تاریخ انتشارسه شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۹
کد مطلب : ۴۵۱۹۱۹
۰
plusresetminus
تازه‌ترین 5 خبر ویژه سه‌شنبه 4 خردادماه

اگر مرهم نیستید نمک بر زخم سهامداران نپاشید!
در حالی که آقای روحانی، از «اوج گرفتن بورس» می‌گوید؛ سهامداران از آب شدن سرمایه‌گذاری‌شان را در این بازار به چشم می‌بینند.
به گزارش تابناک،هشت ماه است که خون به دل سهامداران بورس شده و سهامداران بسیاری در ضرر فرو رفته‌اند. هشت ماه است که حال و روز سهامداران بورس و بازار سرمایه خوب نیست و تقریبا در اکثر روزها در این هشت ماه بازار قرمزپوش بوده است. در این شرایط رئیس‌جمهور می‌گوید که دولت وی بورس را به اوج رسانده است! در شرایطی که بازار سرمایه حدود 80 درصد ریزش داشته، اما آقای روحانی اخیرا سخنانی را درباره بازار سرمایه مطرح کرد که موجب تعجب همه سهامداران شد! روحانی در جلسه هیئت دولت گفت: ۶۰ درصد سهام عدالت را آزاد کردیم، بازار سرمایه را در همین دوران به اوج رساندیم. البته بازار سرمایه، فراز و نشیبی هم دارد و دولت فقط باید بازار سرمایه را یاری و کمک کند، و هیچ‌ وقت در این بازار مداخله نمی‌کند، بازار سرمایه به دولت مربوط نیست چرا که یک بازار آزاد است و مربوط به شرکت‌ها و مردم است.
او ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ در واکنش به صحبت‌های منتقدان درباره بالا رفتن غیر واقعی. و بی‌مبنای شاخص بورس گفته بود: شما اگر ناراحت هستید، گوش نکنید و راهش این است که در گوشتان یک پنبه بگذارید این حرف‌های خوب را نشنوید. بورس ما خوب شده عصبانی می‌شوند و می‌گویند در همه دنیا بورس برهم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ این به خاطر تلاش همه شرکت‌ها فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکت‌های بزرگ هستند.
این صحبت‌ها در حالی بود که در همان زمان، بسیاری به درباره رشد حبابی بورس هشدار داده بودند. اکنون پرسش این است که آیا دولت بورس را به اوج رساند؟ پاسخ قطعا مثبت است! دولت برای به اوج رساندن بورس و کشاندن سرمایه‌های مردم به این بازار هدف خاصی را دنبال می‌کرد. هدفی که از آن می‌توان به تامین بخشی از کسری بودجه یاد کرد. اما بعد از آنکه دولت به خواسته خود که تامین بخشی از کسری بودجه بود رسید، بورس را به حال خود رها کرد و در 19 مرداد ماه 99 کارش با بورس تمام شد. در حالی ادعا می‌شود که دولت بورس را به اوج رسانده که بسیاری از سهامداران هم‌اکنون در 80 درصد ضرر و زیان گرفتار شده‌اند و برندگان این بازی اول دولت و سپس کسانی بودند که رانت اطلاعاتی داشتند و پول‌های خود را از بورس به‌موقع بیرون کشیدند!
باید به گوش آقای روحانی رساند که آقای رئیس‌جمهور! مردم به دعوت شما همه چیزشان را به بازار سرمایه سپردند و پول‌های خود را به جای سرمایه‌گذاری در سکه و دلار، در بورس سرمایه‌گذاری کردند. بسیاری وام ازدواج، خودرو، خانه و تمام دارایی خود را به دعوت شما به این بازار آوردند. حداقل اگر مرهمی بر زخم سهامداران بورس نیستید دیگر به زخم آنها نمک نپاشید. این یک فراز و نشیب ساده بازار نبود، این سقوط سهمگین بود که بعد از هشت ماه همچنان
ادامه دارد.

نگرانی آمریکا از احتمال بالای پیروزی آیت‌الله رئیسی
نشریه آمریکایی نیوزویک، احتمال بالای پیروزی آیت‌الله ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ایران را برای دولت جو بایدن نگران کننده توصیف کرد.
این نشریه نوشت: بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند ابراهیم رئیسی، بخت بالایی برای پیروزی دارد.
این چشم‌انداز برای رئیس‌جمهور آمریکا و توافق هسته‌ای موجودناامید کننده است.
آیت‌الله رئیسی که در حال حاضر ریاست قوه قضائیه را برعهده دارد، قبلاً بارها از وضعیت توافق او در انتخابات امسال از حمایت طیف وسیعی از طرفداران گسترش برنامه هسته‌ای ایران، برخوردار است.
طبق نتایج نظرسنجی صورت گرفته شده توسط «ایران پال» و دانشگاه مریلند در ماه فوریه 2021، 69 درصد ایرانی‌ها معتقدند تا زمانی که آمریکا به برجام باز نگشته و به تعهدات خود عمل نکرده، ایران نباید در مذاکرات هسته‌ای شرکت کند. تنها 28 درصد موافق این مسئله بودند که تهران در اقدامی فوریتی، واشنگتن به گفت‌وگو درباره تجدید توافق هسته‌ای بپردازد.
آیت‌الله رئیسی در بیانیه خود به مناسبت نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری، به سیاست داخلی اعتبار داد و گفت نامزدی او بر «مبارزه با فقر، فساد، تحقیر و تبعیض» متمرکز خواهد بود. او افزود: «من به عنوان یک نامزد مستقل به صحنه آمده‌ام تا بتوانم در مدیریت اجرایی کشور تغییراتی ایجاد کنم.»

همشهری: دولت در مقابل تورم دچار سه دستگی است(!)
یک روزنامه حامی دولت نوشت در حالی که ماه‌های پایانی دولت روحانی با رکورد تورم مواجه است، سه نهاد مسئول در دولت با یکدیگر درباره این موضوع اختلاف نظر دارند!
همشهری در گزارشی با عنوان «معمای پرش کم سابقه تورم»، نوشت: چند روز پس از اعلام یک مرکز تحقیقاتی وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره ثبت رکورد تازه نرخ تورم در پایان دولت حسن روحانی (45 درصد) یک نهاد تحقیقاتی وابسته به سازمان برنامه و بودجه هم پیش‌بینی کرد براساس سناریوی واقع‌بینانه ممکن است نرخ تورم تا پایان شهریور امسال از 45 درصد هم عبور کند. با این حال تاکنون نه بانک مرکزی که مسئولیت کنترل تورم را دارد، نرخ تورم هدفگذاری خود برای 1400 را منتشر کرده و نه مرکز پژوهش‌های مجلس اما پیش‌بینی می‌شود روند افزایشی نرخ تورم در نیمه دوم امسال متوقف شود.
در شرایطی که مردم انتظار دارند تا سیاست مهار فوری تورم به اجرا گذاشته شود، دست کم 3 ضلع اقتصادی تصمیم‌ساز یعنی بانک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد درباره منشأ شیوع ویروس تورم دچار اختلاف دیدگاه شدید هستند و تا زمانی که هر نهاد تصمیم گیرنده‌ای از زاویه نگاه خود بخواهد به موضوع نگاه کند، انتظار آغاز عملیات فوری نجات اقتصاد امواج بلند تورم به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.
پژوهشکده آمار وابسته به مرکز آمار ایران زیر نظر سازمان برنامه و بودجه در گزارشی 3 سناریو برای نرخ تورم تا پایان سال ترسیم می‌کند و نتیجه می‌گیرد که براساس سناریوی بدبینانه نرخ تورم سالانه و نقطه‌ای در پایان تابستان امسال به ترتیب به 47/5 و 48/8 درصد می‌رسد و در خوش‌بینانه‌ترین وضعیت تورم سالانه پایان تابستان 42/5 درصد خواهد بود. اما سناریوی سوم این نهاد تحقیقاتی می‌گوید باید واقع‌بین باشیم و بپذیریم که نرخ تورم سالانه در پایان شهریور 45/1 درصد و نرخ تورم نقطه به نقطه هم 39/1 درصد خواهد شد.
البته این پژوهشکده نتایج بررسی‌های خود از وضعیت نرخ تورم در نیمه دوم سال را منتشر نکرده، اما نرخ تورمی که این نهاد پژوهشی برای پایان تابستان برآورد کرده بیش از میزانی است که نهاد تحقیقاتی وابسته به وزارت کار تخمین زده؛ چرا که پژوهشکده آمار می‌گوید، نرخ تورم سالانه در پایان تابستان 45/1 درصد است و نهاد پژوهشی وابسته به وزارت کار از پیش‌بینی نرخ تورم 44/7 درصدی در آخر شهریور خبر می‌دهد. همشهری در ادامه در تحلیلی با عنوان هشدار آتش‌نشان تورم به آتش‌افروزان تورم»، به هشدارهای همتی خطاب به سازمان برنامه و بودجه و برخی مقامات دولتی پرداخت.

تشابه و تشبه به روحانی پاشنه آشیل است نه نقطه قوت
یک روزنامه اصلاح‌طلب می‌گوید؛ علی لاریجانی تغییر کرده ‌اما نمی‌تواند با ادبیات نخ‌نما و تاریخ مصرف گذشته روحانی، میان مردم جلوه کند.
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: علی لاریجانی مدت‌هاست که خود را به عنوان یک میانه‌رو نشان می‌دهد؛ کسی که مستقل است و ارتباطی با اصولگرایی ندارد. برای رسیدن به این خواسته اما، تلاش‌های زیادی هم از خود نشان داده است. اوج این کار را می‌توان در انتخابات مجلس دهم دید؛ زمانی که در لیست امید جای گرفته و از ماهیت اصلی‌اش دور شده بود. در ادامه اما به همان امیدی‌ها هم پشت کرد و در مجلس دهم فراکسیونی جدا راه انداخت. رئیس ‌سابق مجلس ولی یک چیز را خوب می‌داند؛ اینکه در عرصه انتخابات 1400 هم باید تغییراتی در خود نشان دهد و هم اینکه چنین موضوعی را به مردم هم القاء کند. او از سویی می‌داند اگر خود را نزدیک به حسن روحانی معرفی کند با توجه به اتفاقات این چهار ساله عملا هیچ شانسی برای پیروزی و گرایش مردم به خود نخواهد داشت. از طرفی هم دیگر نه اصولگرایان او را از خویش می‌دانند و نه او می‌تواند به این دل ببندند که آیت‌ا... رئیسی را رها کرده و روی دیوار او یادگاری بنویسند.
آرمان می‌افزاید: همه علی لاریجانی را انسانی باهوش و سیاستمداری می‌دانند که می‌تواند همزمان با شرایط با ایفای نقش‌های گوناگون شعاع دایره قدرت خود را افزون کند و هر زمانی که لازم باشد با مهره‌چینی‌های صحیح به مقصود برسد اما از قرار معلوم این بار در محاسبات انتخاباتی دچار دو ‌اشتباه فاحش شده است. یکی آنکه گذشته لاریجانی‌ بنا نیست با اظهارات امروزش به‌طور کلی فراموش شود. او در هر صورت چهره‌ای اصولگراست که شوربختانه در سال‌های نه‌چندان دور بعضا اظهارات تندی را نیز مطرح کرده که شاید بعضی از تندروهای اصولگرا چنین نکرده‌اند. بنابراین او باید پاسخگوی بعضی اعمالش باشد. نکته ‌بعدی اما استراتژی غلط و نخ‌نما‌شده امروز وی و استفاده از کلید‌واژه‌های قدیمی قبلا کارا ولی ناکارآمد کنونی است. دیگر دوران 92 به سر‌آمده؛ دورانی که روحانی با واژه‌سازی کلید و گاز‌انبر و در 96 با سخن گفتن از رفع حصر توانسته بود نظرات را به خود جلب کند. لاریجانی باید چشمانش را به شرایط امروز سیاسی کشور بگشاید و از همین رو توقع نداشته باشد با واژه‌سازی‌هایی مانند «‌نه به کلید و چکش و مدیریت پادگانی» بتواند همان راه روحانی 92 و96 را برود.

آفتاب یزد: به‌خاطر کارنامه دولت مردم به جهانگیری رای نمی‌دهند
یک روزنامه اصلاح‌طلب نوشت: هشت سال حضور جهانگیری در دولت روحانی به موقعیت او در انتخابات آسیب زده و این آسیب در انتخابات قابل جبران نیست.
آفتاب یزد در گزارشی از قول علی صوفی فعال اصلاح‌طلب نوشت: بنده با آقای جهانگیری از 96 به بعد چند تماس مستقیم داشتم. در دوره اول ضرورتی برای تماس نمی‌دیدم. آقای جهانگیری به عنوان یک اصلاح‌طلب در مسند معاونت اولی رئیس‌جمهوری بسیار خوب کارها را انجام می‌داد و اصلاح‌طلبان هم گروه‌هایی را درست کرده بودند که با ایشان در تماس بودند و آثار آن را می‌شد در کشور دید. بنابراین در آن دوره هیچ ضرورتی نمی‌دیدم ضمن اینکه نیاز هم نداشتم بنابراین هیچ تماسی با ایشان نداشتم. در دوره دوم اوضاع بسیار نابسامان بود و آقای روحانی را عهدشکن دیدم و کاملا چرخش آقای روحانی بر همه ثابت شد.
چینشی هم که در کابینه داشت همه نشان می‌دهد که آقای روحانی دیگر آن آقای روحانی نیست و این آقای روحانی بسیار خطرناک است و اوضاع خیلی بد خواهد شد و مردم هم این را احساس کردند. به همین دلیل کاملا پیش‌بینی می‌شد که اگر روحانی برای جلب اعتماد مردم کاری نکند یأس مردم تبدیل به نفرت شود و نفرت هم تبدیل به خشم خواهد شد و خشم هم شعله‌ای ایجاد خواهد کرد و اینجا بود که احساس کردم باید به آقای جهانگیری مراجعه کنم با ایشان ملاقات کردم و همه این مسائل را به آقای جهانگیری گفتم. صوفی با اشاره به تغییر رویکردها و عهدشکنی‌های عامدانه حسن روحانی تاکید می‌کند: دیدم آقای جهانگیری هم خودش قربانی رویکرد جدید آقای روحانی است به هر حال ایشان هم درددل‌هایی داشتند که مطرح کردند. صوفی تاکید دارد که جهانگیری شاید خود را قربانی کرد ولی واضح بود که جهانگیری دور دوم دولت روحانی با جهانگیری دور اول متفاوت است اینجا فقط یک نقش تشریفاتی دارد ولی در آنجا نقش اجرایی داشت و تصمیم‌گیر و تاثیرگذار بود. بهبود شاخص‌های تاثیرگذاری روحانی در دور اول بخش عمده‌اش متوجه آقای جهانگیری بود و به عکس فروکش کردن شاخص‌ها و افت کردن شاخص‌های عملکردی دولت روحانی در دور دوم می‌تواند ناشی از کنار گذاشتن جهانگیری باشد(!)
صوفی در ادامه با اشاره به شرایط و سوءمدیریت‌های دولت روحانی، تنگناها و سختی‌هایی که بر زندگی مردم و روی شانه‌های مردم سنگینی می‌کند، می‌افزاید: آقای جهانگیری آسیب دیده و بسیاری از مردم تفکیکی بین دولت روحانی و آقای جهانگیری قائل نمی‌شوند و این مانع بزرگی برای ایشان است. از نظر بنده ایشان مشخصات و ویژگی‌های لازم از نظر تجربی از نظر اطلاعات و اشراف به اوضاع سابقه کاری ایشان شاید بهترین گزینه برای اداره کشور باشند معتقدم رتبه آقای جهانگیری نسبت به دیگران بالاتر است اما الان مشکل اساسی تغییراتی که در متغیرهای اصلی انتخابات به وجود آمد تغییرات تعیین‌کننده‌ای است نسبت به 92 تا 96. یعنی از 92 تا 96 تصمیم‌گیر و تعیین‌کننده و تاثیرگذار بر سرنوشت انتخابات نخبگان سیاسی بودند و در 92 مجمع مشورتی آقای خاتمی بود و در 94 و 96 شورای عالی سیاست‌گذاری بود ولی الان دیگر این نقش را جبهه اصلاحات ندارد. قبلا مردم یک متغیر قابل کنترل بودند شورای نگهبان یک متغیر غیرقابل کنترل بود الان شورای نگهبان همان متغیر غیرقابل کنترل است و مردم هم متغیر غیرقابل کنترل‌اند یعنی اصلاح‌طلبان تصمیمی که می‌گیرند متکی بر متغیرهای قابل کنترل که آنها را در شرایط تصمیم‌گیری قرار دهد یا در شرایط اطمینان به اهداف‌شان نزدیک کند نیستند و تصمیمات‌شان نزدیک به ریسک است یعنی می‌توانند کاندیدا معرفی کنند و از شخصیتی مثل آقای جهانگیری دفاع کنند ولی آسیبی که آقای جهانگیری دیده این آسیب را در این بازه زمانی نمی‌توان برطرف کرد و این مانع بزرگی است بنابراین اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بدون در نظر گرفتن واقعیات علمی و بدون در نظر گرفتن وضعیت متغیرها و از دست رفتن متغیرهای قابل کنترل بخواهند تصمیم‌گیری کنند و امیدوار باشند به نتیجه رسند.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما