به گزارش
بلاغ؛ تحول مورد وعده آقای رئیسی فراتر از کارکرد فردی، که انصافاً از ناحیه شخص ایشان درخور تحسین و ستودنی است، زمانی میتواند جلوه ملی و فراگیر داشته باشد که از سوی همه اجزاء دولت از بالاترین سطوح تا لایههای زیرین مسئولیتی رخ دهد و همه مسئولان همانند آقای رئیسی لحظهای را برای ترفیه حال مردم از دست ندهند.
پس از استقرار وزراء و تکمیل ضروری ستاد وزارتخانه، الویت بعدی وزراء، انتخاب مدیران کل در استانها و سپس انتخال روسای ادارات شهرستانی از سوی مدیران کل در سطح استانهاست. از آنجا که انتخاب و انتصاب مدیران کل منوط به تائید استانداران است، لازمه تغییر مدیران کل، که علیالقاعده تحولبخش وعدههای رئیسجمهور باید باشند، انتخاب و استقرار استانداران است و حال که دو ماه از آغاز بکار وزراء میگذرد، هنوز در اکثر استانها استاندار انتخاب نشده و در واقع، امور این استانها با فرمان دولت قبلی به پیش میرود که بهیچوجه مورد قبول مردم نیست.
ذهنیت عموم بر این است همانگونه که رئیس جمهور بمحض انتخاب و در رأس موعد، وزرای پیشنهادی را، که از قبل براساس معیار شایسته سالاری انتخاب کرده بود و در موعد مقرر بدون فوت وقت به مجلس معر فی نمود، وزرایش نیز باید چنین آمادگی را داشته باشند تا بدون از دست دادن زمان، مدیران کل استانها را با هماهنگی استانداران معرفی میکردند.
طبیعی است در این فرآیند، وزیر کشور به عنوان پیشران انتصابهای استانی، نقش اساسی دارد؛ چراکه انتخاب استاندار، سرآغاز همه انتصابها درسطح ادارات کل استانی است.
تاکنون به اعتراف عموم مردم خواهان موفقیت آقای رئیسی ، انتخاب استانداران با تاخیر زیانبار مواجه بوده و نیاز است با حفظ دقت، در این امر سرعت ملاک عمل آقای وزیر کشور قرار گیرد.
معمولا وقتی ضریب دقت بالا میرود، سرعت دچار کندی میشود و این مهم قابل درک است، اما در انتخاب چند استاندار و از جمله استانداران: خوزستان و سیستان و بلوچستان و...، حرف و حدیثهای فراوان و قابل تأملی وجود دارد که نشان میدهد این تاخیر، چندان در دقت انتخابها تاثیر مثبت که نداشته، بلکه حداقلهای مورد انتظار مردم را نیز تامین نکرده است.
از قرار معلوم، آقای رئیس جمهور در روز معرفی کابینه پیشنهادی به مجلس اظهار داشته بود که وزیر کشور از نظرات مجمع نمایندگان هر استان نیز در انتخاب استانداران استفاده کند و این بدان معنا نیست که الا و لابد، وزیر کشور در همه استانها از گرینه مجمع نمایندگان استفاده کند که این نمیتواند منجر به شایستهگزینی شود، ضمن آنکه در برخی استانهایی که استاندارانشان انتخاب شده، آقای وزیر کشور از این تنها راه استفاده نکرده؛ هرچند به گزینه شایسته دست نیافته است.
آنچه که واضح و بینیاز از توضیح و استدلال است، ناموفق بودن راه وزیر در انتخاب استانداران است که هنوز با گذشت بیش از دو ماه بیش از 60درصد استانداران این دولت انتخاب نشده و هنوز نسیم تحول با تغییر مدیران در این استانها نوزیده و این در شرائطی است که مردم بتدریج به ارزیابی این دولت خواهند پرداخت و بطور قطع، حرکت وزیر کشور در این ارزیابی موجب نمره مثبت به دولت نخواهد شد. بنابراین، آقای وزیر کشور باید روند کنونی را تصحیح کند و تسریع ببخشد.
محمد فاطمی