شهدای مازندرانی حادثه 7 تیر چه کسانی بودند؟/هفتم تیر، حادثهای فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب
به گزارش بلاغ، تاریخ اگر نبود روایتها و حکایتها شاید قلم میخوردند. تاریخ را که خوب ورق بزنیم حوادثی میبینیم که قلبها را تکان میدهند و امروز هفتم تیر یکی از همان تاریخهایی است ما را به دفتر شهادت ۷۲ شهید میرساند؛ ۷۲ آلاله این سرزمین که بیرحمانه و ناجوانمردانه مورد ترور وحشیانه دستهای آلوده منافقین کوردل زمان قرار گرفتند و آسمانی شدند. در آن جنایت تروریستی نام چهار شهید مازندرانی نیز خودنمایی میکند.
واقعه تروریستی هفتم تیر سال ۱۳۶۰ و بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی منجر به شهادت شدن دکتر بهشتی و ۷۲ نفر شد که حجتالاسلام عبدالوهاب قاسمی، حجتالاسلام عبدالحسین اکبری، حجتالاسلام عمادالدین کریمی بیژنی نژاد و عباسعلی ناطق نوری شهدای مازندرانی این حادثه هستند.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مازندران در گفت و گو با خبرنگار ما گفت که شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی با شهادت خود بیداری و بصیرت را به ملت ایران هدیه کرد تا به مدد باور انقلابی خود، هر روز گامهای استوارتری به سوی فتح قلۀ استقلال و آزادی بردارند.
حجت الاسلام یوسف یوسف پور افزود: تثبیت نظام اسلامی و تدوین قانون اساسی در سایه زحمات شهید بهشتی به ثمر نشست و بنابراین همه مدیران باید این شهید بزرگوار را الگوی خود قرار دهند.
وی با تاکید بر ضرورت تفسیر و تشریح ابعاد فاجعه تروریستی هفتم تیر ۱۳۶۰ و چگونگی ایستادگی مسئولان نظام در برابر این مساله از سوی دانشگاهها و رسانهها، گفت: با گذشت ۳۸ سال از وقوع این حادثه در کشور نیاز است تا ابعاد این واقعه برای نسلهای کنونی تشریح شود.
یوسف پور گفت: در حالی کشورهای مستکبر همچون آمریکا مدعی حمایت از حقوق بشر هستند که در طول تاریخ در بسیاری از مواقع مواردی از نقض این مسائل از سوی این کشور دیده شده است و همچنان ادامه دارد.
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی مازندران به اعمال نقض حقوق بشر آمریکا و کشتار مردم بیگناه اشاره کرد و ادامه داد: شلیک ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس ایران و کشته شدن جمعی از هموطنانمان بخشی از این نادیده گرفتن حقوق بشر است.
سردار عبداله ملکی مدیرکل حفظ آثار دفاع مقدس مازندران نیز از تدوین کتاب شهدای هفت تیر استان مازندران خبر داد و گفت: در این کتاب به چهار تن از شهدای قوه قضاییه استان مازندران «عمادالدین کریمی»، ناطق نوری»، «عبدالحسین اکبری» و «عبدالوهاب قاسمی» پرداخته خواهد شد.
*شهيد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ عبد الوهاب قاسمى
شهيد حاج شيخ عبد الوهاب قاسمى فرزند عزيزالله در تاريخ اول مهر ماه سال ۱۳۱۲ در روستاى لفورك از توابع شهرستان سوادکوه بدنيا آمد، پدرش روحانى بود و او علم حوزوى را از همانجا آغاز کرد و سپس در محضر اساتيد بزرگ تحصيل کرد تا به اجتهاد رسيد وى در خرداد در پى مبارزالت سياسى توسط ساواک دستگير و به خدمت اجبارى رفت و پس از مدتى بدليل ضعف بينايى از ناحيه چشم معاف گرديد. سخنرانى هاى پر حرارت و شور انگيز او هرگز از اذهان مردم سارى از ياد نخواهد رفت با شروع انتخابات مجلس وى بعنوان نماينده مردم اين شهر به مجلس شوراى اسلامى را يافت ايشان سرانجام در ۷ تير سال ۶۰ در کنار سيد مظلومان شهيد دكتر بهشتى و ياران با وفايش توسط منافقين کوردل به درجه رفيع شهادت رسيد.
*شهيد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمين عمادالدين کريمى بیژنی نژاد
شهيد عماد الدين کريمى فرزند محمد در تاريخ دهم مرداد ماه سال ۱۳۱۱ در قريه کشکک در حوالى نوشهر بدنيا آمد، پدر بزرگوار ايشان يک روحانى شناخته شده در منطقه بود وى نقش مهمى درمبارزات سياسى داشته و چندين بار بدليل سخنرانى هايى برعليه رزيم ستم شاهى در مجامع مختلف توسط ساواک به ايشان تذکر داده شده است. پس از پيروزى انقلاب اسلامى و درجريان انتخابات بعنوان نماينده مردم نوشهر و چالوس به مجلس شوراى اسلامى راه يافت و سرانجام در هفتم تير سال در بمب گذارى منافقين کوردل در دفتر حزب جمهورى اسلامى در کنار شهيد دکتر بهشتى و يارانش به شهادت رسيد.
*شهيد گرانقدر عباسعلى ناطق نورى شهيد عباسعلى ناطق نورى
شهيد عباسعلى ناطق نورى فرزند ابوالقاسم در تاريخ پنجم مرداد ماه سال ۱۳۱۴ در در قريه اوزکلاى شهرستان نور در يک خانواده روحانى بدنيا آمد، پس از اتمام دوران تحصيل علوم اسلامى شغل مکانيکى را انتخاب و در کنار آن تحصيل علوم اسلامى و قرآن مجيد را نزد پدربزرگوارشان فرا گرفت مقاطع مختلف زندگى را با تحمل سختى ها در مبارزات سياسى ومذهبى گذراند شرکت مستمر وى در جلسات مذهبى در تمام عمر از مهمترين کارهاى اين شهيد عزيز بوده است پس از انقلاب ايشان بعنوان نماينده مردم شهرستان نور در مجلس شوراى اسلامى انتخاب گرديد و سرانجام در هفتم تيرسال در دفتر حزب جمهورى اسلامى همراه شهيد بهشتى و ۷۲ تن از شهداى گرانقدر توسط منافقان از خدا بى خبر به شهادت رسيدند.
*شهيد گرانقدر حجت الاسلام و المسلمين عبد الحسين اکبرى
شهيد عبد الحسين اکبرى فرزند محمدولى در دوم مهر ماه سال ۱۳۱۵ در يك خانواده مذهبى در روستاى لاليم از توابع شهرستان سارى بدنيا آمد، دوران كودكى را در زادگاهش مشغول تحصيلات ابتدايى شد و با عشق و علاقهاى كه به شريعت اسلام و فقه آل محمد (ص) داشت براى تحصيل علوم دينى قدم در راه حوزههاى علميه نهاد.
ابتدا در حوزه علميه كوهستان و در محضر آيتالله كوهستانى و سپس در حوزه علميه سارى مشغول فراگيرى علوم دينى شد. پس از تحصيلات مقدماتى به حوزه علميه مشهد مقدس مهاجرت نمود و ادبيات عرب، صرف و نحو، منطق، مبانى بيان و يك دوره فقه و اصول استدلالى را نزد اساتيد بزرگى همچون مرحوم آيتالله حاج شيخ هاشم قزوينى و مرحوم آيتالله ميلانى و ميرزا احمد مدرس فرا گرفت.
شهيد اكبرى در سال ۱۳۴۶ ه .ش براى تكميل تحصيلات و كسب معارف اسلامى عازم نجف اشرف شد و در حوزه علم و فقاهت در محضر حضرت امام خمينى(ره) زانوى ادب زد. او هم چنين در اين مدت از محضر آيات عظام حكيم، شاهرودى، خويى، بهرههاى فراوان برد.
شهيد اكبرى در پى تيرگى روابط ايران و عراق در سال ۱۳۵۱ پس از سالها تلاش و كوشش وقفه ناپذير در كسب علوم اسلامى، به وطن بازگشت و به ارشاد و هدايت عامه به ويژه مردم استان مازندران پرداخت و مراجعت و مبارزات سياسى خود را برعليه رژيم استبداد داخلى و خارجى با انجام سخنرانى ها در محافل مختلف ادامه داد، شهيد اکبرى سرانجام درحادثه بمب گذارى در دفتر حزب جمهور اسلامى به درجه رفيع شهادت نائل شد.
مرتضی اکبری، قاضی دادسرای تهران فرزند شهید اکبری در گفتوگو با خبرنگار ما درباره سجایای اخلاقی اجتماعی و سیاسی پدر شهید خود گفت: مرحوم اکبری در نجف شاگرد حضرت امام راحل بودند، این شهید از همان ابتدا با مشی فکری بنیانگذار انقلاب اسلامی رشد علمی یافت تا اینکه توانست سخنان و فرمایشات امام را به کشور منتقل کند و با منابری که در اختیار داشت، مردم را با اهداف امام آشنا کند.
اکبری با بیان اینکه پدر بزرگوار در بیشتر راهپیماییهایی که از جانب مبارزان هدایت میشد شرکت میکرد، افزود: ۱۰ ساله بودم که به همراه پدر در اعتراضها علیه رژیم طاغوت شرکت میکردم و پلاکارد به دست میگرفتم.
وی به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی پدر شهید خود در بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد و ادامه داد: ایشان در هیئت هفت نفره واگذاری اراضی معروف به املاک " الله اکبری" مشغول فعالیت بود، بعد از اصلاحات اراضی در روستاها با هدایتگری دادگستری، مشکلات روستائیان را در بحث اراضی حل میکردند.
فرزند شهید اکبری با بیان اینکه دلیل حضور پدر به دفتر حزب جمهوری، رسیدگی به پروندههای اصلاحات اراضی و ملاقات با شهید بهشتی بود، تصریح کرد: همین حضور سبب شد تا برای انجام تعهدات اجتماعی و انقلابی خود در راه رضای خدا به شهادت برسد.
وی، یکی از خصائص بارز شهید اکبری را احترام به اطرافیان حتی کوچکترها دانست و اذعان داشت: وقتی پدر بعد از سخنرانی مسیر راه تا منزل را طی میکرد مورد اهانت برخیها قرار میگرفت، ایشان با سعه صدر به دشمنان خود هم احترام میگذاشت.
اکبری با تأکید بر اینکه خصوصیات اخلاقی شهدا باید در جامعه نهادینه شود، بیان داشت: برخی بداخلاقیها در کشور دیده میشود، اگر تفکر شهدا در جامعه مورد توجه قرار گیرد، جامعه دارای امنیت میشود و هیچ رعب و وحشتی انقلاب اسلامی را تهدید نمیکند.
وی در بیان خاطرات خود در همراه بودن با پدر گفت: ایشان امام جماعت امامزاده عباس ساری بودند، به یاد دارم وقتی شبها از محافل مذهبی برمیگشتیم، رانندهای ما را تا خانه همراهی میکرد و از داخل ماشین بستههایی که حاوی مایحتاج زندگی و تأمینکننده امور روزانه خانوادهها بود به برخی از خانوادهها میداد که بعدها متوجه شدم این بزرگوار توجه زیادی به مستمندان شهر داشت و کار را برای رضای خدا انجام میداد.
فرزند شهید اکبری با اشاره به اینکه در ابتدای انقلاب اغلب مسئولان با تعهد به انقلاب اسلامی و در راه رضای خدا کار میکردند، خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی بدون منفعت شخصی شکل گرفت.
وی با بیان اینکه نام نیک ماندگار است، اظهار داشت: مرحوم پدر در ابتدای منبر سوره حمد را بر زبان جاری میکرد تا مخاطبان قرائت درست این سوره را بیاموزند و نماز را صحیح بخوانند.
اکبری یادآور شد: پدر شهید به نماز اول وقت تأکید داشتند و این واجب را در عمل و به صورت غیرمستقیم به ما آموزش دادند.
امام(ره) در پیام تاریخی ۹ تیر۱۳۶۰ به مناسبت انفجار هفتم تیرماه دفتر حزب جمهوری با اندوه و خشم از منافقین سخن گفت و خطاب به آنها تأکید کرد: «ننگتان باد ای تفالههای شیطان و عارتان باد ای خودفروختگان به جنایتکاران بینالمللی که در سوراخها خزیدهاید و در مقابل ملتی که در برابر ابرقدرتها برخواسته است به خرابکاریهای جاهلانه پرداختهاید».
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع خانواده های شهدای این حادثه فرمودند : حادثهی بزرگی همچون هفتم تیر که آیتالله بهشتی و جمعی از وزرا و نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و انقلابی به شهادت رسیدند، بهطور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی میشد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه که تصور میرفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت.
خبر : یاسر معافی
انتهای پیام/