تاریخ انتشارچهارشنبه ۸ آذر ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۹
کد مطلب : ۳۲۸۶۰۲
ای کاش احمدی‌نژد اکنون کمی تامل می‌کرد که چرا رسانه‌ها و کانال‌هایی که تا دیروز به او فحاشی می‌کردند امروز به تریبون او بدل گشته‌اند.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،  شاید اگر خواسته شود در میان چهار رئیس جمهور بعد از بازنگری قانون اساسی که اختیارات اجرایی را تمام و کمال از نخست وزیری به ریاست جمهوری منتقل نمود به خبرسازترین آنها اشاره شود قطعا باید از محمود احمدی‌نژاد ریس جمهور دوره نهم و دهم نام به میان آورد.

محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری بود که در آغاز شروع بکارش یک امید فراگیری در میان  توده مردم جاری و ساری شد. امیدی که در پی سفرهای استانی هیات دولت با تمام ید و بیضاءاش، هر روز بیشتر از قبل هم می‌شد. این روند تا کابیته اول او تا حد زیادی ادامه داشت، اگرچه در این میان برخی از مصوبات سفرهای استانی تنها در همان پستوی دبیرخانه دولت ماند و هرگز اجرایی‌نشد و یا اینکه برخی از مدیران استانی، شهرستانی، بخشی و حتی ملی روحیات خدمت‌گذاری صادقانه و همه جانبه در آنها یافت نمی‌شد اما بهرتقدیر یک نسیم خنکی وزیدن گرفت. این نسیم تا آنجا ادامه داشت که پیرامون محمود احمدی‌نژاد آرام آرام در اختیار کسانی قرار گرفت که به لحاظ اعتقادی و مبنایی،نه تنها با خیزش ارجمند سوم تیر وجه اشتراکی‌نداشت بلکه در بسیاری از موارد هم با آن  تضاد آشکاری داشت.

دوستان حقیقی احمدی‌نژاد ابتداء در جلسات خصوصی و دیدارهای چند نفره و بعضاً دونفره‌ای که با او داشتند تلاش کردند تا خطر این جماعت را به وی یادآوری کنند. اگرچه این تلاش ها گسترده تر و حتی علنی هم شده بود اما متاسفانه درب روی همان پاشنه معیوب می‌چرخید و ارادت محمود احمدی‌نژاد به آن جماعت، هر روز  جدیدتر و پررنگ تر از قبل می‌شد. کار به آنجا کشید که برخی از اصلی‌ترین رفقای او در ایجاد خیزش عظیم سوم تیر او را ترک کنند اگرچه در این میان هم باید به این نکته هم اذعان کرد که برخی از رفقای او، در شکل گیری این دوری کمی عجله کرده و خود آتش بیار معرکه شده بودند، اما بهرتقدیر نوع رفتار و گفتار او در شدت و حدت دادن به آن دوری موثر بود. بهرتقدیر در چیدمان دولت دوم احمدی‌نژاد سلیقه اعوان و انصار فعلی او بسیار قابل ملاحظه بود که این خود بر اعراض پیشین یاران قبلی از او می افزود. جالب اینجاست که در این میان اخباری عجیب و البته نگران کننده از هم نشینی و هم نشستی محمود احمدی‌نژاد با کسان رقیب اصلی او در سال ۸۴  یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی بگوش می‌رسید که خیلی محل تانی و تامل بود.

حیرت آورتر اینکه اخباری از تکاپوی ارتباط گیری اطرافیان جدید با یکی از سران خاین فتنه که شمیشرش را بر علیه احمدی‌نژاد در انتخابات ۸۸  و نیز حوادث پس از آن از رو کشیده بود،  از گوشه و کنار بگوش می‌رسید. همه اینها از این حکایت می‌کرد که او در مرحله‌ای از دوران خود قرار گرفت که خمیر مایه این مرحله توسط اطرافیان او بعمل آمده بود. اگرچه نظام مقتدر اسلامی سعی در حفظ و حراست از او را داشت اما وی بر اسبی سوار شده که افسارش در دستان خودش نیست.

واقعاً حیف است که افراد اینگونه در مواجه با امتحانات روزگار، عنان منطق و درایت از کف بدهند و در تور بی تدبیری و نیز لجاجت گیر کنند. قطعاً کسی که دل در گرو این نظام مقتدر دینی دارد از وضعیت کنونی او خوشحال نبوده و نخواهد بود همچنانکه در مورد میرحسین موسوی و دیگران نیز  اندوهناک و اندوهگین است اما وقتی خود افراد اصرار به پرت شدن به دره جهالت و لجاجت دارند و بسوی دره با نهایت شتاب حرکت می کنند واقعا چه می شود کرد و یل چه می توان کرد؟!

  سال ۸۸  در حالی که لبان کثیف دشمنان پلید ملت ایران از لبخند مشحون بود اما برخی خواص!  این موضوع اظهر من الشمس را ندیده و بر پرت شدن به دره جهالت اصرار ورزیدند اکنون هم واقعا برای محمود احمدی‌نژاد باید نگران بود و بسیار هم نگران. او باید بداند پیگیری مطالبات از معبر غیرقانونی،  تنها هوچی گری است و می تواند این معنا را متبادر کند که حقی پشت این سر وصدا نیست وگرنه کدام انسان عاقلی پیگیر ادعاده حق از طریقی غیر حق است؟!  او باید بداند که همچنانکه فتنه گران ۸۸ کاری از پیش نبرده فتنه جویان جدید نیز کاری عبس را در پیش گرفته اند.

راه پیگیری حق از قوه قضاییه جار و جنجالبا طعم بست نشینی هرگز نبوده و نیست. اگر او از دستگاه قضایی و شخص ریس دستگاه شکایتی دارد راهش جارکشیدن در انظارعمومی‌نیست بلکه پیگیری از طریق مجاری قانونی‌نیست و اتفاقل در نظام مقتدر دینی هر کس در هر جایگاهی که باشد می شود از او ادعاده حق_ در صورت اتفاق_ نمود.  احمدی‌نژاد که اکنون عضو مجمع تشخیص هست از راه انحرافی رفته عضو دیگر این مجمع یعنی میرحسین موسوی درس عبرت بگیرد و بداند اراده نظام بر حفظ نیرو هست همانگونه که در مورد موسوی و دیگران نیز چنین رفتاری را داشت.موسوی هم بمانند او عضو مجمع بود اما متاسفانه قدر این ارزش گذاری‌نظام را ندانست و به راحتی چوب حراج بر آن زد.  اگر نزدیکان احمدی‌نژاد به دادگاه و روند آن اعتراض دارند راهش جارکشیدن و زنبیل بدوش شدن نیست راهش پیگیری در  مجرای قانونی خودش هست و کلام آخر اینکه: ای کاش احمدی‌نژد اکنون کمی تامل می‌کرد که چرا رسانه‌ها و کانال‌هایی که تا دیروز به او فحاشی  می‌کردند امروز به تریبون او بدل گشته‌اند. قطعاً یا آنها تغییر کرده‌اند و یا او. آنها که در ضدیت با نظام مصرتر از قبل نیز شده‌اند پس احتمالاً اینجا این اوست که به مثل موسوی فتنه‌گر در حال گل زدن به دروازه خودی است.
 
 
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن و روش‌های تربیتی
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴