تاریخ انتشاريکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ - ۰۵:۳۶
کد مطلب : ۴۳۸۸۸۷
۰
plusresetminus
تازه‌ترین 5 خبر ویژه امروز یکشنبه 1399/7/13

دود اختلاف دولت و شورای شهر در چشم مردم می‌رود
برآیند مدیریت اصلاح‌طلبان در مدیریت شهری تهران چه بوده است؟ اگر از شهروندان تهرانی این سوال را بپرسید با توجه به اینکه به طور ملموس روزانه با مشکلات شهری دست و پنجه نرم می‌کنند، چندان رضایت خاطری از خود نشان نمی‌دهند.
«محسن هاشمی»، رئیس شورای شهر تهران درباره یک فقره اقداماتی که شهرداری باید انجام  می‌داد، بعد از گذشت سه سال و اندی در توئیتر خود می‌‌نویسد: «سیستم حمل و نقل عمومی تهران در آستانه فروپاشی است، و بیش از 80 درصد اتوبوس‌ها فرسوده و با کمبود 50 درصدی مواجه است.»
به گزارش جهان‌نیوز، مسئله دیگر مدیران شهری نیز هست. «فرنوش نوبخت»، مدیرعامل شرکت بهره‌برداری متروی تهران، نیز طی روزهای اخیر اعلام کرد که میانگین تعداد مسافران متروی پایتخت در 18 ساعت کار روزانه حدود 940 هزار نفر است و افزود که در ساعات پیک که یکی صبح و دیگری بعداز ظهر است، واگن‌های مترو بسیار شلوغ است.
هاشمی می‌گوید: ما دو سال از شهردار خواهش می‌کردیم که با قاطعیت و پیگیری بیشتری با مسئولان دولتی عمل کند و مسائل شهر را حل کند اما ایشان می‌گفت که نمی‌خواهم رابطه شهرداری با دولت دچار خدشه شود، بعد سر یک موضوع حاشیه‌ [تخریب ساختمان در حال ساخت و منسوب به روحانی در جماران]، این همه تنش ایجاد شد و شهردار به هیئت دولت، دعوت نشد.
این سخنان در حالی است که دولت و شورای شهر تهران در این دوره همسو بودند و انتظار می‌رفت که این دو برای پیشرفت پایتخت به طور هماهنگ‌تری عمل کنند.
پیش‌تر رئیس شورای شهر تهران در گفت‌وگو با روزنامه اصلاح‌طلب شرق گفته بود: «دستگاه‌های حفار مدرنی که برای کندن تونل‌های مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تامین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بی‌کار افتاده و در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است.»
به نظر می‌رسد سیاسی‌کاری اصلاح‌طلبان کار دست آنها داده است و حالا شهروندان تهران مثل همیشه بایستی هزینه مدیریت پرحاشیه اصلاحات را بدهند.
این در حالی است که در مدتی که «پیروز حناچی» شهردار تهران شده است بیشتر به مدیریت نمایشی روی آورده است و سعی کرده با توسعه موضوع دوچرخه‌سواری مسئله حمل و نقل عمومی را به سمت حمل و نقل پاک سوق دهد. این در حالی است که دوچرخه‌سواری یک هزارم مشکل این حوزه را نه تنها حل نمی‌کند بلکه با نادیده گرفتن مشکلات آن حوزه نشان می‌دهد که مدیران شهری به مشکلات به طور واقعی و کاربردی توجه نمی‌کنند. خصوصا اینکه بسیاری از افراد از حومه‌های شهر به تهران برای کار و شغل روزانه سفر می‌کنند و دوچرخه‌سواری به هیچ وجه نمی‌تواند بار ترافیکی این حوزه را بکاهد.

این همه کار! چرا خاتمی را شرمنده می‌کنید؟
زیباکلام از خاتمی ‌پرسیده؛ اگر کسانی که به روحانی رأی داده‌اند از او بپرسند در اثر این رأی و دعوت شما چه اتفاقی افتاده، چه پاسخی باید داد؟
وی در روزنامه شرق خطاب به خاتمی نوشت: «بدون ‌تردید دیر یا زود مجبور به موضع‌گیری در قبال انتخابات پیش‌رو خواهید شد. همان‌طور که خودتان هم سال گذشته به‌درستی فرمودید، «تکرار می‌کنم» شما هم دیگر اثری ندارد.
قبل از موضع‌گیری پیرامون شرکت یا عدم شرکت در انتخابات، می‌بایستی به این پرسش پرداخت که هدف از شرکت در انتخابات کدام می‌باشد؟ ممکن ‌است کسری از اصلاح‌طلبان، هدف‌شان از شرکت در انتخابات حضور در مناصب رسمی باشد؛ اما نگارنده قویا چنین باوری درمورد حضرت‌عالی ندارم. می‌ماند اینکه اگر تصمیم به شرکت در انتخابات گرفته شود، به ‌واسطه تحقق اهداف و آرمان‌های سیاسی و اجتماعی است.یقین دارم بزرگ‌ترین آرمان سیاسی جناب‌عالی به‌عنوان بزرگ جریان اصلاحات، تحقق دموکراسی در ایران است؛ اما بهتر از من می‌دانید که عدالت، قانون، توسعه اقتصادی و رفاه بدون دموکراسی تحقق نمی‌یابند. اگر هدف از شرکت در انتخابات را دموکراسی تعریف کنیم، آیا امروز دموکراسی نمود بیشتری از ۲۰ سال پیش دارد؟
‌بماند این پرسش که اگر آن ۲۴ میلیون رأی‌دهنده در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به حسن روحانی از جناب‌عالی بپرسند در نتیجه دعوت شما و رأی ملت چه اتفاقی افتاد، چه پاسخی می‌توان داد؟
البته زیباکلام طوری نوشته که انگار در این 7 سال هیچ اتفاقی نیفتاده! در حالی که او و خاتمی بهتر از هر کسی می‌دانند که مردم آنها را به‌خاطر انداختن‌شان در مشکلات معیشتی، با چه ادبیات تشکرآمیزی(!) مورد عنایت قرار می‌دهند. بالاخره این همه کار در زمینه انباشت تورم، تحمیل رکود اقتصادی، خواباندن تولید و کسب‌وکارها و تولید بیکاری انجام داده‌اید!
اما تجربه گزاف اعتماد به امثال خاتمی و زیباکلام، ضمناً عبرتی دموکراتیک است که دیگر به عناصر عوام‌فریب و بی‌صداقتی از این دست اعتماد نکنند و کسانی را که برای رونق اقتصاد، آدرس کاخ سفید را می‌دهند، دشمن بدارند.

فهرست کوتاهی‌های اقتصادی دولت که آمریکا را به طمع انداخت
نوع سیاستگذاری دولت موجب شده که آمریکای خبیث از این نقطه ضعف برای ضربه زدن استفاده کند.
روزنامه جام‌جم با نقد سخنان اخیر رئيس‌جمهور و با طرح این سوال که «ریشه مشکلات کجاست؟» نوشت: نکته‌ای که آقای رئیس‌جمهور در مورد شدت دشمنی و توحش آمریکا علیه ایران بیان کردند نکته بسیار درستی است، اما مسئله این است که این ویژگی جزو مولفه‌های ثابت سیاست خارجی آمریکا علیه ایران بوده است و فقط صورت‌ها و درجات اعمال آن در طول سال‌های مختلف فرق می‌کرده است. نکته مهم اینکه هرگاه آمریکا احساس کرده احتمال اثرگذاری سیاست‌هایش بر اقتصاد ایران، افزایش یافته است از ابزارهای خود با شدت و عمق بیشتری استفاده می‌کند. بنابراین اگر آنها امروز امیدوارتر از گذشته‌اند تا حد زیادی به آسیب‌پذیر بودن ما در سال‌های اخیر بازمی گردد. همچنان که شواهد و آمار هم نشان می‌دهد حتی در زمانی که تحریم چندجانبه و فراگیر سازمان ملل متحد علیه کشورمان در سال ۲۰۱۰ آغاز شد هیچ‌گاه عمق آسیب‌پذیری و کاهش ارزش پول ما به این حدی که در تحریم یکجانبه آمریکا از سال ۲۰۱۸ به بعد شاهد هستیم نرسیده بود. میزان کاهش نرخ رشد اقتصادی و جهش تورمی سال‌های ۹۷ تا ۹۹ هم به مراتب بیش از آن زمانی است که تمام کشورهای دنیا به تبعیت سازمان ملل تحریم‌ها را علیه ایران دنبال می‌کردند.
 بنابراین باید گفت گرچه توحش آمریکا نکته درستی در فرمایش آقای رئیس‌جمهور است، اما این ویروس خبیث تنها در زمانی که زخم علاج‌نشده و مزمنی را ببیند می‌تواند روی آن بنشیند و بر سفره مردم و بر بخش تولید و شاخص‌های فقر و نابرابری کشور اثر بگذارد. ما باید بیش از آنکه از خباثت آن ویروس بیرونی شکایت بکنیم بخش زیادی از مطالبه و شکایت از کسانی بکنیم که عامل بازماندن این زخم بودند و زمینه اثرگذاری تحریم‌ها را بیش از پیش فراهم کردند. نوع واکنش نظام سیاست‌گذاری و مدیریت اجرایی ما در طول این سال‌ها عامل مهمی بوده که باعث شده این زخم همچنان باقی بماند و بنابراین نیروهای موذی و خبیثی مثل تحریم‌کنندگان آمریکایی از این نقطه‌ضعف بیشترین استفاده را بکنند. می‌توانستند ابزارهایی برای مدیریت نقدینگی کشور به‌سمت بازارهای مولد پیدا کنند. همچنین می‌توانستند نظامات مالیاتی ما را به گونه‌ای ساماندهی کنند که از سوداگران بازار دارایی‌ها، مالیات جدی گرفته شود و نابرابری‌ها کاهش پیدا کند. راهکار دیگر این بود که درجه وابستگی کشور را به نهاده‌های دامی در طول هشت سال گذشته کاهش بدهند تا قیمت روغن، گوشت و مرغ این همه وابسته به واردات نهاده‌ها نباشد. مهم‌تر آنکه می‌توانستند ساختار بودجه دولت را به جهت درآمدهای مالیات پایه و به دور از فروش نفت و استقراض و همچنین هزینه‌های منضبط و شفاف اصلاح کنند و در اصلاح ساختار بودجه هم تاخیر کردند.
 
پیشنهاد استعفا را باور کنیم یا تدارک برای انتخابات 1400 را؟!
در حالی که برخی نشریات مدعی اصلاح‌طلبی سرگرم بازی «پیشنهاد استعفا به روحانی» هستند، یک عضو شورای سیاستگذاری این طیف تصریح کرد اصلاح‌طلبان دیر یا زود به صحنه انتخابات می‌آیند.
محمود میرلوحی در گفت‌وگو با ایلنا اظهار داشت: حدود 7 ماه است که به دلیل انتخابات 98 (مجلس) و کرونا جلسات و نشست‌ها تشکیل نشده و رئیس و نایب رئیس شورای عالی هم استعفا داده‌اند و متأسفانه کاری که باید انجام می‌شد، صورت نگرفت. این عوامل باعث شده است که آن گونه که باید، فضا برای جریان اصلاحات روشن نباشد.
عضو حزب منحله مشارکت افزود: از قرائن این طور مشخص است که جریان اصلاح‌طلب چند بخش فعال در صحنه داشته است که یکی از آنها آقای خاتمی است که همچنان با همه محدودیت‌ها در صحنه هستند و براساس اخبار در حال بررسی و ارزیابی وضعیت و مسائل مرتبط با جریان اصلاحات است. بخش دوم جبهه اصلاح‌طلبان است که این بخش اصلی و بخش حقوقی شورای عالی را تشکیل می‌دادند به تعبیر دیگر جبهه اصلاحات که پیشنهاد اولیه شورای عالی را هم مطرح کردند و کمیته راهبردی با احزاب ادغام شد و ترکیب اولیه شورای عالی را تشکیل داد؛ تا جایی که ما خبر داریم در حال بحث و گفت‌وگو هستند و از شخصیت‌های صاحبنظر اصلاحات دعوت می‌کنند.
میرلوحی گفت: به نظر من جریان اصلاحات ظرف دو ماه آینده به یک تصمیم مناسب خواهد رسید؛ در حال حاضر هم به نظر می‌رسد زمان در حال از دست رفتن است و نباید فرصت را بیش از این از دست داد و اگر بخواهیم در استان‌ها و شهرستان‌ها نظر اصلاح‌طلبان را جویا شویم، ‌نیازمند زمان هستیم.
عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان اظهار کرد: مردم به نظامیان رأی نمی‌دهند مگر اینکه ما اکثریت را از صندوق‌ها مأیوس و خانه‌نشین کنیم و اقلیت مطمئن را ترجیح دهیم. بنابراین قصد دارند چنین مسیری را هموار کنند و جریان اصلاحات را نیز وادار به سکوت کنند.
وی با بیان اینکه جریان اصلاحات دیر یا زود به صحنه خواهد آمد و تکلیف را روشن خواهد کرد، گفت: قبول داریم که شرایط امروز کشور شرایط خوبی نیست و دولت دوم آقای روحانی متأسفانه قدردانی مناسبی از رأی مردم نکرد اما قطعاً راه حل این نیست که به سمت نظامیان برویم و مدل گفت‌وگو و کار و فعالیت و دیپلماسی را به ادبیات تند تبدیل کنیم.
این اظهارات در حالی است که طی یک سال اخیر، کسانی مانند عباس عبدی و سعید حجاریان و روزنامه اعتماد و نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت) خواستار استعفای روحانی به بهانه نداشتن اختیارات شده‌اند. اما به نظر می‌رسد این کار در اصل، یک رفتار تبلیغاتی برای مظلوم‌نمایی و درآمدن از موقعیت بدهکاری و پاسخگویی است. در واقع به ضرس قاطع می‌توان گفت که طیف مذکور به سیاق سال‌های 92 و 96 حتماً چند نامزد در انتخابات خواهد داشت اما چون مسئولیت سوء تدبیر دولت و مجلس دهم و شورای شهر تهران را متوجه خود می‌بیند و یقین دارد که در چشم مردم منفور است، سعی می‌کند زیر میز بازی بزند.
از سوی دیگر همین ادبیات منفی‌بافانه است که مردم را نسبت به مشارکت دلسرد می‌کند و جالب است که افراطیون مدعی اصلاحات، سالها در قول و فعل به تزریق ناامیدی به افکار عمومی اهتمام دارند اما ناگهان به شکل فصلی یاد امید مردم می‌افتند و مدعی می‌شوند که دیگران می‌خواهند مردم را دلسرد کنند. کدام رفتار، بدتر از سوء مدیریت اقتصادی و خلف وعده‌هایی است که ائتلاف اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات در طول این سالها مرتکب آن شده‌اند.

وعده ساخت 100 هزار خانه در چند ماه باقی‌مانده دولت؟!
یک روزنامه حامی دولت از وعده‌های عجیب و غریب رئیس سازمان برنامه و بودجه در جریان برخی سفرها ابراز شگفتی کرد.
جهان صنعت نوشت: در سفرهای آقای نوبخت به استان‌ها بیش از هرچیز وعده‌هایی که می‌دهد به چشم می‌آید شاید این مقام ارشد اقتصادی و از رفقای حلقه اول آقای روحانی به نیابت از رئیس‌جمهور به این سفرهای استانی می‌رود و شاید هم از سر وظیفه و نیز نیم نگاهی به انتخابات بهار 1400.
معاون رئیس‌جمهوری و رئیس‌ سازمان برنامه و بودجه در سفر به استان ایلام گفته است: در طرح احداث 100 هزار واحد برای محرومان هیچ‌گونه پیش‌پرداختی صورت نمی‌گیرد و تسهیلات به شکل قرض‌الحسنه به افراد
واجد شرایط واگذار می‌شود.
آقای نوبخت انگار نه انگار که ساخت 100 هزار واحد مسکونی تا پایان کار دولت چه امکانات مالی و فنی می‌خواهد و انگار نه انگار که باید حساب و کتاب شود که در شرایط دشوار تامین مالی برای کسری بودجه تامین هزینه‌های ساخت 100 هزار واحد مسکونی چگونه باید باشد اما وعده‌اش را می‌دهد.
یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد اگر میانگین خانه‌هایی که قرار است ساخته شوند 75 متر مربع باشد و برای ساخت هر متر مربع با هزینه‌های جانبی باید چهار میلیون تومان هزینه شود رقمی بالغ بر 30 هزار میلیارد تومان منابع لازم است که باید تا پایان کار دولت تامین شود. این پول از کجا قرار است تامین شود و به‌صورت قرض‌الحسنه- یعنی تقریبا رایگان- در اختیار این وعده قرار گیرد؟ آیا قرار است یک بار دیگر به منابع بانک‌ها فشار بیاید و یا اینکه دولت در جایی پول دارد که کسی نمی‌داند و یا اینکه کمیته‌ امداد و بنیاد مسکن این میزان پول دارند؟ از سوی دیگر این 100 هزار محروم که قرار است خوشبخت شوند چگونه و با کدام سازوکار انتخاب خواهند شد؟ به نظر می‌رسد آقای نوبخت باید یک بار دیگر متر بردارد و طول و عرض و ارتفاع وعده‌ای که داده است را اندازه‌گیری کند و یادش بیاید که همین چند هفته پیش از نزدیک به صفر بودن درآمد حاصل از صادرات نفت گفت. لابد ایشان اطلاعاتی دارند که خودشان می‌دانند و با استناد و پشتوانه آن دانسته‌ها چنین وعده‌هایی می‌دهند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خشم؛ پسندیده یا ناپسند؟
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۷
سپاه الگویی برای انقلاب‌های آینده جهان
دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
پرستاران سر دو راهی خانه‌نشینی و تغییر شغل
سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۳
آنچه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری
يکشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
وعده صادق، ضربه پشیمان‌کننده و پیشگیرانه
شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴