به گزارش
بلاغ؛ خودرو باید در جاده خود قرار گیرد و در مسیر مقصد خود حرکت کند تا به هدف و مقصد برسد همچنانکه ذات منطق ایجاب میکند تا قطار نیز در ریل خود بسوی مقصدش به حرکت واداشته شود و اگر کسی بخواهد قطار را از ریلش خارج کند، چه بطور عمدی انجام دهد چه سهوی، نتیجه یکی خواهد بود و آنهم واژگونی قطار و از بین رفتن و مجروح شدن سرنشینان. حال آیا خارج کنندگان قطار خائناند یا...، قضاوت با ناظران هوشیار و آگاه است.
با بررسی وضع موجود در دولتهای گذشته بویژه دولت آقای روحانی، میتوان بسادگی پی برد که چقدر فاصله با آرمانهای انقلاب و اهداف نظام اسلامی بوجود آمد. نگرانی زمانی تشدید میشد که آهنگ حرکت دولتها و بخصوص دولت آقای روحانی با شتاب شگفت آوری بسوی شکافهای فاحش طبقاتی و ایجاد فاجعه و نکبت ملی پیش میتاخت.
دولت آقای روحانی آنچنان عرصه اقتصاد را بر مردم تنگ کرده بود، که بخش اعظم جامعه هر روز نگران تامین حداقل معیشت خود بودند و به تنها چیزی که فکر نمیشد، فرهنگ بود.
در کنار فاجعه اقتصادی، که در هشت سال ریاست جمهوری روحانی به جامعه ایرانی وارد آمد، ضربات پنهانی مستقیم و غیرمستقیم فرهنگی بهیچوجه قابل احصا و جبران نیست. آسیبی که به اعتماد ایرانیان در ارتباط با مسئولان و دولتمردان وارد شد، از جمله خسارات فرهنگی است که اگر اندکی ادامه مییافت، چالشهای امنیتی و بنیادی برای نظام اسلامی ایران بوجود میآورد.
برای مردم ایران کاملاً روشن شده بود که آقای روحانی، به عنوان رئیس جمهور با آنها صادق نیست و به مردم راست نمیگوید این بی اعتمادی معلول موارد متعدد در برخوردهای غیرصادقانه آقای روحانی و وزرائش بود.
موضوع اطلاع صبح جمعه آقای روحانی از موضوع افزایش قیمت بنزین و حاملهای انرژی، افزایش بی سابقه تعرفه خدمات دولتی، چوب حراج به ارزش پول کشور زدن، اطلاع آقای روحانی از شادی جامعه از داخل ماشین در سختترین شرائط اقتصادی و اعتراضی با این بیان که من در حین عبور از خیابانهای شهر از داخل ماشین چهره مردم را شاد میبینم و دهها مورد دیگر، در کنار بی عملی دولت و شخص آقای روحانی برای رفع و یا کاهش مرگبار بر مردم، زندگی اشرافی شخص رئیس جمهور و قرنطینهایکه طی دو سال کرونایی بر خود اعمال کرده بود و حتی یک سفر کاری به استانها و داخل تهران انجام نداد و وزراء را به حضور نمیپذیرفت و برای تقدیم لایحه بودجه سالانه کشور و دفاع از وزراء در مجلس حاضر نشد کاخ ریاست جمهوری را ترک کند، فضای پرخطر را برای کشور و رابطه ملت - دولت بوجود آورده بود که واقعاً زنگ خطر را برای مردم و نظام اسلامی بصدا در آورده بود.
انتخابات خرداد ۱۴۰۰ و نتیجه آن، اتمام حجتی از سوی مردم برای نظام مدیریت کشور بود و این حقیقت را به صحنه آورد که ملت ایران معتقدند علیرغم انحرافات برخی مدیران ارشد و فاصله نجومی آنها با اهداف و آرمانهای نظام اسلامی، همچنان معتقدند که همه مشکلات امروز کشور ناشی از دوری مدیران از ارزشها و اهداف نظام اسلامی است و تنها راه برون رفت از شرائط خطرناک کنونی، بازگشت به معیارهای انقلاب و مبانی ارزشی اسلام است، بدین جهت؛ فرصت جدیدی به منتخب خود دادند تا نتیجه اعتماد خود را طی مدت معقول شاهد باشند و به تصمیمگیری بپردازند.
شکر ملی و سائیدن پیشانی عبودیت به آستان ربوبی خداونند لازم و واجب است که توفیق بازگشت ملت ایران به اصول و ارزشهای انقلاب را عنایت فرمود تا بار دیگر شاهد طلوع روحیه جهادی در میان مسئولان باشند.
اساساً ذهن انسانها قیاسگرند و برای پی بردن تفاوتها و تفاضلها، به مقایسه میپردازند. ابتداء در رأس این مقایسه، نوع اندیشه و رفتار دو رئیسجمهور قرار میگیرد. رئیسجمهوری مثل آقای روحانی که کاملاً آنکادره و استانداردیزه و رئیسانه کار میکرد. به گفته نزدیکانش، ساعت 9 صبح به محل کار میآمد و مثل یک کارمند منضبط ساعت 3 یا 4 بعدازظهر نیز به منزل میرفت. محاسن خود را مرتب رنگ میکرد. از فرط رعایت پروتکلهای بهداشتی، کرونا با به ستوه در آورده بود و کیلومترها با این ویروس منحوس فاصله خود را حفظ میکرد. طی دو سال پایانی ریاست جمهوریاش، در هیچ جمعی مشاهده نشد و داغ نزدیکی به کرونا را حتی در عدم حضور در جلسه سران سه قوه به دل این ویروس مرگبار گذارد.
در مقابل آقای روحانی، آقای رئیسی قرار دارد که از روز تعطیلی و جمعههای خود نیز برای کار و رسیدگی به مشکلات مردم نمیگذرد. از دقایق زندگی روزانه خود در خدمت به مردم و کاهش مصائب آنان حداکثر استفاده را بعمل میآورد. فوقالعاده ساده زیست و فراری از تشریفات است. برای رفع نگرانی مردم، دلی پرسوز دارد. همانند آقای روحانی که در رفاه و عافیت، الگوی کابینه وزراء خود بود، اقای رئیسی هم الگوی وزرایش میباشد. به همان نسبتی که وزراء آقای روحانی کم تحرک و بدور از مشکلات مردم بودند، وزراء آقای رئیسی دغدغهمند و نگران مشکلات مردم هستند.
نکتهای را که هیچگاه بنابر هزاران تجربه، به ایمان ملت ایران تبدیل شد این است که هرگاه به خداوند و امامان معصوم اعتماد شد و راه و سبک امامان مورد تبعیت قرار گرفت، ملت ایران پرنده خوشبختی را به آغوش کشید. چند دوره انتخابات، که منتخبان بر مبنای ادعاهای ناصحیح خود توانسته بودند اعتماد مردم را به خود جلب کنند و پس از انتخاب شدن، راه خود را از مردم و منافع ملی جدا کردند، این حقیقت را پیش روی مردممان قرار داد تا فراتر از ادعای مدعیان، به آن کسی رأی دهند که مرد ایمان و تقوب و عمل صالح باشد و خدمت به جامعه را وظیفه شرعی و الهی خود و بمثابه عبادت و اطاعت از خداوند تلقی کند. رسیدن به این تشخیص و استقامت در این مسیر پر سنگلاخی، که دشمنان حجم بینظیر تخریب رسانهای از طریق شارلاتانتریسم تبلیغاتی را با انواع دروغ و شایعات و تهمتها متوجه منتخب ارزشی ملت کرده و میکنند؛ خود توفیق بزرگی است که خداوند به ملت رشید ایران عنایت فرمود که باید شکر آن را همواره با تکریم و تعامل سازنده با دولت عدالتگرا و فسادستیز بجا آورد.
خدایا! بواسطه این فرصتی را که در انتخاب صحیح به ملت ایران عطا فرمودی، شکر و میلیاردها سپاس.
خدایا! به منتخب ملت و دولت او ثبات قدم در مسیر عدالت و فسادستیزی را توام با توجه ویژهات با نصرت امام زمان(عج) به ملتمان عنایت فرما. آمین یا ربالعالمین
محمدعلی شیخ