تاریخ انتشارچهارشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰
کد مطلب : ۴۵۸۹۷۰
۰
plusresetminus
4 خبر خواندنی و ویژه چهارشنبه 6 بهمن‌ماه
قیمت نفت احتمالا به زودی 100 دلاری می‌شود
رسانه‌های آمریکایی و اروپایی پیش‌بینی می‌کنند قیمت جهانی نفت در زمانی نه چندان دور به 100 دلار هم برسد.
«مارکت واج» در این زمینه نوشت: قیمت نفت برنت پایان سال گذشته میلادی در محدوده ۷۷/۸ دلار قرار داشت و اخیرا در پایان معاملات به سطح ۸۸ دلار نوسان کرد. در هفته‌های اخیر عوامل مختلفی بر بازار نفت اثر گذاشته‌اند و با توجه به پایدار بودن این عوامل عده‌ای از تحلیلگران معتقدند قیمت‌ها به سمت ۱۰۰ دلار در هر بشکه حرکت خواهد کرد. در حال حاضر قیمت نفت برنت در بالاترین میزان از سـال ۲۰۱۴ قرار دارد. قیمت نفت برنت و نفت آمریکا از سال ۲۰۱۴ تاکنون هیچ‌گاه سه‌رقمی نبوده اما بعید نیست در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد رشد قیمت‌ها به اعداد سه‌رقمی باشیم. نعیم اسلم، تحلیلگر ارشد بازار نفت در موسسه آوا‌ترید، چهار عامل مهم رشد قیمت‌ها را که اثراتی پایدار بر بازار داشته‌اند معرفی کرده است.
نخستین عامل، توانایی اوپک برای بالا بردن عرضه است. اوپک اعلام کرده نیازی به بالا بردن چشمگیر عرضه احساس نمی‌کند و نیز اعضای این سازمان به‌تنهایی نمی‌توانند عرضه را به میزان قابل ملاحظه‌ای بالا ببرند. مازاد ظرفیت عرضه نفت اوپک از ۱۱ میلیون بشکه به ۴ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است و این یعنی کاملاً مشخص است که میزان مازاد ظرفیت تولید زیاد نیست و نکته مهم این است که در آینده نزدیک این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد.
دومین عاملی که سبب رشد قیمت‌ها شـده کاهش سرمایه‌گذاری و وام‌دهی‌ها در حوزه بالا بردن ظرفیت تولید سوخت‌های فسیلی اسـت.
اما موضوع بعدی این است که سویه اُمیکرون آن‌طور که قبلاً پیش‌بینی شده بود بر تقاضا برای نفت تأثیر منفی پایدار و بزرگ نگذاشته است. با آنکه در هفته‌های نخست شیوع این سویه، محدودیت‌هایی برای سفر بین کشورها اعمال شد اما آن محدودیت‌ها فراگیر نبود و نیز از میزان آنها کاسته شده است. همچنین اگر پایان همه‌گیری نزدیک باشـد، بر مصرف نفت بیش از پیش افزوده می‌شود. نهادهای تحلیلگر در حوزه انرژی همگی معتقدند سال جاری مصرف نفت رشد خواهد کرد.
موضوع بعـدي اثرگذاری تحـولات ژئوپلیتیک بر عرضه نفت و گاز است که سبب نگرانی درباره امنیت و پایداری عرضه می‌شود. چندی پیش ناآرامی‌ها در قزاقستان سبب شد درباره عرضه نفت این کشور نگرانی پدید آید. حمله پهپادی به تاسیسات نفتی امارات و اختلال موقـت در جریان نفت خط لوله کرکوک جیهان در رشـد قیمت نفـت موثر بودند. واقعیت این است که وضعیت ژئوپلیتیک هر روز در حال بدتر شدن است. بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا موضعی تند در قبال اقدامات روسیه اتخاذ کرده و وعده داده اگر این کشور به اوکراین حمله کند با مجازات شدید مواجه خواهد شد. این تنشهای ژئوپلیتیک، ریسک‌هایی برای عرضه پدید آورده‌اند. با آنکه رشد قیمت نفت برای برخی کشورها اتفاقی مثبت است اما اثرات آن برای اقتصاد جهان در نهایت منفی است و بر تمامی بازارها اثر می‌گذارد. از دید آقای اسلم، قیمت نفت قطعا به ۱۰۰ دلار خواهد رسید حتی اگر تنش‌ها در مرز روسیه و اوکراین شدت پیدا نکند.
مارشال استیوز، تحلیلگر موسسه ‌ای‌اچ‌اس‌ مارکیت می‌گوید: «اگر روسیه به اوکراین حمله کند و تحریم‌های غرب علیه روسیه بر صادرات نفت این کشور اثر بگذارد، قیمت نفت به ۱۰۰ دلار افزایش خواهد یافت.» موضوع بعدی که درباره آن قطعیت تحلیلگر ارشد ‌اشنایدر الکتریک می‌گوید: «مهم‌ترین عوامل رشد قیمت‌ها در هفته‌های آینده همچنان بر بازار اثر می‌گذارند و این اثرگذاری با وجود تداوم شیوع اُميكرون سبب بالا باقی‌ماندن قیمت‌ها خواهد شد.

فاکتور کردن فجایع برجام برای روحانی و مذاکره دوباره با آمریکا!
یک سایت همسو با دولت سابق می‌گوید: مذاکره مستقیم آمریکا، همچنان که به موفقیت در انعقاد برجام انجامید، می‌تواند به احیای آن هم کمک کند.
«عصر ایران» با طرح این سوال که «چرا مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند به مذاکرات وین کمک کند؟» نوشت: «در عهد احمدی‌نژاد و سعید جلیلی و قبل از آن علی لاریجانی و حتی زمان اصلاحات و دبیری حسن روحانی، ایران با کشورهای اروپایی، چین و روسیه مذاکره می‌کرد و آمریکا در حاشیه بود و هیچگاه به صورت مستقیم با آنها در مورد توافق هسته‌ای گفت‌وگو نمی‌‌کردیم.
حاصل این مذاکرات پشت سرهم و طولانی، توافق بر سر شهر مذاکرات بعدی بود و هیچ توافق به سود کشور حاصل نمی‌شد.
بعد از حضور روحانی با سابقه طولانی در مذاکرات هسته‌ای، در دولت و دادن اختیار مذاکره به وزارت خارجه با مدیریت ظریف، پای آمریکا به صورت مستقیم به مذاکرات هسته‌ای باز شد.
دیگر زمان پیام بردن و آوردن توسط کشورهای اروپایی به پایان رسید و ایران وآمریکا پشت یک میز سر برنامه‌هسته‌ای حرف زدند و در نهایت به توافق رسیدند که برجام نام گرفت.
روحانی به این نتیجه رسیده بود که بدون گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا، توافقی حاصل نخواهد شد.
خروج آمریکا از برجام و انفعال کشورهای اروپایی، چین و روسیه در احیای برجام و عدم توانایی در شکستن تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران، بازهم نشان داد که طرف اصلی این مناقشه تنها و تنها آمریکاست.
دیگران در ماجرای برجام زینت المجلس هستند و تنها به این مذاکرات و توافق‌ها جنبه بین‌المللی می‌دهد و نقش دیگری ندارند. به زبان ساده می‌توان گفت آنها شاهدان یک قرارداد هستند که پای برگه را امضا می‌کنند.
قطعا در دور تازه مذاکرات در دولت رئیسی و بایدن، گفت‌وگوی مستقیم ایران و آمریکا می‌تواند یک گام بزرگ برای رسیدن به توافقی تازه باشد.
مذاکراتی که در آن آمریکا باید به ایران این تضمین را بدهد که اگر دوباره فردی مثل ترامپ سرکارآمد و از برجام خوشش نیامد، دوباره داستان به کما رفتن توافق هسته‌ای تکرار نشود. همه ما می‌دانیم اگر ترامپ نبود، شاید داستان این روزهای ایران هم به گونه دیگری نوشته می‌شد.
احیای برجام می‌تواند کمک بزرگی به دولت سیزدهم برای به سامان رساندن وضعیت اقتصادی کشور کند. مردم به خوبی روزهای کوتاه بعد از توافق هسته‌ای را به یاد دارند. روزهای ثبات و آرامش. مذاکره با آمریکا، رسیدن به توافق هسته‌ای می‌تواند دوباره طعم این آرامش را به ایرانی‌ها هدیه کند.»
درباره این تحلیل شایان ذکر است که اولا، به هنگام خروج آمریکا در برجام، آقای روحانی به جای نشان دادن قاطعیت، گفت: «شرّ یک مزاحم از سر برجام کم شد». بدتر این بود که خانم موگرینی از همان سال 97 و مقارن خروج آمریکا فاش کرد از روحانی تضمین گرفته که در صورت خروج آمریکا از توافق و بازگرداندن تحریم‌ها، ایران از توافق خارج نشود.
در حقیقت اگر چاله برجام و خلل و منافذش دستپخت تیم روحانی است، تشویق آمریکا به زیر پا گذاشتن تعهداتش، توسط شخص روحانی انجام گرفت. قبل از آن هم و پیش از آنکه توافق حاصل شود، گفتن ادبیاتی مانند «خزانه خالی است» و...، موجب شده بود تیم مذاکره‌کننده از موضع پایین و اضطرار مذاکره کند؛ چنانکه حتی گفته می‌شد «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» یا در رسانه‌ها تبلیغ می‌شد که باید هرچه زودتر به توافق رسید.
به همین دلیل هم هست که دولت اوباما توافقی بد برای طرف ایرانی و پرفایده برای خود را روی میز گذاشت و موافقت روحانی و تیمش را هم جلب کرد. توافقی که امتیازات نقد و ارزان بگیرد و مشتی وعده بی‌پشتوانه و هر لحظه قابل نقض بفروشد.
برخلاف تحریفگری نویسنده تحلیل «عصر ایران»، پایمال کردن حقوق ایران و تشدید تحریم‌ها از همان دولت اوباما و با سلسله تحریم‌های ویزا و آیسا و سیسادا آغاز شد. امتیازات موقت و محدودی هم اگر واگذار می‌شد (در حد شیرینی آدامسی)، صرفا تله‌گذاری برای برجام 2 و 3 از یک سو و تسهیل کار غربگرایان در انتخاب زمستان 94 و بهار 96 بود.
ثانیا اتفاقا بلایی که خود آمریکایی‌ها (اعم از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان) و نه هیچ دولت دیگری، بر سر برجام آوردند، نشان می‌دهد که مذاکره و قول و قرار آمریکایی‌ها بیهوده و بی‌فایده است. اما از بی‌قاعدگی گذشته، مذاکره مجدد با آمریکا خسارت‌بار هم هست. در واقع، مذاکره و چانه‌زنی مربوط به مرحله قبل از انعقاد توافق است. و هنگامی که یک طرف، توافق را زیر پا می‌گذارد، درواقع به منطق مذاکره و تعامل و حسن‌نیت سازنده پشت پا زده است.
بدین ترتیب اکنون آمریکا برای اثبات حسن‌نیت و صداقت خود باید به تعهداتش برگردد و تحریم‌ها را به شکل قابل راستی‌آزمایی و با دادن تضمین معتبر لغو کند، تا اراده‌اش را برای بازگشت متوازن به برجام نشان بدهد. در غیر این صورت، مذاکره مجدد و چانه‌زنی با طرف ناقض توافق، دستخوش دادن و تشویق کردن او و به رسمیت شناختن پایمال‌شدگی حقوق خویش است.
یک سال تعلل دولت دموکرات بایدن در بازگشت به تعهداتش، اتفاقا نشان می‌دهد که آمریکا قصد و اراده‌ای برای عمل به تعهداتش ندارد. طرفی که چندبار توانست تعهداتش را در دولت اوباما و ترامپ به سادگی آب خوردن زیر پا بگذارد و کمترین اظهار شرمندگی هم نکند، مجددا می‌تواند مرتکب چنین کاری شود. تحلیلگران بسیاری مانند شبکه الجزیره معتقدند «بایدن مثل اوباما حرف می‌زند و مثل ترامپ عمل می‌کند».

والت: بزرگ‌ترین اشتباه بایدن برنگشتن به توافق با ایران بود
نظریه پرداز و تحلیلگر ارشد آمریکایی گفت: بازنگشتن دولت بایدن به برجام، بزرگ ترین اشتباه او در سیاست خارجی بود.
«استفن والت» در گفت‌و‌گو با روزنامه کره‌ای «هانکی یوره» درباره وضعیت سیاست خارجی در دولت بایدن گفت: یک سال از ریاست جمهوری بایدن می‌گذرد و در شرایطی دشوار او نسبتا خوب عمل کرده است. او وارث یک جنگ شکست خورده در افغانستان بود و خروج نیروهای آمریکایی از آن کشور تصمیم درستی بود. هیچ چشم‌اندازی برای پیروزی در افغانستان وجود نداشت و خروج نیروهای آمریکایی از آن کشور این امکان را فراهم می‌سازد تا بر مشکلات مهم‌تری مانند مسئله چین و تغییرات آب و هوایی تمرکز کنیم.
وی در عین حال گفت: بزرگ‌ترین اشتباه بایدن در یک سال گذشته، عدم بازگشت او به توافق هسته‌ای با ایران بود. اکنون در مرحله‌ای قرار داریم که احیای برجام بسیار دشوارتر خواهد بود.
والت همچنین گفته است: در مورد خروج از افغانستان این بی‌انصافی است که بایدن را به سبب هرج و مرج و بی‌نظمی خروج نیروهای آمریکایی مقصر قلمداد کنیم. در واقع، این دولت افغانستان بود که به مثابه خانه‌ای پوشالی فروریخت. هیچ راهی برای پایان دادن به حضور آمریکا در افغانستان به شکلی منظم و بی‌دردسر وجود نداشت.در بلندمدت بزرگ‌ترین چالش سیاست خارجی آن خواهد بود که واشنگتن و پکن چگونه رقابت شدید فیمابین خود را در برخی زمینه‌ها مدیریت کنند و در برخی دیگر از مسائل کماکان با یکدیگر همکاری نمایند و در مسیر بروز جنگی که لطمات آن به هر دو کشور و سایر دنیا وارد می‌شود قرار نگیرند.
اگر قرار است توازن قوا در آسیا برقرار شود کشورهای آسیایی باید در برخی از مسائل به خواسته‌های چین پایبند باشند و پکن را عصبانی نکنند. اگر کره جنوبی می‌خواهد خودمختاری سیاست خارجی خود را حفظ کند و به رشد اقتصادی ادامه دهد باید خواهان توازن قوای قدرت در شرق آسیا باشد روابط خود را با ایالات متحده حفظ کند و تلاش برای بهبود روابط با دیگر قدرت‌های آسیایی از جمله ژاپن باشد. این بهترین راه برای کره جنوبی است.
در مورد چشم‌انداز پیش رو در مورد بحران روسیه و اوکراین، حل این مشکل دشوار است. بهترین نتیجه آن است که اوکراین به طور رسمی بی‌طرف باقی بماند، اما آمریکا و ناتو نمی‌خواهند هیچ امتیازی به مسکو بدهند.

پایه پولی را افزایش دادند حالا طلبکاری می‌کنند
خلق پایه پولی در دولت جدید، زیر 40 هزار تومان است، نه آن‌گونه که آقای همتی ادعا می‌کند، 180 هزار میلیارد تومان.
روزنامه ایران در گزارشی با نقد سخنان رئیس کل بانک مرکزی دولت روحانی، نوشت؛ میزان نقدینگی و پایه پولی تا پایان آذرماه ۱۴۰۰ به ترتیب به ۴ هزار و ۴۲۹ هزار میلیارد تومان و ۵۵۷ هزار میلیارد‌، تومان رسیده که در مقایسه با پایان سال ۹۹ به ترتیب ۲۷ و ۲۲ درصد رشد داشته‌اند. اما آیا طبق ادعای آقای همتی تمامی این پایه پولی در دولت جدید خلق شده و تمام آن نیز از سمت بانک‌ها بوده است؟ همتی در توئیت اول خـود بـه صـورت دو پهلـو عنوان می‌کند که ۱۸۰ هزار میلیارد تومان پایه پولی جدیدی که در سال جدید خلق شده همه در همین دولت است و تمام آن نیز به بانک‌ها برمی‌گردد.
اولا پایه پولی که در دولت جدید خلق شده را باید از شهریور ماه محاسبه کرد که در حدود ۳۹ هزار میلیارد تومان بوده است. دوما براساس گزارش بانک مرکزی در تاریخ ۳۰ دی ماه ۱۴۰۰ مطالبات بانک مرکزی از بانک‌ها به ترتیب سهمی ۸ درصدی از رشد ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی پایه پولی در سال جدید داشته که بر این اساس ادعای دیگر همتی نیز رد می‌شود. ۲. وضعیت فعلـی بـدون هیچ بغضی به وضعیت بانک مرکزی در سال ۹۹ نیز برمی‌گردد‌، به طوری که در پایان این سال رفته‌رفته شاهد افزایش سهم «خالص سایر اقلام دارایی‌ها و بدهی‌های بانک مرکزی» در رشد پایـه پولی بودیم. از طرفی لازم است که به یاد داشته باشیم رکورد رشد اجزای پایه پولی همچنان در اختیار همتـی بـوده و رشـد
۴۱ درصـدی نقدینگی و ۲۹ درصـدی پایه پولی در سال ۱۳۹۹ چیزی نیست که مسببان آن بخواهند با گذشت کمتر از شش ماه در جایگاه نقد فنی و خیرخواهانه بنشینند. شرایط فعلی بانک مرکزی حتی اگر هم قابـل دفـاع نباشـد‌، ارث بـدی که از همتی به بانک مرکزی جدید رسیده‌، قابل دفاع است.
همچنین حجم اوراقی که در دولت روحانی و بخصوص در سال ۹۹ فروختـه شـده کمی کمتر از ۱۸۵ هزار میلیارد تومان بوده که رشـد ۱۰۸ درصدی در مقایسه با سال ۹۸ را نشان می‌دهد. این در حالی است که دولت جدید تنها حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی منتشر کرده و درعيـن حـال حدود ۷۵ هزار میلیارد از اوراقی را که در دولت قبل فروخته شده و سر رسید آن رسیده بود نیز تسویه کرده است. به حساب دیگر دولت به صورت ماهانه ۱۱ هزار میلیارد تومان اوراق سررسید شده را تسویه می‌کند و بسیار کمتر از آن اوراق جدید منتشر می‌کند. بنابراین اگر می‌بینیم تزریق بانک مرکزی به بانک از طریق قراردادهای توافق بازخرید یا ریپو با سیستم بانکی به بالاترین رقم تاریخی خود ۷۸ هزار میلیارد تومان در ۲۷ دی ماه رسیده و ادامه این روند نگران‌کننده است اما نباید از ریشـه ایـن اتفاق نیز غافل بود. فروش بالای اوراق در سال ۹۹ باعـث شده است که بانک‌ها (به عنوان خریداران اوراق دولت) بـرای ذخیره‌گیری‌، اوراق خود را در عملیات بازار باز به بانک مرکزی بفروشند و بانک مرکزی نیز برای جلوگیری از رشـد نـرخ بـهـره مجـبـور بـه تزریق پول و خرید اوراق از بانک‌هاست.
به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی دولت به دنبال تأمین کسری بودجـه از طريق استقراض از بانک‌ها نیست و اتفاقا به دنبال این است که استقراض‌های قبلی را نیز پرداخت کند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما