به گزارش بلاغ؛ روزنامه آفتاب یزد به انتقادات مغرضانه و جناحی برخی اصلاحطلبان درباره برگزاری «کنگره بینالمللی زنان تأثیرگذار» واکنش نشان داد و در یادداشتی نوشت: «تبعیض، کاستیهای موجود در دعوت از بانوان آزاردیده از ظلم دولتهای زورگو، کمبود زمان در دعوت از قربانیان تجاوزهای جنسی در دنیای متمدن، کمرنگ بودن حضور و گفتمانهای بانوان قربانی تجاوزهای صهیونیزم مخصوصاً در قدس اشغالی، و دهها خلأ دیگر که میتوانستند هرچه بیشتر چهره کریه سلطه جویان و غارتگران و زورگویان را آشکار نمایند. در این میان آنچه که موجب تأسف عمیق نخبگان فرهنگی و اجتماعی گردید، بداخلاقی بعضی از رسانهها و جریانهای سیاسی در بیان بعضی از کاستیها بود. تشکیل چنین همایش فشرده و نسبتاً گسترده در فرصتی بدین کوتاهی طبعاً موجب بروز کمبودها و مشکلات مختلف خواهد گردید. بزرگنمایی حضور یک بانوی شل حجاب و نوشتن مطالب مختلف در مورد ایشان (خانم مایا صباغ) نادیده گرفتن زحمات و نتایج مفید آن کنگره شد. بعضی از اصحاب رسانه در مورد بودجه و هزینههای انجامشده قلمفرسایی نموده و انگشت اتهام خود را بهسوی مجریان گرفتند. متأسفانه تسویهحسابهای گروهی و جناحی مانع از دیدن واقعیتها گردیده و توان و انرژی نخبگان و اصحاب تفکر را مصروف انتقادات بیاساس در مورد بانوان فرهیخته و فاضله نمودند. کاش دولتمردان و دستاندرکاران با مأموریت به نخبگان از بانوان و آقایان آنها را مأمور به بررسی نتایج کنگره بانوان تأثیرگذار و نقاط ضعف و قوت بنمایند تا در مواقع ضروری بتوان از آنها الگو گرفت. مهمترین نتیجه اینکه در شرایطی که زورگویان و نوکرصفتان آنها قصد منزوی نمودن بانوان ایرانی را دارند مقاومت در مقابل آنها و عقب راندنشان درس بزرگی بر بانوان ایران وجهان در راستای خودباوری خواهد آموخت.»
دوران سخنگفتن از موضعی برتر
در این مطلب که با عنوان گفتوگویی مکتوب میان مهدی رحمانیان و اسدالله بادامچیان (دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی) منتشر شده به نقل از مدیرمسئول شرق آمده است: «ما جز همان الفاظ سیاسی که از فرط تکرار در سخنان شما و دوستان سیاسیتان شنیدنشان تبدیل به عادت شده است، تحلیلی ندیدهایم. قطعاً کسی در دیوسیرتی منافقین و دشمنان شکی ندارد و نمیتوان چهره آلوده آنها را پاک کرد؛ اما در شکلگرفتن حوادث اخیر ما چقدر مسئول و صاحبنقش هستیم؟ ما چه کردیم و چه باید میکردیم تا دشمن نتواند چنین رخنه کند؟ مسئله اینجاست که رویکرد غلبه بر ذهن شما و همراهان سیاسیتان برای حذف رقبای داخلی، کار را به جایی رسانده است که انگار به چیز دیگری نمیاندیشید. به عبارت دیگر، خود را آسوده کردهاید و به همه انگ فتنه میزنید یا با الفاظی سیاسی میخواهید از زیر بار مسئولیت ملی شانه خالی کنید. مچگیری و چرخاندن انگشت اتهام بهسوی مخالفان یا منتقدان شما به معنای تحلیل نیست. از سخنان شما اینگونه برمیآید که اصلاحطلبان را عامل حوادث اخیر میدانید. میشود این ادعا را مطرح کرد اما اگر واقعاً خیراندیش هستید، به این پرسش هم بیندیشید که اگر بیش از دو دهه یک جریان سیاسی تمام قدرت خود را برای حذف اصلاحطلبی به کار نمیگرفت و نیروی خود را صرف توسعه کشور میکرد، امروز این حوادث به وقوع میپیوست؟»
نسخه بانیان وضع موجود؛
وقاحت بانیان 8 سال پر خسارت و طعنه به سنگ پای قزوین!
اين اقتصاددان تصريح كرد: ضمن آنكه بهكارگيري واژههايي كه باعث اميد و خوشبيني در جامعه شود.»
گفتنی است یکی از جلوههای مثبت دولت سیزدهم این است که در همین فاصله 18 ماهه از آغاز به کار بسیاری از اصلاحاتچیها را که زبانشان از انتقاد و اعتراض به پلشتیهای ۸ ساله دولت روحانی بسته بود، شفا داده و قفل زبانشان را باز کرده است! این طیف که به واسطه حمایت همهجانبه از دولت تدبیر در دو انتخابات 92 و 96 و همچنین تصدی پستهای کلیدی در این دولت، نقش انکار ناپذیری در فاجعه مدیریتی دوره 8 ساله گذشته دارند در حالی وقیحانه به تخریب دولت سیزدهم روی آوردهاند که دولت روحانی با کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره و رفع تحریمها و ایجاد درآمد سرشار برای مردم رای آنها را گرفت اما 8 سال بعد برغم امضای برجام و پذیرش 39 بند از 41 بند FATF، علاوهبر نابودکردن معیشت مردم، افزایش چند صد درصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و... کشور را با 800 تحریم جدید دیگر تحویل داد و رفت.
هر شخص و حزب و جریانی که در پختن این آش برای مردم سهمی داشته است اگر سرسوزنی اهل اخلاق و پاسخگویی و رعایت الفبای سیاست بود، در اولین گام به اشتباهات خود اعتراف و از پیشگاه مردم عذرخواهی میکرد و در گام بعدی در بینش و روش خود که چنین افتضاحی را به بار آورده تجدیدنظر میکرد اما بهنظر میرسد مدعیان اصلاحات اگرچه نام اصلاح و تغییر و انعطاف و مدارا و نقدپذیری و امثالهم را یدک میکشند اما در عمل در جزماندیشی دومی ندارند و طعنه به سنگ پای قزوین زدهاند.