دلالی و منفعتجو و بعضا مفسد مشغول هستند.
چه، اگر رسانهها و مطبوعات و برنامههای تلویزیونی و رادیویی به وظیفه خود، اندکی و فقط اندکی عمل میکردند، کار ورزش و فوتبال ما به اینجا نمیرسید که جریان دلالی افسارگسیخته و قانونشکن تا قلب ورزش و همه جای فوتبال نفوذ کند و رای مجمع را به نفع خود خریداری کند، رئیس فدراسیون برای آن تعیین کند و برای تیم ملی، سرمربی و بازیکن سفارش دهد و بازار نقل و انتقالات را مثل بازار روغن و کشک و لوبیا و... به تسخیر خود درآورد و برای فوتبالی که هنوز صلاحیت حرفهای دو باشگاه بزرگ و باسابقه و پرطرفدار آن مورد تایید کنفدراسیون آسیا نیست، مبالغ آنچنانی و قراردادهای نجومی مسخره دیکته کند و...
کسی، مدیری و مسئولی که کارش نظارت فرهنگی و رسانهای است یا صاحب سایت و مجله و روزنامه است، یا در تلویزیون، برنامه سازی میکند و قادر به دیدن این واقعیتها باشد و خود را به خواب نزده باشد، اگر این وضعیت را تایید کند و به جای نقد کوبنده و حمله شجاعانه به مسببان، آن را تایید کند و همه چیز را گل و بلبل جلوه دهد و «شو» ی تلویزیونی راه بیندازد و بساط « الکی خوشی» و « ان شاءالله گربه است» راه بیندازد، بداند که دارد فهمیده یا نفهمیده به ضرر مردم و ورزش و فوتبال و منافع ملی و به نفع جریان مخرب و مفسد در ورزش کار میکند و به قلم و بیان و ابزار بالقوه سازنده رسانهای « خیانت» میکند.
آری، به جریانات مفسد ضد ورزش و منفعتجو حمله کردن، دفاع از ورزش پاک و حق طرفداران اصیل چنین ورزشی است.