به گزارش
بلاغ؛ استعفای تعداد زیادی از اعضای حزب حاکم ترکیه، که اردوغان از موسسین این حزب بوده و هست، بهانهای را بوجود آورد تا پدیده "اردوغان" در ترکیه بیشتر مورد دقت قرار گیرد؛ چراکه برای ما ایرانیها، ترکیه علاوه بر یک کشور بزرگ همسایه، هم کبش و هم آئینمان نیز هست.
«رجب طیب اردوغان»، نخستوزیر پیشین و رئیسجمهور کنونی ترکیه، وقتی به قدرت رسید توانست موفقیتهای چشمگیری کسب کند اما چندی بعد دچار تصلب شد و چنان به آنچه به دست آورده سرخوش شد که کمکم شروع به حذف کسانی کرد که در حزبش همسویی صددرصدی با او نداشتند، بیتوجه به آنکه ابتکار عمل در بسیاری از موفقیتها در دستِ همان همحزبیهایِ محذوف بود. باری، نخستین شوکی که بر اردوغان وارد شد تا متوجه شود، اوضاع چندان هم اهلیِ او نیست، انتخابات شهرداری بود. در انتخابات شهری دو سال پیش حزبِ اردوغان، حزبِ «عدالت و توسعه»، شکست سختی خورد. شکست بزرگ حزب و عدالت توسعه در انتخابات استانبول و واگذاری این شهر کلیدی به اپوزیسیون پس از ۲۵ سال، اهمیتی در مقیاس ملی ترکیه داشت. با این نتیجه شاید بتوان گفت، دورانی تازه در حیات سیاسی این کشور شروع شد. گرچه این شوک نیز نتوانست او را چندان بیدار کند و مواضعی که او نسبت به این شکست اتخاذ کرد و نتایج را نپذیرفت، ضربه بعدی را بر پایگاه اجتماعی او زد.
حالا اوضاع بهگونهای شده است که هر روز شکایتها و انتقادهای ثابتی به او و دولتش در ترکیه مطرح میشود که اصلیترین انتقادات رهبران احزاب مخالف و جراید و کارشناسان گوناگون ترکیه از سیاستهای اردوغان و حزب عدالت و توسعه، از این قرار است: 1. بیاعتنایی به تفکیک قوا و رویکرد استبدادی و تمامیتخواهانه رئیسجمهور در نظام جدیدِ ریاستی و فقدان اعتدال در سیستم حکمرانی؛ 2. تبدیل شدن قوه مقننه به حیاط خلوت دولت و اعمال فشار بر سیاستمداران و رسانههای مخالف و شکایت دائمی از صدها شهروند به اتهام توهین به رئیسجمهور و اعضای خانواده او؛ 3. محدودشدن حوزه انتقادی مطبوعات و بیتوجهی به مفاهیم مهمی همچون حاکمیت قانون و... 4. ناکارآمدی اقتصادی، گرفتار آمدن دولت و حزب حاکم در فساد مالی و رانت و افزایش فقر، تجملگرایی و زندگی شاهانه مقامات و مسئولین و افزایش روزافزون بیکاری و شکاف طبقاتی در سایه بازسازیِ «خلافتِ موهوم عثمانی»؛ 5. رویکرد تند و تخاصمی در سیاست خارجی، تضعیف روابط ترکیه با کشورهای جهان، گرفتار آمدن در انزوای منطقهای بهخاطر رفتار مداخلهجویانه برونمرزی و عدم اعتماد سرمایهگذاران خارجی و موسسات اعتباری مالی برای سرمایهگذاری در ترکیه، که آن هم در سایه آرزوی اردوغان برای ایجاد یک «امپراتوری تورانی» در جریان است؛ حالا باید دید که سفر وزیر ترک به ایران آیا نشانهای برای تغییر این سیاست است؟.
اما چرا اردوغان به این نقطه رسیده است و با آن کارنامه در این بنبست قرار گرفته است؟ در سیاست اصطلاحی هست که میتواند پرتویی بر چرایی روند رو به زوال اردوغان بیندازد: «تله بنیانگذار». یعنی حکمرانانی که با رسیدن به برخی اهداف خود به موفقیتهایی دست مییابند، کمکم این تصور را پیدا میکنند که هر آنچه را که بخواهند، میتوانند انجام دهند، فارغ از محدودیتهای خود و از این رو دست به کارهای بلندپروازانه میزنند و گوششان نیز به روی انتقادات بسته میشود، از این رو، به تدریج با فاصله گرفتن از واقعیات از مردم نیز فاصله خواهند گرفت.
امینالاسلام تهرانی