به گزارش بلاغ، کاندیدایی هنگام ثبت نام ریاست جمهوری گفت که اگر من تائید نشوم، در انتخابات شرکت نمیکنم و حتما توصیهاش به تمام طرفدارانش همین است که آنها هم شرکت نکنند.
او بر این باور است که طرفداران او فقط حق دارند به تنها او رأی بدهند و حق ندارند فکر کنند که میتوانند به دیگری هم رأی دهند.
او طرفداران خود را افرادی جمودالفکر با نگاهی بسته میپندارد و تصور میکند ارادت طرفداران به او، بیش از عشق و دلدادگیشان به انقلاب، نظام اسلامی و ولی فقیه است. او دچار توهمی است که تصور میکند طرفدارانش حتی با آگاهی به عمق مبانی فکری او، که قائل است عموم مردم میتوانند با امام زمان (عج)، در صورت طهارت نفس، ارتباط برقرار کنند و این روحانیون هستند که برای رونق کسب و کار خود، سعی میکنند موضوع غیبت و عدم دسترسی به امام زمان (عج) را بزرگ جلوه دهند و ولایت فقیه را جایگزین ولایت امام کردهاند تا بازارشان دائم گرم باشد، همچنان باز هم از او حمایت خواهند کرد و حال آنکه، افراد هوادار، بیشتر تحت تاثیر پرکاری و پرخاشگری و دو قطبی سازی و صراحت لهجه او هستند و هیچ از تغییر فکری و عدول از مواضع انقلابی و درغلطیدن او به آغوش فکری آنانی که محبوبیت خود را مرهون درگیرشدن با آنهاست، خبر ندارند.
حتی اگر کسی حوصله نکند و یا تعصبش نسبت به این شخص به او اجازه تامل و تحقیق پیرامون تغییرات و دگرگونیهای فکری او را ندهد، با کنار هم نهادن رفتارهای سالهای پساقدرتش و حتی چهار ساله دوم ریاست جمهوریش، میتواند به این تغییرات فکری و نگرشهای اعتقادیش آگاهی یابد.
نکته مشترکی که در همه کنشهای این سالهای او به چشم میخورد، اشتهای زیاد برای مطرح شدن و روی نگاه و توجه جامعه بودن است. نامههای سرگشاده به این و آن نوشتن، ترامپ و روسای جمهور غربی و اروپایی را مخاطب قراردادن و فعال نگه داشتن شبکه استانی و رفتن هر از گاه به شهرستانها و حرفهای چالشی زدن و بگم بگم راه انداختنهایش آنهم نه برای افشای چهرههایی که با آنها هنگام مسئولیت مشکل جدی داشت، بلکه با نیروهای انقلاب و ولایی و به زیر سئوال بردن اصول و مبانی نظام اسلامی و در راس آن، ولایت فقیه، از مصادیقی است که این فرد اهتمام خود را مصروف آنها داشته است.
این فرد در هنگام ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری 1400 در مصاحبه با مجله اندیشه پویا خود را یک لیبرال دموکرات معرفی کرده است. وی در این گفتگو گفته است که "از هاشمی دفاع کردم چون تخریب او ناجوانمردانه و نامردی بود." و حال آنکه همه میدانند که او بزرگترین منتقد هاشمی رفسنجانی بود و بسیاری از آراء او نیز بواسطه همین موضع علیه هاشمی جذب شده بود.
از این موارد بگذریم و تعجب خود از اظهار آن کاندیدای ریاست جمهوری را پنهان نکنیم که گفته بود: اگر تائید نشوم، در انتخابات شرکت نخواهم کرد. یعنی انتخابات را تحریم خواهم کرد. این اظهارات در شرائطی از سوی این فرد، که سابقه 8 سال ریاست جمهوری این کشور را عهدهدار بود، از آنجا ایجاد قضاوت میکند که او میداند همه افرادی که در انتخابات به صحنه میآیند، باید نظام، قانون اساسی، جمهوریت، اسلامیت و ولایت فقیه را با همه وجود قبول داشته باشد. وقتی او با همه سوابق و ادعاها، چنین از تحریم انتخابات آنهم بدلیل عدم تائید خود میگوید، نشانه این واقعیت تلخ است که او خود را از نظام و ساختارهای آن، که در رأس این نظام ولی فقیه و نائب امام زمان(عج) قرار دارد، بالاتر میداند و برای طرفداران خود نیز استقلال رأی را نمیپذیرد و نظر ضدانقلابی خود را به آنها تحمیل میکند.
به یاد آن فرموده بلند مولیالموحدین امیرالمومنین علی علیهالسلام میافتیم که خروج از خط مستقیم هدایت را نابودی و هلاکت ذکر میفرمودند. واقعاً خداوند عاقبت امورمان را ختم بخیر فرماید. مشاهدات امروزمان از سرنوشت بزرگان مردود، باید درسی باشد در خودپالایی و مراقبه نفس.
محمد فاطمی