به گزارش
بلاغ؛ در تمام نقاط دنیا و در میان همه محققین در این زمان و ازمنه مختلف، هیچ اثری را نمیتوان سراغ آورد که خالقش زندگی امام حسین علیهالسلام را مطالعه کرده باشد و مراتب عمیق عشق و دلدادگی خود به این برگزیده جهان هستی را منعکس نکرده باشد.
هیچ پیامبر و اولیاء و اوصیایی را نمیتوان نشان آورد که از خداوند حشر با سیدالشهدا را تمنا و آرزو نکرده باشد. امام حسین(ع)، کلید همه دربهای بسته و حتی قسیترین قلوب است.
خداوند، محبت سیدالشهدا را همان حقیقت ایمان به خوبیها و ارزشهای هستی قرار داد، بدین جهت پیامبر گرامی اسلام فرمود که خداوند حرارتی را به خون سیدالشهدا بخشیده که گرمابخش قلوب و وجود همه آنانی است که دارای ایمان هستند و این حرارت ایمانی هرگز از قلوب و وجود انسانهای دارای ایمان به سردی نمیگراید.
این جمله خداوند گویای این حقیقت است که همه انسانها و کل کائنات با سرشت ایمان خلق شدند و این ایمان، همان محبت و عشق به سیدالشهداست؛ چراکه اساس خلقت، ایمان سیدالشهدا میباشد که عشق به او در نهاد ذاتی همه ابناء بشر و کل مجموعه خلقت بودیعت گذارده شده است.
حسین ابن علی علیهماالسلام، عصاره همه ارزشهای خلقت است. محبت و عشقورزی به او، عاشقی نسبت به خداوند و همه ملکات الهی است. خداوند لقب "ثارالله"، (خون خدا)، را به او عنایت فرمود با وجود اینکه هیچ نماد مادی قابل نسبت به خداوند نیست، اما خداوند با مثال "خون خود"، نسبت خود با سیدالشهدا را برای عموم ترسیم فرمودند.
مانایی حماسه سیدالشهدا به این جهان منحصر نیست، جاودانگی "ثارالله"، هیچ قید مکان و زمان، مادی و معنوی به خود نمیپذیرد. حسین ابن علی علیهماالسلام، جاری بر همه امور خلقت و هستی است. او که برای خدا، از همه چیز خود گذست، خداوند هم برای او از هیچ چیزی فروگذار نیست (من کان لله، کان الله له).
همه رهبران جهان در طول تاریخ برای مردم خود الگو بوده و این رهبران در تمام ابعاد زندگی برای مردم و جامعه خویش سرمشق زندگی هستند بویژه آنانی که دارای شخصیت برجسته و کاریزماتیک باشند.
اساساً نقش رهبری، راهبری جامعه بر مبنای افکار و اندیشههای متعالی است. اگر رهبر یک جامعه نتواند ملت و جامعه را در سبک زیست و زندگی تحت تاثیر خود قرار دهد، باید قبول کرد که یا آن رهبر دارای ویژگیهای لازم برای اطاعت پذیری نیست و یا ایمان و اعتقاد جامعه به او، نافذ و اساسی نیست و آن جامعه رابطه قلبی و اعتقادی با رهبر خود ندارد حتی اگر به زبان و ادعا مدعی آن شود.
در بررسی پیشینه کشورها و ملتها، فراوان مشاهده میشود که رمز و راز خوشبختی و آرامش و امنیت و اقتدار یک ملت به میزان برخورداری آنان از وجود یک رهبر متفکر و مدبّر و جامعالشرائط و اطاعت آنان از رهبر خویش است.
جامعه ایرانی، که عشق دیرین و پایدار به اهلبیت پیامبر(ص) و امامان معصوم خود دارند، بهصورت جدی و آشکار از عشق و دلدادگی خود به این سفیران الهی بویژه به سید و سالار شهیدان، حسینابن علی علیهماالسلام همواره مباهات میکنند و آرزو دارند تا خود و خاندان و نسل و حرثشان همواره از محبان و شیعیان حقیقی این امام مظلوم باشند.
در کنار این ارادت عمیق، پرسشی نیز بطور جدی مطرح است که آیا این عشق و تعهد به اباعبداللهالحسین(ع)، چرا در لایههای مختلف اجتماعی و در عرصههای گوناگون اجتماعی خود را نشان نمیدهد؟. همه عالم میدانند که امام حسین(ع)، برگزیده خداوند برای دلالت جوامع بشری بسوی نور و نیکی و اجتناب از بدیها و آلودگیها بود. خود آن حضرت دلیل و انگیزه قیام خود را بخوبی و بدون هیچ ابهامی بیان فرموده و "احیای امر بمعروف و نهی از منکر" و اصلاح جامعه بر محور دین و ارزشهای پیامبر خاتم ذکر کرده بودند. آن حضرت تا آخرین دم حیات مطهرشان، حاضر به همراهی با ظالمان و غاصبان نشده و هیچ امانی از آنان در کوتاه آمدن از رسالت آسمانی خود را نپذیرفتند.
سیدالشهداء، نه تنها خود، که همه خاندان و داشتههای مادی و معنوی را به پای این مبارزه مقدس آورده و هیچ چیزی از خو برای تامین نظر خداوند را دریغ نورزیدند. مهمترین شاخصه سالار شهیدان، رضایت آن امام همام نسبت به شرائط اعمال شده برای ادای وظیفه و انجام رسالت بود که برای همه دوستداران و پیروان او باید مورد توجه قرار گیرد.
براستی اگر همه ارادتمندتان و متتابعین آن حضرت سعی میکردند خود را بمانند آن امام کنند و یا در همان مسیر سیدالشهداء طی مسیر کرده و تنها رضایت و اطاعت خداوند را مبنای اندیشه و رفتار خود قرار میدادند، آیا وضعیت جامعهمان این گونه میبود؟. آیا وضع بازار و اقتصاد و فرهنگ و پوشش دختر و پسرمان این میبود که امروزه شاهد آن هستیم؟.
بطور قطع، فراتر از عزاداری و به سوگ نشستن برای آن حضرت و مصائب آلالله، الگوگیری از آنان مورد انتظار امامان معصوم بویژه حسینابن علی علیهماالسلام است که این دنیا و آن سرا، از ما پرسش خواهند فرمود.
محمداسماعیل امامزاده