تاریخ انتشارسه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۱۵
کد مطلب : ۴۱۸۲۸۳
۰
plusresetminus
تازه‌های 5 خبر ویژه امروز سه‌شنبه 26 فروردین

  آمریکا هم در ایران وکیل‌ مدافع‌هایی مثل شما دارد
صادق زیباکلام همکاری یک وکیل آمریکایی در پرونده آزادسازی بخشی از اموال بلوکه‌شده ایران را برای کشورمان فاکتور کرد!
او در توییتر نوشت: «یک میلیارد و ششصد میلیون دلار بلوکه‌شده ایران در لوکزامبورگ توسط دادگاه آزاد شد. یکی از وکلای ایران، آمریکایی بود. تصورش را بکنید اگر یک وکیل ایرانی برای دولت آمریکا کار می‌کرد، کمترین اتهامش جاسوسی و همکاری با دولت متخاصم می‌شد. من پرچم آمریکا را حاضر نشدم لگد نمایم هنوز دارم تقاص پس می‌دهم».
درباره این موضع‌گیری گفتنی است: اولاً چرا آقای زیباکلام به اصل ماجرا اشاره نمی‌کند؟ این که؛ رژیم مورد تمجید و ستایش و توجیه همیشگی ایشان (آمریکا) ده‌‌ها میلیارد دلار از اموال ملت ایران را به ظلم و اجحاف- حتی در اروپا- بلوکه کرده است. چرا در ادبیات آقای زیباکلام، همین رژیم بارها توجیه و تبرئه شد؟
ثانیاً وکالت شغل پردرآمد بین‌المللی است و وکیل مورد نظر آقای زیباکلام پول خودش را می‌گیرد. در همین کشور خودمان نیز حتی متهمان خیانت به کشور و جاسوسی به نفع آمریکا از وکیل برخوردارند. حتی می‌شود گفت آمریکا در ایران، وکلای سیاسی و سیاست‌زده‌ای مانند خود آقای زیباکلام دارد که برخلاف حقایق بر خیانت‌ها و جنایت‌های شیطان بزرگ سرپوش می‌گذارند و طرف ایرانی را جای متهم می‌نشانند، کسی هم کاری به کارشان ندارد. کسی هم آقای زیباکلام را به خاطر لگد نکردن پرچم آمریکا احضار نکرده است. طبعاً نمی‌توان هر جرمی را مرتکب شد و به گردن لگد نکردن پرچم آمریکا انداخت. مگر کسی را به این خاطر تا به حال به دادگاه احضار کرده‌‌اند که زیباکلام دومی آن باشد؟!

دویچه‌وله: آمریکا هم در اقتصاد و هم کرونا در مقابل چین شکست خورد
سایت رسمی دولت آلمان نسبت به پیش گرفتن چین در رقابت‌های اقتصادی و سیاسی از آمریکا و تضعیف بیشتر اتحادیه اروپا در دوران  پساکرونا ابراز نگرانی کرد.
دویچه‌وله نوشت: پاندمی کرونا، بدون آنکه سیاسی باشد، ما را در نگرش سیاسی با تصویر یک جهان تازه دوقطبی روبرو می‌کند. تفاوت این جهان دوقطبی با جهان دوقطبی دوران جنگ سرد تنها در یک چیز است: آنجا جدالی ایدئولوژیک در کار بود، اما اینجا تنها تضاد منافع مالی و جدال بر سر حوزه‌های نفوذ تازه غالب است.
در یک قطب این جهان، ابرقدرتی می‌بینیم که در دوران ریاست جمهوری یک کلان‌سرمایه‌دار رو به ورشکستگی نفوذ خود را در خارج از مرزهای ایالات متحده آمریکا هر روز بیشتر از دست می‌دهد.
قطب دوم را جمهوری خلق چین می‌بینیم. کشوری که بخش عمده معادلات لیبرالیستی را در حوزه اقتصاد پذیرفته، اما به لحاظ سیاسی همچنان در چنبره حزب واحد کمونیست است.
چین و آمریکا، یک دهه پیش برای برون‌رفت از بحران اقتصادی کمرشکن سال ۲۰۰۸ سیاستی هماهنگ در پیش گرفتند، اما اکنون در برخورد با بحرانی بزرگ‌تر و خطرناک‌تر، به جای همفکری و همراهی با یکدیگر لحنی خصمانه گرفته‌اند. دونالد ترامپ از ویروس کرونا به عنوان «ویروس چینی» یاد می‌کند و دولت چین می‌گوید که ارتش آمریکا ویروس کرونا را در ووهان پراکنده کرده است.
هدف ترامپ، تغییر اجباری موازنه بازرگانی منفی آمریکا با چین بود و برای این اقدام یک توجیه پوپولیستی مناسب هم داشت: حمایت از تولید داخلی و کارزایی ناشی از آن. در سال ۲۰۱۸ حجم صادرات چین به آمریکا به ۵۳۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسید، در حالی که واردات چین از آمریکا تنها ۱۲۰ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار بود.
صادرات چین به آمریکا در ده سال میان ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۸ در واقع بازتاب بحران بانک‌ها و مستغلات آمریکا بود که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد و چندین سال ادامه داشت. چین که در آن زمان دارای ذخایر ارزی زیادی بود، بیش از یک تریلیون دلار به بازار ورشکسته آمریکا تزریق کرد. پولی که اقتصاد آمریکا بدون آن نمی‌توانست کمر راست کند، اما در عین حال دامنه نفوذ اقتصادی چینی‌ها را در آمریکا به شدت گسترش داد.
اکنون، در شرایطی که برپایه گزارش سازمان بهداشت جهانی نزدیک به یک میلیون و ۳۴۰ هزار تن در سراسر جهان به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند و شمار درگذشتگان از مرز ۷۴ هزار تن گذشت، کرونا به وسیله‌ای برای تشدید جدال لفظی چین و آمریکا تبدیل شده است. جدالی که دست‌کم به لحاظ منطق ریاضی نمی‌تواند به نفع آمریکا خاتمه یابد.
جمهوری خلق چین، نخستین کشوری بود که با چالش بزرگ ویروس کرونا مواجه شد. این کشور با حدود یک میلیارد و ۴۳۳ میلیون تن، نزدیک به یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای داده است.
در کشوری با این جمعیت، آن‌طور که سازمان بهداشت جهانی گزارش می‌دهد نزدیک به ۸۲ هزار مورد آلودگی به ویروس کرونا و ۳۳۳۱ مورد مرگ و میر به ثبت رسیده است.
اگر آمار اعلام شده از سوی سازمان بهداشت جهانی درست باشد، دست کم تا به حال جمهوری خلق چین می‌تواند مدعی موفقیت بسیار بزرگ در زمینه کنترل پاندمی باشد. مقایسه آمار منتشرشده بیماران و درگذشتگان چین با آمریکا این ادعا را تایید می‌کند: در آمریکا تا آخرین ساعات روز ششم آوریل شمار مبتلایان به کرونا ۳۶۲ هزار و ۵۷۳ تن و شمار درگذشتگان ۱۰ هزار و ۷۲۰ تن بوده است.
یک محاسبه سرانگشتی نشان می‌دهد که در آمریکا تاکنون 0/11 درصد جمعیت به کرونا مبتلا شده‌اند، در حالی که این نسبت در چین تنها به 0/0057 درصد می‌رسد.
از دل بحران کرونا، جنبش‌های سیاسی و اجتماعی نوینی هم می‌توانند سربلند کنند که به جای رقابت بر سر قدرت، رقابت بر سر بازگشت به انسانیت را شعار خود قرار دهند. پرچمداران این جنبش‌ها، می‌دانند که نباید اجازه بدهند بازی تجاری واشنگتن و پکن تکلیف جهان پساکرونا را یکسره کند.
در این میان، به سرنوشت اروپا باید به صورت جدی اندیشید. برای جهانی که با داغ شدن جنگ اقتصادی چین و آمریکا از یک‌سو و رویای تزار شدن پوتین از سوی دیگر با سرعت به سمت دوقطبی شدن می‌رود، ضعف اروپا چندان خوشایند نخواهد بود.

جز استوری گذاشتن سلبریتی‌ها کار دیگری بلد نیستند؟!
یک سایت اصلاح‌طلب از اینکه سلبریتی‌های عادت کرده به خودنمایی رسانه‌ای، هنگام گرفتاری‌هایی مانند کرونا غیب‌شان می‌زند، ابراز تعجب و ناخرسندی کرد.
عصر ایران نوشت: وظیفه آدم مشهورها در بحران‌هایی مثل کرونا چیست؟ شاید بپرسید آدم مشهورها چه کسانی هستند؟ همان سلبریتی‌های خودمان. همان‌هایی که مردم برای دیدن‌شان صف می‌کشیدند. همان‌هایی که دنبال‌کنندگان فضای مجازی‌شان سر به فلک می‌گذارد.
آدم مشهورهای کشورهای دیگر به‌شدت این روزها فعال هستند. آنها می‌دانند شهرت برای آنها یک وظیفه اجتماعی به همراه دارد. نمی‌شود خیلی ساده از کنار بحران‌های اجتماعی گذشت و ساکت بود.
آدم مشهورهای خارج، در روزهای کرونایی با کمک‌های مادی و معنوی خود به کمک جامعه کرونازده آمده‌اند. در ایران اما آدم مشهورها البته جز چند نفر، تقریبا هیچ کاری نمی‌کنند به جز استوری گذاشتن.
آدم مشهورها درآمد بهتری نسبت به دیگر افراد جامعه دارند. آنها می‌توانند بخشی از درآمد خود را به بیمارستان‌ها و افرادی که درگیر کرونا هستند اختصاص دهند.
چه اشکالی دارد تا پایان عصر کرونا، مشاغل مردم را در صفحه‌های اجتماعی‌شان تبلیغ کنند بدون اینکه از آنها هزینه دریافت کنند.
چه اشکالی دارد، ورزشکارها در خانه زمان ورزش بگذارند و از مردم و طرفدارهای‌شان بخواهند با آنها ورزش کنند. اینکه دیگر به حقوق عقب مانده ربط ندارد، دارد؟
اینها نمونه‌ای از کارهایی است که آدم مشهورها می‌توانند به‌عنوان وظیفه اجتماعی انجام دهند. رفتار آدم مشهورها در زمان کرونا به یادمان می‌ماند. خیلی از آنها در این زمان تقریبا هیچ کاری نکردند. قدمی برای بهتر شدن حال جامعه برنداشتند.
یا مشهور نشوید یا به وظیفه اجتماعی مشهور بودن عمل کنید تا به واسطه این رفتار محبوب شوید. آدمی به یاد این تعبیر می‌افتد که بعضی‌ها مشهورند به این که شهرت دارند!

واگذاری شرکت‌های دولتی باید همراه با شفاف‌سازی مالی باشد
یک روزنامه حامی دولت می‌گوید اختلاف میان رئیس بورس و وزیر اقتصاد موجب تغییر رئیس این سازمان شد.
روزنامه آرمان از قول عباس همتی کارشناس اقتصادی درباره تغییر رئیس سازمان بورس نوشت: دليل اين تغييرات روشن است. اختلاف نظر وزير اقتصاد و رئيس سابق بورس بر سر برخي تصميمات سرانجام باعث استعفاي آقاي محمدي شد. هر کدام از اين مسئولان سعي داشتند تا حرف خود را به کرسي بنشانند و تصميم نهايي را بگيرند. شاپور محمدي بيشتر به استقلال سازمان بورس تاکيد داشت و آقاي دژپسند هم به هر حال به‌عنوان رئيس شوراي‌عالي بورس نظرات خود را داشت. حال تصميماتي که در رابطه با کاهش دامنه نوسان و تغيير حجم مبنا گرفته شد، آتش اختلافات را شعله‌ور کرد. با اين حال بايد توجه داشت که بورس به حياط‌خلوتي تبديل شده که کسي از آن ايراد نمي‌گيرد و به همين دليل وزراي اقتصادي جذب نقدينگي به اين سمت را به نفع خود مي‌دانند. زيرا تا تغييري در قيمت ارز و سکه به وجود مي‌آيد، سريعا از نمايندگان مجلس گرفته تا قوه قضائيه وزير اقتصاد را بازخواست مي‌کنند، اما رشد شاخص بورس، حتي اگر حبابي باشد، تشويق عمومي را به همراه دارد. ديگر کسي وزير اقتصاد را بابت رشد شاخص بورس مورد پرسش قرار نمي‌دهد.
این کارشناس افزود: اين رشد حبابي است. پس از کاهش نرخ سود سپرده‌هاي بانکي، رشد تورم و بازگشت ثبات نسبي در نيمه اول سال گذشته با بازارهاي ارز، طلا و سکه، سرمايه سرگردان وارد بازار سرمايه شد. ما که بازار اوليه‌اي نداريم مردم مستقيما در شرکت‌ها سرمايه‌گذاري کنند، بر اين اساس با خريد و فروش سهام سعي مي‌کنند ارزش دارايي خود را حفظ کنند. حال با توجه به اين شيوه سرمايه‌گذاري و نوساناتي که در بورس شاهد آن هستيم، مي‌توان درباره حبابي‌بودن و شرايط غيرعادي شاخص بورس سخن گفت.
وی در عین حال گفت: انتخاب آقاي قاليباف را مي‌توان به فال نيک گرفت. زيرا ايشان از زماني که دانشجو بودند فعاليت بورسي خود را به شکل حرفه‌اي آغاز کرد و از تاسيس و مديريت شرکت‌هاي سرمايه‌گذاري بورسي گرفته تا رياست سازمان بورس را در کارنامه خود دارد. اين تجربيات باعث شده تا او از تمامي زدوبندهاي سياسي بورس آگاه باشد و بتواند به‌خوبي آن را مديريت کند. ايشان بارها نشان داده‌اند که صرفا مدير اقتصادي هستند و به‌طور حرفه‌اي اين فعاليت خود را پيش مي‌برند.
همتی معتقد است: دولت بودجه خود را به‌گونه‌اي تنظيم کرده که ناچار به مال‌فروشي شده است. بنابراين اين يک توفيق اجباري به حساب مي‌آيد که دولت قصد دارد با فروش سهام شرکت‌هاي بزرگ به‌گونه‌اي دست از تصدي‌گري بردارد. حال اينکه اجرا مي‌شود يا خير بستگي به عوامل مختلفي دارد. دولت اعلام کرده که کشف قيمت بر اساس متوسط نرخ‌هاي دو سه ماه اخير اتفاق مي‌افتد. بنابراين دولت مي‌تواند اموال خود را به اين روش با قيمت بالايي بفروشد. حال چطور دولت پهن‌پيکر به اين کار رضايت دهد جاي سوال دارد. همچنين بايد ديد سرمايه خريد اين سهام از کجا مي‌آيد؟ بر اين اساس، مردم بايد سهام خود را بفروشند و سهام دولتي را بخرند. همچنين مهم است که چه کساني اين سهام را مي‌خرند. دولت ضمانت داده که خصولتي‌ها در نقش خريدار ظاهر نشوند که اين اتفاق خوبي است. درنهايت اينکه دولت به ابربدهکار به تامين اجتماعي و صندوق بازنشستگي تبديل شده است. تمامي بيمارستان‌ها هم طلبکار بيمه‌ها هستند، حال به نظر مي‌رسد دولت قصد دارد با فروش سهام شرکت‌هاي بزرگ دولتي رد ديون کند. البته اين بخشي از ماجراست؛ اما دولت بايد ابتدا بدهي‌هاي خود را از طريق بانک مرکزي تسويه کند و سپس اين سهام را به بورس عرضه کند.

مطالبه فراگیر شفافیت از دولت درباره بسته حمایت 75 هزار میلیاردی
روزنامه‌های منتقد و حامی دولت متفق‌القولند که خطای تصمیم‌گیری و بی‌دقتی می‌تواند به انحراف در توزیع منابع مربوط به حمایت از کسب‌وکارهای آسیب‌دیده از کرونا منتهی شود.
روزنامه فرهیختگان از قول وحید شقاقی‌شهری کارشناس اقتصادی نوشت: بانک مرکزی باید اعتبار 75 هزار میلیاردی اختصاص یافته در این زمینه را به جامعه هدف برساند.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ارزیابی بسته‌های حمایتی دولت گفت: «مهم‌ترین چالشی که ما همیشه در تسهیلات‌دهی با آن مواجه بوده‌ایم فقدان یک بانک اطلاعات قابل اعتماد بوده است. در حالی که با در اختیار داشتن چنین اطلاعاتی شما می‌توانید اولویت‌بندی کنید که چه بخش‌هایی با چه کیفیتی مورد حمایت واقع شوند و چگونه آغاز به کار کنند.»
«بانک مرکزی در این زمینه مسئولیت بزرگی دارد و ضروری است یک بانک اطلاعاتی منسجم طراحی کرده و ضمن نظارت دقیق بر آن، اطمینان حاصل کند که خطوط اعتباری 75 هزار میلیارد تومانی به جامعه هدف اصابت می‌کند.»
روزنامه همشهری نیز با «هشدار نسبت به خطای تصمیم‌گیری و انحراف منابع در عملیات نجات مجروحان اقتصادی کرونا» نوشت: عملیات نجات مجروحان اقتصادی جنگ با کرونا در کشور با اولویت تامین نقدینگی واحدها و بنگاه‌های آسیب دیده در حال اجرایی شدن است با این حال هنوز درباره خون رسانی به بنگاه‌های مجروح شده و از نفس افتاده تردیدهای جدی وجود دارد.
هرچند تجربه سیاست‌های اعتباری انبساطی از طریق تحریک عرضه کالا، با دادن تسهیلات محدود بانکی به تقاضای نامحدود، همواره نشان دهنده شکل گیری رانت پولی و انحراف منابع در بانک‌ها بوده اما به نظر می‌رسد پول‌پاشی تنها سلاح دولت در جنگ با کروناست. براین اساس رئیس کل بانک مرکزی در تازه‌ترین اظهارنظرش اعلام کرده است: علاوه بر ۲۳ هزار میلیارد تومان وام به یارانه بگیران، بانک‌ها به کمک بانک مرکزی، ۵۲ هزار میلیارد تومان به بنگاه‌ها و مشاغل آسیب دیده نیز با همان نرخ ۱۲ درصد وام می‌دهند. نکته قابل تامل این‌که کمک ۵۲ هزار میلیارد تومانی بانک‌ها به بنگاه‌ها و مشاغل آسیب دیده؛ بخشی از همان بسته ۷۵ هزار میلیارد تومانی قبلی است؛ یعنی قرار نیست پول جدیدی تزریق شود.
روزنامه شرق هم با طرح این موضوع که دولت پول‌های کرونایی را چگونه خرج می‌کند، خواستار ایجاد نحوه شفافیت در زمینه هزینه‌کرد اعتبارات تخصیصی شد و نوشت: دولت بیش از سه میلیون یورو از منابع مختلف، اعتبار در اختیار دارد. این رقم فقط بخشی از اعتباراتی است که ظاهرا به حساب دولت واریز شده است؛ آیا همه این منابع به صورت متمرکز هزینه خواهد شد؟ این اعتبارات در چه مسیرهایی هزینه می شود؟ آیا امکان انحراف این اعتبارات وجود ندارد؟ کسی در این باره اطلاعات درستی در اختیار ندارد. فقط می دانیم دولت قصد دارد صد هزار میلیارد تومان برای مقابله با تبعات کرونا هزینه کند و قطعا این رقم از منابعی که در حال حاضر در اختیار دولت است، تامین خواهد شد. همین نبود شفافیت و نبود اطلاعات درباره حجم و نحوه هزینه کرد اعتبارات، اظهارنظر کارشناسی درباره آن را دشوار کرده است. برخی کارشناسان پیشنهاد می دهند که دولت با ایجاد یک سامانه شفاف و همه فهم، نحوه توزیع این اعتبارات را اعلام کند تا اعتماد از دست رفته عمومی هم بازیابی شود
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آمریکا مضحکه کارشناسان جهان شد
جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰
عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴