به گزارش
بلاغ، آموزش و پرورش مکانی امن برای پرورش روح اخلاق مداری و انسانیت برای تعالی اهداف جمهوری اسلامی ایران است و هدف از آموزش، ساختن جامعهای سالم بر پایه صداقت، عدالت و جوانمردی و دیگر فضائل اخلاقی است و هدف از تربیت ،پرورش افکار سالم و صالح جامعه در سطوح فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... میباشد ..اما این روزها حال و هوای آموزش و پرورش کشورمان خوب نیست.
آزمون استخدامی آموزش و پرورش در تاریخ ۲۰ تیرماه سال جاری در بین آموزشیاران و آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی در عین بی عدالتی برگزار شد. طبق قانون مصوبه سال ۹۵ قرار بود آموزشیاران و آموزش دهندگان قبل از سال ۹۰ مشمول این طر ح شوند اما با تزریق اصلاحیههای متعدد تک دورهایها و دو دورهایها نیز به آزمون ملحق شدند در نهایت نتیجه آزمون در هفته اول مردادماه سال جاری اعلان و تعدادی از پرسابقهترین و زحمتکشترین افراد با تک دورهایها در یک تراز قرار گرفته و با حد نصاب نمره ارزشیابی شدهاند حدنصاب نمرهای که طبق قانون مصوب در شیوه نامه ۵۰ در صد نمره قبولی در نظر گرفته شده بود اما ناگهان به ۳۵ درصد رسید و به ده هزار نفر ارفاق نمره صورت گرفت در حالی که تنها ۷هزار نفر از شرکت کنندگان آزمون، قبول شدگان واقعی بودهاند.
در این آزمون تنها برای کسانی که پذیرفته نشده بودند کارنامه و ریز نمرات دروس عمومی و تخصصی صادر شد و اما نیروهای نهضتی که با توجه به نیازمندی آموزش و پرورش در سال گذشته طبق سنوات همکاری با سازمان نهضت سواد اموزی بر حسب امتیاز مکتسبه به عنوان نیروی حقالتدریسی انتخاب و کد پرسنلی دریافت کرده و در مناطق دور افتاده و محروم پایههای تحصیلی را اداره کردهاند.
پس از برگزاری آزمون و سازماندهی شدن در مدارس مناطق و شهرستانهای خود با قانون قطع همکاری مواجه شدهاند این در حالیست که آموزش و پرورش به دیگر قوانین موجود درشیوه نامه خود عمل نکرده است، اما بر ملغی شدن کد پرسنلی نیروی حق التدریس پس از تامین نیروی انسانی از چهار گروه مشخص، پافشاری کرده و سرانجام بی سابقهترین فاجعه فرهنگی تاریخ در آموزش وپرورش به وقوع پیوست و نیروهای نهضتی که با توجه به فرمان امام خمینی(ره) در مناطق محروم و کوهستانی با آموزش و پرورش مخلصانه همکاری نمودهاند به چنین سرنوشتی شوم مبتلا شدهاند. آیا هیچ دست کریمانهای نیست که ناگهان در قانون لغو همکاری دست برده و آنرا تغییر دهد؟.
آیا شایسته است نیروی نهضتی با ۱۰ یا ۱۵ سال سابقه همکاری با تک دورهایها در یک ترازو قرار بگیرند؟ و این است عدالت از سوی دستگاه تربیتی کشور که میخواهد نیروی انسانی عدالتگستر تربیت کند؟!..
جناب آقای وزیر محترم آموزش و پرورش آیا این شرط انصاف است؟. شما که میدانستید قرار است از چهار گروه، نیروی انسانی خود را تامین کنید چرا به ما کد پرسنلی داده اید؟ و ما را به ماده قانونهای دست و پاگیر واگذار نمودهاید ؟.
به خانوادههایمان چه جوابی بدهیم ؟. پس از یک سال تلاش و پشتکار بی وقفه آن هم در شرایط سخت کرونایی در مناطق دور افتاده با جوانی و انگیزه و آبرویمان بازی شده است و درنهایت بی سواد خطابمان کردند.
اگر بی سواد بودیم چگونه توانستیم شش پایه ابتدایی را در مناطق محروم کوهستانی با روزهای سخت و سرد زمستانی به تنهایی اداره کنیم؟ و چه بسا مخلصانهتر از دیگران به دور از هر گونه امکانات ارتباطی تلاش کردهایم .
اما سرانجاممان به قانون شیوه نامهای غیراستاندارد ختم شد.
ان الله لایُضییع اجر المحسنین
فردی از عشاق جامانده تعلیم و تربیت