در مطلب حاضر نویسنده با اشاره به اوصاف آمران به معروف در قرآن، اغلب پیامبران را جزو آمران به معروف و ناهیان از منکر قلمداد کرده و یکی از دلایل مهم قیام امام حسین(ع) را نیز همین مسئله دانسته که در نهایت منجر به شهادت ایشان شد.
* * *
اوصاف آمران از نظر قرآن
آمران دارای صفاتی هستند که آنان را از دیگر افراد اجتماع و امت متمایز میکند. از جمله این اوصاف که در قرآن بیان شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. برترین افراد امت: در میان امت اسلام، آمران و ناهیان، بهتر و برتر از دیگران هستند(آلعمران، آیه 110)؛ یعنی از نظر درجه کرامتی بالاتر از سطح عموم افراد امت قرار میگیرند؛ از همین روست که آنان خودشان به نوعی سرمشق دیگران میشوند؛ زیرا کسی که در سطح امر به معروف وارد میدان عمل اجتماعی میشود، خود باید صفاتی فراتر از اهل تقوای عام را داشته باشد و حتی از سطح تقوای خاص نیز که احسان به شکل عفو و گذشت است بگذرد(بقره، آیه 237) و به سطح اهل احسان کرامتی برسد، بهطوری که نه تنها اهل گذشت و عفو باشد، بلکه در مقام ایثار، با کرامت از خود بگذرد و به دیگران چیزی را ببخشد که خودش بدان نیازمند و محتاج است؛ یعنی از محبوبترینها و اختصاصیترین چیزهای مورد نیاز ضروری خویش برای دیگران بگذرد و ازخودگذشتگی داشته باشد.(انسان، آیات 8 و 9؛ حشر، آیه 9) چنین شخصی در جامعه، بهعنوان امامالمتقین با رفتار و کردار خویش مردم را به کار نیک و خیر میخواند هر چند که این منافاتی با دعوت و توصیه زبانی دیگران به کار خیر و معروف ندارد؛ ولی چون برترین مردم از میان امت اسلام است، هرگز بر خلاف خلقت و خلق الهی- انسانی رفتار نمیکند. این افراد، وقتی با گروهی نادان و جاهل علمی و عقلی مواجه میشوند، با کرامت از کنار آنان میگذرند.(فرقان، آیات 65 و 72)
2. اهل ایمان واقعی: آمران به معروف از مومنانی هستند که هیچگونه نفاق و دورویی در آنان نیست؛ یعنی به هرچه میگویند و انجام میدهند، باور دارند؛ پس چیزی را نمیگویند که اعتقاد ندارند، یا به کاری توصیه نمیکنند که خود انجام نمیدهند، بلکه هر کاری توصیه میکنند که خود عامل آن هستند.(توبه، آیات 67 و 71) در منابع تاریخی، مشهور است که در زمان پیغمبر اکرم(ص)، طفلی، بسیار خرمای تازه میخورد. هرچه او را نصیحت میکردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد، فایده نداشت. مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر(ص) بیاورد تا او را نصیحت کند. وقتی او را به حضور پیغمبر آورد، از حضرت خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد، اما آن حضرت فرمود: امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید. روز دیگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر(ص) حاضر شد. حضرت به کودک فرمود که خرما نخورد. در این هنگام زن که نتوانست کنجکاوی و تعجب خود را مخفی کند، از ایشان سؤال کرد: یا رسولالله! چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟ حضرت فرمود: دیروز وقتی این کودک را حاضر کردید، خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت میکردم، تأثیری نداشت.(نگاه کنید: حسن ذوالفقاری، داستانهای امثال، تهران، مازیار، چ 2، 1385، ص 539) در ضربالمثل فارسی بر اساس این روایت آمده است: رطبخورده منع رطب کی (چون) کند؟
ضرورت قرین شدن علم با عمل
امام صادق(ع) فرمود: اِنَّ العَالِمَ اِذَا لَم يَعمَل بِعِلمِهِ زَلَّت مَوعِظَتُهُ عَنِ القُلُوبِ كَمَا يَزِلُّ المَطَرُ عَنِ الصَّفَا؛ بهراستی هنگامیکه عالم به علم خود عمل نکرد، موعظه او در دلهای مردم اثر نمیکند، همانطور که باران از روی سنگ صاف میلغزد و در آن نفوذ نمیکند.(الکافی، کلینی، ج ۱، ص ۴۴؛ مقدمه معالم الاصول، کلینی) خدا در قرآن نیز میفرماید: آیا مردم را به نیکی دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید، با اینکه کتاب (آسمانی) را میخوانید؟! آیا نمیاندیشید؟ (بقره، آیه 44) یا میفرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد. نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد.(صف، آیات ۲ و ۳) حضرت امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ؛ آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگران باید به ادب کردن خویش بپردازد».(نهجال
بلاغه سیدرضی، ترجمه: کاظم محمدی و محمد دشتی، قم، انتشارات امام علی(علیهالسلام)، چ 2، 1369، حکمت 73). امام صادق(ع) نیز میفرماید: «کُونُوا دُعاةُ لِلنّاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ؛ مردم را با غیرزبان خود [به نیکیها] دعوت کنید».(شیخ کلینی، کافی، ج 2، ص 78)
3. متحد و همدل: هر چند که هر کسی مسئول است تا در مقام خیرخواهی، دیگران را به حق و صبر توصیه کند تا اینگونه از خسران و زیان ابدی رهایی یابد(عصر، آیات 1 تا 3)، اما بهتر آن است که برخی از امور از جمله امر به معروف به شکل گروهی و در قالب امت متحد و واحد انجام گیرد تا تأثیرگذار باشد؛ زیرا وقتی گروهی متحد به حق و صبر امر میکنند و مردم را به کارهای معروف دعوت و سفارش میکنند، احتمال تأثیر آن بیشتر خواهد بود. از همین روست که خدا در آیات 104 و 110 سوره آلعمران از امت اسلام خواسته تا گروهی خاص برای امر به معروف قیام کنند.
4. سازمانیافته: همانگونه که بهتر آن است که آمران به معروف گروهی و به شکل امت به این امر قیام کنند، همچنین از آنان خواسته شده تا سازمانیافته باشند؛ بنابراین، لازم است تا به شکل یک نهاد اجتماعی در ذیل نهاد نظام سیاسی ولایی به این امر قیام کنند تا بتوانند بر اساس همه اصول و قواعد امر به معروف مسئولیت هنجارسازی جامعه را بهعهده گیرند(آلعمران، آیه 104)
5. اخلاص: خلوص نیت و اخلاص از مهمترین ویژگیهای آمران به معروف و نهی از منکر است.(نساء ، آیه 114)
6. رضایت الهی: از مهمترین صفات آمران به معروف، آن است که تنها برای رضایت خدا به این امر قیام میکنند و هیچ چیز دیگری در نیت آنان راه نمییابد.(نساء، آیه 114) آنان از همه امکانات و قوت و قدرتی که در اختیار دارند، برای امر به معروف به کار میگیرند و بر آن هستند تا حدود الهی در اجتماع جاری شود.(حج، آیه 41)
7. پنهانکاری: آمران به معروف برای آنکه آبروی کسی برده نشود و امر به معروف تاثیر داشته باشد، به شکل نجوا و نهانی به این کار اقدام میکنند؛ بنابراین، مسائل دیگران را مطرح نمیکنند و حفظ آبرو میکنند.(همان)
8. بهرهمند از نور ایمان: از صفات آمران به معروف، بهرهمندی آنان از نور ایمان است که تجلی آن در آخرت به شکل سفید رویی به نمایش در میآید.(آل عمران، آیات 104 و 107)
9. متعهد به عهد الهی: از دیگر صفات آمران اینکه به عهدی که با خدا در روز الست بستهاند وفادار هستند و هرگز از عمل به آن استنکاف نمیورزند.(توبه، آیات 111 و112)
10. صبر: از آنجا که امر به معروف کاری دشوار است، لازم است تا آمران دارای صبر و شکیبایی باشند و از کوره در نروند و با استقامت و مقاومت تا رسیدن به هدف از پا ننشینند(لقمان، آیه 17)؛ زیرا على(ع) فرمود: مقصود از «واصبر على ما أصابك»، صبر بر مشقّات امر به معروف است. (مجمعالبيان، ذيلآيه)
11. عزم: امر به معروف از امور مهم اجتماعی است که سلامت اجتماع و روان امت را تامین میکند. بنابراین، داشتن عزم جدی در مقام عمل نسبت به آن بسیار مهم است. از همین رو آمران به معروف صاحبان عزمالامور هستند.(لقمان، آیه 17) آنان بر همه مشکلات و پیامدهای کار اجتماعی خویش واقف و آگاه بوده و بر آن صبر میکنند؛ زیرا صبر در طاعت را از امور مهم میدانند حتی اگر این امر موجب شهادت آنان در دفاع از وظیفه شود.(همان؛ آل عمران، آیه 21)
12. رها از خسران و آتش دوزخ: کسانی که به فریضه عمل میکنند از خسران ابدی رهایی مییابند(عصر، آیات 1 تا 3)؛ چنانکه عمل به فریضه موجب رهایی از آتش دوزخ است (تحریم، آیه 6)؛ زیرا از معصوم سؤال شد: چگونه اهل خود را از آتش نگهدارى كنيم؟ فرمود: به آنان امر و نهى كنيد. (كافى، ج5، ص62، ح3)
شهادت آمران به معروف و ناهیان منکر
بر اساس تعالیم قرآن، بسیاری از پیامبران که خود آمران به معروف و ناهیان از منکر بودند، به شهادت رسیدند؛ و در این میان غیر از آنان گروهی از مومنان نیز به تبعیت از پیامبران در قالب توصیه به حق و توصیه به صبر و انجام فریضه امر به معروف به شهادت رسیدهاند که از آن جمله میتوان به شهادت مومن انطاکیهاشاره کرد که تا پای جان برای بیان حقیقت و توصیه مردم خویش به پذیرش ایمان و همراهی با پیامبران ایستادگی کرد و به شهادت رسید.(یس، آیات 20 تا 27)
از پیامبر(ص) در ذیل آیه 21 سوره
آل عمران آمده است که یهودیان پیامبران و آمران به معروف از قوم خویش را به شهادت رساندند.(مجمع البیان، ذیل آیه)
از آیات قرآن به دست میآید که افرادی چون مومن آل فرعون برای امر به معروف به شهادت رسیدند؛ زیرا حاضر نشدند به کفر بمیرند و تابع حضرت موسی(ع) نباشند، بلکه نه تنها این گونه بودند، بلکه امت و حتی فرعون و فرعونیان را به حق و حقیقت توصیه و دعوت میکردند.(غافر، آیات 38 تا 45) در روايتى از امام صادق(ع) در تفسير آيه آمده است: فرعونيان، مؤمن آل فرعون را قطعه قطعه كردند.(بحارالانوار، ج 13، ص 163؛ نور الثقلین، حویزی، ج 4، ص 521، ح 54)
یهودیان در یک روز 43 پیامبر از صبح تا ظهر و 112 آمر به معروف را از ظهر تا شام به شهادت رساندند؛(مجمع البیان، ج 2، ص 262) این خود گواه روشنی بر قساوت آنان نسبت به مسئله دعوت به حق و امر به معروف است.(آل عمران، آیه 21).
ابوعبیده جراح مىگوید: از رسول خدا(صلى الله علیه و آله) پرسیدم کدامیک از مردم عذابش در روز قیامت از همه شدیدتر است؟ فرمود: «کسى که پیامبرى را به قتل برساند یا مردى را که امر به معروف و نهى از منکر مىکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس». سپس افزود: اى ابا عبیده! بنى اسرائیل ۴۳ پیامبر را در آغاز روز در یک ساعت کشتند، در این حال ۱۱۲ نفر از عابدان بنىاسرائیل قیام کردند و قاتلین را امر به معروف و نهى از منکر کردند، آنها نیز در همان روز کشته شدند و این همان است که خداوند مىفرماید: فبشرهم بعذاب الیم.
در تفسیر کبیر و مجمعالبیان و قرطبى نیز آمده است: بنىاسرائیل در اول روز آن هم در یک ساعت، چهل و سه نفر از پیامبران الهى و یکصد و دوازده نفر از آمران به معروف را به شهادت رساندند.
امام حسین(ع)
شهید امر به معروف و نهی از منکر
امام حسین (ع) براى امر به معروف و نهى از منکر به کربلا مىرود و در این راه و انجام فریضه به شهادت میرسد؛ چنانکه خود ایشان در وصیتنامهاش مىفرماید: اِنّى ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فى اُمَّهِ جَدّى، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهى عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّى وَ اَبى عَلىَّ بن اَبى طالبٍ (ع)؛ خروج و قيـام من از روى سركشى و خوشگذرانى و فساد و ظلم نيست، تنها براى اصلاح در امت جدم(ص) قيام کردم و ميخواهم به معروف امر کنم و از منكر بازدارم و به سيره جدم(ص) و پدرم على بن ابيطالب عمـل کنم. (بحارالانوار، ج 44، ص329).
آن حضرت در کربلا نیز در سخنانى خطاب به یاران خویش اهمیت این مطلب را چنین بیان فرمود «إِنَّهُ قَدْ نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ تَرَوْنَ وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَغَیَّرَتْ وَ تَنَکَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا وَ اسْتَمَرَّتْ حِذَاءً وَ لَمْ تَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَهًْ کَصُبَابَهًْ الْإِنَاءِ وَ خَسِیسُ عَیْشٍ کَالْمَرْعَی الْوَبِیلِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَی الْحَقِّ لَا یُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَی الْبَاطِلِ لَا یُتَنَاهَی عَنْهُ لِیَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِی لِقَاءِ رَبِّهِ مُحِقّاً فَإِنِّی لَا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَهًْ وَ الْحَیَاهًْ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما؛ همانا آنچه را بر ما وارد شده است شما مشاهده میکنید، دنیا تغییر چهره داده و ناشناخته و نیکویی از آن رویگردان شده است و این روند با سرعت ادامه دارد و چیزی از آن جز تهماندهای همانند تهمانده آب در میان ظرف و جز یک زندگی پست مانند چراگاه بد (مانند شورهزار) نمانده است. آیا نمینگرید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیشود؟ با این وضع مؤمن باید به لقای پروردگارش (شهادت)اشتیاق یابد، همانا من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز ملامت و ناراحتی نمینگرم».(مثیر الأحزان، ج1، ص44؛ تحف العقول، ص 245)
آمران به معروف و ناهیان از منکر با انحرافات جامعه مبارزه کردند؛ در این باره امیرالمؤمنین در خطبه شقشقیّه، در بیان دلایل پذیرش حکومت به همین مسئله امر به معروف به شکلیاشاره کرده و میفرماید: وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلی کِظَّهًِْ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم..؛ و اگر نبود عهدى كه خداوند از دانشمندان گرفته كه در برابر شكمبارگى هيچ ستمگر و گرسنگى هيچ مظلومى سكوت ننمايند، دهنه شتر حكومت را بر كوهانش مىانداختم.(نهجال
بلاغه، خطبه 3 معروف به شقشقیه).
امام باقر(ع) نیز مى فرماید: انَّ الاَمْرَ بِالْمَعرُوفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکَرِ سَبیل الاَنْبِیاءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ، فَریضَهًْ عَظیمَهًْ، بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکاسِبُ وَ تَرُدُّ الْمَظالِمُ و تُعمَرُ الاْرْضُ وَ یُنْتَصَفُ مِنَ الاْعْداءِ وَ یَسْتَقیمُ الاَمْرُ...؛ : امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است و واجب بزرگىاست كه واجبات ديگر با آن بر پا مىشوند، راهها امن مىگردد و درآمدها حلال مىشود وحقوق پايمال شده، به صاحبانش برمىگردد، زمين آباد مىشود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مىشود و كارها سامان مىپذيرد.(الكافي، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۵۵.)
محسن گودرزی