تاریخ انتشارجمعه ۱۶ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۳
کد مطلب : ۳۸۴۰۶۴
پیداها تنها در کلانشهرها نیست که بتوانند فهرست افتخارات دولتمردان را بالنده کنند، ناپیداهایند که قادر به نمایش اصالت کارکرد تیزبینانه و دلسوزانه مسئولانند.
۱
plusresetminus
به گزارش بلاغ، ناپیداها همواره مورد اهتمام دولت‌ها در کتمان دردها و زمینه‌های بروز آسیب‌هایند.
دولت‌ها چندان تمایلی به نمایان شدن ناپیداها ندارند؛ چراکه این ناپیداها در راستای اهداف انقلاب اسلامی نیستند و دولت‌ها نیز برای اثبات تطابق کارکرد خود با آرمان‌های انقلاب سعی بر کتمان ناپیداها دارند.

فهرست بلند ناپیداها در کشورمان ایجاب می‌کند تا با آشکارشدن این ناپیداها تلاش فراگیر با همکاری عمومی و با محوریت دولت و نهادهای مرتبط صورت پذیرد تا در مدت زمانی مشخص بتوان هریک از این ناپیداهای ناگوار را به برگی زرین در کارنامه نظام اسلامی تبدیل کرد.

دولت قله‌نشین آشکارشده‌ها
شاید بزرگ‌ترین ناپیدا، ضعف مدیریت دولت و ناکارآمدی آن در اداره کشور متناسب با شأن و شخصیت بی‌مثال ملت بزرگ ایران باشد که در اکثر مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور می‌توان آن را روزانه حس و لمس کرد و برای تفهیم آن هیچ توجیهی را نمی‌توان ذکر کرد و به قبول مردم نشاند.

برای اثبات این ناپیدا روی هرچه در حوزه اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، سیاسی و حتی مسائل غیرمترقبه‌ای همچون سیل اخیر بخواهید انگشت بگذارید، می‌توان به عمق این ناپیدای بزرگ پی برد، که اگر دولتی توانمند برخوردار از برنامه‌های جامع و همه‌سونگر بر کشور حاکم می‌بود و متناظراً، استانداران و مدیران شایسته را برمی‌گزید، و خود نیز در خط مقدم خدمات‌دهی به آسیب‌دیدگان حاضر می‌شد، بسیاری از رنج‌های امروز مردم بر آنان تحمیل نمی‌شد.

فارغ از نگاه سیاسی، چاره کار در این بخش، هوشیاری و انتخاب بصیرانه مسئولانی است که انتخاب آنها در دو قوه مجریه و مقننه به مردم سپرده شده است. سامان‌یابی امور کشور در گرو انتخاب شایسته از سوی مردم در هنگامه انتخابات است، که غفلت و سستی در این ارتباط و ترجیح نفع آنی ناشی از فروش رأی و یا جوزدگی در انتخاب می‌تواند کشور را دچار آسیب‌های فراوان کند که دود آن در درجه اول به چشم خود مردم می‌رود.

مدیریت فانتزی بحران، پیداشده بعدی
ناپیدای بزرگ دیگر، که سیل اخیر در کشور برملا کرد، ناتوانی دستگاه‌های متولی پیشگیری، امداد و نجات است. برگزاری مانورهای متعدد در شرائط عادی این واقعیت را به اثبات رساند که برنامه‌های مانور با واقعیت صحنه چقدر فاصله دارد و این فاصله را بیشتر می‌توان در جلسات مدیریت بحران استان‌ها با وقوع حوادث بهتر مشاهده کرد.
ابتداء اینکه "مدیر کلی" با عنوان مدیریت بحران با بودجه‌های کلان در طول سال با نیروهای موظفی خود در استان‌ها چه می‌کنند که نمی‌توانند زمینه‌های بروز حوادث را از بین ببرند و یا در آن راستا به اجرای برنامه بپردازند تا اینگونه حوادث از مردم و اموال آنان تلفات نگیرد و آسیب‌های جبران‌ناپذیر روحی روانی بر مردم حادثه‌دیده باقی نگذارد؟!. بروز اعتراضات جدی مردم سیل‌زده در استان‌های مختلف طی این روزها مبین چنین واقعیت تلخی است که از سوی دولت باید چاره‌جویی شود.

نکته دوم در همین ارتباط، نحوه مدیریت بر صحنه حوادث است که هنوز مشخص نیست در هنگامه حادثه‌ای همچون سیل و زلزله چه کسی با چه مسئولیتی متولی مدیریت بر مراحل امداد، نجات، نظارت بر کمک‌رسانی و پاسخگویی در قبال مسائل مختلف حادثه پس از وقوع است.

خانه‌های ناامن، قاتل ساکنان خود
ناپیدای بعدی، وجود خانه‌های کاهگلی و خشت‌خامی در شهرها بویژه در روستاهای کشور بخصوص در شمال ایران و مازندران است که بدلیل بالابودن رطوبت و بارندگی‌ها، نشان‌دهنده بالابودن ضریب آسیب‌پذیری این خانه‌ها در قبال کوچک‌ترین سیل است. سیل بمجرد اینکه وارد این خانه‌ها شود، با وارفتن و خیس‌خوردن خشت‌خام‌ها، سقف خانه‌ها سقوط کرده و زندگی و دار و ندار خانواده‌ها را نابود می‌کنند.

در جریان سیل اخیر در مازندران، صددرصد خانه‌های خشت‌خامی دچار تخریب صددرصدی شده و نیازمند نوسازی کامل هستند. سیل اخیر در کنار همه مرارت‌هایش، این حسن را داشت که این خطر را آشکار ساخت تا وزارت مسکن و شهرسازی به این نگرانی ملی بپردازد و تنها وظیفه خود را تمهید شرائط برای ساختن خانه در شهرها نداند و به صنعت خانه‌سازی در روستاها توجه جدی کند. اینکه طی دولت آقای روحانی بذترین بی‌توجهی به مسکن شد و با رکود ساخت و ساز، صدها هزار شغل تعطیل و چند میلیون فعال این صنعت بیکار شدند، گویای ناآشنایی دولت نسبت به وظیفه خود در امن‌سازی مسکن مردم در شهرها و روستاهاست که باید پس از این سیل و بازگشت به شرائط عادی، دولت به جبران این غفلت خود بپردازد و وزارت مسکن و شهرسازی ماموریت تعریف‌شده با زمانبندی مشخص در استان‌ها شود و بر تحقق این وظائف نظارت جدی بعمل آید.

نامهندسی‌ در احداث‌ها
ناپیدای دیگری که خود را از زیر آب درآورد، فقدان مهندسی مآل‌اندیشانه در جاده‌سازی و مهمتر از آن شهرسازی و توسعه روستاهاست. سیل توانست با به زیر آب بردن بسیاری از راه‌ها، ارتباط روستاها، شهرها و استان‌ها را از یگدیگر قطع کند؛ چرا که خود از ارتفاع مطلوب برخوردار نبود و تخریب و شسته شد.

این وضعیت را برخی شهرها و اغلب روستاهای‌مان نیز برخوردارند. نمی‌شود این استدلال را پذیرفت که سیل اخیر در 20 یا 30 سال اخیر بی‌سابقه بوده و نمی‌توان این استثناء را وسیله‌ای برای قبول هزینه‌های گزاف در ابنیه‌سازی قرار داد. نکته اساسی و راهبردی در این است که حفظ جان، آرامش و اموال و دارائی‌های مردم یک شهر، روستا و استان این ارزش را دارد که با تفکر معطوف به افق‌های میان و بلندمدت، زندگی توأم با امنیت و آرامش را برای سال‌های سال رقم بزنیم و در شهرسازی و ابنیه‌سازی و ایجاد زیرساخت‌ها به امنیت پایدار آنها در قابل سیل و زلزله سرمایه‌گذاری لازم را انجام دهیم.

خسارات اخیر کشور در جریان سیل 23 استان، نتیجه بی‌توجهی نسبت به مصونیت‌بخشی به واحدها طی قریب دو دهه خشکسالی ایران عزیز است که باید برای این درس پرهزینه، نتائج درخشانی را برای آینده کشور و مردم عزیزمان بدست آوریم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آمریکا مضحکه کارشناسان جهان شد
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰
عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴