به گزارش
بلاغ؛ وبسایت «الف» ضمن انتشار تحلیل فوق، به مرور برخی مواضع آقای ظریف پرداخت و نوشت:
سکانس اول؛ 12 آذر 92 محمدجواد ظریف که در آستانه روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور یافته بود در میان شلوغی و هیجان جلسه به ناگاه گفت: «آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟ یا از مردم ما میترسد؟».
سکانس دوم؛ 13 مرداد 94 ظریف در پاسخ به دغدغه دکتر ایزدی، مبنی بر تضمین اجرای برجام و الزامآور نبودن توافق برای دولت بعدی آمریکا و تهدید ترامپ به خروج از آن، با لحنی کنایی گفت: «الان رئیسجمهوری بعدی آمریکا میخواهد تحریمها را با یک امضا برگرداند. خوب برگرداند. چه کسی در دنیا اجرا میکند؟...»
سکانس سوم؛ 6 اسفند 97 ظریف همزمان با سفر بشار اسد به تهران و در اوج موفقیت منطقهای ایران و افزایش اقتدار محور مقاومت، به بهانه بیاطلاعی از این سفر استعفا میدهد و حاشیه بزرگی به پا میکند که مورد سوءاستفاده رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار میگیرد.
سکانس چهارم؛ 5 اردیبهشت 1400 و در انتهای دوران وزارت، ظریف به انتقاد از سیاستهای منطقهای کشور و رویکردهای سردار سلیمانی میپردازد و با طرح دوگانه «میدان و دیپلماسی»، سبب خوشحالی و تحسین جریانها و شبکههای بیگانه و معاند، و اختلاف و شکاف در داخل میشود.
سکانس پنجم؛ 16 آبان 1402 ظریف در نشست کانون وکلا در مورد فلسطین و درباره موضوع جنگ در غزه میگوید: «اگر پای ایران را به وسط معرکه جنگ بکشانند، برای هیچکدام از مقامهای حاکمیتی اتفاقی رخ نخواهد داد؛ آنی که بمب میخورد، از بین میرود و تحریم میشود، مردم ایران هستند.»
سکانس ششم؛ 20 آبان 1402 ظریف در یک گفتوگوی مجازی با اشاره بهعلت هشدار خود درباره مسئله ورود ایران به جنگ در جلسه کانون وکلا میگوید: «طیفی بیوقفه در حال تلاش برای وارد کردن ایران به جنگاند. ازجمله نوشتن نامه به رهبری و تحلیلهای آنچنانی...».
موارد فوق بخشی از اظهارات و رفتارهای ظریف در نسبت با مسائل دفاعی و نظامی کشور و مسائل منطقهای است. او در حال رکوردزنی! در هزینهسازی برای کشور است.
سخنان تازه ظریف، در امتداد همان نگاه اوست که در سال 92 توان دفاعی کشور را آنقدر ضعیف جلوه داد که با یک بمب نابود شود یا چنان به وفای عهد آمریکا خوشبین بود که در یک نشست رسمی، بر هم خوردن برجام را ناممکن خوانده بود و پالس عدمآمادگی ایران برای چنین موضوعی را به آمریکاییها فرستاد. ظریف هیچگاه پاسخ نداد که فرضاً اگر آمریکا فقط با یک بمب میتوانست ایران را از بین ببرد، چرا بیش از 4دهه بهدنبال براندازی با طراحی استراتژی و صرف وقت، هزینه هنگفت، حمایت از آشوبهای داخلی و تقویت اپوزیسیون و... بوده است؟
ظریف، چنان از خطر جنگ میگوید که گویی نظام در حال اعزام نیرو و دخالت مستقیم در جنگ غزهاند. سخنان اخیر او متأسفانه واجد تطابق و همپوشانی با سیاستهای نظام و مصالح ملی نیست. لذا در تقویت موضع کشور یا نمایش اتحاد اثری ندارد، بلکه به عکس پالس بسیار بدی به آمریکا و سایر متحدان رژیم صهیونیستی میفرستد. و آن، القای آشفتگی و اختلاف در سطح نظام و جامعه بر سر مسئله فلسطین و یا القای تلاش ایران برای ورود به جنگ است.
از مواضع نامناسب ظریف اینگونه برداشت میشود که ایران درصدد دخالت مستقیم در جنگ است و بخشهای مختلف بر سر انجام دادن یا ندادن این کار دچار درگیری شدهاند! ظریف نمیگوید اگر ایران بهدنبال ورود مستقیم به جنگ است یا لااقل طیفی درصدد انجام این کار با فشار آوردن و یا دادن تحلیل غلط هستند، پس چرا رهبری، رئیسجمهور، وزیر خارجه و مقامات نظامی چندینبار صراحتاً دخالت مستقیم در عملیات الاقصی و یا ورود به جنگ را رد کردند؟ یا چنین فشارهایی در سطوح نظام برای دخالت ایران در جنگ وجود ندارد، یا رهبری متأثر از تحلیل و فشارها نیستند. در هر دو صورت، بیان این سخنان از سوی فردی چون ظریف، چیزی جز هزینهسازی و ضربهزدن چندباره به منافع ملی نیست.