تاریخ انتشارسه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۸
کد مطلب : ۴۲۰۴۹۵
۰
plusresetminus
تازه‌های 3 خبر ویژه چهارشنبه 10 ارديبهشت

رپرتاژ مشکوک روزنامه اجاره‌ای برای متهم فساد در صندوق فرهنگیان
مصاحبه رپرتاژگونه و جانبدارانه روزنامه اجاره‌ای با یکی از مفسدان اقتصادی، اعتراض رسانه‌ها را برانگیخت.
وبسایت الف با اشاره به مصاحبه عجیب و جانبدارانه روزنامه شرق با محمد امامی نوشت: نام محمد امامی با تهیه‌کنندگی سریال شهرزاد در فضای رسانه‌ای مطرح شد. اما آنچه بیش از شهرزاد باعث مشهور شدن نام امامی شد ذکر نام او در پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه بود.
در سال ۹۷ و با آغاز دادگاه‌ پرونده‌های متعدد بانک سرمایه نام امامی هم در جلسات این دادگاه‌ها مطرح شد و خبر دستگیری او در مهر ۹۷ منتشر شد. هرچند پیش از آن زمان هم در سال ۹۵ دستگیر شده بود که ظاهرا با وثیقه آزاد شده بود.
آنچه نام امامی را دوباره پس از یک‌سال و نیم در رسانه‌ها مطرح کرده نامه جمعی از هنرمندان به رئیس قوه قضائیه و درخواست آزادی امامی در شرایط شیوع کرونا بود. انتشار این نامه با واکنش منفی در شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شد که باعث شد برخی از افراد امضای خود را تکذیب کنند یا پس بگیرند.
اتفاق عجیبی که پس از آن رخ داد گفت‌وگوی تفصیلی روزنامه شرق با محمد امامی بود. خبرنگار شرق مدعی شده است امامی «از زندان» با این روزنامه گفت‌وگو کرده است.
در این مصاحبه امامی تمام اتهاماتی که به او وارد شده است را رد می‌کند و مدعی می‌شود عمده اتهامات صرفاً یک اختلاف نظر با نماینده دادستان است. امامی حتی پا را فراتر گذاشته و مدعی می‌شود از بانک سرمایه 100 میلیارد تومان طلبکار است. روزنامه شرق با اقدام عجیب خود، عملاً تبدیل به تریبون یکطرفه محمد امامی شده است. خبرنگار این روزنامه در مقدمه‌ای که بر این مصاحبه نوشته مدعی شده است: «پیش از گفت‌وگو تلاش کردم با نماینده بانک سرمایه و دیگر افراد مرتبط با پرونده صحبت کنم اما در فرصت کوتاهی که داشتم، موفق به گفت‌وگو با مرتبطان نشدم. با همه اطلاعات اندکی که توانسته بودم از حواشی دادگاه‌ها درباره پرونده امامی به دست آورم، با او صحبت کردم و دغدغه‌هایم را درباره تضییع بیت‌المال که همیشه از زمان برگزاری دادگاه‌های سرمایه در روزنامه پیگیری کردم، پرسیدم.»
این سخنان در حالی بیان شده که تمامی جلسات دادگاه بانک سرمایه علنی بوده و ایشان هم اگر می‌خواستند می‌توانستند با یک جست‌وجوی ساده به گزارش کامل دادگاه‌ها برسند تا ثمره تلاششان «اطلاعات اندک» نباشد و نتیجه گفت‌وگویشان دفاعیات یک متهم اقتصادی نباشد.
به نظر می‌رسد سرنخ‌هایی از قبیل مصاحبه روزنامه شرق و همچنین نامه کذایی حمایت شبه‌هنرمندان از متهم مذکور، می‌تواند قوه قضائیه و نهادهای اطلاعاتی را به سرشبکه‌های فساد اقتصادی- سیاسی و فرهنگی رهنمون کند.

کرباسچی: با خاتمی و عارف تعارف نکنیم سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان از بین رفت
دبیرکل حزب کارگزاران ضمن انتقاد از عملکرد اصلاح‌طلبان گفت اگر در انتخابات 92، نامزد اجاره نمی‌کردیم، باید در خیابان می‌نشستیم.
غلامحسین کرباسچی در گفت‌وگو با روزنامه جهان صنعت با بیان این که اصلاح‌طلبان مردم را ناامید کردند، اظهار داشت: وقتی سازوکار ناکارآمد باشد و یک سری افراد ناکارآمد در آن حضور داشته و هیچ کاری نکنند، سرمایه اجتماعی از دست می‌رود. یک مجموعه سیاسی وقتی که حرکتی از خود نشان داده و کاری کند، سرمایه اجتماعی هم کسب می‌کند اما وقتی که خاصیت نداشته باشد، سرمایه اجتماعی خود را از دست می‌دهد. بنابراین این دو بحث از هم جدا نیست.
وی افزود: بازگرداندن امید و اعتماد خیلی کار سختی است. بازیابی سرمایه اجتماعی کار ساده‌ای نیست که گمان کنیم با دو تا شعار و چهار تا مصاحبه می‌توان امید را به مردم برگرداند. توجه داشته باشید آنچه موجب امیدواری شده بود مجموعه یکسری تحولات 10، 15 ساله بود که برای حفاظت از آن باید خیلی بیشتر کار می‌کردیم و درست عمل می‌کردیم.
وی درباره استعفای موسوی لاری از شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گفت: به نظر من نیروهای سیاسی و اصلاح‌طلب اکنون باید بیشتر به ارزیابی خود، ارزیابی گذشته خود و نیروهای فعال خود بپردازند و بعد از آن می‌توانند به جامعه برگردند. فکر نمی‌کنم که با یک استعفا و بیانیه یا یک مصاحبه بتوان کاری کرد. این قضایا خیلی ساده نیست. شورای عالی اصلاح‌طلبان و همه نیروهای سیاسی باید ماهیت، هدف و برنامه خود را تعریف کنند. صرف اینکه یک نفر برود و یک نفر بیاید چندان تاثیرگذار نیست. وی با بیان آنکه بالاخره یک پوست‌اندازی انجام می‌شود و همه نیروهای گذشته حذف می‌شوند، خاطرنشان کرد: حالا یا حذف فیزیکی یا این که حذف سیاسی. یک نسل جدید و آدم‌های جدید درکار هستند. این یعنی اصلاح‌طلبان نیاز دارند که در فضای جدید یک بازنگری در اصل مسئله انجام دهند.
کرباسچی تصریح کرد: از نظر من هر مجموعه سیاسی اگر حرف‌های بی‌محتوا و سیاسی بزند، کمکی به اصلاح مسائل مملکت نمی‌کند. این رویه فقط یک جنگ «حیدری، نعمتی» را تشدید می‌کند. این نیز نه به نفع اصلاح امور کشور است و نه به نفع و مورد توقع مردم. این خستگی سیاسی که در روحیه جامعه احساس می‌شود، ناشی از همین رویکرد است. هر فردی که از مسیر توسعه کشور، نجات از ورشکستگی، نجات مردم از گرفتاری‌ها و... جدا باشد، از مجموعه اصلاحات نیست.
وی با بیان اینکه دو نفر در یک شهری به عنوان کاندیدا هستند و ممکن است سازوکار هم دچار مشکل باشد اما بالاخره همین سازوکار باید ببیند که کدام یک از این دو نفر به درد اداره کشور می‌خورد، گفت: در سال 92 هم اگر آقای هاشمی تایید می‌شد همه نیروها سمت او می‌رفتند اما خب نشد، باید چه کار می‌کردیم؟ اجاره نمی‌کردیم هم باید در خیابان می‌نشستیم.
کرباسچی افزود: اصلاح‌طلبی محیط آکادمیک نیست که بخواهیم حرف‌های تئوریک بزنیم. این حرف‌ها را در دانشگاه و مجلات و روزنامه‌ها می‌توان گفت اما در صحنه سیاسی کشور، جایی برای تئوری‌پردازی سیاسی نیست. صحنه سیاست جای عمل است و عمل افرادی که به دنبال توسعه کشور از مسیر کار حساب شده هستند با افرادی که این موازین را قبول ندارند فرق دارد.
کرباسچی ادامه داد: من اصلاح‌طلبی را غیر از حل مشکلات مردم نمی‌دانم. اصلاح‌طلبی بحث‌های سیاسی شعاری نیست. اصلاح‌طلبی یعنی دنبال کردن حل معضلات کشور، مشکلات مردم و توسعه به معنای همه‌جانبه. من فکر می‌کنم باید از هر کسی که در جهت توسعه توانایی بیشتری دارد، کمک گرفت.
کرباسچی افزود: با شخصیت‌های محترم سیاسی هم رودربایستی نداشته باشیم. مثلا این که آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاست جمهوری شدند و اصلاح‌طلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کنیم و بگوییم که او حتما رئیس شورای عالی باشد. آقای عارف اگر می‌تواند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هر جایی نقش برجسته ایفا کند باید از او حمایت کنیم اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد باید تعارف را کنار بگذاریم.
دبیر حزب کارگزاران با بیان اینکه «کار سیاسی که رودربایستی ندارد»، گفت: درباره بقیه بزرگان هم همین‌طور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به خاطر این که نمی‌توانند به هیچ‌کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم. ما باید به فکر مجموعه کشور، مردم و نظام باشیم. ما به همه شخصیت‌ها احترام گذاشته و دستشان را می‌بوسیم اما در عرصه سیاست به این شکل نمی‌توان پیش رفت.

شورای شهر مگر کاری هم کرد که مشکل کمبود اختیارات داشته باشد؟!
رئیس شورای شهر تهران می‌گوید اختیارات شوراها باید افزایش پیدا کند.
در حالی که روزنامه‌های مدعی اصلاح‌طلبی مطالب مفصلی با مضمون سالگرد انتخابات شوراها و محدودیت‌های آن منتشر کرده‌اند، روزنامه سازندگی از قول محسن هاشمی نوشت: شورای شهر دارای اختیارات محدودی است که مهمترین آن انتخاب شهردار است و سپس بخش تصویب مقررات و نظارت بر اجرای آن که در هر دو بخش شورای شهر دارای اختیارات بسیار محدودی است، یعنی نه می‌تواند در مقررات‌گذاری در شهر ورود کامل کند و حتی در مورد مسائلی نظیر طرح ترافیک هم باید تابع تصمیم شورای عالی ترافیک باشد و فقط تعیین عوارض در اختیار شورای شهر است و هم در بعد نظارت ابزارهای لازم برای نظارت بر عملکرد شهرداری مانند ابزارهایی نظیر دیوان محاسبات که در اختیار مجلس برای نظارت بر عملکرد دستگاه‌هاست در اختیار شورای شهر نیست، پس در همین حد اختیارات محدود عملکرد شورا قابل قبول بوده است. اما از نظر مردم شاید این مسئله پذیرفتنی نباشد، به خصوص که در این دوره از شورا،‌  مشارکت مردم در انتخاب مدیریت شهری بی‌سابقه و سه برابر دوره‌های گذشته بود و انتظار تحول داشتند اما ساز و کارهای قانونی این بستر را در اختیار شورا قرار نمی‌دهد و به نظرم نهاد شورا یکی از ارکانی است که باید در مورد آن در سطح کلان کشور تصمیم‌گیری شود و اگر قرار است که واقعاً مؤثر باشد اختیارات قانونی به آن از طریق مجلس و دولت تفویض شود و اگر قرار است به صورت تشریفاتی و صوری باقی بماند که انتظارات مردم از شورا تعدیل شود که بتوانیم پاسخگوی آن باشیم.
این سخنان در حالی است که سیاسی‌کاری، حرف اول را چه در شورای شهر فعلی و چه شورای شهر اول (دوره اصلاحات که به اختلاف و انحلال از سوی دولت خاتمی انجامید) می‌زند. در دوره اخیر نیز جز اتخاذ برخی مواضع مخالف‌خواهانه، تغییر نام چند خیابان به اسم برخی هنرمندان و حرف‌ها و توییت‌های روشنفکرانه، کار دیگری از اکثریت اعضای شورا مشاهده نشده است.
در واقع شورا و رئیس آن باید بگوید برای انجام کدام خدمت تصمیم گرفتند و برنامه ریختند که کمبود اختیارات مانع شد. در عوض روشن است که همین شورا ظرف 2 سال، سه بار شهردار عوض کرد!!
یادآور می‌شود محسن هاشمی چند ماه قبل با انتقاد از فقدان جسارت مدیریت در حناچی گفته بود قالیباف جسارت داشت و اتوبوس‌های بی‌آرتی را وارد کرد اما حناچی جسارت لازم را ندارد.

 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما