به گزارش
بلاغ؛ مهمترین سرمایه و ثروت قابل افتخار ملتها، وجود چهرههای اندیشمند، وارسته و فرهیختهای است که تمام وجود خود را مصروف خدمت به جامعه جهانی میکنند و خود در کمال رنج و تلاش، نجیبانه در گمنامی میمانند تا مرگ وجود گرانقدرشان را از بین جامعه میرباید و آنگاه است که ملت متوجه از کف دادن چه گوهرهای تکرارنشدنی میشوند.
در مجموعه سرمایههای فرهنگی یک ملت، هیچ ارزشی قابل برابری با ثروت نیروی انسانی نخبه، میهن دوست، حافظ ارزشهای انسانی و احیاءگر سنتهای عالی الهی و دینی نیست؛ چراکه تکیه این نخبگان، دعوت و دلالت جامعه به داشتههای فرهنگی و اعتقادی خود و بهرهجویی از ارزشهای انسانی سایر ملل بهعنوان میراث ماندگار همه انسانهاست.
آلبوم ملتها، چهرههایی را در دل خود حفظ میکند که از مردم و برای مردم با تأسی از فطرت پاک انسانی بوده و هستند. شاید نامی با لطائفالحیل در این آلبوم با تاریخسازی قرار گیرد، اما آلبوم دل مردم، این چهرهها را برنمیتابد آنچنانکه نمونه رانش این چهرههای تحمیلی در حافظه جامعه بهخوبی این حقیقت را پیش رویمان قرار میدهد که آلبوم واقعی جامعه، جای آنانی است که خالصانه و با انگیزههای هدایت ابناء بشر تلاش کردند و در این مسیر مقدس، تنها خود را ندیدند و آنچه را که میدیدند، خدا بود و خدا بود و خدا.
فهرست بلند و بلندترین فهرست این چهرههای ماندگار در ایران اسلامی آنچنان مطول و بلند است که کمتر ملتی بمانند ایرانیان از چنین فهرست پر و پیمانی برخوردار است واین نیز، برخاسته از دینداری و ولایتمداری ملت بزرگ ایران است، که در دامن خود، چهرهایی را تربیت میکند که نزد همه ملل، دارای احترام و شأن تاثیرگذار انسانیاند.
نمونه علامه فقد محمدرضا حکیمی، که مردی از نسل متألهین حکیمی است که وجود خود را بمانند پروانهای در طواف شمع هدایتگر دین و ارشاد و راهنمایی جامعه جهانی ذوب کردند و آثاری از خود بجا گذاردند که همانند خورشید میتوانند گرمای ایمان و یقین را در دلها همواره نگه بدارند و بر حیاتبخشی این گرما بیافزایند.
علامه حکیمی، که همواره با تلاش شبانهروزی فرصت خدمت را مغتنم میشمرد و اجازه فوت بدون فایده وقت را نمیداد، کتابهایی بغایت ارزشمند از خود به یادگار گذارد. از ناموری بشدت پرهیز داشت و بدور از جاروجنجالهای ملالآور روزگار و روزمرگیها، کمر همت به تولید اندیشه و تبیین معقول و منطقی دین و ارزشهای بنیادین انسانی میکرد. او یادآور شخصیتهایی همچون: علامه شهید مطهری، شهید دکتر مفتح، شهید دکتر بهشتی، شهید دکتر باهنر و...، بود. بیش از 80 عنوان کتاب از خود بجا گذارد که دنیایی از معرفت دینی و انسانی را در خود جای داده است.
ویکی پدیا در مورد این اندیشمند ایرانی مینویسد: " علامه محمدرضا حکیمی فقیه و مجتهد شیعه، فیلسوف، متفکر و نویسندهٔ ایرانی بود. از وی با عناوینی چون «علّامه»، «استاد»، «فیلسوف عدالت» و «مرزبان توحید» یاد میشود. روح اللّه موسوی خمینی در پیامی به تاریخ ۱۳۴۸/۸/۲۸ او را با این جملات خطاب کرد "جناب مستطاب ثقة الاسلام آقای محمدرضا حکیمی - دامت افاضاته".
کتاب الحیاة وی که یک دائرةالمعارف اسلامی است، از شهرت و اعتبار خاصی در جهان اسلام برخوردار است. وی از مُجَدِّدانِ مکتب معارفی خراسان، مشهور به مکتب تفکیک است که معتقد به جدایی دین از فلسفه و عرفان است. علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود. به گفتهٔ محمدرضا زائری، حکیمی اعتقاد دارد "دینی که در آن عدالت نباشد، دین نیست؛چه رسد به اسلام! " او در سال ۱۳۸۱ هجری شمسی در رابطه با مبانی اسلام نامهای به فیدل کاسترو نوشت.
آثار مرحوم علامه حکیمی:
منهای فقر
«الحیاة» پیرامون مسایل اسلامی با همکاری دو برادرش: محمد حکیمی و مرحوم علی حکیمی(ترجمه به فارسی: احمد آرام)
خورشید مغرب
شیخ آقا بزرگ تهرانی
دانش مسلمین
بیدارگران اقالیم قبله
هویت صنفی روحانی
مکتب تفکیک
آنجا که خورشید میوزد
اجتهاد و تقلید در فلسفه
ادبیات و تعهّد در اسلام
الهیّات الهی و الهیّات بشری (مَدْخَل)
الهیّات الهی و الهیّات بشری (نظرها)
امام در عینیت جامعه
انذار
بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی (عج)
پیام جاودانه
جامعه سازی قرآنی
حماسهٔ غدیر
سپیده باوران
سرود جهشها
شرف الدین
عقل سرخ
فریاد روزها
قصد و عدم وقوع (نامهها)
قیام جاودانه
گزارش (برگرفته از الحیاة)
کلام جاودانه
معاد جسمانی در حکمت متعالیه
مقام عقل
میر حامد حسین
نان و کتاب
یکصد و پنجاه سال تلاش خونین
عاشورا: مظلومیتی مضاعف
مرام جاودانه
علی (علیه السلام)
پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم)
از زندگی تا ابدیت
ای آفتاب
عاشورا؛ عدالت
فاطمیات
عاشورا؛ غزه
استغفار
سه یار خراسانی در انقلاب
امواج غدیر
نان و کتاب
تفسیر آفتاب
نکتهای که در کوتاهترین سخن باید به آن اعتراف کرد، غفلت جامعه ایرانی از ذخائر فرهیختگان و چهرههای ماندگاری است که اگر یک یا چند نمونه این چهرهها را دیگر کشورها بهخصوص غرب و اروپا میداشتند، تندیس فکر و جسمی آنها را جهانی میساختند که امید میرود با استقرار دولت آقای رئیسی، دستگاههای مرتبط بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وظائف خود در این زمینه و معرفی این چهرهها و افکار و آثارشان به جامعه بهخصوص به جوانان و نوجوانان عمل کنند و این غفلت تاریخی را از بین ببرند که بزرگترین تحول فرهنگی در رهگذر این الگوسازیهاست.
فاطمه علوی