به گزارش
بلاغ، اندیشمندی همچون آیتالله علامه محمدتقی مصباح یزدی با برخورداری از نبوغ فکری و پشتوانه غنی ایدئولوژیکی، که توانست عقبه مقتدری از مبانی کلامی و براهین مستدل را از متن و بطن قرآن و احادیث استخراج و با دلائل متقن و مستحکم عقلی و فلسفی ارائه دهد، از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب توانست دژ امنیتبخش و رسوخناپذیر فکری پیرامون نظام اسلامی را بوجود آورد که نتیجه آن، اظهار عجز و ناتوانی و در مآل بازگشت به اسلام و توبه و انابه از سوی شخصیتهای فکری همچون احسان طبری، آن بزرگترین نظریه پرداز دنیای مارکسیست لنینیست و کیانوری بود.
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در سن ۲۷ سالگی با درک دروس حضرات آیاتی بمانند: آیتاللهالعظمی بروجردی، امام خمینی(ره) و آیت الله بهجت و حضرت علامه محمدحسین طباطبایی، به درجه اجتهاد نائل آمد. او با نبوغ فکری توانست در کوتاهترین زمان ممکن، خالق آثار برجسته در مباحث اخلاقی، تفسیر، فلسفه و مناظرههای نافذ و ماندگار شود.
همراهی موثر با نهضت امام خمینی(ره) از نخستین روزهای شکل گیری قیام آن قائد عظیمالشان و ایفای نقش بصیرتی در این نهضت تا آخرین لحظههای حیات طیبه خود، بدون هیچ ادعا و کاملاً متواضعانه و تلاش در تقویت مهمترین رکن حیاتی نظام اسلامی، یعنی ولایت فقیه، از برجستگیهای این استاد ممتاز و برجسته جهان اسلام بود.
تقوای علمی و سیاسی فوقالعاده آیتالله علامه مصباح یزدی، از او شخصیت منحصربفردی ساخت که برای دوست و دشمن قابل احترام و مثال زدنی بود. تمرکز حیرتآور جریانهای فکری ملتقط و منحرف وابسته به نحلههای بیگانه بر روی تخریب این شخصیت وزین و متین گویای نقش اساسی و تعیینکننده آن فیلسوف عارف و واصل در پیشبرد اهداف و آرمانهای نظام مقدس اسلامی بود.
با نگاهی به اندیشهها و آثار منطوق و مکتوب این فرمانده بزرگ قرارگاههای بصیرتی و آگاهیبخشی و بیان مقام معظم رهبری در مورد حضرت علامه، که ایشان را مطهری عصر حاضر نامید، هدفگذاری نشریات و روزنامههای زنجیرهای اصلاح طلب در برخورد تخریبی با افکار و مواضع انقلابی این صاحب نظر، موانعی را پیش روی مردم بویژه نخبگان و دانشگاهیان و حتی حوزویان برای شناخت حقیقی افکار و اندیشهها و بهرهگیری از شیوه و سبک زندگی و مشی و ممشای این متفکر و خلاق جهان اسلام شد. ظلم بزرگ به منابع فکری و نیروی انسانی ایران و جهان، عدم معرفی علامه مصباح یزدی و زوایای زندگی ساده و بی آلایش وی بوده و هست. او سنگربان امین و باکفایت مرزهای هویتی برای انسان معاصر و مسلمانان جهان و پیروان اهلبیت علیهم السلام بود.
از آثار وجودی او، تربیت صدها و هزاران شاگرد برای جهان اسلام و ایران و ایجاد موسسه علمی پژوهشی امام خمینی( ره) است که اگر برای تحقق تلاشهای این نادره از همان سال نخست انقلاب تلاش و سرمایهگذاری لازم صورت میپذیرفته بود، بطور قطع و یقین، وضعیت کنونی ایران و جهان اسلام اینگونه نمیبود.
از تاسف خوردن و تاثر فقدان این سرمایه بی بدیل که بگذریم و بخواهیم بسرعت گذشتههای از دست رفته را جبران کنیم، دولت جمهوری اسلامی ایران باید در جهت اجرایی شدن طرحها و برنامههای علمی حضرت علامه برای تولید و ارائه علوم انسانی فطری و اسلامی توسط شاگردان ذیصلاح آن اندیشمند فقید بدون فوت وقت بکوشد.
آثار کنونی آن عالم ربانی را به زبانهای مختلف منتشر کند و از کمک به تلاشهای موسسه فاخر میراث آن نامدار دریغ نورزد.
بدون تردید، در خشکاندن منابع تغذیه فکری جریانهای تکفیری و داعشی، نقش حضرت علامه میتواند اساسی و راهگشا باشد.
مبانی فکری علامه فقید مصباح یزدی بهترین تاثیر را در نابودی مبانی فقهی تکفیریهایی خواهد داشت که خروجی این تفکرهای افراطی و انحرافی چیزی جز القاعده، طالبان، داعش، جبهه النصره و...، نیست. بدین جهت، نقش حضرت علامه مکمل تاثیر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در نابودی جریان تکفیری است.
بهطور قطع و یقین، جهان پس از تکفیریها و داعش و با اندیشتههای مکتب حاج قاسم و حضرت علامه، جهان زیبا و امن و با آرامش خواهد بود. جهان بدون آمریکا و استکبار، جهان بدون نظام سلطه، جهانی خواهد بود که بشدت نیازمند فرهنگ مهدوی از طریق مکتب حاج قاسم سلیمانی و حضرت علامه مصباح یزدی است.
محمداسماعیل امامزاده