نماینده اصلاحطلب: جو سنگین است نمیتوانیم از عملکرد خود دفاع کنیم
عضو فراکسیون امید تصریح کرد: آنقدر جو علیه مجلس دهم سنگین شده که کسی نمیتواند از عملکرد این مجلس دفاع کند.
جلال میرزایی در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت: فضایی که برخی جریانها علیه مجلس دهم ایجاد کردند آنچنان سنگین است که در حال حاضر دفاع کردن از این مجلس کار سخت و دشواری شده است.
وی با اشاره به اینکه قدرت خرید مردم پایین آمده و در حال حاضر مسئله معیشت دارند، عنوان کرد: امروز مردم از زاویه برطرف کردن مشکلات اقتصادی درباره مجلس قضاوت میکنند؛ چراکه انتظارشان این است که خانه ملت مشکلات اقتصادی را حل کند، اما باید بگویم حل مشکلات و معضلات اقتصادی که از دیرباز در کشور وجود دارد، طی یک دوره ۴ ساله توسط نمایندگانی که وظیفه قانونگذاری دارند به تنهایی ساخته نیست.
وی ادامه داد: باتوجه به شرایط، کاری هم از دست دولت برای حل مشکلات برنمیآید؛ زیرا چالشی را که ما داریم چالش دولت یا چالش اصلاحطلبان نیست، متعلق به کل کشور است. باتوجه به شرایط، عقلانیت ایجاب میکرد برای حل این چالشها و تبدیل آسیبها به فرصت، همه بسیج شوند، اما متاسفانه این نگاه نبود، ۳ سال بود مرتب به جامعه گفتند این مجلس ضعیف است و کاری نمیکند چرا؟ چون آن افرادی که انتظار داشتند به آن راه پیدا نکرده بودند.
این عضو فراکسیون امید ادامه داد: با رفتارهایی که صورت گرفت، مجلس تخریب شد و هرکسی میداند هنگامی که چنین اتفاقی بیفتد، دفاع کردن از عملکرد کار آسانی نیست.
تلاش برای فرافکنی درباره بیاعتباری اکثریت مجلس فعلی در حالی است که عضو فراکسیون امید حتی یک جمله هم درباره عملکرد مثبت طیف متبوع خود در مجلس سخن نگفته است. به عبارت دیگر، مشکل بیاعتباری این طیف نزد مردم، به کارنامه آنها برمیگردد وگرنه با تبلیغات نمیتوان خدمتگزاران و خدمت آنها را پوشاند.
مجلس یازدهم تحقیق و تفحص کند /18 میلیارد دلار، یک قلم خسارت برجام
خیر و برکت برجام کجاست که آقای روحانی هرازچندگاه یک بار درباره آن حرف میزند؟
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با اشاره به دومین سالگرد خروج آمریکا از برجام نوشت: 5 سال از تلاشهای دولت برای بر سر عقل آوردن حكام كاخ سفید و امضای قرارداد برجام میگذرد. هنوز رئیسدولت به این قرارداد خوشبین است و در جلسه هیئت دولت گفته است؛ «برجام خیر و بركت زیادی برای كشور داشته و در تاریخ بینظیر است!»
دو روز پس از این موضع خوشبینانه و فتحالفتوحگونه، وزیر خارجه نامهای به آقای آنتونیو گوترش دبیركل سازمان ملل متحد نوشته و گفته است؛ «تداوم اخلال آمریكا در روابط ایران با جهان و نیز تشدید تحریمها ممكن است شرایط مناسبات ایران و آمریكا و اروپا را به وضع غیرقابل كنترل بكشاند.
1- آمریكا برخلاف قرارداد برجام و قطعنامه 2231 تمام تحریمها را مجددا اعمال میكند.
2- آمریكا در مسیر اجرای تعهدات سایر اعضای برجام و دول عضو سازمان ملل مانعتراشی میكند.
3- آمریكا پس از پاره كردن برجام، 129 تحریم جدید علاوهبر تحریمهای قدیم اعمال كرده است.
در این نامه از گوترش خواسته شده شورای امنیت بیاید اقدام آمریكا در نقض قطعنامه 2231 و نقض برجام را محكوم و خسارت وارده به ملت ایران را جبران كند.
نامه وزیر خارجه و معمار مذاكرات برجام نشان میدهد، برجام نهتنها خیر و بركتی نداشته، بلكه خسارت زیادی به كشور وارد كرده و از دبیركل میخواهد آمریكا را وادار به جبران كند.
اما اینكه رئیسجمهور میفرماید؛ «این قرارداد در تاریخ بینظیر بوده است!» حرف درستی است چون تاریخ سراغ ندارد یك دولتی با چند دولت قرارداد امضا كند، به همه تعهدات خود عمل كند، اما طرف مقابل نهتنها به تعهدات خود عمل نكند، بلكه دو قورت و نیم آن را هم انتظار داشته باشد!
چقدر در رسانهها در مذمت بند بند این قرارداد و عدم دقتهای حقوقی و دیپلماتیك آن دلیل آورده شد، آقایان قبول نمیكردند.
آقایان نپذیرفتند، رفتند كشور را در یك باتلاق دیپلماتیك فرو بردند كه هرچه دست و پا میزنند، بیشتر در آن فرو میروند و جالب اینكه هنوز انتظار دارند از این چراغ جادویی، غولی درآید و همه آرزوهای آنها را عملی كند. برجام یك كلاهبرداری مفتضح است كه دولت آمریكا با چند كشور اروپایی بر سر ما آوردند، بهطوری كه نه میتوان به یك مرجع بینالمللی شكایت كرد و نه میتوان طرف مقابل را از دست زدن به اقدامهای خطرناك باز داشت.
تا الان هیچ كس یك فهرست از «خیر» و «بركت» برجام نه در وزارت خارجه، نه در وزارت اقتصاد و دارایی و نه در بانك مركزی ارائه نداده است. معلوم نیست رئیسجمهور این خیر را در چه دیده و آن بركت را كجا رصد كرده است.
10 سال زحمت كشیدیم، 10 هزار كیلو اورانیوم غنیشده تولید كردیم، برجام، آن را از دست ما خارج كرد. ارزش این میزان اورانیوم غنیشده در بازار جهانی بیش از 18 میلیارد دلار است. قلب رآكتور اراك را بتن ریختیم، شاید دل آمریكاییها به رحم بیاید و تحریمها را بردارد، اما نشد. فهرست خسارتهای برجام را باید نهادهای نظارتی احصا كنند و مجلس آینده یك گزارش تحقیق و تفحص در این باره بیاورد و تقویم درست خسارتهای مالی را به ملت گزارش دهد تا میزان این خیر و بركت برای همگان روشن شود.
من نمیدانم با این لاتبازیهای ترامپ و تهدیدات وزیر خارجه شیرینمغزش چرا ما هنوز تضمین میدهیم كه از برجام خارج نمیشویم.
اگر رئیسجمهور از تقدیس، تكریم و تعظیم برجام دست بردارد، راه برای نشان دادن قدرت ملت ایران برای آمریكا و جبران خسارتهای برجام باز میشود.
مشاور خاتمی: اصلاحطلبان نخنما و فسیل شدهاند
مشاور خاتمی در دولت اصلاحات معتقد است روکش مخملین اصلاحطلبان مدتهاست نخنما شده است.
محمدرضا تاجیک به خبرآنلاین گفته است: اصلاحطلبان فراموش کردند که باید آنچه میگویند، بزیند، زیرا زیستنِ اصلاحطلبانه بر بیان و زبانِ اصلاحطلبانه مرجح و مقدم است، زیرا آنچه آنان را در نگاه و احساس و ادراک مردم از سایر کنشگران اجتماعی و سیاسی متفاوت و متمایز میسازد، منش و زیستِ اصلاحطلبانه»آنان است نه صرفا «زبان اصلاحطلبانه». اصلاحطلبان در فردای بعد از استقرار، نیازی به «اصلاحطلبی مستمر»، یا اصلاحطلبی فرهنگی در سطح میکرو و مولکولی ندیدند و چنان محو تماشای سیمای پرجذبه قدرت شدند که فراموش کردند توسط نگاههای خیره بسیاری تماشا میشوند.
وی میافزاید: دیری نپایید که گفتمان اصلاحطلبی نیز در پای قدرت و منفعت ذبح گردید. افزون بر این، فضا برای بازی قدرت و منفعتِ «اصلاحطلبان شنبه» هم فراهم شد تا جریان مدنی و اندیشگی و اجتماعی و فرهنگی را به یک جریان صرفا سیاسی تقلیل دهند، که ذاتا نیازی به تغییر و اصلاح ندارد و میتوان تندیس آن را از سنگ سخت تراشید و بر سر هر کوی و برزنی نصب کرد، و یا آن را مومیایی کرد و در هر موزهای بهنمایش گذارد.
تاجیک درباره شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان هم گفت: ما هنوز از لب لعل نظم و نظام مشورتی چندان نچشیدهایم. لذا سامان و سازوکار مشورتی برای ما بیشتر یک «آرایه» است تا «آن»، یک «بازی زبانی» است تا یک «فرهنگ». از همین رو، سامانهای مشورتی ما نیز، همچون سامانهای حزبیمان همواره نوعی سانترالیسم غیردموکراتیک و توتالیتاریسم فردی/گروهی را در متن و بطن خود داشته است.
به بیان دیگر، دموکراسی مشورتی، نه چندان «دموکراتیک» و نه چندان «مشورتی» بوده است، و اصحاب شور و مشورت ما، چندان با فرهنگ شور و مشورت خوگر نبوده و نیستند. بگذارید خطر کنم و بگویم که بسیاری از کنشگران فردی و جمعی سیاسی ما اساساً درک و فهم درستی از مفهوم مشورت و دموکراسی نداشته و ندارند.
وی افزود: آیا واقعا آن دموکراسی مشورتی که ما در احزاب و گروههای سیاسی کنونیمان و در نهادهایی همچون شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان تجربه کرده و میکنیم، از این نوع و جنس است؟ آیا در نهادهای به اصطلاح مشورتی امروز ما، آحاد تشکیلاتی واحد و برابرند، یا از همان ابتدا برخی اقتدار و اهلیت سخنگفتن بهجای، برای، و به زبان دیگران را از آنِ خود دانستهاند؟ تردید ندارم یکی از علل بنیادین تلاشی و انحلال نهادهای مشورتی ما همین فقدان یا ضعف فرهنگ و خویگان مشورتی است.
تاجیک در پاسخ این سوال که «آشفتگی و پریشانحالی که اینروزها در میان اصلاحطلبان دیده میشود حتی بعد از حوادث ۸۸ هم به این صورت نبود. چه اتفاقی در این ۸ سال رخ داد که آنها را به اینجا رساند؟» گفت: چه چیز هویت یک حوزه گفتمانی مشخص را فارغ از همه تفاوتهای درونیاش و تغییرهای ممکن در محتوای ایجابیاش خلق و حفظ میکند؟ لاکان بهما پاسخ میدهد: مداخله نوعی گرهگاه یا نقطه آجیدن. نقطهای که تفاوتها و تمایزها (کثرت) را روکش میکند و از سیالیت و سرریزشدنشان جلوگیری میکند و معنای آنان را در ساحت یک نظم نمادین کلی تثبیت میکند.
امروز آن گرهگاه یا روکش انسجام و هویتبخش، خاصیت ایجاد انتظام در پراکندگی و تبدیل امر کثیر به امر احد را از دست داده است. افزون بر این، این روکش مخملین و ابریشمین اصلاحطلبی چندی است که نخنما و پوسیده شده و شکوه و جذابیت خود را از دست داده است. از جانب دیگر، چندی است که گفتمان و نظام اندیشگی اصلاحطلبان سنگواره شده و با پای سنگی و سنگین آن نه بهسوی مردمان راه سفر و نه از دروازه قدرت امکان گذر.
معاونت دیپلماسی اقتصادی یا معاونت اینستکس؟!
معاون دیپلماسی اقتصادی وزیر خارجه گفت: معاملات تجاری از طریق اینستکس در حال حاضر برای ایران قانعکننده نیست.
به گزارش خبرآنلاین، غلامرضا انصاری در پاسخ به این سوال که از طریق اینستکس از یک شرکت آلمانی محصولات دارویی خریداری و در فروردین امسال وارد بازار کشور شد و بانک مرکزی در حال رایزنی برای معاملهای جدید است گفت: این سازوکار(اینستکس) اگرچه برای ما قانعکننده نیست، اما فعالیتهای محدودی را قبل از عید با آن شروع کردهایم.
وی با بیان اینکه بانک مرکزی نیز علاقهمند است اینستکس فعال شود، افزود: بر این اساس امیدواریم بعد از مواردی که آن کالاها وارد ایران شد، در آینده نیز بتوانیم از این سازوکار برای خریدهای خودمان از اروپا استفاده کنیم.
وی درباره اینکه اروپاییها آیا همکاریهای لازم را در اینباره دارند گفت: هرچند طرفهای اروپایی همکاری دارند، اما نوع و تعداد کالاها محدود است و امیدواریم در آینده این مجموعه خودش در بخش تمام کالاها، امکان تجارت میان دو کشور را فراهم کند.
سخنان انصاری در حالی است که دولت سوئیس اخیرا اعلام کرد هیچ مبادلهای با ایران از طریق کانال بشردوستانه اعلامی صورت نگرفته است.
در حالی که دو سال پس از خروج رسمی آمریکا و بدعهدی اروپا، میزان مبادلات با طرف اروپایی به صفر تمایل کرده، معلوم نیست چرا معاون وزیر خارجه همچنان دنبال نبش قبر جنازه اینستکس است. و این در حالی است که وی معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه است و نه مسئول امور برجام و اینستکس.
متاسفانه معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، در چند سال اخیر هیچ فعالیت درخور و قابل توجهی برای فعالسازی فرصتهای اقتصادی موجود نداشته است.
وعده کمک اتوبوسی دولت به شهرداری تهران در حد حرف ماند
ارگان شهرداری تهران میگوید وعده دولت برای اختصاص اتوبوس به پایتخت پس از چند سال عملی نشده است.
همشهری در گزارشی خاطرنشان کرد: یک هفته تا پایان مهلت رئیسجمهور به تهران برای تأمین 500 اتوبوس باقیمانده اما این وعده هیچگاه در چنین زمان کوتاهی محقق نخواهد شد. یک روز پس از پایان قرنطینه تهران بود که در پی بازگشایی ادارات و برخی صنوف، در ستاد ملی کرونا همه به صرافت این نکته افتادند که باید برای تهران اتوبوسهای بیشتری خریداری شود تا فاصلهگذاری اجتماعی رعایت شود. رئیسجمهور اعلام کرد که قسط اول 2 هزار اتوبوسی که شهرها نیاز دارند تا بخرند را دولت میپردازد. او اعلام کرد: «اگر در تهران به 500 اتوبوس نیاز است و در استانهای دیگر هم 500 اتوبوس، اگر بتوانند اتوبوس داخلی یا خارجی را تا پایان اردیبهشت به خدمت بگیرند، یعنی تحویل داده شود، آن وقت ما هم حاضریم در این زمینه کمک کنیم، مخصوصاً در قسط اولی که باید پرداخت کنندتا اتوبوس آماده شود، به عنوان دولت کمک میکنیم و بقیه اقساط را هم خود شهرداریها پرداخت
میکنند.»
اما این وعده از همان ابتدا 2 ایراد اساسی داشت؛ اول اینکه سهم دولت از تأمین اتوبوسهای شهری نه پرداخت یک قسط که 82 درصد مبلغ کل اتوبوسهاست. 13 سال است این موضوع به قانون تبدیل شده اما 10 سال است اجرایی نشده است و دومین ایراد هم اینکه شرایطی برای عمل به این وعده وجود نداشت. واقعیت آن است که نه در داخل خودروسازی وجود دارد که 500 اتوبوس آماده داشته باشد و نه در خارج از کشور خودروسازی حاضر به دور زدن تحریمها برای تأمین 500 اتوبوس است. به این ترتیب از همان روز نخست، وعده رئیسجمهور محکوم به عدم اجرا بود. در این بین، دیروز در فاصله یک هفته مانده به پایان مهلت تأمین اتوبوسها، نامههایی منتشر شد که نشان داد دولت میلی به خرید اتوبوسهای نو ندارد و اولویت را اورهال اتوبوسهای فرسوده میداند.
البته محمد علیخانی،رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران از همان ابتدا آب پاکی را روی دست همه ریخته وعده ۵۰۰ اتوبوس را نشدنی دانسته بود. او دیروز هم به مهر گفت: «با توجه به دستوراتی که آقای رئیسجمهور داده و پاسخ نامههای او به وزیر کشور و شهردار تهران و تعیین قید زمان، پایان اردیبهشت برای خرید اتوبوس یعنی «اتوبوس هیچ!».»