نسبت به هم احساس غريبی و بيگانگی ندارند، اما خواسته يا ناخواسته اين خيل جمعيت صفبندی و مرتب میشوند وآنانی که به یکدیگر شباهت بیشتری دارند در يک صف قرار میگيرند.
با صفبندیها جزع و فزع اشخا ص تدريجاً بالا میگيرد، مثل زمانی که عزيزانی را از انسان جدا کنند، گرمای عجيبي است، آفتاب و يا علتی که فضا را اينقدر گرم کند ديده نمیشود، اما انگار حرارت از درون افراد و اشخاص شعله میکشد، هر کسی به فراخور حالش در راحتی و يا مشقت است.
ولولهای در جمعيت به پا میشود سر و صدا بالا میگيرد، عجب! چهرههای افراد در حال تغييراست هرکسی به فراخور عملش در دنيا به قيافهای در میآيد! آنجاست که اعمال تجلي پيدا میکند!
آرام آرام علاوه بر گرمای طاقتفرسا، رعب و وحشت هم بر جمعيت مستولی میشود، ناچاراً بايستی در کنار خود کسانی را تحمل کرد که سيمای خوشايندی ندارند، با نگاه بر چهره و سيمای افراد میتوان تشخيص داد که هر کدام چه کارهاند و خود را چگونه به بار آوردند.
گاهاً نورهای عجيبی در لابه لای جمعيت تلا لو دارد و چشم همگان را خيره میکند، جمعيت ناخواسته توجهشان به سمت و سوی آن نورها جلب میشود؛ چهرههايی بشاش، شاداب و نورانی معدود افرادی در جمعيت که انسان را متحول و وادار میکند که مدتها به اين مظاهر جمال الهی خيره شود.
ناگهان ندائی بلند میشود، ندايی آسمانی و ملکوتی که چهرههای نورانی صفوف جمعيت را ترک و خود تجمعی جداگانه ترتيب میدهند، خوب که دقت کنيم منادی اين ندا را سر میدهد (( اينَ ا لرَّجبيوُن )) رجبيون کجايند؟ جمعيت در بهت و حيرت میمانند، چه شده؟ چرا اينان از ما جدا شدند، چرا ما بايد گرفتار اين گرما و رعب و وحشت باشيم؟ مگر ما چه کردهايم؟ چرا چرا....؟؟؟؟؟
آری اينان کسانیاند که از ماه رجب برای تعالی حقيقت انسانی خود بهرهها بردند و توانستند در جرگه رجبيون قرار بگيرند، کسانی که بخاطر انجام اعمال ماه رجب گاهاً مورد تمسخر و طعنه بعضی از افراد معلوم الحال قرار میگرفتند، ولی آنان به اميد چنين روزی صبر پيشه کردند و خود را ساختند و حال به نتيجه زحمات خود رسيدند.
ماه رجب ماه پرواز به ملکوت است، ماه ارتباط با خدا، ماهی که آنقدر نزد خداوند حرمت و شرافت دارد که از ماههای حرام است که به خاطر حرمتش، نزاع و قتل در آن حتی پيش از اسلام هم ممنوع بود.
ماه رجب دروازه ورودی به ماه شعبان و رمضان است چرا که مولود بزرگ اين ماه يعنی اميرالمؤمنين دروازه علم و راه رسيدن به مدينه علم، پيامبر اعظم میباشد، تا به حقيقت رجب و صاحب اين ماه مولیا لموحدين نرسيم به يقين به حقيقت شعبان و رمضان نمیرسیم.
بالطبع با شناخت مولی متقيان و خاتم الانبيا میشود به عا لم ملکوت و سدره المنتهی دسترسی پيدا کرد چرا که مطمئنترين راه رسيدن به توحيد صمدی و چشيدن حقيقت ولايت، نبوت و امامت است.
ماه رجب ماه آرزوهاست، ماهی که چلهنشينان کوی دوست، فصل نيايش ( رجب و شعبان ) را حساب سال معرفتی و معنوی خود قرار میدهند و بررسی میکنند که در يک سال گذشته چطور خودشان را به بار نشاندند و چهره اخروی خود را چگونه ساخته و چه معارفی را چشيده و به حقايق آن رسيدند.
ماه رجب ماهی است که از ابتدا تا انتهايش در آسمان چهارم ( ملک داعی ) خلقالله را از قول خداوند سبحان به عبوديت و قرب الهی فرا میخواند و آن جملات رفيع و ملکوتی را هر شب تا سحرگاه تذکر میدهد.
(( طوبی ِلذّاکرين، طُوبی لِشّاکرين ...َاَنا جليس من جا لسنی، انا مطيع من اطاعنيی، افر من استغفرنی... )).
((خوشا به حال ذاکرين، خوشا به حال شاکرين، من همنشين کسی میشوم که در اين شبها با من همنشينی کند، من مطيع کسی میشوم که مطيع محض من باشد، میآمرزم کسی را که از من طلب آمرزش کند.))
(والشهر شهری و العبد عبدی ...) ماه ، ماه من است و بنده، بنده من است؛ من اين ماه را وسيلهای برای رسيدن بندگان به خدايشان قرار دادم.
آری ماه رجب است! ماهی که ابتدای فصل نيايش و ماه ولايت است، ماهی که ابتدایش ولادت باقرالعلوم (ع)، نیمهاش ولادت شاه ولايت و پایانش بعثت و نبوت است.
ماهی که فتحالباب شعبان و رمضان است و هر کس خواهد شعبانی و رمضانی شود بايستی از در رجب عبور کند؛ رجبی که ماه من و معدن اسرار غيبی و گنجينه عنايات رحيميه خداوند است.
بيایيد از هم اينک اسامی خود را در طومار رجبيون قرار دهيم و با رعايت آداب ماه رجب، شعبان و رمضان خوبی را برای خود ترسيم کنيم و مهمان سفره رحمت رحيميه حضرت احديت شويم و به اهل آسمانها بقبولانيم که ما زمينیها هم میتوانيم از شما آسمانیتر شويم و به ملکوت عبوديت پرواز کنيم.