به گزارش بلاغ، پس از سه ماه، دولت سیزدهم با به اوج رسیدن اشتیاق مذاکره از سوی کشورهای طرف مذاکره، این بار با هیات ۴۰نفره مرکب از متخصصان مرتبط و آگاه به ابعاد و زوایای رسیدن به خواسته و مطالبات ملی، که همانا رفع تمام تحریمهاست، وارد مذاکره شده و تسلط این هیات به مسائل و جوانب امور بگونهایست که کارشناسان ارشد کشورهای طرف مذاکره به این اشراف تیم ایرانی اعتراف کرده و اذعان دارند که همچون گذشته نمیتوانند مذاکرات را به درازا و بسوی مطلوب خود هدایت کنند.
در این زمینه نکاتی چند در خور توجه است که به آن اشاره میشود:
۱- دولت سیزدهم فارغ از جوسازیها و بلواپیشگی جریان غربگدای کشور و صهیونیستهای حاکم بر آمریکا، با تیمی متفکر و مسلط به موضوع با رویکرد رفع کامل تحریمها و ادامه مذاکره نتیجه گرا، وارد مذاکره شد و معتقد است مذاکره باید در کوتاهترین زمان و بدور از حاشیهها، به نتیجه برسد و باید سقف زمانی معین برای آن در نظر گرفت، در غیر این صورت، هیچ وجهی برای ادامه مذاکرات بدون نتیجه و زمان، قابل قبول جمهوری اسلامی نیست.
طرفهای اروپایی و آمریکا بخوبی پی بردند که زمان امتیاز نقد گرفتن و وعده نسیه دادن و فریب دادن طرف ایرانی با لبخند و مسائل عاطفی گذشته است. خدعه و نیرنگ در متن نویسی توافق و خسته کردن و سپس تحمیل نظرات استکباری به طرف ایرانی دیگر تکرار شدنی نیست.
2- در مذاکرات دور جدید، " انریکه مورا" هماهنگکننده اتحادیه اروپا گفته است؛ ما در طول مذاکرات نتوانستیم یک نفس راحتی بکشیم! و "ریچارد گلدبرگ" از بنیاد دموکراسی هم گفته است ایران ما را تحقیر کرد و اجازه نداد در اتاق مذاکرات حضور پیدا کنیم"!
مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان از چند ماه پیش با ترسیم و تبیین خطوط قرمز جمهوری اسلامی در برابر تحریمهای تحمیلی تأکید کردهاند که برای احقاق حقوق ملت ایران از هیچیک از آن اصول کوتاه نمیآیند و مانیفست دیپلماتیک دولت سیزدهم با دیپلماسی لبخند و انفعالی دولت قبل کاملاً متفاوت است.
غربیها هم به این تحلیل رسیدهاند که دوران بگو و بخند مقامات وزارت خارجه ایران و آمریکا گذشته و در این دوره از حیات نظام اسلامی، آستانه تحمل ملت و دولت به سر رسیده و آنها دیگر در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و فریب و نیرنگ اروپاییها کوتاه نخواهند آمد.
3- ذیل سیاست "چماق و هویج"، اروپاییها چند روش را به اجراء میگذارند. ابتداء با تقسیم کار بین خود، تعدادیشان با تهدید و ارعاب و تعدادی دیگر با لبخند و اظهارات مثبت، سعی میکنند تا ایران تحت تاثیر یکی از دو روش، ناچار شود برای ایجاد شکاف بین طرفهای اروپایی، نظر کشوری که لبخند میزند و در کلام از خود انعطاف نشان میدهد، را جلب کند و بین بد و بدتر، بد را برگزیند. هنگام انجام تعهد، زیر میز زده و با بهانهتراشیها، از انجام تکالیف خود سر باز میزنند و سر مسئولان ایران را در دولت آقای روحانی کلاه گذاردند. آقای روحانی نیز که خود را حقوقدان میدانست، بسادگی فریب آنها را خورد و وارد یک معامله یکسویه شد و ابتداء تمام تعهدات کشورمان را نقداً انجام داد بدون آنکه در تعامل گام به گامی، طرفهای توافق حتی به یک تعهد خود عمل کرده باشند و او در برجام نقض شده به مدت دو سال و چند ماه ماند و همچنان نظارت فراتر از قانون بازرسان را تحمل کرد و این نیاز تصنعی جمهوری اسلامی به برجام را به باور طرفهای اروپایی و آمریکا رساند تا آنها همچنان گستاخانه مطالبه خلاف و طلبکارانه از ما داشته باشند و خوی استکباری و شیطانی خود را روی جمهوری اسلامی اعمال کنند بدون آنکه مردم ایران برای این بازیگران ارزشی قائل باشند.
در حالی که تلاش نظام سلطه برای فشار حداکثری علیه ایران به درِ بسته خورده و خود آنها اعتراف کردهاند که اعمال تحریمهای جدید فراتر از ۱۵۰۰ تحریم ترامپ، موفقیتی را برای آنها حاصل نمیکند اما عدهای در داخل، که کاسبان سیاسی تحریم هستند، ضمن مهندسی ترس در جامعه و شرطی کردن اقتصاد در تلاشاند که مبادا گشایشهای اقتصادی به حیات نصفه و نیمه سیاسی آنها پایان دهد! چه آنکه پیشازاین نیز لغو تحریمها و گشایشهای اقتصادی برای آنها مسئله نبوده است تا جایی که در دولت قبلی با اینکه گفته بودند هدف مذاکرات لغو کامل تحریمهاست اما بعد از مدتی اعلام کردند که هدف مذاکرات، اقتصادی نیست! غرب نگران است و غربگرایان نگرانتر! از همینروست که مدعیان اصلاحات این روزها از یکسو شرطی کردن اقتصاد را در دستور کار خود قرار دادهاند و مانند 8 سال گذشته زلف همه مشکلات کشور را به برجام گره میزنند و از سوی دیگر ضمن حاشیهسازی القا میکنند که اصولگرایان در حالی به مذاکره رفتهاند که پیش از این مخالف مذاکره بودهاند!
نگاهی به مواضع و اقدامات تیم دیپلماسی قبلی نشان میدهد که مذاکره در دولت تدبیر و امید، معنای واقعی و منطقی خود را از دست داده بود و تیم قبلی بیتوجه به خطوط قرمز نظام، کار را به آنجا رساند که صنعت و فعالیت هستهای کشور متوقف و تحریمها علیه ملت ایران دو برابر شد. مدعیان اصلاحات از قدم زدن وزرای خارجه ایران و آمریکا و گفتوگوی تلفنی رؤسایجمهور دو کشور ذوقزده میشدند و در صفحه اول رسانههای خود، ظریف را «آرش کمانگیر» و «امیرکبیر زمان» میخواندند اما در آخر مقامات دولت تدبیر و امید گفتند که ماحصل برجام «تقریباً هیچ»، «نزدیک به صفر» و «روی هوا» بوده است!
امروز و دراین مقطع، که جمهوری اسلامی توانست بخشی از خسارات برجامی را جبران کند و به پیشرفتهای هستهای در زیرساختها و رسیدن به غنیسازیهای بالا دست یابد، طرفهای اروپایی با لفاظی، باردیگر قصد دغلبازی دارند تا بتوانند ایران را به شرائط برجامی باز گردانند. طبیعی است که آنها با هوشیاری بخواهند قطره چکانی برخی از تعهدات برجامی خود را عملی کنند تا دستاوردهای جدید و سرعت پیشرفت هستهای ایران را متوقف کنند.
تاکید بر لغو تمامی تحریمها و عمل طرفهای مذاکره به تمام تعهدات خود و راستآزمایی از انجام تعهدات، همچنین اخذ تعهد بینالمللی با وثایق معتبر، از سوی جمهوری اسلامی، نشان از هوشیاری و اشراف آنها بر کل دورههای مذاکره و تعهدات به زمین مانده طرفهای مذاکره دارد.
آمریکا برای بازگشت به برجام و اروپائیها برای ادامه احیای برجام چارهای ندارند تا شرائط جمهوری اسلامی ایران را بطور کامل بپذیرند و به آنها عمل کنند؛ چراکه آنها به برجام نیازمندند و جمهوری اسلامی بدون برجام، همچنانکه طی این سالها به اثبات رساند، میتواند به روند رشد و پیشرفت خود ادامه دهد و حتی به آن شتاب بیشترب دهد که لدون شک، این اتفاق رخ خواهد داد.
محمداسماعیل امامزاده