به گزارش بلاغ،
بالاخره بعد ازکشمکشهای دیپلماتیک 12ساله،(2سال سازش، 8سال مقاومت دیپلماتیک و 2 سال مذاکره)، سرانجام با غرب یک توافقی حاصل شد.
نکاتی که باید دراین شرایط حساس راهبردی در نظر داشت به صورت خلاصه میتواند این گونه فهرست شود:
1)نکات راهبردی پیرامون "توافق هستهای"
-به همان اندازه که به دشمن"اعتماد"کردن مذموم است،بی اعتمادبودن به "تیم دیپلماتیک "هم دور از انصاف است، چرا که این بندگان خدا و فرزندان انقلاب زحمات فراوانی کشیدند و باید دست آنها را به گرمی فشرد، اما درست است که تیم هستهای این معامله دیپلماتیک را تا این مرحله هدایت کردند، اما صاحب اصلی این معامله، "ملت وشهدای هستهای و دانشمندان" متعلق به این ملت هستند که باید به این شجره باکفایت مقاوم تبریک گفت و تبریک،، نه بدلیل توافق که هنوز درمرحله "امضای"آن هستیم و مراحل مهم هنوز از راه نرسیده است، بلکه باید به آنها و به "امام فقیه"و رهبری معظم این انقلاب جهانی، این ملت بزرگ بدلیل "مقاومت تکنولوژیک "بیش ازیک دههای و "مقاومت ایدئولوژیک " بیش از سه دههای تبریک گفت.
-قطع یقین اگر آمریکا و غرب جنایتکار "میتوانستند، حتما برخوردی را که با یمن، عراق، افغانستان و سوریه کردند با ایران، همان کار را میکردند، اما چون فاقد توانایی راهبردی این مسیر پرخطر هستند وادار به "مذاکره" با ایران شدند و این یعنی "تسلیم" آمریکا و آمدن آمریکا از زیرمیز به روی میز مذاکرات است.
-نقش تیم هستهای با همه توانایی آنها، مانند یک فردی است که واسطه یک معامله میشود و اما ثمن و مثمن معامله، یعنی پولی که برای انجام معامله باید پرداخت میشد، توسط تیم دیپلماتیک قبلی و دانشمندان مقاوم هستهای تهیه شد و گرنه هیچ معاملهای بادست خالی شکل نمیگیرد و هیچ وقت صدور چک بلامحل، معاملهای را به سرانجام نمیرساند. بنابراین "محل" این چک دیپلماتیک، دستاوردهای هستهای دانشمندان و تیم مقاوم دیپلماتیک قبلی است که عدد سانتریفیوژها را از 3 به 19 هزار و عدد سایتها را از 1به 4و عدد غنیسازی را ازخلاء(ازصفر) به 20%و ذخایر اورانیوم را از صفر به 10تن و... رساند تا چک صادره ازناحیه تیم دیپلماتیک دولت 11 برگشت نخورد که نخورد ونمیخورد.
2)اما نکات تاکتیکی دراین شرایط مهم:
-در این شرایط حساس مهمترین کار حفظ "وحدت ملی" است، چرا که دشمنان در مرحله "قبل ازتوافق" نتوانستد درکشور 2 قطبی شوم "موافقان و مخالفان" را راه اندازی کنند، و "دوئل ملی" را درکشور کلید بزنند و این هدف را به مرحله بعداز توافق یا مراحل بعد از توافق شیفت بدهند، بزرگترین تخریب درحوزه امنیت ملی، تخریب سانتریفیوژ نیست بلکه تخریب وحدت ملی است.
-نباید فرصت مذاکرات تبدیل به تهدید ملی شود، پلمپ و تعلیق وحدت ملی از اهداف فراهستهای مذاکرات هستهای از ناحیه آمریکا و کوتولههای اروپایی آن است.
- بزرگترین آسیب به "وحدت ملی" میتواند از دو گروه سر بزند. گروه اول، آنهایی که بدنبال "جشن هستهای" هستند، و گروه دوم آنهایی هستند که پروژه "عزای هستهای" را پی میگیرند. بنابراین نباید به عروسی و نه به عزای هستهای رفت و در "دام " 2 قطبی شدن کشورکه ازاهداف فراهستهای دشمن در داخل یعنی جریان فتنه و خارج هست،گرفتارشد.
- باید منتظر ماند تا ببینیم آیا دشمن به تعهداتش در مرحله مهم "اجرای توافق"عمل میکند یاخیر.
چرا که "بدعهدی" و عهدشکنی در مرحله "امضای توافق" نیست، بلکه در مرحله "اجرای توافق" هست و در واقع "دلواپسیها درمرحله" اجرای" هر توافقی است نه مرحله قولنامه دریک بنگاه معاملاتی دیپلماتیک.
-سوزان مالونی از موسسه بروکینگز معتقد است کنگره آمریکا در نهایت نمیتواند "یک توافق چندجانبه را نقش زمین کند". وی معتقد است سر و صدا درباره این توافق بیشتر به خاطر جنبه تبلیغاتی قضیه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا است. این تحلیلگر معتقد است جایی که قانونگذاران آمریکایی میتوانند دردسر ساز باشند مرحله بعد از تایید است، یعنی مرحله اجرایی کردن توافق.
-جان کری وزیر امور خارجه آمریکا روز سه شنبه به این جنبه از مسئله اشاره کرد و گفت: «ما الان به سمت مرحله جدید حرکت میکنیم، مرحلهای که به همان اندازه مهم است و در عمل احتمالا به همان اندازه نیز دشوار باشد و آن مرحله "اجرای توافق" است.
-کری نیز گفت به هیچ وجه تصور نمیکند که "کار دشوار به پایان رسیده باشد". در نهایت حیات یا مرگ این توافق بستگی به این مسئله دارد که آیا رهبران دو طرف به تعهدات خود وفادار هستند و آن را اجرا می کنند یا نه"،،...
-بنابراین در یک فضای آرام باید چشمها را تیز کرد و دشمن را درمرحله "اجرای تعهدات" بعد از "امضای تعهدات" زیر نطر داشت.
-توافق خوب در مرحله "امضا" میتواند با بدعهدی وعهدشکنی درمرحله "اجرا"تبدیل به یک توافق بد شود.
-نباید به امید یک توافق آن هم با یک جریان جنایتکار و گانگستر جهانی، اقتصاد مقاومتی را از "اولویت" کشور خارج کنیم، چرا که بزرگترین آفت و حتی بزرگترین هدف فرامذاکراتی دشمن این است که اقتصاد مقاومتی را از اولویت در حوزه اقتصاد کشور خارج کند. بنابراین، دراین شرایط باید با شیب سریعتری از نفت فاصله بگیریم و اقتصاد تولید محور پویا و درونزا را ترتیب بدهیم.
-کینه و خشم انقلابی ملت شریف و بویژه جوانان غیور ایران اسلامی باید درسینه حفظ شود، چرا که در دو طرف این توافق دیپلماتیک،یک طرف یعنی ایران اسلامی از بخشی از "حقوق"ملی خود در حوزه علمی و تکنولوژیک صرف نطر میکند و از طرف دیگر، طرف غربی از بخشی از "ظلم" و ستم ناجوانمردانه تحریمی و تهدیدی و تروریستی خود (بنادارد) صرف نطر کند، یعنی از"حق" بگذریم تا از "ظلم "دست بردارد، بنابراین ایران اسلامی باید در عین حالیکه قدردان دیپلماتهای جوانمرد خود باشد که الحمدلله هست، نباید پایکوبی کند، چرا که جشن و شادی در این مرحله میتواند خشم ما را نسبت به ظالمان جهانی تعدیل کند، بنابراین بعد از توافق باید با صدای رساتر وب لندتر گفت: "مرگ برآمریکا" و مرگ بر استکبار جهانی و مرگ بر "اسرائیل".
نسخه شفابخش مولی علی (ع) درخطبه 53 برای این شرایط حساس این است که:
...اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روى برمتاب چرا که صلح سبب بر آسودن سپاهیانت میشود، ولى پس از پیمان صلح، از دشمن برحذر باش و نیک برحذر باش، زیرا دشمن، چه بسا نزدیکى کند تا تو را به غفلت فرو گیرد، پس دوراندیشى را از دست مده...
بالاخره بعد ازکشمکشهای دیپلماتیک 12ساله،(2سال سازش، 8سال مقاومت دیپلماتیک و 2 سال مذاکره)، سرانجام با غرب یک توافقی حاصل شد.
نکاتی که باید دراین شرایط حساس راهبردی در نظر داشت به صورت خلاصه میتواند این گونه فهرست شود:
1)نکات راهبردی پیرامون "توافق هستهای"
-به همان اندازه که به دشمن"اعتماد"کردن مذموم است،بی اعتمادبودن به "تیم دیپلماتیک "هم دور از انصاف است، چرا که این بندگان خدا و فرزندان انقلاب زحمات فراوانی کشیدند و باید دست آنها را به گرمی فشرد، اما درست است که تیم هستهای این معامله دیپلماتیک را تا این مرحله هدایت کردند، اما صاحب اصلی این معامله، "ملت وشهدای هستهای و دانشمندان" متعلق به این ملت هستند که باید به این شجره باکفایت مقاوم تبریک گفت و تبریک،، نه بدلیل توافق که هنوز درمرحله "امضای"آن هستیم و مراحل مهم هنوز از راه نرسیده است، بلکه باید به آنها و به "امام فقیه"و رهبری معظم این انقلاب جهانی، این ملت بزرگ بدلیل "مقاومت تکنولوژیک "بیش ازیک دههای و "مقاومت ایدئولوژیک " بیش از سه دههای تبریک گفت.
-قطع یقین اگر آمریکا و غرب جنایتکار "میتوانستند، حتما برخوردی را که با یمن، عراق، افغانستان و سوریه کردند با ایران، همان کار را میکردند، اما چون فاقد توانایی راهبردی این مسیر پرخطر هستند وادار به "مذاکره" با ایران شدند و این یعنی "تسلیم" آمریکا و آمدن آمریکا از زیرمیز به روی میز مذاکرات است.
-نقش تیم هستهای با همه توانایی آنها، مانند یک فردی است که واسطه یک معامله میشود و اما ثمن و مثمن معامله، یعنی پولی که برای انجام معامله باید پرداخت میشد، توسط تیم دیپلماتیک قبلی و دانشمندان مقاوم هستهای تهیه شد و گرنه هیچ معاملهای بادست خالی شکل نمیگیرد و هیچ وقت صدور چک بلامحل، معاملهای را به سرانجام نمیرساند. بنابراین "محل" این چک دیپلماتیک، دستاوردهای هستهای دانشمندان و تیم مقاوم دیپلماتیک قبلی است که عدد سانتریفیوژها را از 3 به 19 هزار و عدد سایتها را از 1به 4و عدد غنیسازی را ازخلاء(ازصفر) به 20%و ذخایر اورانیوم را از صفر به 10تن و... رساند تا چک صادره ازناحیه تیم دیپلماتیک دولت 11 برگشت نخورد که نخورد ونمیخورد.
2)اما نکات تاکتیکی دراین شرایط مهم:
-در این شرایط حساس مهمترین کار حفظ "وحدت ملی" است، چرا که دشمنان در مرحله "قبل ازتوافق" نتوانستد درکشور 2 قطبی شوم "موافقان و مخالفان" را راه اندازی کنند، و "دوئل ملی" را درکشور کلید بزنند و این هدف را به مرحله بعداز توافق یا مراحل بعد از توافق شیفت بدهند، بزرگترین تخریب درحوزه امنیت ملی، تخریب سانتریفیوژ نیست بلکه تخریب وحدت ملی است.
-نباید فرصت مذاکرات تبدیل به تهدید ملی شود، پلمپ و تعلیق وحدت ملی از اهداف فراهستهای مذاکرات هستهای از ناحیه آمریکا و کوتولههای اروپایی آن است.
- بزرگترین آسیب به "وحدت ملی" میتواند از دو گروه سر بزند. گروه اول، آنهایی که بدنبال "جشن هستهای" هستند، و گروه دوم آنهایی هستند که پروژه "عزای هستهای" را پی میگیرند. بنابراین نباید به عروسی و نه به عزای هستهای رفت و در "دام " 2 قطبی شدن کشورکه ازاهداف فراهستهای دشمن در داخل یعنی جریان فتنه و خارج هست،گرفتارشد.
- باید منتظر ماند تا ببینیم آیا دشمن به تعهداتش در مرحله مهم "اجرای توافق"عمل میکند یاخیر.
چرا که "بدعهدی" و عهدشکنی در مرحله "امضای توافق" نیست، بلکه در مرحله "اجرای توافق" هست و در واقع "دلواپسیها درمرحله" اجرای" هر توافقی است نه مرحله قولنامه دریک بنگاه معاملاتی دیپلماتیک.
-سوزان مالونی از موسسه بروکینگز معتقد است کنگره آمریکا در نهایت نمیتواند "یک توافق چندجانبه را نقش زمین کند". وی معتقد است سر و صدا درباره این توافق بیشتر به خاطر جنبه تبلیغاتی قضیه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا است. این تحلیلگر معتقد است جایی که قانونگذاران آمریکایی میتوانند دردسر ساز باشند مرحله بعد از تایید است، یعنی مرحله اجرایی کردن توافق.
-جان کری وزیر امور خارجه آمریکا روز سه شنبه به این جنبه از مسئله اشاره کرد و گفت: «ما الان به سمت مرحله جدید حرکت میکنیم، مرحلهای که به همان اندازه مهم است و در عمل احتمالا به همان اندازه نیز دشوار باشد و آن مرحله "اجرای توافق" است.
-کری نیز گفت به هیچ وجه تصور نمیکند که "کار دشوار به پایان رسیده باشد". در نهایت حیات یا مرگ این توافق بستگی به این مسئله دارد که آیا رهبران دو طرف به تعهدات خود وفادار هستند و آن را اجرا می کنند یا نه"،،...
-بنابراین در یک فضای آرام باید چشمها را تیز کرد و دشمن را درمرحله "اجرای تعهدات" بعد از "امضای تعهدات" زیر نطر داشت.
-توافق خوب در مرحله "امضا" میتواند با بدعهدی وعهدشکنی درمرحله "اجرا"تبدیل به یک توافق بد شود.
-نباید به امید یک توافق آن هم با یک جریان جنایتکار و گانگستر جهانی، اقتصاد مقاومتی را از "اولویت" کشور خارج کنیم، چرا که بزرگترین آفت و حتی بزرگترین هدف فرامذاکراتی دشمن این است که اقتصاد مقاومتی را از اولویت در حوزه اقتصاد کشور خارج کند. بنابراین، دراین شرایط باید با شیب سریعتری از نفت فاصله بگیریم و اقتصاد تولید محور پویا و درونزا را ترتیب بدهیم.
-کینه و خشم انقلابی ملت شریف و بویژه جوانان غیور ایران اسلامی باید درسینه حفظ شود، چرا که در دو طرف این توافق دیپلماتیک،یک طرف یعنی ایران اسلامی از بخشی از "حقوق"ملی خود در حوزه علمی و تکنولوژیک صرف نطر میکند و از طرف دیگر، طرف غربی از بخشی از "ظلم" و ستم ناجوانمردانه تحریمی و تهدیدی و تروریستی خود (بنادارد) صرف نطر کند، یعنی از"حق" بگذریم تا از "ظلم "دست بردارد، بنابراین ایران اسلامی باید در عین حالیکه قدردان دیپلماتهای جوانمرد خود باشد که الحمدلله هست، نباید پایکوبی کند، چرا که جشن و شادی در این مرحله میتواند خشم ما را نسبت به ظالمان جهانی تعدیل کند، بنابراین بعد از توافق باید با صدای رساتر وب لندتر گفت: "مرگ برآمریکا" و مرگ بر استکبار جهانی و مرگ بر "اسرائیل".
نسخه شفابخش مولی علی (ع) درخطبه 53 برای این شرایط حساس این است که:
...اگر دشمنت تو را به صلح فراخواند، از آن روى برمتاب چرا که صلح سبب بر آسودن سپاهیانت میشود، ولى پس از پیمان صلح، از دشمن برحذر باش و نیک برحذر باش، زیرا دشمن، چه بسا نزدیکى کند تا تو را به غفلت فرو گیرد، پس دوراندیشى را از دست مده...