به گزارش
بلاغ، سازمان جهانی بهداشت روز دهم اکتبر هرسال میلادی را بهعنوان روز جهانی بهداشت روان نامگذاری کرده است و در ایران هم بهتبع آن، همه ساله از 24 تا 30 مهرماه به نام هفته بهداشت روان کارهای پراکندهای انجام میشود. متأسفانه کشور ما (ایران) از این حرکت جامعه بشری به دورمانده است.
عنصر اصلي در بهداشت رواني، پيشگيري است. در مواجهه با چالشها و مشکلات روزمره، ما بر اساس ویژگیهای رواني خود با آنها برخورد میکنیم. نقش فرهنگیان و دانشگاهیان در این میان چگونه است؟ آیا میشود فرهنگیان در حاشیه باشند و از این قشر در حاشیه، جستوجوی بهداشت روان جامعه را کرد؟
بهداشت رواني همان سلامت فکر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان است. در زندگي «چگونه بودن» خيلي مهمتر از «بودن يا نبودن» است. کسي که احساس ناراحتي نکند، ازنظر رواني سالم محسوب میشود. يکي از اهداف اصلي بهداشت رواني زندگي شادتر است؛ چراکه شاد زيستن از افسردگي و بيماريهاي روحي و رواني پيشگيري مينمايد …
سلامتی و بهداشت چه بهصورت فردی و چه بهصورت جمعی، بیتردید مهمترین بخش از مسائل حیات بشر است، در این میان بحث بهداشت روان در دهههای اخیر از طرف سازمانهای بینالمللی بهصورت خاص پیگیری میشود تا آنجا که سازمان جهانی بهداشت روز دهم اکتبر هرسال میلادی را بهعنوان روز جهانی بهداشت روان نامگذاری کرده است و در ایران هم بهتبع آن، همه ساله از 24 تا 30 مهرماه به نام هفته بهداشت روان کارهای پراکندهای انجام میشود.
موضوع بهداشت روانی و تأمین آن برای مردم، سازمانها و دولتها، بسیار مهم است؛ چراکه با کارایی فردی و اجتماعی افراد و در کنار آن با پیشرفتهای علمی، صنعتی و…جامعه گرهخورده است.
امروزه اکثر کشورها منابع زیادی را برای بهبود بهداشت روانی جامعه صرف میکنند و در کنار آن با تدوین برنامههای جامع از سازمانها و منابع محلی – اجتماعی نیز کمک میگیرند، به نظر میرسد کشور ما (ایران) از این حرکت جامعه بشری به دورمانده است.
امروز در دنیا برای داشتن جامعهای سالم جهت رسیدن به توسعه پایدار، انسان سالم و خانواده سالم و بهدور از تنشهای روزمره را هدف قرار میدهند.
سلامت را به دو صورت میتوان تعریف کرد. طبق تعریف منفی، سلامت عبارت از فقدان بیماری است و طبق تعریف مثبت، سلامت با ارتقای بهداشت مرتبط میشود؛ حتی در افراد سالم، سلامت سطحهای مختلفی دارد.
بهداشت روان نیز چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است. بعد مثبت بهداشت روان که سازمان جهانی نیز روی آن تکیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است. «سلامتی یک حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است، نهفقط فقدان بیماری و یا ناتوانی». سازمان جهانی بهداشت همچنین تأکید دارد که هیچیک از موارد فوق بر دیگری برتری ندارد.
مفهوم سلامت روان شامل آسایش ذهنی، احساس خود توانمندی، خودمختاری، کفایت، درک همبستگی بین نسلی و شناخت توانایی خود در محقق ساختن ظرفیتهای عقلی و هیجانی خویش است.
بهگونهای دیگر میتوان گفت: بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فرد تواناییهایش را بازمیشناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی مدارا کند، ازنظر شغلی مفید و سازنده باشد، برای اجتماع خود نقشی ایفا کند و با دیگران مشارکت و همکاری داشته باشد.
بهداشت رواني همان سلامت فکر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان است، همچنان که از جسم خود مراقبت میکنیم روح خود را نيز بايد مقاومتتر کنيم تا زندگي بهتري داشته باشيم.
در زندگي «چگونه بودن» خيلي مهمتر از «بودن يا نبودن» است. ايجاد فرصت براي شکوفايي استعدادها، تواناییها و کنار آمدن با خود و ديگران يکي از اهداف مهم و اساسي بهداشت رواني است. جوامع مختلف سعي میکنند تا سیاستهای مربوط به بهداشت رواني را سازماندهی کنند. اصل کلي در اين تلاش، سالمسازی محيط فردي و اجتماعي است که افراد جامعه را دربرمیگيرد.
سازمان جهاني بهداشت بیان میکند، بهداشت رواني عبارت است از «توانايي کامل براي ايفاي نقشهای اجتماعي، رواني و جسمي». اين سازمان معتقد است که بهداشت رواني فقط عدم وجود بيماري و يا عقبماندگی نيست، بنابراين کسي که احساس ناراحتي نکند ازنظر رواني سالم محسوب میشود.
انجمن بهداشت روانی کانادا در یک دید جامع، بهداشت روانی را در سه قسمت «نگرشهای مربوط به خود، نگرشهای مربوط به دیگران و نگرشهای مربوط به زندگی» تعریف میکند. ازنظر این انجمن بهداشت روانی یعنی: توانایی سازگاری با دیدگاههای خود، دیگران و رویارویی با مشکلات روزمره زندگی.
بنابراین میتوان گفت که سلامت یا بهداشت روان برای هماهنگی بین ارزشها، علائق و نگرشها با رفتارها و اعمال است. براساس نظرگاه فرهنگی، اعتقادات دینی بویژه در میان مسلمانان، میتواند امنیت روانی و بهداشت فکری و روحی اطمیانبخش را بوجود آورد، که هیچگاه در مواجهه با ناملایمات و سختیها دچار تزلزل نشود و دژ مستحکمی را برای فرد معتقد و دینی ایجاد کند.