به گزارش
بلاغ، کلمه تشویش اذهان عمومی این روزها زیاد شنیده میشود.
هر جا که رسانه یا فعالان رسانهای حقایق را مطرح کردند، مسببان تشویش اذهان عمومی میشوند.
به نظر میرسد باید یک درنگ ملی برای رسیدن به اجماع بین دولت و ملت بر روی مفهوم و مصداق "تشویش اذهان عمومی" بوجود آید تا این واژه مثل نقل و نبات از سوی دولت حواله رسانهها نشود و هم اینکه رسانهها هم بدانند که حد و حریم تشویش کجاست و نباید به آن حریم نزدیک شوند.
دامنه تشویش عمومی چه وسیع است؟!
مهم نیست که مسئولان و متولیان چه اقداماتی انجام میدهند، اگر هر موضوع و مشکلی توسط فعالان رسانهای ولو حقیت مطرح شود،اذهان عمومی را مشوش کردند.
در حادثه پلاسکو به مردم قول دادند که تسهیلات مناسبی در اختیار آسیبدیدگان قرار میدهند، بعد از یک سال آب از آب تکان نخورد، وقتی رسانهها مطرح کردند، اذهان عمومی را مشوش میکنند.
یادآوری قول مسئولان که تشویش نیست!
در جریان انتخابات ریاست جمهوری به مردم قول دادند که یارانه هیچ یک از افراد قطع نمیشود، موقع بودجه نویسی اعلام کردند که یارانه 33 میلیون نفر قطع میشود؛ این وسط نقدی از سوی رسانهها انجام نشد، تنها گفتههای خودشان منعکس شد، دوباره رسانهها محکوم به تشویش اذهان عمومی شدند.
وعدههای برجام محقق نشد،درباره ابعاد برجام در رسانه ملی صحبت کردن و حرف زدن باعث تشویش اذهان عمومی میشود، بنابراین، یعنی لالمونی! تا متهم به تشویش اذهان عمومی نشوند.
تشویش چقدر پردامنه شده است!
چقدر اقداماتی که باعث تشویش اذهان عمومی در کشور میشود زیاد شده است، درباره کرسنت نباید صحبت کرد، در ارتباط با سکوت وزیر نفت درباره کشتی سانچی حرف نزنید، درباره تخلف فرماندار در جلسه امتحانی صحبت نکنید، درباره پلهای عابر پیاده صحبت نباید کرد، درباره زمین خواری و جنگل خواری مازندران نیاز نیست که رسانهها مطلب منتشر کنند، درباره طرح تحول صحبت کردن و مطلب نوشتن سبب تشویش اذهان عمومی میشود، اگر رسانهای درباره اوضاع و احول بیکاری در استان صحبت کند، مسبب تشویش اذهان عمومی میشود.
تشویش یعنی هر بیان کاستیها؟!
صحبت کردن درباره مشکل زباله مازندران، آلودگی آب استان، بیماری آنفولانزا، صحبت کردن درباره عدم تکریم ارباب رجوع در سطح ادارات دولتی، آمار بالای طلاق، وضعیت نامناسب صنایع،... همه و همه باعث تشویش اذهان عمومی میشوند، بحث گلایههای مردمی از بانکها، افزایش آمار تلفات جادهای، حتی به نظر میرسد که صحبت کردن درباره نبود رمپ مناسب برای عبور مغولان عزیز هم سبب تشویش اذهان عمومی میشود!.
نکته اینجاست که مسببان اصلی کم کاری، در حاشیه امن قرار دارند و فعالان رسانهای اگر موضوعی را مطرح کنند، مسبب تشویش اذهان عمومی مردم میشوند.
ایستگاهی برای تجدیدنظر تشویش
حضرات انگزنندگان! آیا بهتر نیست کمی درباره کرده خودتان تجدید نظر کنید تا تعداد اقداماتی که باعث تشویش اذهان عمومی میشود را منعکس نکنند؟
مسئولان زمانی که پیشت تریبون در برابر رسانهها قرار میگیرند، آنها را رابط بین مردم و خودشان ذکر میکنند، این ارتباط زمانی به هم میریزد که حرف حقی از مردم در رسانهها بازتاب داده شود، آن موقع رسانهها مسببان تشویش اذهان عمومی میشوند.
واقعاً آیا این هم تشویش است؟!
در دولت گذشته، دولت برای حدود چهار سال، دولت گذشتهتر از خودش را نقد کرد، در حال حاضر چون دولت گذشتهای از نظر این دولت وجود ندارد، توپ کم کاریها در زمین رسانهها تحت عنوان تشویش اذهان عمومی قرار گرفته و هرجا حرف مردم انعکاس داده شود، اذهان عمومی مشوش میشود.
سئوال؛ جناب مسئول! شما جای خبرنگاران باشید، درباره عملکرد خودتان در کشور چه طور قلم میزدید؟
بفرمایید این گوی و این میدان...